Wednesday, July 29, 2009

از خودمان راندیم. تنهایمان گذاشتند


سلام و صد سلام!

خیلی خوشحالم که خبر خوشی از آقای مصطفی تاج زاده، از دیواری ضخیم زندان ها گذشت و بیرون آمد.1

زمانی بود که خود من هم به عنوان یک روزنامه نگار، داستان و شکایت کسانی که در زندان ها و سلول های انفرادی مانده و شکنجه شده بودند را باور نمی کردم و آن ها را به گنده سازی حادثه، متهم می کردم. با سکوت و شاید یک آه یا تکان سری و افسوسی، از کنار موضوع رد می شدم.1

ولی وقتی خودم دستگیر و شکنجه شدم و تنها بخشی از داستان آن را در نامه سرگشاده ای به سید محمد خاتمی نوشتم، خیلی ها باورم نکردند. شکنجه ها را محکوم نکردند. خواستار محاکمه شکنجه گران من، نشدند.1

وقتی اعتصاب غذا کردم هم چندان صدای حمایتی از اصلاح طلبان برنخواست. باورم نمی شد که آن ها چنان سنگین، سکوت می کنند.1

در همان نامه به رئیس جمهور وقت نوشتم که این شتری است که ممکن است در خانه هر کسی بخوابد.1 افزودم که اگر "آن دوه دیزی" هایی که به من زده اند، فقط یکیش، به رئیس جمهورمان زده می شد، همه چیز از یادش می رفت. شوخی نمی کردم. جدی می گفتم ولی خیلی ها مرا جدی نگرفتند.1

وقتی شکنجه گران من مقام گرفتند و از تبریز برای تصدی مقام بالاتری، به مرکز رفتند، حدس زدم که در آینده ازآنان استفاده خواهند کرد.1 کردند و آن جانیان، نشان دادند که نه خدا می شناسند و نه قانون. جز پول و ثروت که از منابع وابسته به رهبر، می آید، نمی شناسند. رهبر را هم به خاطر پول و مقامش می پرستند. 1


وقتی از شکنجه گرانم با نام و نشان، شکایت کردم، صدای حمایتی برنخواست. وقتی هیچ کدام از آن 17-18 تن را که علیه شان شکایت کرده بودم،1 به دادگاه نخواستند و تبرئه کردند، از هیچ کس، هیچ حزبی و مقامی صدایی در نیامد.1 شاید از نظر خیلی ها این حق من بود. در حزبشان نبودم. نمی دانم.

می توانستم تجسم کنم که روزی چند تن از بزرگان اصلاحات، دستگیر و زندانی شوند. ولی نمی توانستم باور کنم که روزی همه سران اصلاح طلب را یک جا، دستگیر کنند که هیچ حتی شکنجه هم کنند.

نمی توانستم تجسم کنم که صدای شکنجه گران، بلند تر از صدای قربانیان شنیده شود و همه به یکسان، قربانی شکنجه گرانی شویم که با سکوتمان، ان ها را جری تر کرده بودیم. دستانشان را بازتر گذاشته بودیم.

امیدوارم (گر چه شواهد خلاف این امید را می رسانند) که این دوستان دستگیر شده، شکنجه نشده باشند. چون آثار روانی شکنجه ها، به این زودی ها از روح قربانی و خانواده اش، ذایل نمی شود. ارثی است که جمهوری اسلامی در وجود ما به یادگار می گذارد که تا زنده ایم، با خود داشته باشیم.

امیدوارم که این دوستان در دوران بعد از آزادی، دایره حقوق بشر خودشان را شامل همه انسان ها؛ با هر دین، زبان، مرام سیاسی و نوع مبارزه، بگردانند. چون وقتی از انسان سخن می گوییم، "انسان بدون هر نوع وجه تمایزی" مد نظرمان است.

اگر کسی را که به خاطر مواد مخدر دستگیر شده و در کهریزک شکنجه می شد را انسان می دانستیم و از حقوق انسانی آنان حمایت می کردیم، چنین حادثه ای در باره خود ما، تکرار نمی شد.

اگر از جوانان ترک، عرب، بلوچ، ترکمن، کرد و ... حمایت می کردیم و اجازه نمی دادیم تا آنان در بیرون دایره ملاحظات ما تنها بمانند و قربانی شوند، امروز قربانی نمی شدیم.

اگر حقوق شهروندی و انسانی همه را به یکسان، محترم می شمردیم و از همه حقوق همه اقوام، به اندازه قوم فارس، حمایت می کردیم، در این روزها، در مقابل احمدی نژاد و کودتا گران همراهش، تنها نمی ماندیم.

شهروندان ایرانی ترک، کرد، لر، بلوچ، ترکمن، عرب، و ... در حمایت از ما و طلب هایمان، از خانه هایشان خارج می شدند. به خیابان ها می آمدند و تهران و تهرانی مزه تلخ تنهایی و شکنجه را مزه نمی کرد. کامش تلخ نمی شد. اما شد آن چه نیاید می شد.

این ها را خود ما اصلاح طلبان کاشته بودیم. آن زمانی کاشته بودیم که مردم تک تک شهرهای آذربایجان ، در سر مزار ستارخان، باقرخان، قلعه بابک خرمدین و ... سرکوب می شدند. دستگیر می شدند. شکنجه می شدند. و ما سکوت می کردیم و خودمان را توجیه می کردیم که از"تجزیه طلبی جلو گیری می کنند".

آن زمانی که در سایه سکوت سیاسی ما وکلا جرات نکردند تا دفاع از آنان را به دوش بگیرند. همه و همه سکوت کردیم. درهنگام سکوت معنی دار ما، فرزندان آن ملت را که حقوق اولیه و انسانی شان را می خواستند، به قربان گاهای شکنجه گران بردند و قربانی

کردند و ما به اصلاحات خودمان، مشغول شدیم. شعار حقوق بشری ما، شامل حال آنان نمی شد.

در مورد کردها هم همین طور. در باره عرب ها هم. در رمینه حقوق لرها، بلوچ ها، ترکمن ها، شمالی ها، و ... نیز به همین منوال گذشت. در باره حقوق آنان، علل دستگیری هایشان، شکنجه شدن هایشان، زندان های طولانی مدت، حبس های ابد و اعدام هایشان، سکوت کردیم. مقام ها را به زیر پوتک سوال هایمان فرو نبردیم و آن ها در مقابل این سکوت حنابت آمیز ما، این سکوت را حق ویژه مسئولیت خود، اعلام کردند. قاضی ها و مسئولان را از دایره چون و چرا بیرون گذاشتیم تا دستشان برای هر جنایتی باز باشد و این هم بخشی از کار آن ها شد که مصونیت هم آورد.

سکوت از ما بود و شکنجه از شکنجه گران. فرزندان ملت با گناه و بی گناه (که باید بر اساس قانون، با حضور وکیل، در محکمه صالحه) هر نوع جنایت و بی قانونی را تحمل می کردند. چاره ای هم نداشتند. کسی حقی را برایشان به رسمیت نمی شناخت. نتیجه، دوری ملت از ما بود. تنهایی، میوه ای بود که خودمان کاشتیم. آنان و خواست هایشان را (همان طور که می خواستند) نمایندگی نکردیم.

هر چه ما در تشک های بی توجهی بیشتر فرو می رفتیم، ملت از ما بیشتر دورتر و دورترمی شد. تا جایی در دو جهت متضاد قرار گرفتیم. خطوط مسیر و راه ما، از هم جدا شد بود.

در زمانی که آن ملت ها فریاد می کردند و برای قطره ای حق، ده ها کشته می دادند، ما در جبهه اصلاحات و حقوق بشر، و تهران، آنان را تنها گذاشتیم. وقتی نوبت آسیاب ما (اصلاح طلبان و حقوق بشری ها و سیاسیون)شد، این بار آنان ما را تنها گذاشتند تا شکنجه را در زیر مشت ولگدها، مزه کنیم. تنها بمانیم.

اگر با موضع گیری ها و بی تفاوتی هایمان، آنان را از خودمان نرانده بودیم، امروز تنها نمی ماندیم. آنان با شنیدن صدای ما (چون ما خواست های آنان را هم در احزاب و جمعیت هایمان نمایندگی می کردیم) به خیابان ها می آمدند. به جای آن که تنها دو سه میلیون و آن هم تنها در تهران، به خیابان ها می آمد، ده ها میلیون، آن هم در تبریز، اردبیل، ارومیه، زنجان، همدان، قزوین، سنندج، کرمانشاه، اهواز، آبادان، مشهد، و ... بیرون می آمدند.

کدام دولت کودتا می توانست همه ما را کنترل کند و به خواست هایمان گردن ننهد؟ ولی ما آن کار را نکردیم. فریب توطئئه حکومت را خوردیم.

وقتی ترک ها، کردها، لرها، بلوچ ها، ترکمن ها، عرب ها و ... را دستگیر و زندانی، شکنجه و اعدام ... می کردند، ما سکوت کردیم. همه آن ده ها میلیون ایرانی را مایوس کردیم. از خودمان دور کردیم.

ما خودمان، سکوت کاشتیم. آنان هم سکوت تحویلمان دادند. سکوت دور کردیم. تنهایشان گذاشتیم و به صدایشان، حقوق و خواست هایمان، بی توجهی کردیم. با همان دستی که به آن ملت ها داده بودیم، با همان دست هم گرفتیم. هر چه که در رابطه با آنان به آش مان ریخته بودیم، به بشقابمان کشیدند. بی محلی کردیم. تنهایمان گذاشتند. بی تفاوتی کاشتیم. سکوت بی تفاوتی، تحویلمان دادند.

Ensafali Hedayat

20 July 2009

پاسخ حضرت آيت اللّه‏ العظمى گرامى قمى(مد ظله العالى) ‏ (تصویر ایمیل دریافتی از دفتر ایشان)

پاسخ حضرت آيت اللّه‏ العظمى گرامى قمى(مد ظله العالى) ‏

Wednesday, July 29, 2009 12:58 PM
From:
To:
hedayat222@rogers.com

گناه و ثواب ارتداد این 517 شیعه در کمتر از سه هفته اخیر تنها به گردن شماست


سلام
با احترام به استحضار می رساند که به خاطر سکوت شما و دیگر آیت الله ها در مقابل ظلم، ستم، دستگیری ها، بازداشت ها، اعتراف گیریهای اجباری و در زندان، قتل ها و تقلب های حکومت که همه را هم با نام اسلام انجام می دهد و شما هم خودتان را صدای قرآن می دانید و سکوت کرده اید، از اسلام و شیعه خارج شده اند و ارتداد خودشان را به طور رسمی اعلام کرده اند. شما می توانید عکس و مشخصات مرتد شدگان را در هر لحظه که بخواهید، آنلاین ملاحظه بفرمایید. این جریان با تداوم سکوت شما علما ادامه خواهد یافت و شاید به هزاران خواهد رسید. قبح ارتداد و مرتد شدن خواهد شکست. در میان جوانان، جایی برای دین نخواهد ماند. جوانانی که در سال های آینده درآمد شما به آنان بستگی خواهد داشت. آنان دیگر شما را در کنار خودشان نمی بینند. شما را در کنار حکومت جور و ستم و تقلب و قتل و غارت می بینند. آنان شما را صدای قرآن زنده می دانند. شما هستید که قرآن را نه در حوزه های علمیه که در عمل، برای آنان تفسیر می کنید و نشان می دهید. تفسیر عملی شما از قرآن و رفتار ائمه، سکوت و تقیه در مقابل حاکم جائری است که با نام اسلام و قران خون مسلمانان را می ریزد و حقوق آنان را ضایع می کند. از شما می پرسند که چرا باید گردن به قیود دینی گذاشت که از حقوق آنان در مقابل حاکمان مسلط دفاع نمی کند؟ مراجع دینی اش سکوت کرده و با این رفتار، موضعگیری اسلام را نشان می دهند. اگر از عقوبت حکومت و خامنه ای می ترسید، لباستان را در آورید و آن را هم اعلام کنید تا مردم به شما اعتماد کنند و در مقابل حکومت و خامنه ای از شما دفاع کنند. شما به ترس از خدایی که با نام آن از مردم پول می گیرید مجبورید نه خامنه ای و احمدی نژاد
با احترام


بسمه تعالي
اگر قدرت كاري موثر داشته ايم و انجام نداده ايم بله، هيچ عاقلي از كشتارهاي اخير راضي نبوده است و همينطور - اگر راست باشد- از اخبار مربوطه به زندانها و بخصوص اخبار مربوط به تجاوزات جنسي كه شنيدنش انسان را از همه چيز بيزار مي كند و بهر حال احتمال دهيد كه آزاديهاي اخير هم مربوط به اقدامات علما باشد. توجه داشته باشيد كه بايد همه اطراف قضيه حتي شيعيان خارج از كشور را هم در نظر داشته باشيم. در اين مدت آنها هم با ما تماس داشته اند و نگراني زيادي دارند. شما مواظب باشدي براي جلوگيري و رفع ظلم ، ظلم ديگر نكنيد. توهين هم ظلم است. البته اوضاع زندانها بشدت نگران كننده است.

پاسخ حضرت آيت اللّه‏ العظمى گرامى قمى به آنانی که به خاطر حوادث اخیر در ایران و سکوت علما، مرتد شده اند

بسمه تعالي

اگر قدرت كاري موثر داشته ايم و انجام نداده ايم بله، هيچ عاقلي از كشتارهاي اخير راضي نبوده است و همينطور - اگر راست باشد- از اخبار
مربوطه به زندانها و بخصوص اخبار مربوط به تجاوزات جنسي كه شنيدنش انسان را از همه چيز بيزار مي كند و بهر حال احتمال دهيد كه
آزاديهاي اخير هم مربوط به اقدامات علما باشد.
توجه داشته باشيد كه بايد همه اطراف قضيه حتي شيعيان خارج از كشور را هم در نظر داشته باشيم. در اين مدت آنها هم با ما تماس داشته
اند و نگراني زيادي دارند. شما مواظب باشدي براي جلوگيري و رفع ظلم ، ظلم ديگر نكنيد. توهين هم ظلم است. البته اوضاع زندانها بشدت
نگران كننده است

نامه مرتد شدگان در اثر حوادث اخیر در ایران به آیت الله ها در ایران و عراق

گناه و ثواب ارتداد این 517 شیعه در کمتر از سه هفته اخیر تنها به گردن شماست
سلام
با احترام به استحضار می رساند که به خاطر سکوت شما و دیگر آیت الله ها در مقابل ظلم، ستم، دستگیری ها، بازداشت ها، اعتراف گیری
های اجباری و در زندان، قتل ها و تقلب های حکومت که همه را هم با نام اسلام انجام می دهد و شما هم خودتان را صدای قرآن می دانید و
سکوت کرده اید، از اسلام و شیعه خارج شده اند و ارتداد خودشان را به طور رسمی اعلام کرده اند. شما می توانید عکس و مشخصات مرتد
شدگان را در هر لحظه که بخواهید، آنلاین ملاحظه بفرمایید. این جریان با تداوم سکوت شما علما ادامه خواهد یافت و شاید به هزاران خواهد
رسید. قبح ارتداد و مرتد شدن خواهد شکست. در میان جوانان، جایی برای دین نخواهد ماند. جوانانی که در سال های آینده درآمد شما به
آنان بستگی خواهد داشت. آنان دیگر شما را در کنار خودشان نمی بینند. شما را در کنار حکومت جور و ستم و تقلب و قتل و غارت می بینند.
آنان شما را صدای قرآن زنده می دانند. شما هستید که قرآن را نه در حوزه های علمیه که در عمل، برای آنان تفسیر می کنید و نشان می
دهید. تفسیر عملی شما از قرآن و رفتار ائمه، سکوت و تقیه در مقابل حاکم جائری است که با نام اسلام و قران خون مسلمانان را می ریزد و
حقوق آنان را ضایع می کند. از شما می پرسند که چرا باید گردن به قیود دینی گذاشت که از حقوق آنان در مقابل حاکمان مسلط دفاع نمی
کند؟ مراجع دینی اش سکوت کرده و با این رفتار، موضعگیری اسلام را نشان می دهند. اگر از عقوبت حکومت و خامنه ای می ترسید،
لباستان را در آورید و آن را هم اعلام کنید تا مردم به شما اعتماد کنند و در مقابل حکومت و خامنه ای از شما دفاع کنند. شما به ترس از
خدایی که با نام آن از مردم پول می گیرید مجبورید نه خامنه ای و احمدی نژاد


با احترام

Monday, July 6, 2009

اویانئش یولو - ایختیلاف یولو


اویانئش یولو

ایختیلاف یولو



انصافعلی هدایت

آزاد و مستقیل ژورنالیست

کانادا – تورونتو

07 جولای 2009

hedayat222@yahoo.com

+1 - 416 - 497 - 8070



من تورکو یازماق باشارمئرام. آمما چوخلو دوستلارا، بو ایراد وارید دیر کی تورکو دیلینه محور، استانبول تورکجه سین سئچمیشلر. اونو، اساسا آلیب و یازیرلار. چوخ او دیلین گرامرین و کلمه لرین ایشلدیرلر. او حالدا کی فارس دیلیندن قاچئرلار، استانبول دیلینده، چوخلو بیگانه لغت لری وار. کافی دیر کی تورکیه ده کی سوزلوک یا لغت نامه لره گوز آتاق. هر نئچه کلیمدن بیری تورک دئییل. باشقا دیللرده دیر. فرانسیزجا، آلمانجا، اینگلیزجه، روسجا، فارسجا و عربجه دیلر. بو البته بیر دیلین ضعیفلیین گوسترمیر. اونون نه قدر یوموشاق اولماسین و دونیادا یاشاماقا و مدرن اولماغا طرف گئتمه سین گوسته ردیر.


دوستلارئن بیر چوخو، ترکو لغتین ایشلتمه سینین سببین، اوزون زامان تورکیه ده قالمالارئن اعلام ادیرلر. آمما بو هئش ده دلیل اولا بیلمز. چون اوندا گرک هر هانکی دیلده یا یئرده چوخ قالساق و چوخ اوخوساق، گرک کی تورکونو و تبریزین تورکوسون ده اورانئن دیلینده یازاخ. بو دوغرو دئییل.


بو بیر حقیقت دیر کی ایران آذربایجان لئلارئنئن، اوزلرینین دولتی یوخدور. اونا گورادا، یوز ایلدن چوخدور کی بو دیل یا قاداغان اولوب یا دا چوخ آشاغی سویه ده ساخلانئلئب. نه بیر تحقیقی موسسیسه وار و نه دیل مرکزی. نه ده بیر علمی یئرده، اونا گورا بیر درس وار.


بو او حالدادئر کی دیل صاحیب لری اونا علاقه لیدی لر. کونوللری چکیر کی ده ده بابادان قالان او ارثیه نی، ساخلاسینلار. نیه کی دیللری، تکجه بیر شئی دیر کی اونلاری دیگر میللتلردن فرقلندیریر. اونلارین فرقین گوسته ریر. اولاری باشقا اینسانلاردان، آذربایجانلی آدینن، آیئرئر. اولارا بیر حقیقی شخصیت وئریر. دیل، بو اینسان لار ایچون، بیر سمبل و پرچم دیر. بو بایراقین التئندا بیر یئره توپلانماق اولور. هر کیم بیلیر کی هانسی جبهه ده دیر. کیمین یانئندا دورمالئدئر. کیمین یانئندا دورمامالئدئر. کیمینن موشترک منافعی داها چوخدو. کیمینن موشترک منافعی آزدئر. کیمینن دیله عایید، موتتحید اولابیلر. کیمینن متتحید اولابیلمز.


طبیعی کی دیل گوسترمیر کی کیم هارالیدر. آمما اوست اوسته، دئمک اولار کی دیل بیر قان باغئنا یاخین بیر شئی دیر.


اونا گوردا، دیل، سیاسی اولمامالئدئر. آمما ایرانئن بوگونکو شرایطین ده، دیل، آذربایجان لئلارئن دیلی، تورک دیلی، فارس دیلینین سیاسی اولدوغونا گورا، سیاسی اولور. حتی سیاست دن ده بیر نئچه آتلیم قاباغا گئچیر و فرمانده رولون اوینور. "سمبل" اولور. ایتتیحاد سمبلو. ایستکلرین سمبلو. کیملیگین سمبلو.

"کیملیک"، منه گورا، لاپ درین مسئله دیر. بیز کیمیک؟


بو سووال، ساده بیر علامتلی سوز دئییل. بونون هر حرفینین دالئسئندا بیر دریا دایانئب. نیه کی هر آدامی بیر شئیلر، او بیری میلیاردلار آداملارئنان، آیئرئر. او آردئج یا آیئران شئیلر، نه لردیلر؟


ده ده، نه نه، عایله، عایله نین گئچه جاغی، هاردان گلمه سی، قانی، طایفاسی، تورپاغی (آنا بابادان هاردا اولمالاری و بو مدرن دونیادا،عایله، اوزلرین هارالئ بیلمه لری) دیلی و سون مرحله لرده، دین و دولتی. بو ایکی (دین و دولت) سنونجو موضولار، چوخدا اونم داشئمئرلار. تئز تئز عوض اولا بیلرلر. اونلارئن عوض اولمالاری، نه اولارا، نه ده ایجتیماعا ضرر وورماز. جامعه نین بیرلیگین داغئت ماز. البته کی بیر قئسسا زامان ایچینده، جامعیه شوک وارید ادر. اما او شوک بیر اوزون زامان قالماز.


نیه کی دولتین و دینین گلمه سیده، بو راحاتلئقدادئر. بیردن بیره گلر. بیر اوتوز قئرخ ایلین ایچینده تاپئلار. بیر یوز- ایکی یوز ایلین ایچینده ده آرادان گئدر. آمما میللت قالار. نیه کی میللت بیر اوچ - دورت یوز ایلین ایچین، ده تاپئلماز. مین لر ایل آپارار تا بیر عیدده آدام، بیر بیرینه دایانئب و میللت اولوب و بو حیسسی داشییه لر.


اینسان، دیلی عایله دن و طایفا دان و حتی قان دان آلیر. دیل، دین یا دولت کیمی دئییل کی بیر کودتا یا بیر شوریشینن تاپئلسین. بیر آیرئسیلن، آرادان گئتسین. دیلین تاپئلماسی، بشرین یئر کوره سنده کی حیات تاریخیلن برابر تاریخ داشئر. بیر عایله نین قارانلیق تاریخلردن بوگونه گلینجان بویدا، تاریخی وار. دیل مین لر اایلده تاپئلئب و مین لر ایل داوام تاپئب تا بوگونکو یئرینه چاتئب.


دینین و دولتین تاپئلماسئندا، قدرت، ثروت، حکومت، ایستیراتژی و تاکتیکلرین نقشی وار. بیر عیده آداملار، اوتوروب، نقشه لر چکیبلر اونلاری یارادئب و میللتلره موسللط، ادیبلر. اما دیلده بیله بیر شئی لرین نقشی اولمایب دیر.


بو سوزه دایاناق، "اسپرانتو" دیلین آد آپارماق اولار. بو دیلی، پول، قدرت، سیاست، استراتژی، تاکتیک لر، رقابت لر، مخالیفت لر، و ... یاراتدی. چوخ علمی و ساده بیر دیلیدی. بئله اونون اورگنمه سی چوخ ساده ایدی. بیر دولت، سیاست و حتی بیر دین کیمی اونو اینسانلارا تحمیل اتمک استدیلر. آمما یاواش یاواش آرادان گئت دی. هئچ اولماسا، اوول کی سس دن دوشدو. نیه کی او دیل، سیاست دن، ثروت دن، دولت دن و ... قالخان بیر دیلیدیر. اونون دالئسئندا بیر تاریخ دورمامئش دیر. کوک سوز بیر موجوددودو. یئل اونو نه جور گئتیرمیشدیر، اوجور ده آپاردی.


ایران دا و خصوصیلا آذربایجان دا، دیل بو تاریخی قاعیده لر اساسئندا تاریخدن آخئب و بیزه چاتئب. ایرانئن یاخئن مین ایللیک تاریخینده، بیز تورکلرین حکومت ده، بویوک رولوموز اولوب دور. همن مین ایلین چوخ اوزون پاین دا بیزیم ده ده لریمیز، حکومتین آتین چاپئبلار. اولارین دورونده، بو گون کو موسافیرت وسیله لری، مدیالاری و میللتین اولارا اوز گتیرمه لری یوخودو. ساواشلاردا و لشگر چکمه دورانلارئندا، بیر میللتین بیر کیچیک پارچاسی، اوز وطنیندن آواره اولاردی. باشقا زامانلاردا، تاجیرلردن سوای، آز آداملار اولاردی کی اوز آنا دوغما توپلارقئن ترک اتسین. حتی کوچری اینسانلاردا، بیر محدود جغرافیادا گئدیب، دونردیلر. یعنی اولارین آنا وطن لری، گئدیش – دونوش مسافته، محدود اولاردی.


ایران تاریخی بویوندا، او زامانا دک کی فارس ناسیونالیسم حیسسی ایرانا داخیل اولمامئشدی، هامی دیل لر و قانلار، توپراقلار، سیاست دن کاناردا، هر یئرده اوز حیاتینا داوام وئریردیر. ایراندا هر بیر حیسسه ده بیر دیل، قان، طایفا و اونون اوزونه عاید حکومت و حکمرانلئق واریدی. آمما اوچ دیل، اونون سیاسی و ادبیات، دین، قانون و علم، آرتش و جنگاورلرینین ارتیباط دیلیدیر.


فارس دیلی سیاست دیلی و گاهن ده ادبیات دیلی اولوب. عرب دیلی، دین دیلی، دین دن تورنن قانون، علم و فلسفه دیلی اولوب. گاها شعر، و سیاست ده ده الی اولوب. تورک دیلی، موسللح قوولرین دیلی اولوب، آمما هئچ واخت، سیاست دن، ادبیاتدان، علم دیلیندن ده کاناردا قالمئیب. اولوب کی ضعیف لئیب، آمما اولمئیب.


ریضا شاه ایشه گلمک دورانی، دونیانین "ناسیونالیسم" حیسسی دورانی دئر. یئنی "میللت-دولت لر"ایاق توتان زامان دیر. ایراندا قاجار زامانئن دان، مدرنیته باشلانئب. قاباقجئل میللتلرین گئتدیگی یولا، هامی گئدیر. تقلید زامانی دیر. موقللیدلر فیکیر ادیرلر کی اگر بیر یئکه توپراق دا بیر میللییت حسسی اولسا، اوردا هر جوره ترقی تاپئلار.


بو حیسسه دایاناراق، گوروروق کی مشروطه دورونون یا اوندان سونرا کی دورون آذربایجانلی و تورک ضیالئلاری دا بیر ناسیونالیست حیسسنه دوغرو گئدیرلر. او حیسس، سیاست، قدرت، دولت، پول و گوج سایسینده، فارس دیلی اولموشدو. ضیالئلار، ایرانی نئچه حیسیلی و او حیس لردن تورنن "میللت-دولت" ایسته میردیلر. ایستیردیلر، بیر بویوک توپراق و بیر ناسیونالیست حیسسیلی و مدرنلشمیش میللت آیاغا قووزاسئنلار.


سونرا تجربه گوستردی کی ناسیونالیسم حیسسی ایرانا و ایراندا اولان میللت لره عاید دئییل. بو تقلیدی حیسس، اولاری، متمددین بیر میللته دئیشمه دی. همن دالئ قالمئش میللت دیلر کی واریدئلار. اگر قاجارین، امیر کبیرین، قایم مقام فراهانینین، عابباس میرزانین، و مشروطه اینقیلابچئلارینین یولون توتوب گئتسیدیلر، داها درین گئنیشمیش و توسعه تاپمیش بیر میللت اولارمئشلار.


بو تجربه نین دالئنجان دیر کی یئنی نسلین ضیائ لئلاری ایرانین هر یئرینده، بیر جوره، رسمی و سیاست لنمیش ناسیونالیست حیسسینه، تمکین اتمیرلر. اونون قاباغئندا دورورلار و فیکیر ادیرلر کی، بو باشی باغلی دالی قالماق دربندیندن (کوچه سیندن) نه جور اشیگه چئخسئن لار؟ اولار فیکیر ادیر لر کی ایران بیر میللت، بیر جغرافیا، بیر قان، بیر دیل، بیر تاریخ، بیر دین و بیر دولت دئییلمیش. او گوندن کی بیر میللت ، بیر دیل، بیر تاریخ، بیر جغرافیا، بیر دولت و بیر سیاست، بیر کارخانه محصولو اولماغا طرف گئدیبلر، داها درین و چوخ، قاباخدا گئدن میللتلردن دالیه قالئبلار. نه جور، بو بورروغاندان (گرداب) چئخماق اولار؟ سوروسونا جاواب و یول آختارئرلار.


بو نکته ده، عربلر، تورک لر، کردلر، شماللئ لار (مازندران و گیلانلئ لار)، لرلار، خراسانلی لار، بلوچ لار و ... دفعه لر، اینقیلاب ادیبلر. چالئشئب لار، دوباره دن، اوزلرینه عاید حکومت قورالار. اوزلرینین ناسیونالیستی حیسسلرینه دونه لر. شاید اگر ایراندا ایجازه وئرسیدرلر تا هر بیر توپراق، اوز ناسیونالیستی حیسسینه مالیک اولا، "دولت-میللت" حیسسی هامی میللتلرده تاپئلاردئ.


بیر فارس ناسیونالیست حیسسیندن باشقا حیسسی لرده میدان چئخاردئ. چیپک لنردیلر. شاید هامی میللت لر بیر بیرینین کانارئندا، ایرلی سوروردولر. آمما بیر سیاست، بیر دولت، پول و زور، اولاری دویدو. ازدی. آسدی. کسدی. اولارئن کیملیین، الریندن آلماغا چالیشدی. چالئشدی تا اولارا بیر تازا تاریخ، تازا کیملیک، تازا قان، تازا طایفا، تازا دیل و تازا یول وئرسین کی اولارئن هامئسی اونلان، ناتانئشیدیلر. اولارین اوزلرینده اولانلارا هوجوم اولدو. اوزگه نین کین ده تانئمیردئلار. بیر دن بیره، هامئسئ، بیر فلج اولموش آداما بنزه دیلر. بیر پارچا ات اولوب، بیر گوشیه دوشوب، قالدئلار.


او دوران، نه تکجه ایراندا، بلکه دونیادا گئچیب، گئتدی. دالی ساخلانمئش میللت لر بیلدیلر کی اصلن قاباغا گئت مایبلار. بیر عیدده لری موتوجه اولدولار کی بیر ناسیونالیست حیسسی سایه سینده، موستعمیریه دونوبلر. موستعمیره چی، اونلارین اللرینده اولان کیملیگی آلیب. اولارئن اللرینه، یالانچی بیر فیکیر وئریب. آمما او قدر کی موستعمیره چی همن مددت ده ایرلی سوروب، اولار قاباغا گئتمئیبلر.


بو فیکیر تاپیلدیقدان سونرا، دونیانین بیرینجی و ایکینجی ساواشلاریندان سونرا، آیئلان میللت لر و موستعمیره لر، اوز کیملیک لرینه دوندولر. اوز مملکت لرین، دولت لرین، میللتلرین، دیللرین، توپراقلارئن و ... دوباره دن آلدئلار و قوردولار.


عین زاماندا، ایراندا دا، هر بیر توپراقدا، بیر اینقیلاب اولدو. درین اعتیراضلار اولدو. آمما تئوری ده و فیکیر ساحه سینده، عموم خالقی آگاه اتمه میشدیلر کی ایستعمار، موستعمیره و اونلارین رابیطه لری نه جوردو. اونا گورادا، گیلان و مازندران دا؛ میرزا کوچک خان جنگلی، آذربایجاندا؛ شیخ محمد خیابانی و دموکرات فیرقه سی، کوردوستان دا دا دموکرات فیرقه سی و ملا محمد قاضی، خوزیستاندا شیخ خزعل قیامی و ... باشقا یئرلرده سئندئلار.


اما نه او فیکیر و نه ده او حیسس، محو اولمور. آرادان دا گئتمیر. 1357 اینقلابین دالئسئجان، اوزون اساسی قانونا سوخور. اما هله ده کی وار، ایجرا اولمور.


آذربایجان خالقئنین "کیملیگی"، ضعیف لیر. فارس ناسیونالیستی فیکیری، مدرسه لرده و دانیشگاه لاردا، بو میللتین بالالارئنئن بینینه دولدولورورور. آمما میللت، بو فارس ناسیونالیست فیکریندن بیر ترقی گورمور. ضیالئلار اوزلرین، دیگر میللت لریلن موقایسه ادیرلر. اوزلرین، دالئ قالمئش تاپئرلار. بو باتلاقدان چئخماغئن یولون، ایندیکی حالدا، "کیملیک" ده یا آذربایجانلیق ناسیونالیسمینده گورورلر.


آذربایجانچی ضیالئلار 2 دستیه بولونورلر. بیر عیده سی آذربایجان جمهوریتینه قاچئبلار. اوردا درس آلئرلار. سیاست، تاریخ، دیل، دولت سیستیمین اویرنیرلر. بیر عیدده ده تورکیه یه ساری گئدیرلر. اوردا درس آلئرلار. سیاستی، دیلی، دولتی و دالئیه قالماخدان قورتارماغی، اوردا آختارئرلار.


من بیلمیرم کی اونلارین هر ایکیسی ده هانکی آمار و رقملره دایاناخ، ایران آذربایجانلئلارئنئن ساین 35 میلیون اعلام ادیرلر؟ آمما بو سوزو، دئسه لرده، اینان مئرلار. چون کو، همن 35 میلیونا، کیملیگی ایران آذربایجانئندا صاحیب اولانلارا یوخ، آذربایجان جمهوریتینده و یا تورکیه ده، آختارئرلار.


تاسوف ایلن، فارس ناسیونالیستی حیسسی یئرینه، دیگر ناسیونالیستی حیسسیدن تقلید ادیرلر. یعنی گویا، ایران آذربایجانئندا کیملیگه دونمک ایچون، لازیم اولان قدر ناسیونالیست حیسسی و ماده سی یوخدو. یعنی او 35 میلیونون کیملیک داغارجئغی، بومبالام بوش دور.


بونا گورادا هم سیاست ده، هم دولت ده، هم دیلده، هم ده بو موضوع لاردا اولان داوالاردا، او میللت لرین، باخئشینن، موضولارا یاناشئرلار.


گونئی یا ایران آذربایجانئنئن مهم موضوعلاریئندان بیری بودور کی اونون دولتی اوزوندن دئییل. هله قودرتسیز و تشکیلات سیز بیر میللت دیر. ایران دولتیندن، اوز حاقلارئن آلماقدا، چتینلیک ده دیر. دیلی، رسمی دیل دئییل. مدرسه سی و دانیشگاهی یوخدو. ضیالئلاری و یازارلاری (منه تای) هر کیم بیر ایملا و اوزونه عاید بیر قاعیده ینن یازئر. دیلی، هم سلیقیه و هم ده لهجیه باغلیدئر.


بیری چالئشئر تا باکی نین دیلین و کلمه لرین، رایج اتسین. او بیریسی چالئشئر ایستانبولون دیل و کلمه لرین یئرلشدیرسین. هر ایکیسیده تقلید ادیرلر. تکجه بیر موشترک باغ وار و او تورک اولماقدئر.


بیری ایچری ده کورد، فارس، لرلار، شومال لئلارئنان تورک لر آراسئندا توپراق داواسئن، قوزور. او هالدا کی هئش بیر داویه گوجوموز یوخدو. آمما هامی گونشولاری ایندیدن اولکودور کی گلجک ده، قدرت تاپساق، سیزین باشئزی ازه ریک!


کاش داوالارئمئز، بوردا قورتارئیدی! هله هئش زاد یوخ، بیری تورکیه پرچمین گوتورور. تورک دونیاسئندان و اونون دردلرینه، درمان اتمک دن دانئشئر. آمما اوزونه بیر دورمک توتماقدان، بیر خصوصی تورک دیلینده مدرسه آچماقدان، بیر تورک بانکی یاراتماقدان، بیر قودرتلی حیزب و جمعییت یاراتماقدان، بئله عاجیزدیر.


او بیریسی، آذربایجان جمهوریتینین بایراقئن گوتورور. اونا سینه وورور. ارمنیستانئنان شاواشئر. قاراباغی آلئر. او حالدا کی هئچ اونا بوشقاب قویان یوخدو. آذربایجان جمهوریتینین اوزونون دولتی وار. دونیا دا تانئنئر. دونیا سیاستینه آگاه دیر. بین الخالق تشکیلاتلاردا یئری وار. قودرتی وار. آرتشی وار. پولو وار. دونیا دولتلری آراسئندا، موتتحیدی وار. سفیری وار. پارلمانی وار. 8-9 میلیون نوفوسو وار. مدرسه سی وار. دیلی وار. دانیشگاهی وار. و ... وار و... اوزونه بیر بویوک آذربایجانلی میللتی دیر. اما منیم، هئچ هئچ زادیم یوخدو. نه سیلاحئم وار. نه یوز نفریم وار کی اونو مسللح ادم. نه پولوم وار. نه ده تورک دولت لری منه یئر وئریرلر. منی قبول ادیرلر. تا این کی دورت نفری اونلارین توپراقلارئندا آموزش وئرم. آمما اوزومو بیر آیرئ جور گورورم و ایستیرم، اولاردان دیفاع ادم. نیه؟


بو دوغرو بیر حیس دئییل. تقلیددن قالخان بیر حیس دیر. او باجی و قارداشلارئمئزین دردلرین حیس ادیروخ. دوغرودا حیس ادیروخ. آمما او اولارئن اوزلرینه عاید اولان درد دیر. نه بیزه.


آذربایجانئن روشنفیکیرلری، دیققت اتمه لیدیلر کی کیم دیلر؟ هاردادئلار؟ هانکی واقعی و عملی قودرته مالیک دیلر؟ پوتانسیل لری نه قدردیر؟ اوز مسئله لری نه لر دیر؟ دیگر تورک قانلی باجی قارداشلارئنئن دردلری نه دیر؟ اونون اوزونه عاید بیر دیلی و لهجه سی وار یا یوخ؟ اگر یوخ، تقلید اتمه لیدیر یوخسا یاراتمالئدئر؟


35 میلیون دان دانئشاندا، بیر 35 میلیون خالیص آذربایجانلئدان دانئشئریق کی آذربایجان جمهوریتی آذربایجان لئلارئندن نئچه قات چوخدور. تورکیه نین خالیص تورکلریندن ده یوخارئدئر. بو میللتین سایئ، تامام تورک دولت لرینین تک به تکین دن نوفوس سای، چوخدور. چوخلوغا یاراشماز کی اونون ضیالئلاری، آزلئقلاردان، تقلید اتسین لر.


او حالدا کی، او تورک میللتلرینین دیلینده خصوصن چوخ قاتئشئق وار. بیری حدن چوخ روسا قاتئشئب دئر. بیزیم دولت سیز، مدرسه سیز، دانیشگاه سیز میللتیمیز، اولار قدر کی روس دانئشئرلار، فارس دانئشمئرلار. بیز فارس کلمه لرین، او قدر کی اولار روس کلمه لرین، اوز جمله لرینده ایشله دیرلر، ایشلتمیریک. البته کی بیر دیلین او بیری دیللریلن کی خصوصن قونشودولار، آلئش وئریشینین هئش ده عیبی یوخدو.


بیز همن جوره کی اوز آذربایجان کیملییمیزی استانبول دا یا باکئدا آختارمئریق، یوللارئمئزی دا اولاردا آختارمالی دئییلیک. اولارئن پرچملری البته کی بیزه عزیز و محترم دیر. آمما هر حالدا، اولارین بایراقی دئر. بیزیم بایراقمئز دئییل. هر واخت اولارئن پرچمین ایرانلی آذزبایجانلئ لار آراسئنا گتیرمیشیک، اولان توپلوموموزو و جمعییتی میزی داغئتمئشیق. داوا دارتئش دوشوب. آز جمعییتی میز، تیکه پارچا اولوب. گوجوموز بولونوب، گوجسوزلویه دونوب. پرچم لرین، مثبت تاثیری اولمئییب.


بو داویه تایدیر، "آذربایجانلی" و "تورک" داواسی. هامی بیر بیریندن سوروشور کی "بیز تورکوخ یا آذری؟" البتته کی جاواب ایکی سیندن بیری دیر. هر حالدا ایختیلاف دوشور. بیربیریمیزی و او بیری دولتلری موتتهم ادیریک.


منیم فیکیرم جان، تورک و آذربایجانلی داواسی بیر سیاسی داوادیر کی بیزه چوخ دا ربطی اولان موضوع دئییل. آذربایجان دولتی ایکی یوز ایلدن چوخدور کی بیزدن آیری دئر. اوزونون دولتی و تحقیقات مرکزی وار. اونلار او قدر "آذربایجان لئلئقلارئنا" امین دیلر کی مملکتلرینین آدین و دیللرینین آدین، "آذربایجان" قویوبلار. نیه بیز چالئشئروخ، گوستراخ کی اولاری، روسلار و بیزی ده ریضا شاه تورک لوقدان چئخاردئب و آذربایجانلی ادیب؟ نه ایصرارئمئز وار؟ ها نسی موشکولوموزو حل ادیر؟


او بیریسی طرف ده ده بیر آیری دولت وار کی اوزون و بیزی سیاسی باخئمدان، "تورک" گورور. بیله اوخور و اورگدیر. آیا اونو، بیز اینکار اده بیللیک؟ اینکارئمئز، اوز آرامئزدا، داوادان سونرا، بیر آیری درده یارار؟ اولا بیلر کی بونلار تاریخی، ادبی، دیل، ریشه و کوک کیمی علمی بحث لرده، اوزونه دانیشگاه لاردا یئر توت سون؟ بحث اولسون. نظرییه وئریلسین. آمما بیزیم بو گون کو مسایلیمیزین هانکئسین حل ادر؟


اونلارئن توپلاراقلاری، اونلارئن توپراقلارئدئر. بیزه محترم دیر. آمما بیز اولارا دیخالت اده بیلمه ریک. اولار ایسترلر، صولح یولوینان یا داوا یولوینان، توپلاقلارئنا گورا، سیاسی موضع توتارلار. بئیله داوالاردا، بئله اوز خالقلارئ دا چوخ دیخالت اده بیلمزلر. اوردا قالا کی سوز بیزه چاتا.


البته کی اگر بیر گون توپراقلار اوستونده داوا قوپسا، اوندا اگر بیزلردن، کمک ایسته سلر، الیمیزدن گلنی ایسیرگمه لییک. آمما ایندی بیزیم موضوموز، او دئییل.


ایندی کی عصیر ده، اولارئن دیللری چوخ علمی و گون دیلی اولوب. آمما بیزه عاید دئییل. بیز، ایسترسک اگر، اولاری اویرنمه لییک، بیر باشقا دیل یا لهجه کیمی.


من جان، بو سهو دیر کی 35 میلیون آذربایجانلئ بیر قویودان چئخئب، آیری چالیه سالاخ. اگر آیلیماق نوبه سیدیر، ایستعمار و موستعمیره اولماغئمئزی بیلمک، صلاح دئر. اوز دردیمیزی اوتوروب، باشقالارئن دردین حیس اتمک، بیر موستعمیره چیلیک دن چئخئب، بیر آیرئسئنئن قوینونا گیرمک دیر. میللتی دوز یولدان کنارا چکمک دیر. اویانئش یولون، کسمه کی هئچ، ایری بویرو ادیب، اوزاتماخ دیر.



ساواشدا ایکی سوی قیریم سیاستی

  ساواشدا ایکی سوی قیریم سیاستی بو گونکو "94-اینجی گونئی آزربایجاندان باخیش" برنامه سینده اوچ قونو حاقدا سایین اوغوز تورک و انصافع...