روزنامه سلام،سلام!1
این مقاله را یکی از دوستان روزنامه نگار و همکار من در روزنامه سلام برایم ارسال کرده است. من، خود شاهد بخشی از داستان های زندگی او بوده و بخشی از آن ها را تجربه کرده ام. می دانم که زندگیش از هم پاشیده است ولی متاسفانه نمی توانم برایش کاری بکنم. یعنی از دستم کاری بر نمی آید انصافعلی هدایت 7 جولای 2011 ساعت 10:17 روزنامه سلام،سلام! درسالگردتعطیلی روزنامه سلام،به پردازش بخش دیگری ازخاطراتم درسلام میپردازم. خاطراتی که خود می تواند بخشی از تاریخ سیاسی معاصر نیز باشد. یک روزنامه نگاروظیفه اش کنکاش وجستجوبرای بیان و انتشارحقایق و وقایع همانطور که هست،است؛نه آنکه درجهت منافع،باسفسطه ومغلطه،به فریب خلق الله بپردازد. وقتی پس از16ماه بلاتکلیفی،که8ماهش درانفرادی گذشت و8ماه هم دراعتراض بلا انقطاع روزه بودم،سرانجام دراسفندماه سال1366دریک دادگاه سرپایی وچنددقیقه ای توسط«محسنی اژه ای»-که آنموقع درمقام بازپرس وزارت اطلاعات بود،محاکمه شدم، وتازمانی که کتاب خاطرات سیاسی وزیراسبق وزارت اطلاعات(محمدی ری شهری) چاپ شد،نمی دانستم،به چندسال محکوم شده ام!؟[1] تیم محسنی اژه ای ازهمان ابتدای تأسیس وزارت اطلاعات ت...