Sunday, December 30, 2018

دیالوگ: نمایندگان: مطیع قدرت، در مقابل ملت

برنامه هفته هشتاد ونهم دیالوگ
مجری و مدیر برنامه:
انصافعلی هدایت
تهیه کننده: جواد اسماعیل بیلی
میهمانان برنامه:
دکتر رضا حسین بر
محسن ابراهیمی
آریا جبارپور
محمد شوری
برنامه دیالوگ، هرهفته، در روز شنبه، از ساعت ۲۱:۳۰ به وقت تبریز آغاز شده و از "گوناز تی وی" بطور زنده پخش می شود
ويدئو: گوناز تی وی
شنبه ۰۸ دی ۱۳۹۷
با گسترش هر چه بیشتر تکنولوژی های جدید، بر میزان قدرت و امکان نظارت و کنترل مردم بر نهادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی حقوقی و نظامی افزوده می شود.
همین تکنولوژی، به مردم امکان می دهد تا رفتارهای صاحبان قدرت و مکنت را ضبط و ثبت کرده و در معرض دید و قصاوت عمومی قرار بدهند.
در گذشته و حتی امروز، بخش بسیار زیادی از رفتارهای غیرانسانی و حتی ضد انسانی و ضد اخلاقی صاحبان قدرت و نفوذ، درمیدان دید محدود عده اندکی می ماند و مردم نمی توانستند و نمی توانند، سخنان، اعمال وبی خلاقی ها، آن ها را به عموم مردم، نهادهای نظارتی و حقوقی نشان داده و به مجازات برسانند.
همین، باعث مصونیت و حتی معصومیت آن ها در نزد اکثریت مردم و دستگاه های نظارتی و حقوقی-قضائی می شد ولی با گسترش ابزارهای ضبط و ثبت تکنولوژیک و گسترش شجاعت و جسارت مردم و آگاهی مردم از حقوق اجتماعی خود، باعث شده تا پرده از چهره غیر انسانی، مصونیت و معصومیت این افراد برداشته شده و بر مردمان روشن شود و حتی احتمال محاکمه و مجازات آن ها در نهادهای حقوقی و افکار عمومی فراهم بشود.
در روزها و ماه های اخیر، زنانی خود را از قید سنگین بی ناموسی رها کرده و از تجاوز منتخبان مردم (در شوارهای شهری و روستایی و مجلس) خبر می داده اند.

ویدئوهایی منتشر شده که در آن ها، نمایندگانی به منتخبان خود توهین کرده و مردم را تحقیر می کنند.
اسنادی رو شده که نمایندگان را همدست اصلی دزدها و قاچاقچیان نشان می دهند.

نمایندگانی را نشان می دهد که مانند رئسای مافیا رفتار کرده و دستور مجازات سوال کنندگان و مخالفان را می دهند.

نمایندگانی را نشان می دهند که شغل و حرفه خود را اصل می دانند و بر سر این که او را با نام خودشان مخاطب قرار داده و عنوان "دکتر" یا "مهندس" را به زبان نیاورده اند، عصبانی می شوند.
چرا نمایندگان خودشان را برتر از مردم می دانند؟
چرا نمایندگان، امتیازهای سیاسی، حقوقی، اقتصادی و اجتماعی و ... خودشان را علیه مردم و منتخبانشان بکار می برند؟ 
مطبوعات و رسانه ها، رهبر را متهم می کنند که فراتر از قانون ایستاده و در مقابل مسئولیت های خود پاسخگو نیست.  آیا نمایندگان مجلس پاسخگوی رفتار، اعمال، اخلاق و ثروت خودشان هستند؟
هدف، از مجلس قانونگذاری و انتخاب نمایندگان مجلس از طرف مردم چیست؟
آیا نمایندگان مصون از نظارت مردمی و پاسخگویی به مردم هستند؟
آیا نمایندگان انتخاب می شوند تا مطیع دولت، قدرت و صاحبان زر و زور بشوند یا از حقوق مردم در مقابل صاحبان قدرت و ثروت، دفاع بکنند؟
چرا نمایندگان ملت در نهادهای حقوقی، نسبت به حقوق مردم بی توجه و بی تفاوت شده اند؟
آیا رفتار نمایندگان، مافیایی نیست؟
چرا نمایندگان، صدای واقعی و خواست های حقوقی، سیاسی، اقتصادی مردم نیستند؟
 چرا نمایندگان مجلس، در کنار دولت و نهادهای قدرت در مقابل مردم ایستاده اند؟
چرا نمایندگان اعتراضات مردم، کارگران، معلمان، مالباختگان و صدای عموم ملل در ایران برای برخورداری از حقوق ملی شان را نمی شنوند؟
چرا نمایندگان نسبت به چپاول مردم و منابع عمومی ساکت هستند؟
چرا نمایندگان، به نام مردم، دولت و صاحبان قدرت را به زیر نمی کشند؟
در برنامه امشب دیالوگ و به اتفاق مهمانان برنامه، به این قبیل از سوال ها پاسخ خواهیم داد
مهمانان برنامه:

دکتر رضا حسین بر: فعال حقوق ملی و متفکر- بلوچ

جناب محسن ابراهیمی: نویسنده، متفکرچپ طرفدار حق تعیین سرنوشت ملل- تورک
جناب آریا جبارپور: فعال ملی و سیاسی- کرد
جناب محمد شوری: منتقد، نویسنده وروزنامه نگار آزاد رانده شده از طرف هر دو جناح حاکمیت - آبادانی فارسی زبان

انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
بیست و هفتم (27) دسامبر 2018
hedayat222@yahoo.com

Thursday, December 27, 2018

نمایندگان: مطیع قدرت، در مقابل ملت


نمایندگان: مطیع قدرت، در مقابل ملت
مقدمه ای برای آغاز گفتگو در برنامه "دیالوگ" شنبه (29 دسامبر 2018) در تلویزیون "گوناز تی وی" که از ساعت 21:30 بوقت تبریز: مرکز آزربایجان، پخش زنده آن آغاز خواهد شد
با گسترش هر چه بیشتر تکنولوژی های جدید، بر میزان قدرت و امکان نظارت و کنترل مردم بر نهادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی حقوقی و نظامی افزوده می شود.
همین تکنولوژی، به مردم امکان می دهد تا رفتارهای صاحبان قدرت و مکنت را ضبط و ثبت کرده و در معرض دید و قصاوت عمومی قرار بدهند.
در گذشته و حتی امروز، بخش بسیار زیادی از رفتارهای غیرانسانی و حتی ضد انسانی و ضد اخلاقی صاحبان قدرت و نفوذ، درمیدان دید محدود عده اندکی می ماند و مردم نمی توانستند و نمی توانند، سخنان، اعمال وبی خلاقی ها، آن ها را به عموم مردم، نهادهای نظارتی و حقوقی نشان داده و به مجازات برسانند.
همین، باعث مصونیت و حتی معصومیت آن ها در نزد اکثریت مردم و دستگاه های نظارتی و حقوقی-قضائی می شد ولی با گسترش ابزارهای ضبط و ثبت تکنولوژیک و گسترش شجاعت و جسارت مردم و آگاهی مردم از حقوق اجتماعی خود، باعث شده تا پرده از چهره غیر انسانی، مصونیت و معصومیت این افراد برداشته شده و بر مردمان روشن شود و حتی احتمال محاکمه و مجازات آن ها در نهادهای حقوقی و افکار عمومی فراهم بشود.
در روزها و ماه های اخیر، زنانی خود را از قید سنگین بی ناموسی رها کرده و از تجاوز منتخبان مردم (در شوارهای شهری و روستایی و مجلس) خبر می داده اند.

ویدئوهایی منتشر شده که در آن ها، نمایندگانی به منتخبان خود توهین کرده و مردم را تحقیر می کنند.
اسنادی رو شده که نمایندگان را همدست اصلی دزدها و قاچاقچیان نشان می دهند.

نمایندگانی را نشان می دهد که مانند رئسای مافیا رفتار کرده و دستور مجازات سوال کنندگان و مخالفان را می دهند.

نمایندگانی را نشان می دهند که شغل و حرفه خود را اصل می دانند و بر سر این که او را با نام خودشان مخاطب قرار داده و عنوان "دکتر" یا "مهندس" را به زبان نیاورده اند، عصبانی می شوند.
چرا نمایندگان خودشان را برتر از مردم می دانند؟
چرا نمایندگان، امتیازهای سیاسی، حقوقی، اقتصادی و اجتماعی و ... خودشان را علیه مردم و منتخبانشان بکار می برند؟ 
مطبوعات و رسانه ها، رهبر را متهم می کنند که فراتر از قانون ایستاده و در مقابل مسئولیت های خود پاسخگو نیست.  آیا نمایندگان مجلس پاسخگوی رفتار، اعمال، اخلاق و ثروت خودشان هستند؟
هدف، از مجلس قانونگذاری و انتخاب نمایندگان مجلس از طرف مردم چیست؟
آیا نمایندگان مصون از نظارت مردمی و پاسخگویی به مردم هستند؟
آیا نمایندگان انتخاب می شوند تا مطیع دولت، قدرت و صاحبان زر و زور بشوند یا از حقوق مردم در مقابل صاحبان قدرت و ثروت، دفاع بکنند؟
چرا نمایندگان ملت در نهادهای حقوقی، نسبت به حقوق مردم بی توجه و بی تفاوت شده اند؟
آیا رفتار نمایندگان، مافیایی نیست؟
چرا نمایندگان، صدای واقعی و خواست های حقوقی، سیاسی، اقتصادی مردم نیستند؟
 چرا نمایندگان مجلس، در کنار دولت و نهادهای قدرت در مقابل مردم ایستاده اند؟
چرا نمایندگان اعتراضات مردم، کارگران، معلمان، مالباختگان و صدای عموم ملل در ایران برای برخورداری از حقوق ملی شان را نمی شنوند؟
چرا نمایندگان نسبت به چپاول مردم و منابع عمومی ساکت هستند؟
چرا نمایندگان، به نام مردم، دولت و صاحبان قدرت را به زیر نمی کشند؟
در برنامه امشب دیالوگ و به اتفاق مهمانان برنامه، به این قبیل از سوال ها پاسخ خواهیم داد
مهمانان برنامه:
دکتر رضا حسین بر: فعال حقوق ملی و متفکر- بلوچ
جناب محسن ابراهیمی: نویسنده، متفکرچپ طرفدار حق تعیین سرنوشت ملل- تورک
جناب آریا جبارپور: فعال ملی و سیاسی- کرد
جناب محمد شوری: منتقد، نویسنده وروزنامه نگار آزاد رانده شده از طرف هر دو جناح حاکمیت - آبادانی فارسی زبان

انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
بیست و هفتم (27) دسامبر 2018
hedayat222@yahoo.com

Saturday, December 22, 2018

کدام نیروها مخالف حقوق ملی ملل هستند؟


برنامه هفته هشتاد وهشت دیالوگ

موضوع: کدام نیروها مخالف حقوق ملی ملل هستند؟
مجری و مدیر برنامه:
انصافعلی هدایت
میهمانان برنامه:
فرامرز بختیار
صلاح ابوشریف الاحوازی
محسن رسولی
تهیه کننده: جواد اسماعیل بیلی
برنامه "دیالوگ"، هرهفته، در روز شنبه و از ساعت ۲۱:۳۰ به وقت مرکز آزربایجان جنوبی- تبریز، از تلویزیون و بطور زنده پخش می شود
شنبه ۰۱ دی ۱۳۹۷
ملل ساکن ایران، در یکصد و پنجاه سال گذشته، برای بدست آوردن حقوق انسانی با رژیم های حاکم بر سرنوشت این ملل مبارزه کرده اند. گرچه 150 سال از تلاش برای برخورداری از حقوق انسانی در ایران می گذرد اما هنوز هم بسیار دورتر از مرزهای دستیابی بر حقوق انسانی ایستاده اند.
این در حالی است که حقوق 150 سال قبل نسبت به حقوق امروز، بسیار محدودتر بوده است و امروزه، دایره حقوق انسانی مورد نظر و خواست مردم، بسیار گسترده تر از گذشته است.
برای مثال، حقوقی که امروزه مورد درخواست مبارزان و روشنفکران ملل است عبارتند از: تظمین برخورداری از مواد سی گانه حقوق بشر، تظمین بهره مندی از دموکراسی، ضمانت اجرایی آزادی بیان، آزادی احزاب، آزادی اجتماعات و مبارزه بر علیه دولت و حاکمیت، آزادی مطبوعات، رسانه ها و شبکه های اجتماعی، حق انتخاب نماینده مورد نظر بدون دخالت و نقش دولت و سازمان ها یا نهادها در تعیین لیست نامزدها، اجرایی شدن برابری حقوق زن و حمایت ازحقوق کودکان، پذیرش حقوق کهن سالان و آسیب دیدگان جسمی- روحی و اجتماعی، آموزش رسمی و اجباری همه زبان های مادری، رسمی و اداری شدن همه زبان ها، رسمیت تاریخ، فرهنگ و تمدن همه ملل بطور مساوی در سیستم آموزشی و هنری، ملحوظ کردن حمایت های بیشتر از زبان ها، فرهنگ ها، حقوق، اقتصاد، محیط زیست و توسعه همه جانبه مناطق عقب افتاده به مدت طولانی برای برابر شدن وزنه های آن ها با صد سال تلاش برای عقب نگه داشتن این ملل، مساوی بودن حقوق فردی و اجتماعی همه ملل ساکن در ایران، عدم هر نوع تبعیض به نفع قوم فارس و به زیان ملل غیر فارس، پذیرش و رسمیت حق تعیین سرنوشت ملل، تظمین آزادی عقیده ودین، رسمیت اداری و آموزشی زبان های همه ملل در ایران، حذف تمرکزگرایی و سنترالیسم فارس محور، تاسیس موسسات مالی برای ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ و ...، رسانه های ملی تمام وقت و به زبان های مادری برای همه ملل، برابری صد در صدی حقوقی همه ملل و اقوام بدون هر گونه رجحان، تضمین بین المللی حقوق و آزادی های شناخته شده برای همه ملل، داشتن نیروهای مسلح ملی که از تضییع حقوق و آزادی های ملی ملل  غیر فارس توسط مرکزگرایان جلوگیری بکند، مخالفت با هر نوع سانسور و آزادی  مطلق استفاده از شبکه های اجتماعی و رسانه های جدید، اصل و اساس بودن حقوق مردم و پاسخگو و کارمند بودن دولت، سازمان ها و نهادها، برتری اراده مردم بر قانون اساسی و قوانین عمومی، حذف هر نوع دادگاه طبقه گرایانه و کاستی، سلب حق آموزش رسمی و عمومی از دولت و نهادهای دولتی به نفع والدین و ... از این دسته حقوق هستند.
آیا تاسیس دولت ملی برای همه ملل ساکن در ایران، جزو حقوق انسانی ملل است؟
ملل ساکن در ایران، برای بدست آوردن حقوق ملی، چه مبارزه ها و فداکاری هایی کرده اند؟
چرا در ایران، مبارزه ملل غیر فارس برای حقوق ملی، دولتمداری، دموکراسی، آزادی، و ...  نادیده گرفته شده و در صورت اجبار به اظهار نظر در باره آن ها، شخصیت ها و حرکات آزادیخواهانه و حقوق طلبانه ملل، منفی نشان داده می شود؟
چرا در ایران، همکاری پانفارس ها و پان ایرانیست ها با دولت های استعمارگر خارجی مثبت دیده شده و همکاری ملل غیر فارس با همان دولت های خارجی منفی تصویر می شود؟
این دو گانگی در روابط خارجی چه معنا و مفهومی دارد؟
آیا نباید برای بدست آوردن حقوق ملی، با کشورهای خارجی همکاری نزدیک داشت؟
آیا شعار "حقوق و دموکراسی برای ایران"، مساوی با حقوق برای ملل غیر فارس هم هست؟آیا در بین حقوق و آزادی های ملی فارس ها و ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ و ... تساوی دیده می شود؟ به چه دلایلی، حقوق و آزادی های غیر فارس ها  در ایران محدود تر است؟
ملل ساکن در ایران، در150 سال گذشته، کدام حقوق را بدست آورده اند؟
چرا حرکت های سیاسی و دولتمداری ملل ساکن در ایران، در بدست آوردن حقوق ملی و انسانی خودشان ناموفق بوده اند؟
کدام نیروها، مخالف حقوق ملی ملل بوده و هستند؟
روشنفکر ایرانی در کدام جبهه (توسعه حقوق ملل یا گسترش نفوذ دولت) دیده می شود؟
مخالفت با حقوق ملی ملل غیر فارس در ایران، در 100 سال گذشته، چه نتایج مثبت یا منفی به بار آورده است؟
چرا در ایران، گریز از مرکز شدید است؟

دراین دیالوگ، به همراه آقایان
جناب فرامرز بختیار؛ از متفکران و فعالان حقوق ملی لرستانات
جناب صلاح ابوشریف الاحوازی؛ از متفکران و فعالان حقوق ملی عرب ها
جناب محسن رسولی؛ از فعالان حقوق قومی قشقایی الاصل فارس زبان
 تلاش خواهیم کرد تا به این قبیل از سوال ها پاسخ بیابیم:

انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
بیستم (20) دسامبر 2018
hedayat222@yahoo.com

Thursday, December 20, 2018

کدام نیروها مخالف حقوق ملی ملل هستند؟

مقدمه ای برای ورود به بحث روز شنبه (اول دی 1397) که از ساعت 21:30 بوقت آزربایجان جنوبی با مرکزیت تبریز، بطور زنده به روی آنتن خواهد رفت
ملل ساکن ایران، در یکصد و پنجاه سال گذشته، برای بدست آوردن حقوق انسانی با رژیم های حاکم بر سرنوشت این ملل مبارزه کرده اند. گرچه 150 سال از تلاش برای برخورداری از حقوق انسانی در ایران می گذرد اما هنوز هم بسیار دورتر از مرزهای دستیابی بر حقوق انسانی ایستاده اند.
این در حالی است که حقوق 150 سال قبل نسبت به حقوق امروز، بسیار محدودتر بوده است و امروزه، دایره حقوق انسانی مورد نظر و خواست مردم، بسیار گسترده تر از گذشته است.
برای مثال، حقوقی که امروزه مورد درخواست مبارزان و روشنفکران ملل است عبارتند از: تظمین برخورداری از مواد سی گانه حقوق بشر، تظمین بهره مندی از دموکراسی، ضمانت اجرایی آزادی بیان، آزادی احزاب، آزادی اجتماعات و مبارزه بر علیه دولت و حاکمیت، آزادی مطبوعات، رسانه ها و شبکه های اجتماعی، حق انتخاب نماینده مورد نظر بدون دخالت و نقش دولت و سازمان ها یا نهادها در تعیین لیست نامزدها، اجرایی شدن برابری حقوق زن و حمایت ازحقوق کودکان، پذیرش حقوق کهن سالان و آسیب دیدگان جسمی- روحی و اجتماعی، آموزش رسمی و اجباری همه زبان های مادری، رسمی و اداری شدن همه زبان ها، رسمیت تاریخ، فرهنگ و تمدن همه ملل بطور مساوی در سیستم آموزشی و هنری، ملحوظ کردن حمایت های بیشتر از زبان ها، فرهنگ ها، حقوق، اقتصاد، محیط زیست و توسعه همه جانبه مناطق عقب افتاده به مدت طولانی برای برابر شدن وزنه های آن ها با صد سال تلاش برای عقب نگه داشتن این ملل، مساوی بودن حقوق فردی و اجتماعی همه ملل ساکن در ایران، عدم هر نوع تبعیض به نفع قوم فارس و به زیان ملل غیر فارس، پذیرش و رسمیت حق تعیین سرنوشت ملل، تظمین آزادی عقیده ودین، رسمیت اداری و آموزشی زبان های همه ملل در ایران، حذف تمرکزگرایی و سنترالیسم فارس محور، تاسیس موسسات مالی برای ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ و ...، رسانه های ملی تمام وقت و به زبان های مادری برای همه ملل، برابری صد در صدی حقوقی همه ملل و اقوام بدون هر گونه رجحان، تضمین بین المللی حقوق و آزادی های شناخته شده برای همه ملل، داشتن نیروهای مسلح ملی که از تضییع حقوق و آزادی های ملی ملل  غیر فارس توسط مرکزگرایان جلوگیری بکند، مخالفت با هر نوع سانسور و آزادی  مطلق استفاده از شبکه های اجتماعی و رسانه های جدید، اصل و اساس بودن حقوق مردم و پاسخگو و کارمند بودن دولت، سازمان ها و نهادها، برتری اراده مردم بر قانون اساسی و قوانین عمومی، حذف هر نوع دادگاه طبقه گرایانه و کاستی، سلب حق آموزش رسمی و عمومی از دولت و نهادهای دولتی به نفع والدین و ... از این دسته حقوق هستند.

آیا تاسیس دولت ملی برای همه ملل ساکن در ایران، جزو حقوق انسانی ملل است؟

ملل ساکن در ایران، برای بدست آوردن حقوق ملی، چه مبارزه ها و فداکاری هایی کرده اند؟


چرا در ایران، مبارزه ملل غیر فارس برای حقوق ملی، دولتمداری، دموکراسی، آزادی، و ...  نادیده گرفته شده و در صورت اجبار به اظهار نظر در باره آن ها، شخصیت ها و حرکات آزادیخواهانه و حقوق طلبانه ملل، منفی نشان داده می شود؟

چرا در ایران، همکاری پانفارس ها و پان ایرانیست ها با دولت های استعمارگر خارجی مثبت دیده شده و همکاری ملل غیر فارس با همان دولت های خارجی منفی تصویر می شود؟ 
این دو گانگی در روابط خارجی چه معنا و مفهومی دارد؟
آیا نباید برای بدست آوردن حقوق ملی، با کشورهای خارجی همکاری نزدیک داشت؟

آیا شعار "حقوق و دموکراسی برای ایران"، مساوی با حقوق برای ملل غیر فارس هم هست؟

آیا در بین حقوق و آزادی های ملی فارس ها و ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ و ... تساوی دیده می شود؟ به چه دلایلی، حقوق و آزادی های غیر فارس ها  در ایران محدود تر است؟



ملل ساکن در ایران، در150 سال گذشته، کدام حقوق را بدست آورده اند؟

چرا حرکت های سیاسی و دولتمداری ملل ساکن در ایران، در بدست آوردن حقوق ملی و انسانی خودشان ناموفق بوده اند؟

کدام نیروها، مخالف حقوق ملی ملل بوده و هستند؟

روشنفکر ایرانی در کدام جبهه (توسعه حقوق ملل یا گسترش نفوذ دولت) دیده می شود؟

مخالفت با حقوق ملی ملل غیر فارس در ایران، در 100 سال گذشته، چه نتایج مثبت یا منفی به بار آورده است؟

چرا در ایران، گریز از مرکز شدید است؟

دراین دیالوگ، به همراه آقایان
جناب فرامرز بختیار؛ از متفکران و فعالان حقوق ملی لرستانات
جناب صلاح ابوشریف الاحوازی؛ از متفکران و فعالان حقوق ملی عرب ها
جناب محسن رسولی؛ از فعالان حقوق قومی قشقایی الاصل فارس زبان
 تلاش خواهیم کرد تا به این قبیل از سوال ها پاسخ بیابیم:

انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
بیستم (20) دسامبر 2018
hedayat222@yahoo.com

Thursday, December 13, 2018

یک قرن جنگ برای حقوق انسانی و مخالفت با حقوق ملل در ایران


مقدمه ای برای ورود به بحث "دیالوگ" شنبه 24 آذر 1397 (15 دسامبر 2018) "گوناز تی وی" که از ساعت 21:30 بوقت آزربایجان جنوبی-تبریز، بطور زنده پخش خواهد شد
ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لر و بختیاری، کرد و شمالی در تاریخ معاصر کشوری با نام ایران، برای زیستن با حقوق انسانی و برابر با حقوقی که قوم مسلط فارس، از آن ها برخوردار بوده است، مبارزات دامنه داری را پشت سرشان گذاشته اند. 
در این مبارزات بیش از یک قرنی، گاهی، آن ملل توانسته اند، دولت های ملی خودشان را در مقابل دولت پانفارسیست مرکزی برپا کرده و حتی اگر برای مدت کوتاهی هم بوده، بر حقوق ملی خودشان تاکید و اصرار کرده اند.
جمهوری سوسیالیستی گیلان؛ به رهبری میرزا کوچک جنگلی در استان های شمالی، حکومت ملی آزادیستان؛ به رهبری شیخ محمد خیابانی در سرزمین های تاریخی آزربایجان جنوبی، حکومت ملی دموکرات آزربایجان؛ به رهبری سیدجعفر پیشه وری، تلاش های آیت الله شریعتمداری و حزب خلق مسلمان؛ در آزربایجان جنوبی، جمهوری کردستان؛ به رهبری  قاضی محمد در کردستان، حکومت ملی شیخ خزعل؛ در الاهواز یا عربستان، و ... نمونه هایی از تلاش های این ملل برای دستیابی به حقوق ملی و هویت ملی بوده است که توسط حکومت پانفارسیست و مرکرگزای ایران سرکوب شده و همه حقوق این ملل در زیر پای دژخیمان مرکزی پایمال شده است. 
قوم مسلط و پیروز بر این ملل، شکست و نابودی تلاش های این ملل برای داشتن حداقل حقوق انسانی را جشن ها گرفته، قتل عام ها براه انداخته، کتاب سوزان ها پیشه کرده و در تحریف تاریخ و هویت این ملل و مبارزات و ایده های مدرن آن ملل کوشیده اند. در ضدیت با حقوق و توانایی های آن ملل برای زایش های دوباره، آنان را آماج تیرهای تحقیر سیستماتیک، آموزشی و اداری و حقوقی قرار داده اند. بر آنان و افکار مدرنشان، مهر عقب ماندگی زده و تلاش کرده اند تا این ملل را عقب مانده نگه داشته و عقب مانده نگه بدارند. 
آیا حقیقت دارد که ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ،، لر، کرد، شمالی و ... برای بدست آوردن حقوق انسانی مساوی با قوم حاکم پانفارسیست جنگیده اند؟
خواست این ملل از جنبش مشروطه تا کنون، چه بوده است؟
این ملل، در بیش از یک قرن مبارزه برای زندگی با حداقل حقوق انسانی، چه اقداماتی کرده اند؟
آیا تاریخ معاصر این ملل شاهد تلاش آنان برای برپایی دولت های ملی بوده است؟
چرا این ملل می خواسته اند و می خواهند دولت ملی خودشان را داشته باشند؟
سرنوشت مبارزات این ملل برای برپایی دولت های ملی، چه شده است و چقدر از آن تلاش های آگاهیم؟
این ملل برای بدست آوردن کدام حقوق، در تاریخ معاصر، از مبارزه برای حقوق انسانی خسته و ناامید نشده اند؟
دست آورد تلاش های تاریخ معاصر این ملل، در زمینه های سیاسی، اقتصادی، حقوقی، اداری، آموزشی، زبانی، تاریخی و ... چه شده است؟
چرا این ملل در دست یابی به حداقل حقوق انسانی در ایران، با شکست مواجه شده اند؟
آیا شکست خوردگی این ملل، باعث شده تا آنان از مبارزه برای حقوق انسانی دست بردارند؟
آیا تلاش برای فدالیستی کردن ایران یا استقلال ملل از ایران زیر پرچم پانفارسیست های مرکزگرا و نژادپرست، می تواند راهگشای این ملل برای بدست آوردن حقوق انسانی خودشان باشد؟
کدام نیروها و عوامل داخلی و بین المللی، مخالف حقوق ملی این ملل بوده و در مقابل تلاش های تاریخ معاصر آن ها، صف آرایی کرده اند؟
آیا کتاب های درسی و منابع غیر درسی در ایران در رابطه با تاریخ معاصر این ملل، مطالبی بیطرفانه ای را در خود گنجانده اند؟
چرا تاریخ مبارزات این ملل برای بدست آوردن حقوق انسانی، تلاش هایشان برای تشکیل دولت های ملی، تلاش هایشان در راه مدیریت های غیر متمرکز و حاشیه محور در مقابل مرکزگرا،  جانفشانیشان در راه حقوق بشر و دموکراسی، جانبازی هایشان در راه رفاه و امنیت ملل خود، پیشگامی هایشان در راه کسب هویت های ملی و جلوگیری از محو و نابودی هویت های ملی در مقابل هویت تحمیلی پانفارسیستی و پان ایرانیستی در ایران، نادیده گرفته می شود؟
آیا راهی که پانفارس ها و پان ایرانیست ها در یک طرف و  فعالان و ملل غیر فارس برای زیستن با حقوق ملی گرفته اند، در طرف دیگر گرفته اند، به نزدیکی این دو راه منجر می شود یا به دوری و گسست از هم منجر خواهد شد؟
کدام طرف باید امتیاز هایی را بدهد و کدام طرف باید حقوقش را بدست بیاورد؟
ایران گریزی، ثمره چیست؟ مبارزه ها برای کسب حقوق ملی یا نتیجه ستیز با حقوق ملل در ایران بوده و هست؟

برای پاسخ به چنین سوال هایی، آقایان:
دکتر محمدحسین یحیایی؛ از محققان و نویسندگان تورک
جناب جلیل آزادیخواه؛ از نویسنده و از کانون نویسندگان کرد
جناب شهرام شادپور؛ از فدرالیست های شمال ایران و از جمعیت کاسپین
دکتر شهسوار کریم زاده؛ از محققان و نویسندگان بلوچ
جناب آودی غفور چاریار؛ از محققان و فعالان ملی تورکمنستان جنوبی
در این برنامه حضور خواهند داشت.

انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
سیزدهم (13) دسامبر 2018
hedayat222@yahoo.com

Friday, December 7, 2018

آیا مخالفت ایرانیان با "حق تعیین سرنوشت"، ضدیت با قوانین بین المللی نیست؟

مقدمه ای برای ورود به بحث "دیالوگ" شنبه (08 دسامبر 2018) که بطور زنده از تلویزیون "گوناز تی وی" و از ساعت 21:30 بوقت طهران پخش خواهد شد
معنی حق تعیین سرنوشت چیست؟

آیا چنین حقی در قوانین بین المللی وجود دارد؟

متن انگلیسی این حقوق چیست؟

آیا این حق مربوط به "حق تعیین سرنوشت" فردی است یا حق تعیین سرنوشت جمعی و ملی است؟

آیا حق تعیین سرنوشت به معنی تصمیم گیری احتمالی یک مللتی برای جدایی و استقلال است؟

چرا یک ملتی تصمیم می گیرد، از کشور بزرگتری جدا شده و مستقل شود؟

آیا حق تعیین سرنوشت و تصمیم گیری برای استقلال از یک کشور با قوانین داخلی کشورها در تضاد نیست؟

در تضاد بین قوانین داخلی کشورها با قوانین بین المللی، کدام دسته از قوانین ارجحیت و برتری دارند، قوانین داخلی یا قوانین بین المللی؟

آیا می توان "حق تعیین سرنوشت" را به معنی امکان جدایی ملل از کشوری هم معنی کرد؟ در این صورت، چرا حقوقدانان  و روشنفکران ایرانی با آن مخالفت می کنند؟

در حالی که مارکسیست ها، لنین و دیگران در اردوگاه سوسیالیت ها و کمونیست ها، نه تنها در تئوری بلکه در عمل هم طرفدار "حق تعیین سرنوشت" ملل بوده اند و این حق در جمهوری های سوسیالیستی بلوک شرق گذشته هم در عمل اجرا می شده و مللی با چند صد هزار جمعیت و وسعت خاک اندک، دولت و حکومت مستقل خودشان را داشتند و هنوز هم دارند، چرا کمونیست ها و چپ های وطنی در ایران، بر عکس آموزه های مارسیسم و کمونیسم، این حق را برسمیت نمی شناسند؟

آیا مخالفت با حق تعیین سرنوشت، یک مخالفت سیاسی و استعماری و ایدئولوژیک است یا مخالفتی حقوقی است؟

مخالفت ایرانیان با حق تعیین سرنوشت و در نتیجه با حق و اراده مردمان برای تعیین سرنوشت، چه معناهایی دارد؟

آیا ایرانیان با نگاه انحصارگرایانه و عدم تمکین به چنین قوانین بین المللی، می توانند پارچه ای از دنیای اطراف امروزی باشند یا در درون پیله های تنیده خودشان، ایزوله شده و در انزوا خواهند ماند و به جنگ با دنیا ادامه خواهند داد؟

اگر فرضمان بر این باشد که "حق تعیین سرنوشت"، در قوانین بین الملل، منشور سازمان ملل متحد، در کنوانسیون های بین المللی وجود ندارد، آیا می توان آن حق را بر اساس برتری دموکراسی و حقوق بشر بر سیاست و تقدس مرزها مدلل کرد؟
آیا قوانین داخلی و بین المللی مقدس و غیر قابل نقد و نقض هستند یا قوانین برای آن تصویب می شوند که نقض هم بشوند؟

آیا مرزهای کشورها غیر قابل تغییر و مقدس هستند؟

تقدس قوانین و مرزها ثمره چه نوع از نگرش و جهان بینی هستند؟

آیا کشور ایران، یک کشور چند ملیتی است و این ملل حق دارند بر اساس "حق تعیین سرنوشت" برای ماندن در درون مرزهای ایران یا جدایی از آن تصمیم بگیرند؟

اگر تلاشگران برای آلترناتیوسازی برای جمهوری اسلامی، "حق تعیین سرنوشت" را نپذیرند، آینده ایران، چگونه قابل تصور است؟

انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
هفتم (07) دشامبر 2018
hedayat222@yahoo.com

Saturday, December 1, 2018

دیالوگ: آیا گفتگو کردن با هم خوفناک است؟


برنامه هفته هشتاد و پنجم دیالوگ
موضوع: آیا گفتگو کردن با هم خوفناک است؟
مجری و مدیر برنامه:
انصافعلی هدایت
میهمانان برنامه:
دکتر محمدحسین یحیایی
دکتر هوشنگ امیر احمدی
دکتررضا پرچی زاده
حسن راضی
تهیه کننده: جواد اسماعیل بیلی
برنامه دیالوگ، هرهفته، در روز شنبه، از ساعت ۲۱:۳۰ به وقت آزربایجان جنوبی با مرکزیت تبریز از تلویزیون "گوناز تی وی " بطور زنده پخش می شود
شنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۷
بیش از 70% مردمان در ایران از جنبش مشروطه تا کنون، برای داشتن حقوق مساوی با هم، مبارزه کرده و خون داده اند و پیکر ده ها هزار شهید این ملل، به پای درخت حقوق افتاده است.
به هر حال، چه بپذیریم و چه انکار کنیم، نبردی روانی، حقوقی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و زبانی و ... در ایران، در جریان بوده و هست. 
در یک طرف این نبرد، قوای مسلح و حاکمیت مطلق و انکارگرایانه حقوق 70% جمعیت غیر فارس در ایران، در طرف دیگر، مللی که برای تامین حقوق مساوی با قوم حاکم، در تلاش هستند، قرار دارند.
نبرد برای این حقوق مساوی تا چه زمانی باید ادامه بیابد؟ 
آیا نباید در جایی، این نبرد، به سود "حقوق مساوی" در ایران به پایان برسد؟ 
آن پایان چگونه رقم خواهد خورد؟ 
آیا به آن پایان، با سلاح و خونریزی خواهیم رسید یا با دیالوگ و گفتگو؟
آیا ایرانیان از گفتگو نمی ترسند؟
باور همه ایرانیان بر این است که از گفتگو نمی هراسند ولی هر ایرانی، بنا به تربیت سیستماتیکی رسمی و غیر رسمی که گرفته است، خودش را "همه چیزدان و باهوشترین فرد" می داند که همه جواب ها را در چنته دارد.
هیچ ایرانی نمی خواهد در گفتگو شرکت کرده و سخن طرف مقابل را بشنود، بلکه در گفتگو شرکت می کند، تا حریف را تسلیم خود بکند. در نتیجه، ایرانیان در گفتگوی با هم، کر هستند و نمی شنوند.
یکی از دلایل گفتگو کردن با هم، ادعای یک طرف، در باره یک چیزی یا حقی است. وقتی پای ادعایی به میان می آید، یک طرف گفتگو که مدعی علیه یا مدافع هم است و باید گوش کرده و بفهمد، از گفتگو فرار می کند.
کدام طرف، با تکیه بر سلاح، قدرت، زندان، پلیس و اعمال خشونت، سعی می کند، طرف مدعی را از میدان بدر بکند؟
آیا داشتن زور و سلاح، فرار از دیالوگ را توجیه می کند؟
آیا ناتوانی از ستاندن حقوق با توسل به اسلحه و خونریزی، دیالوگ را برای مدعی ضروری می کند؟ 
یعنی آیا کسانی که در پی دیالوگ هستند، بخاطر در ضعف بودن و نداشتن توان خونریزی، طرفدار دیالوگ هستند؟
آیا دیالوگ در بین افرادذو اندیشه های مشابه برقرار می گردد یا بین افراد با دیدگاه های متضاد، گفتگو رخ می دهد؟
آیا گفتگو کردن، منافعی را تامین می کند؟
دیالوگ، از چه ضررهایی جلوگیری می کند؟
کدام طرف، از دیالوگ در جلو مردم در هراس است؟

برای پاسخ به این قبیل از سوال های، آقایان:
دکتر هوشنگ امیر احمدی؛  و نویسنده و متفکر تالش و متخصص توسعه اقتصادی 
دکتر محمدحسین یحیایی؛ متفکر و نویسنده تورک و متخصص اقتصاد
دکتررضا پرچی زاده؛ نویسنده کتابی در باره خیام و سخنرانی یک طرفه در میان ادیبان فارس 
جناب حسن راضی؛ کارشناس ارشد میدیا و مسئول مرکز مطالعات الاحواز در لندن
شرکت کرده اند.

انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
سیم (30) نوامبر 2018
hedayat222@yahoo.com



ایستیقلال ایراده‌سین، هیئش بیر شخص، گوج و دولت سوال ایشارتی آلتینا آپارابیلمز

  ایستیقلال ایراده‌سین، هیئش بیر شخص، گوج و دولت سوال ایشارتی آلتینا آپارابیلمز. اگر بیر شخص، گوج یا دولت، بیر میللتین ایستقلالینا شرط قویو...