Sunday, November 29, 2015

بحران های اقتصادی آذربایجان جنوبی بعد از استقلال از عیران







جناب رضا عسگری در فیس بوک نوشته است:
آیا آذربایجان توانایی دادن نان و مسکن و شغل به همه تورکهای ساکن در دیگر ولایات را که مجبور به مهاجرت می شوند را دارد ؟
بدون و برق و گاز و سوخت تا سال های اولیه گذران زندگی سخت است

انصافعلی هدایت اینگونه پاسخ داده است:
جناب عسگری، ممکن است این حرف شما درست باشداما :

 بیراینجی: آیا امکان دارد که فارس ها، مضرات اجتماعی کوچ معکوس چندین میلیون آذربایجانی را تحمل کنند؟
می دانیم که بر اساس آمارهای خود فارس ها در عیران کنونی، بیش از 6.000.000 دختر و زن بدون شوهر داریم که مردی برای ازدواج با آن ها موجود نیست و ایران مجبور است یا تن به چند همسری بدهد یا از خارج از عیران مرد وارد کند یا این که زنان و دخترانش را صادر کند.
در این شرایط، اگر آذربایجانیان از فارسیستان به آذربایجان برگردند، فارس ها از نظر روابط انسانی و اجتماعی در چه شرایطی قرار می گیردند؟

ایکینجی: اگر آذربایجانیان از فارسیستان برگردند، نیروی کار مورد نیاز فارسیستان از بین می رود و اقتصاد آن ها نابود می شود. نیازمند واردات نیروی کار خواهند بود.

اوچونجو: می دانید و می دانیم: آنانی که از وطن خود به فارسیستان یا خارج از عیران مهاجرت کرده اند و مهاجرت می کنند، از توانایی مالی، پولی، مهارتی، تجربی، دانش و علم، راوابط تجاری و اقتصادی و ... جسارت انجام کار و سرمایه گذاری بالایی برخوردار هستند.
آنانی که توانایی مهاجرت نداشته اند، فقیرترین قشر بوده و هستند.
حال، اگر همین ده ها میلیون آذربایجانی که تنها به فارسیستان مهاجرت کرده اند، برگردند، همه سرمایه های مالی، علمی، تجاری، تجربی، دانش، معلومات، نیروی کار، و تکنولوژی هایشان را هم با خودشان خواهند آورد.
آن همه امکان و تجربه و دانش و پول و علم و تکنولوژی، عاطل و باطل نخواهد ماند بلکه به گردش اقتصادی آذربایجان جوان، رونق بسیاری خواهد بخشید و بیکاری مورد نظر شما را مهار خواهد کرد.

دوراونجو: اگر امکان مورد نظر شما را جدی بگیریم که باید هم جدی گرفته و برای مقابله با هر نوع بحران احتمالی، آماده باشیم، ما یک تجربه بسیار موفق داریم و آن، تجربه استقلال جمهوری آذربایجان از اتحاد جماهیر شوری است.
برادران و خواهران ما در آن جمهوری، یک اقتصاد غارت شده ای مانند اقتصادی کنونی آذربایجان جنوبی را از شوروی سایق به ارث بردند اما با مقاومت، تلاش، تدبیرهایی که بکار گرفتند، از آن مرحله عبور کردند.
ما تجربه جمهوری آذربایجان را در پشت سرمان داریم.

بئشینجی: آذربایجان جنوبی، از نظر اقتصادی، در بن بست جغرافیایی قرار نگرفته است. بر عکس فارسیستان که با استقلال آذربایجان، عربستان، بلوچستان، کوردستان، در محاصره کویرها قرار خواهد گرفت. نه راهی به دریا و نه راهی به مراکز تجاری دنیا خواهد داشت.
نفس کشیدنشان هم، به حق الجازه عبور از همسایه ها بستگی خواهد داشت.
مالیات سنگین 100 استعمار را با فقر و فلاکت پس خواهند داد.

آلتینجی: آذربایجان ما، هم غنی است هم با کشورهای تورک همسایه است. از طریق همین همسایه های تورکمان به اروپا و آب های آزاد دسترسی داریم و اقتصادمان به اقتصاد دنیا می پیوندد.

یئددی اینجی: بین ما تورکان آذربایجان با دیگر تورکان هیچ دشمنی وجود ندارد، اگر هم اختلاف هایی در گذشته تاریخی بوده، تمام شده است و فصل جدیدی از اعتماد و دوستی در میان ما باز شده است و این فصل جدید، هر روز، رو به گسترش است.
در نتیجه، اقتصاد قدرتمند تورکان در 6-7 کشور به سراغ ما خواهند آمد. هم از نظر سیاسی به نفع کشورهای تورک است و هم از نظر اقتصادی که هر چه زودتر، با یاری دادن با آذربایجان تازه مستقل شده، در مقابل دشمن قدیمی تورکان: فارسیستان، به یاری ما بشتابند و در مقابل فارسیستان در تقویت ما بکوشند و در کنار ما ملت تورک، بایستند و فارسیستان را تضعیف کنند.
شما فکر می کنید، چرا فارس ها این همه به تورک ها توهین می کنند؟
از همین اتحاد کشورهای تورک و قرار گرفتن فارسیستان در محاصره تورکان می ترسند.
آیا سرمایه و تجربه، دانش و تکنولوژی کشورهای تورک برای رهایی ما از چنگال فقر، کافی نیست؟
سگگیراینجی: تورکانی که سرزمین مادریشان را ترک کرده و مهاجرت کرده اند، به امید دستیابی به رفاه بیشتر، خانه و کاشانه و سرزمینشان را پشت سرشان گذاشته اند.
در کوچ معکوسی که رخ بدهد، آن ها به یک سرزمین غریبه نمی روند که هیچ ریشه ای در آن نداشته باشند. بلکه به خانه خودشان بر می گردند.
همان خانه هایی که شما در سفر به آذربایجان در کنار جاده ها، شاهد ویرانی آن ها هستید. آنان به این خانه ها برگشته و ویرانه ها را آباد خواهند کرد. برای بازگشت، طبیعتا باید خانه هایشان در فارسیستان را فروخته و به آذربایجان برگردند.
این مهاجران نیازمند آن نخواهند بود که برای خرید زمین برای ساخت مسکن، سرمایه گذاری چندین ده میلیون تومانی انجام بدهند. چرا که سزمین های خودشان را تصاحب خواهند کرد.
دوققوز اینجی: بازگشت چندین میلیون تورک از فارسیستان اگر اتفاق بیفتد، چنان هیجان و روحیه جمعی را بالا خواهد برد، و در میان تورکان روحیه برادری و افتخار به کشور مستقل را افزایش خواهد داد که بی سابقه خواهد بود.
همین روحیه برادری خود بسیاری از مسایل اقتصادی، اجتماعی و ... را حل خواهد کرد.

اون اینجی: خود استقلال آذربایجان، هویت آذربایجانی را از لاک دفاعی یکصد ساله بیرون خواهد کشید و به نیرویی سازنده بدل خواهد کرد.
به تمامی توهین ها و تحقیرهای نژادپرستان نقطه پایان خواهد گذاشت (حتی در فارسیستان) و اعتماد به نفس بی پایانی به تورکان خواهد بخشید.
تورکان را شاد و سرزنده خواهد ساخت. عشق و برادری و روحیه سازندگی را به تورکان باز خواهد داد.
در مقابل، فارس ها تمامی اعتماد بنفس کاذبشان را از دست خواهند داد و به اسرائیل گونه ای فارس نشین در میان کشورهای تورک بدل خواهند شد اما توانایی و قدرت اسرائل را نخوهند داشت.
چون به اندازه کافی برای خود، دشمن، در میان ملل عیران کنونی، خاورمیانه، آسیا، اروپا و آمریکا تراشیده است.

اونبیر اینجی: ما از هم اکنون آماده ایم، تا بخشش و تخفیف مالیاتی چند ساله برای هر نوع سرمایه گذاری در خاک آذربایجان به سرمایه گذاران بدهیم.







Friday, November 27, 2015

آیا مرزهای آزربایجان جنوبی با همسایه هایش قابل شناسایی است؟





Reza Asgari
در فیس بوک نوشت:
جناب هدایت علتش این است تبریز مرکز آذربایجان است و عملا حکمت مستقل در آنجا تشکیل میشود
البته موضوع مهم دیگر این است مرزهای آذربایجان به درستی مشخص نیست و تا آن زمان قطع یقین مرکزش تبریز خواهد بود

انصافعلی هدایت در پاسخش گفت:

وقتی یک سرزمینی نام و عنوان تاریخی دارد اما هنوز به عنوان یک واحد سیاسی مستقل برسمیت شناخته نشده است، نامیدن آن سرزمین به نام پایتختش، چندان هم مطلوب نیست
ولی زمانی که همان سرزمین به عنوان واحد سیاسی مستقل برسمیت شناخته شد، می توان نام پایتختش را به عنوان نشان کل همان سرزمین بکار برد.
 اصرار شما در نامیدن آذربایجان به عنوان "تبریز" در اصل، کاهش دادن واحد بزرگتر سیاسی، به یکی از واحدهای کوچک در درون آن .احد سیاسی بزرگتر است و این، هیچ برازنده نیست! حتی دشمنی می توان حساب کرد.
مگر این که شما خواهان قطع رابطه دوستانه من و خودتان باشید!
اما در رابطه با مرزهای آزربایجان، مرزهای آن تا پایان دوران امپراطوری قاجار بسیار صریح و روشن بوده است.
ممالک محروسه در آن دوره دارای چند ایالت خودمختار بوده است.
ایالت آزربایجان، یکی از ایالت هایی بوده است که مرزهایش بطور کامل مشخص بوده است.
این مرزها تا دوره رضا پالانی هم تداوم داشت ولی در این دوره و در دوره پالانی دوم و سپس در دوران ملاها، مرزهای آزربایجان را مغشوش کردند

اما حکومت ملی دموکراتیک آذربایجان در دوران پیشه وری آن مرزها را دوباره برقرار ساخت و همسایه ها هم آن را برسمیت شناختند.

کتاب های جغرافیای هشتاد سال گذشته دوران فارس ها، شاهد هر نوع تغییر و تبدل در مرزها بوده اند و می توان با مراجعه به آن ها، حتی مرزهای میان روستاهای آذربایجان با دیگر نواحی همسایه را بدقت ترسیم کرد!

Thursday, November 26, 2015

پیام های سرنگونی طیاره جنگی روسیه




تورکیه با این عملیات بسیار جسورانه در سرنگونی طیاره جنگی روسیه، به آیران، روسیه، بشار الاسد و داعشیان نشان داد که تورکیه در کنار مردم تورکمن ایستاده است. نشان داد که تحمل نخواهد کرد تا کورها، داعشیان، بشار الاسد، روسیه و آیران به قتل عام تورکان سوریه دست بزنند.
با این عملیات، دل تورکان در همه نقاط دنیا سرد شد و همه به خودشان گفتند که تورکیه از  برادران خود، در مقابل دشمن تورک، دفاع خواهد کرد.

گر چه عملیات سرنگونی هواپیمای جنگی روسیه دیر بود اما پیام صریح و هشدار دهنده تورکیه به دول خارجی درگیر در حوادث سوریه را نشان داد.

از طرف دیگر، این عملیات طرفدارانه از تورکمانان در سوریه، خون و هیجان و روحیه تازه ای را در کالبد تورکان در دیگر نقاط جاری ساخت و آنان را به حمایت برادر بزرگتر، امیدوار ساخت. نباید از این زاویه آن عملیات نادیده گذشت. تاثیر روانی آن کمتر از سقوط طیاره جنگی نبوده و نیست.

با سقوط آن طیاره جنگی، نه تنها روسیه، بلکه دول اتحادیه اروپا هم مجبور به احترام به اراده ملت و دولت تورکیه خواهند بود.
اگر اتحادیه اروپا تورکیه را نپذیرد، تورکیه می تواند اتحادیه کشورهای تورک را جدی تر دنبال کند و به یک پیمان و ائتلاف همه جانبه بدل سازد.

این اتحادیه می تواند قدرت اقتصادی و سیاسی و حتی قدرت نظامی کشورهای تورک را در مقابل اروپا، علم کند.
در این صورت، منافع تورکیه در همراهی با کشورهای تورک، بیشتر از منافعش در اتحادیه اروپا تامین خواهد شد و طبیعی است که اتحادیه اروپا، با از دست دادن تورکیه، برای همیشه از نقش تورکیه در اروپا و آسیا نگران خواهد ماند و نخواهد توانست آن را با حیله های سیاسی و مالی، کنترل کند.
از طرف دیگر، منافع اروپا در آسیا، با سد تورکیه و کشورهای تورک رو برو خواهد شد.
آیا اروپا حاضر است تورکیه را از خود براند و آن را در مقابل منافع اروپا قرار دهد؟
تورکیه در گذشته هم توانسته بود، نفوذ آیران در میان عرب ها، بخصوص عرب های فلسطین، لبنان، غزه، و مصر را محدودتر کرده و اعتماد و دوستی عرب ها را نسبت به تورکیه جلب کند. امروزها ضدها میلیون عرب با موسیقی و فیلم و سریال تورک بخواب می روند یا با ساز و آواز تورک بیدار می شوند.
مردم ملل عرب آماده نوعی از اتحادیه مسلمانان سنی مذهب هستند. این خطر بالقوه ای برای آیران شیعه است که در انزوای کامل می تواند بماند.

 همان طور که تورکیه توانسته است، در کنار اکثریت دول اسلامی و مسلمان بوده، حمایت دول عربی-اسلامی و مردم مسلمان را بخود جلب کند. این می تواند راه باریکه ای را بسمت اتحادیه کشورهای مسلمان در کنار اتحادیه کشورهای تورک باز کند.




راه مبارزه با ویروس مانقوردیسم در وجود خودمان




جناب تقوی (Reza Taghavi) به حق نوشته اند:

گور پدر آریایی و هخامنشیان و تاریخ باستان درست یا غلط پان ایرانیستها. 

دوستان عزیزم قارداشلاریم باجیلاریم! که اسم میللیتچی تورک را یدک می کشید! راست و دروغ بودن تاریخ آریایی مهمتر است یا حقوق پایمال شده ملت مان؟! افسانه و داستان بودن کوروش و داریوش مهمتر است یا پایمال شدن آزادی و آزادگی ملتمان؟!
 راست و دروغ بودن کنده کاری ستونهای تخت جمشید مهمتر است یا تاراج منابع م معادن رو زمینی و زیر زمینی من؟!
... 

(در پایین متن کامل نوشته ایشان را خواهید یافت)

من: انصافعلی هدایت در پاسخ به ایشان نوشته ام:

جناب تقوی عزیز، شما، من، او، وی، ایشان و ... همگی ما تا درجه ای از شدت و ضعف، از خودمان بیگانه و مانقورت شده ایم. هنوز هم از عمق فاجعه ای که در درون ما اتفاق افتاده است، بی خبریم.

چون عمری را در کلاس های درس، به آموختن تاریخ، ادبیات، زبان، وووو منافع فارس گذرانده ایم. 

هنوز بخش اعظم ما: من و تو، نمی دانیم که این همه سال آموزش مستقیم در مدارس و دانشگاه ها و ارتش، استخدام ها، گزیتش ها، امتحان ها، ... 
و آموزش های غیر مستقیم از طریق رادیوها، تلویزیون ها، روزنامه ها، مجله ها، داستان ها، رمان ها، اشعار، ترانه ها، موسیقی ها، تاترها، عزاداری ها، محرم ها، تولد ها، مرگ ها، عروسی ها، ختنه ها، زایمان ها، نقاشی ها، کاریکاتورها، خبرهای روزانه، تحلیل ها، جوک ها، طنزها، حوادث دردناک روزانه، حوادث اجتماعی، میدان های ورزشی، انواع ورزش ها، در آشپزخانه ها، در قنادی ها، در رستوران ها، در بقالی ها، در بازارها، در کوچه ها، در قهوه خانه ها، در خیابان ها، در پارک ها، در پاساژها، در مباحث دو نفره یا چند نفره، در کلاس های تاریخ و دورس تاریخ وووو ... تا کجای جان و فکر مت، آن "سموم آموزشی استعمار فارس" رسوخ کرده است. 

هنوز، من و تو تا اندازه ای تحت تاثیر همان آموخته های مستقیم و غیر مستقیم قرار داریم. برای همین با هم بحث می کنیم. برای همین اتفاق نظر نداریم. برای همین منافع ملی آذربایجان برای هر کس، مشخص و تعریف شده نیست و تفسیرهای متفاوتی آز آن داریم. 

اما آیا در باره عیران=ایران و منافع آن، این همه متفاوت هستیم و ناهمگون فکر می کنیم؟ 

چون استعمار آن (عیرانیت) را در ما ایجاد کرده و این را (منافع ملی آذربایجان) از ما گرفته است. ما تصور می کنیم که دیگر از اندیشه و آموخته های مانقوردی رها و آزاد شده ایم. واقعا آزاد شده ایم؟

نمی توانیم خودمان را از آن همه آموخته دوران ثانیه های زندگیمان، آزاد کنیم. 

هنوز نتوانسته ایم، کاملا فارغ و آزاد شویم. 

هنوز هزاران زنجیر فرهنگی که در هر ثانیه زندگیمان وارد روح و روان و مغز ما کرده اند، همراه ماست. 

برای آزاد شدن، ابتدا باید آن ها را خنثی کنیم. 

برای خنثی کردن و بی اثر کردن آن همه آموخته و اندوخته، شاید به بیش از آن همه سال نیازمند باشیم. 

روانشناسان معتقدند که همه عواطف و احساسات، وفاداری های طول حیات و عمر ما تا 6-5 سالگی شکل گرفته است و بسیاری از آن ها را نا آگاهانه پذیرفته ایم که مانند سوپاپ رفتاری، حسی، شنوایی، و قضاوتی در درون ما عمل می کنند. 

آن چه یاد گرفته ایم و تجربه کرده ایم، به ما اجازه نمی دهند، خودمان را آزاد کنیم. 

برای آزاد کردن خودمان، باید نقیض آموخته هایمان را ببینیم. بشناسیم. بدانیم. مقایسه کنیم. قضاوت کنیم. حکم بدهیم. فراموش کنیم تا آزاد شویم.

تا بتوانیم، آن میلیون ها پارچه و تکه ها را که یکی یکی در ذهن ما فرو کرده اند، باطل کرده و از چهار چوب و عناصر تشکیل دهنده شخصیت کنونی من و تو خارج شویم. 

تا زمانی که آن سموم بتدریج و با پاد زهر و واکسن ضد آن، وارد بدن ما نشود، ما بیمار مانقورد هستیم. 

تا زمانی که آگاهی های جدید ما، تک تک آن ویروس ها و باورهای بسیار ریز را فراسیسم و عیرانیسم را پیدا کرده و از بین نبرد، سلامتی بر نمی گردد و واکسیناسیون فردی انجام نگرفته و هنوز ویروس مانقوردیت در وجود ما هست و روزی و روزگاری خواهد رسید که من و تو را در مقابل منافع ملی ملت تورک آذربایجان خواهد ایستاند. 

برای این که با ملت و منافع ملی تورکان آذربایجان در آینده و به طور مطلق مخالفت نکنیم، مجبوریم تا هر آن چه از تاریخ، موسیقی، هنر، آداب و رسوم، دین و دیگر دانش ها، آموخته ها، تجربه ها، علوم و فنون، کار و سرمایه، و ... به خورد ما داده اند، از خونمان و روحمان دور بریزیم. خودمان را واکسینه بکنیم. 

برای این کار مجبوریم، به اصل بیماری و یروسی که گرفتارش آمده ایم توجه کرده و آن را بهتر از دارو و علاج بشناسیم تا درمانش را هم دریابیم.

باور بفرمایید، آموخته های دوران جنینی تا 5-6 سالگی، از مجموعه آموخته های بعدی عمرمان، بسیار بر حیات و زندگی ما ، بر اندیشه و جهلن بینی ما تاثیر گذار تر است و می دانید که من و تو عیرانیت=ایرانیت و ضدیت با تورک بودن را از دوران جنینی یادگرفته و دچار این بیماری شده ایم.


جناب تقوی (Reza Taghavi)به حق نوشته اند:

گور پدر آریایی و هخامنشیان و تاریخ باستان درست یا غلط پان ایرانیستها. 

دوستان عزیزم قارداشلاریم باجیلاریم! که اسم میللیتچی تورک را یدک می کشید! راست و دروغ بودن تاریخ آریایی مهمتر است
 یا حقوق پایمال شده ملت مان؟! افسانه و داستان بودن کوروش و داریوش مهمتر است یا پایمال شدن آزادی و آزادگی ملتمان؟! راست و دروغ بودن کنده کاری ستونهای تخت جمشید مهمتر است یا تاراج منابع م معادن رو زمینی و زیر زمینی من؟!

با استناد به نوشته های یک مجهول الهویه و شاید مزدور و بلندگوی این و آن شدن دنبال چه هستیم؟! شما چقدر پور پیرار را می شناسید؟! چقدر از سرگذشت او خبر دارید؟! قصدم قضاوت درباره گفته ها و نوشته های این شخص نیست، بلکه حسرت می خورم بر این همه زمان و انرژی و هزینه ای که بر بحث های بی سر و ته و الکی به مثابه آب در هاون کوبیدن!!

اگر این همه زمان و انرژی و هزینه های مستقیم و غیر مستقیم که در مورد تنقید باستانگرایی پان ایرانیست صرف می شود، به شناسایی و کنکاش و فعالیت های اجتماعی در راستای حرکت ملی اختصاص یابد ما هم می توانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم. ادعا می کنیم بزرگترین جمعیت اتنیکی ایران هستیم پس کو صدایمان؟! اثر گذاری مان کجاست؟!

به خودمان بیاییم به خودمان خدمت کنیم نگذاریم چوب دعوای شیخ و شاه شویم. این همه به غیر خودی سواری دادیم دیگر کافییه. 

وطن بیزی گوزله ییر......






Wednesday, November 25, 2015

اگر ایران کوردها را علیه تورکیه مسلح و وارد جنگ کند ...





Reza Asgari پرسید:آقای انصافعلی به نظر شما اگر روسیه به کمک ایران بخواهد کوردها و پ ک ک را تجهیز نظامی کند واکنش ترکیه چه خواهد بود؟

انصافعلی هدایت پاسخ داد:

تورکیه بسیار قویتر از عیران=ایران است و همپیمانان قدرتمندی هم دارد.
کوردها بدون اجازه آمریکا آب هم نمی خورند تا بماند بدون اجازه آمریکا بر ضد تورکیه توسط ایران مسلح شوند. البته 
نباید فراموش کرد که کوردها سال ها هست که مسلح هستند. 
با این حال، اگر عیران بخواهد کوردها را علیه تورکیه مسلح کرده و وارد جنگ کند، تورکیه می تواند مقابله بمثل کند. 
در این صورت، بازنده اصلی در این دعوا، عیران خواهد بود. 
چرا که تورکیه نه تنها می تواند با توصل به حقوقی که به کردهای تورکیه داده که به دیگران کوردها در عیران و سوریه داده نشده است، همه آن ها را در عیران، عراق، سوریه و خود تورکیه بر ضد عیران و رژیم نژادپرست فارس آماده و مسلح کند. 
می دانیم و شاهد هستیم که میلیون ها تورک در عیران، طرفداران استقلال آذربایجان از استعمار عیران هستند و آماده اند تا در صورت فراهم شدن شرایط و مهیا شدن امکانات مالی و تسلیحاتی، در راه استقلال ملت و خاکشان به جنگ با فارس ها برخیزند. 
در این میان، سنی ها؛ شامل بلوچ ها، تورکمنان، عرب ها را هم فراموش نکنید که نه تنها از نظر سنی بودن با مردم تورکیه هم مذهب هستند، و در اعیران شما از حقوق انسانی و مذهبی محروم هستند، بلکه خواهان رهایی ار سلطه استعمار عیران هم هستند.
بسیاری از این ملل سال هاست که در حال جنگ و گریز با نژادپرستان فارس هستند. با این که هنوز هیچ دولت خارجی بطور جدی از حقوق و خواست های این ملل تحت استعمار فارس حمایت نمی کنند. 
اگر ایران فریب تحلیل های غلط خود را بخورد که امیدوارم این اشتباه تاریخی را مرتکب بشود، در این صورت، مجبور خواهد بود در چند جبهه بجنگد. 
مهمترین این جبهه ها، جنگ های داخلی بسیار گسترده با هدف آزادی از استعمار فارس خواهد بود و ملل تورک، عرب؛ تورکمن، بلوچ، کورد، و ... رو در روی فارس تنها و استعمارگر منفرد و مورد تنفر ملل تحت استعمار و زیر اشغال عیران خواهند ایستاد. 
آیا فارس و عیران توانایی مقاومت در برابر چنین سناریویی را دارد؟ 
من امیدوارم عیران و فارس- مثل همیشه- یک اشتباه تاریخی کرده و وارد این مهلکه بشوند تا راه برای آزادی ملل تحت استعمار عیران و فارس گشوده شود.





شرط آزاد بودن





شرط آزاد بودن

جناب بایگان اگر انگلیسی نوشتید که ما متوجه گفته های شما نشویم، بیراهه رفته اید!

ادبیاتی که شما در متن انگلیسی نوشته یتان بکار برده اید، همان ادبیات رژیم فاشیستی حاکم بر ایران خراب شده و نا مشروع شما هست

حال که کار بر فرمان سقوط هواپیمای روسی بر فراز خاک سرزمین مقدس تورکیه به میان آمده است، شما به عنوان یک "عیرانی=ایران" از همان ادبیات فاشیسم فارس و ادبیات کمونیسمی (مرحوم ورشکسته) علیه تورکیه صحبت می کنید

کدام علامت و نشان را بدست داده اید که ارتش و بخصوص فرماندهان و ژنرال های ترکیه تحت فرمان و نفوذ "صهیونیسم" و "اسرائیل" هستند؟ 

اگر منظور شما از صهیونیسم و اسرائیل، عضویت در "پیمان ناتو" هست، گفته شما متین اما از بیخ و بن نادرست استیا شما مامور مخفی ایران هستید یا هنوز معتقدید که تبلیغات ضد اسرائیلی و ضد صهیونیستی ایران سلاح برنده ای برای پروپاگاندای شماست؟ برای همین، به آن نوع و شیوه از پروپاگاندا وفادارید.

هنوز و بعد از 38 سال، خودتان را از تبلیغات و پروپاگاندای ایران و فارسیسم رها و آزاد نکرده اید؟ 

آزادی، در مرحله اول، آزادی فکر از اسارت و بندگی تمامی آموزش ها، تربیت ها، تجربه های فردی و جمعی است

فرار . پناهندگی از یک خاک اما با همان اندیشه های پوسیده، آزادی به ارمغان نمی آورد

می توان در زندان فارس ها در زندانی به نام "عیران" ماند، اما آزاده بود.

یا می توان در زندانی اختصاصی تر در "عیران" ماند اما در فضای فکر و اندیشه زندانی نبود. آزاد بود و رها
تو اگر خودت را زندانی نمی دانی و آزاد فرض می کنی، بدان که در زندان هستی و زندانی. اصلا بو و وزش آزادی به اندیشه ، نگرش و مغز شما نوزیده است

زمانی طوفان های آزادی به اندیشه شما خواهد رسید که خودتان را از زندان اندیشه هایی که کتاب ها، رادیو تلویزیون و رسانه ها، بولتن ها، شب نامه های و آتمسفر حیاتی و اجتماعی و آموزشی و علمی عیران، رها کرده باشی

اگر هنوز هم درتعصب به عیران و عیرانیت زندگی می کنی و به آن چه در خانواده، جمع دوستان، مدرسه، دانشگاه و زندگیت در ایران یا در بیرون از ایران اما در رابطه با ایران آموخته ای و به آن چه آموخته ای تعصب داری، مرده ای بیش نیستی. آزاد نیستی! رها نیستی

تو یک زندانی خود خواسته هستی

تو نمی توانی در برپایی یک جامعه آزاد بدون تعصب شرکت بکنی

تو فقط می توانی سرباز یک رژیم دیکتاتوری اما سربازی بسیار وفادار و امربر شایسته ای باشی

که اگر از تو کلاه بخواهند؟، سر برایشان بیاوری

چه کسی است که نداند که تورکیه عضو پیمان ناتو هست؟ 

اما تلاش شما بر تحقیر تورکیه . مقام های آن و. تلاشتان برای ارائه تصویری مالیخولیایی از تحولات منطقه و جهان به عیرانیان، نمی تواند به عیرانیان برای درک روشن از اوضاع جهان ارمغانس جز تداوم زندگی در تاریگی و سیاهی و کوری، بیاورد

نگرش شما! مانند آن است که بگویید، آمریکا، کانادا، انگلستان، فرانسه، آلمان، ایتالیا، بلژیک و ... یعنی 28 کشور عضو پیمان ناتو، هیچ کدام اراده ای از خودشان ندارند و همه آن ها بازیچه "ضهیونیسم و اسرائیل" هستند.

اما در رابطه با پیمان های دفاع دسته جمعی مانند ناتو سا مرحوم سنتو:

طبیعی است که هر کشوری نمی تواند مانند عیران، خطرات "تنها ماندن در مقابل حمله های احتمالی" دیگران را افتخاری برای خود بداند

اندیشه حماقت وار "استقلال" و "تنهایی" از دنیا بریده و مالیخولیایی تنها برازنده عیران شماست

چون نمی توانید واقعیت ها را همان طور که رخ می دهند و هستند دیده و به همفکرانتان از آن ح.ادث تحلیل و تصویری واقعی رائه دهید، به همین زودی، عیرانتان به چند کشور تحزیه خواهد شد! منافع بسیاری از دستتان خواهد رفت. اولین آن، اعتماد بنفس کاذبتان خواهد بود. تسلیت بر شما! بگریید!

مبارک باد بر ما استقلال طلبان!


We should not think it was Erdugan who order to attack Russian Airplane. Turkye has no own nationalist government. There are maney countries has power and inflouece in Turkey. Most of power in Turkey nad specialy in Militery (as well as most of powerfull Generals) ais belong to Israel and Zionist. This attack should consider in taht way. Mostly all war in the world ( 1.st and 2.nd world war and alla war USA involved) are zioniste behind them. Now becouse Russia started to destroy ISIL which belongs to Israel then Ziosnist order to do that. Zionist and Israel they are most criminell in the world but they never shpw themself and allways send some popet ( like USA) infront.Hassan Baygan:https://www.facebook.com/ensafali.heda…/…/10153245468455
 

Thursday, November 19, 2015

یونس شاملی جنابلارئندان بیر مقاله و من دن بیر نئچه سورو



چرا بعضی از نخبگان غیرفارس به خدمت پان ایرانیسم در می آیند؟

 یونس شاملی

پرسش و پاسخ: دلیل اینکه یک ترک و یا یک کورد و یا یک عرب و ... به "پان فارس" تبدیل میشوند، روشن است، این اشخاص (سید جواد طباطبایی ها) عوامل سیادت و سیطره فرهنگی و سیاسی دولت و ملت حاکم هستند و همواره به مثابه ابزار سرکوب دولتی در تمامی سطوح مورد استفاده (به بیان بهتر سوء استفاده) قرار میگیرند
در ادامه بحثهایی در بررسی سخنان سیدجواد طباطبایی (در مهرنامه) در تحقیر و توهین به ملت ترک ساکن در ایران، تاریخ و ادبیات آن خلق، فکری و پرسشی نیز از یک زاویه دیگر مطرح شده است که من بصورت مختصر به آن میپردازم.
پرسش: نمیدانم چرا هیچ وقت یک کورد زبان ، فارس زبان یا عرب زبان پان ترک نمی شوند و یا چرا ترک زبان ها پان کورد یا پان بلوچ نمی شوند، اما تا دلتان بخواهد ترک و کورد و عرب و.... پان فارس!!!! پیدا می شود. کسروی و ارانی و تقی زاده در گذشته و داریوش فروهر همین چند سال پیش، سید جواد طباطبایی هم که امروز، محمد ارسی را هم که چند وقت پیش پنبه اش را زدید کاظم موافق هم که در همین سایت است و عرب پان فارس!!! است. واقعا که عجب پدیده ایست این پان فارسیسم!!!

پاسخ: جملات فوق خیلی خوب جمعبندی شده و بجا پرسشی را در میان گذاشته مبنی بر اینکه، چرا از میان ملتهای محکوم به "پان فارسیسم" روی می آورند اما برعکس آن صادق نیست؟ این پدیده البته اشل های مختلفی دارد. جنبه های روانشاسانهء ایی که تفکرات شخص در یک جامعه استعمارزده را به این سو و آنسو میکشاند. حتی به نظام تحصیلی در ایران که کودک را از روز اول مدرسه با زبان و تاریخ خود بیگانه میکند و دنیای خیالی از ادبیات و تاریخ ملت حاکم را در ذهن دانش آموزان میکارد. و یا تحقیر و تبعیض ها علیه ملتهای غیرفارس در عرصه های فرهنگی و اجتماعی که در بخش آگاه جامعه حس مقاومت و مبارزه را برمی انگیزاند، اما در بعضی دیگر که آگاهی در این زمینه ن دارند شرایط را برای "نفرت از خود" را در نزد عناصری دامن میزند. و یا صدمات بسیاری که از سیاست استعماری و استحماری متوجه جامعه و افراد آن میشود. من با این جنبه های مسئله در این کوتاه سخن کاری ندارم. بلکه جملاتی را در خصوص این مسئله از زوایه نیاز استعماری دولت- ملت حاکم قلمی میکنم.

در اشل کلی و گذرا برای من "پان" های متعلق به ملتهای غیرفارس در واقع وجود خارجی ندارند. اگر وجود دارد، هیچ چیزی نیست، لاف و گزاف است. یا چیزی در حد یک واکنش شفاهی از سوی یک غیرفارس که شاید چیزی به عصبیت بر زبان رانده است. حتی میتوان گفت که "پان" مربوط به ملتهای محکوم را حرف و حدیثی بیش نیست. چون "پان" از سویی ایدئولوژی استعماری قدرت حاکم و از سوی دیگر تفکر برتری جویانه در نزد بخشی از نخبگان سیاسی متعلق به ملت حاکم (فارس) در ایران است.

در واقع "پان" صاحب اش بخشی از نخبگان ملت حاکم است. اساسا ایدئولوژی دولت- ملت (استبدادی و استعماری) حاکم و برای سرکوب ملتهای محکوم است. پان های مربوط به ملتهای غیرفارس در ایران داستان است، خیالبافی است، بهانه تراشی بخشی از نخبگان سیاسی ملت حاکم است. وگر نه بی معنی است. ملتی که هنوز وجودش به رسمیت شناخته نشده، و هنوز برای خودش دولتی ندارد. حتی از ابتدایی ترین امکانات برای بیان بی حقوقی خود محروم است، چگونه میتواند "پان" اندیش باشد؟ "پان" متعلق به ملتهای محکوم فلسفه ایی برای شدن ندارد. چون هنوز در اسارت یک دولت استعماری است. "پان" خود یک اندیشه استعماریست. در نتیجه نمیتواند انگیزه فکری یک ملت یا فعال سیاسی متعلق به آن ملت اسیر باشد. اما به راحتی میتواند به آرمان یک نخبه سیاسی ملت حاکم تبدیل گردد.

بنابراین حتی میتوانم بگویم که اساسا سخن گفتن از "پان" ملتهای محکوم هم خنده دار و هم گریه آور است. خنده دار برای بی معنی بودنش، غیرواقعی بودنش و گریه آور برای اینکه همین "پان"ی که ظاهرا متعلق به ملت محکوم است، باطنا محمل و بهانه برای سرکوب حرکتهای سیاسی همان ملت محکوم است. لذا پاسخ منطقی پرسش مطرح تبارزاش در وجود "ملت حاکم" و "پان فارسیسم" نهفته و باطنا نهان در "پان ایرانیسم" است. ملتی (فارس) که صاحب دولت (ایران) است و بخشی از نخبگان سیاسی آن "پان فارسیسم" (پان ایرانیسم) را برای سرکوب و سیطره بر ملتهای محکوم  به باور خود تبدیل کرده اند. تاریخ "پان فارسیسم" در ایران به تاسیس دولت فارسی یعنی به زمان رضا شاه در ایران باز میگردد. وگر نه هر عاقلی بسیار روشن میداند که "پان" های مربوط به ملتهای محکوم ترک، کورد و... تنها و تنها برای سرپوش گذاشتن به پان فارسیسم دولتی و غیردولتی حاکم است که میخواهد برای فریب اذهان عمومی بگوید که "نگاه کنید فقط ما نیستیم که به "پان" باورمندیم، بلکه آنها نیز دارند!! اما از هر کس پنهان باشد برای یک ناظر بی طرف آشکار است که مقصود از "پان" متعلق به ملتهای محکوم چیست! از نظر "پان ایرانیسم" و در واقع "پان" ملت حاکم، اگر یک ترک آموزش به زبان مادری خودش را طلب کند، "پان ترک" است، حق تعیین سرنوشت بخواهد پان ترک است، اداره منطقه خودش را طلب کند پان ترک است، به رسمیت شناخته شدن هویت ملی خودش را در کشور مطرح کند پان ترک است! و در این میان تنها چیزی که واقعا وجود ندارد "پان ترک" یعنی همان "پان" متعلق به ملت محکوم است. چون خلق ترک هنوز حاکم نیست که بخشی از نخبگان آن به این مبانی فکری نزدیک شوند.

نتیجه؛ دلیل اینکه یک ترک و یا یک کورد و یا یک عرب و ... به "پان فارس" تبدیل میشوند، روشن است، این اشخاص (سید جواد طباطبایی ها) عوامل سیادت و سیطره فرهنگی و سیاسی دولت و ملت حاکم هستند و همواره به مثابه ابزار سرکوب دولتی در تمامی سطوح مورد استفاده (به بیان بهتر سوء استفاده) قرار میگیرند.

و همانطوری که پیشتر مطرح کردم، شرایط عینی برای ملتهای محکوم و غیرفارس در ایران وجود ندارد که یک ترک "پان ترک" یا یک کورد "پان کورد" و یا یک عرب "پان عرب" بشود. اما دولت و نخبگان سیاسی ملت حاکم و وابستگان آنان در میان ملل محکوم "پان"های مربوط به ملتهای محکوم و غیرفارس را در تبلیغاتشان با بوق و کرنا از "پان" ملتهای محکوم داد سخن میدهند و ظاهرا با شدت تمام هم آن را محکوم میکنند و به مردم غیرفارس نصحیت میکنند که "واویلا نگذارید که این پان ها شما را از راه بدر کرده و تمامیت ارضی کشور را به خطر بیاندازند". بدون اینکه به این حقیقت تلخ اشاره کنند که "پان ایرانیسم" از پنجاه سال پیش در این کشور حزب سیاسی از نوع نژادپرستی عریان (سومکان و حزب پان ایرانیست ایران) را داشته و بر این کشور حکم رانده است و در اغلب موارد مهمترین تاثیر را بر سیاست دولتی ایران در هشتاد و اندی سال اخیر داشته است. اما کسی به درستی معترض آنها نیست! یکی از سرکردگان پان فارسیست به من میگفت که ما با افتخار میگوییم که "پان ایرانیست" هستیم، اما شما همیشه از اعتراف به "پان ترکیسم" هراس دارید! این جناب علت افتخارش به پان ایرانیسم را چنین توضیح میداد که؛ "پان ایرانیسم" افتخار آفرین است اما "پان ترکیسم" و یا "پان عربیسم" نفرت انگیز است! و میگفت، به این خاطر شما نمیتوانید از آن دفاع کنید. شما با این چند جمله میتوانید به ذکاوت یک "پان ایرانیست" پی ببرید.

علت وجودی گرایش فکری پان فارسیسم بسیار روشن است.  چون آنها "پان" متعلق به ملت حاکم اند و پشتشان به قدرت دولتی گرم است و دقیقا میدانند که دولت (استبدادی و استعماری) حاکم برای سرکوب ملتهای محکوم به این نیرو با خوی وحشی اش نیاز دارد. دقیقا علت اساسی پان ایرانیست شدن طباطبایی ها، نیاز دولت به عواملی از میان ملتهای محکوم و تبدیل کردن آنها به ابزار سرکوب همان ملتهاست. این تمامی حقیقت است و نه نیمهء آن.

نقد کوتاه یک جزوه منتشره درباره پان ترکیسم:
در جزوه ایی که اخیر تحت عنوان " نقد و شناخت  پانتورکيسم و ... در جنبش رھائی بخش و دمکراتيک  آذرباﯾجان جنوبی" در اینترنت منتشر شده "پان ترکیسم" را موضوع نوشته خود قرار داده است. درهم ریختگی اطلاعاتی که تحیلل پان ترکیسم بر آن استوار شده و سطحی نگری در این جزو بقدری وسیع است که من تنها با آوردن دو نقل قول از این جزو برای نشان دادن صوری، سطحی و ساختگی بودن آن کافی میدانم.
جزوه مذکور ایده پان ترکیسم در آذربایجان جنوبی را امری وارداتی خوانده و در صفحه 82 خود مینویسد: "اﯾده ھای گرگ گرایی و پانتورکيستی از بطن جامعه آذرباﯾجان پدﯾد نيامده است ، بلکه آنھا سوغاتی دانشجویان و کار وارداتی تاجران آذربایجانی است که در سالھای اخير به ترکيه و آذربایجان شمالی رفت و آمد داشته اند . در دوره جمھوری اسلامی اﯾران، اخذ وﯾزا ما بين اﯾران و ترکيه برداشته شد و رفت و آمد مردم به ترکيه آسانتر شد و موج وسيعی از مردم آذربایجان برای تجارت، تحصيل، گردش و پناھندگی به ترکيه رفت و آمد داشته اند. از طرفی دیگر تخفيف در اخذ شھریه تحصيلی دانشجوﯾان آذربایجانی در ترکيه، دانشجویان آذری را به رفتن و تحصيل در ترکيه تشویق و ترغيب کرد و ھزاران دانشجوی آذری در مکتبھای پانتورکيستی به آموزش پرداختند . بسياری از مردم آذربایجان بخاطر نفرت از برنامه ھای مذھبی و خسته کننده تلوﯾزﯾونھای اسلامی اﯾران ، ھر روز تماشاگر دھھا کانال "تورک ست "بودند و تحت تاثير آنھا قرار گرفتند. ھمه این عوامل امکان تبليغ و رشد اندﯾشه ھای پانتورکيستی را در ميان آذربایجانيھا آماده ساختند." (پایان نقل قول/ تاکید در متن نقل قول از من است).
هر کسی این پاراگراف را بخواند، ترکیه را مترادف پان ترکیسم، مردم ترکیه را پان ترک، دانشگاههای ترکیه را مدرس پان ترکیسم، دولت ترکیه را دولت پان ترکیستی، تلویزیون و فیلمهای سینمایی در ترکیه را پان ترکیستی بدانند!! این دروغ ها چگونه میتواند سرهم شود تا به اصطلاح تئوری نویسنده جزوه به کام برسد. این نویسنده حداقل بایستی اندکی از "جنبش مدرن گزی پارکی" در ترکیه که به یک خبر در سطح جهان تبدیل شد با خبر میبود. اما ظاهرا نویسنده دوست ندارد به این مقوله ها وارد شود تا قصد نفرت پراکنی علیه ترک و ترکیه را مخدوش کند. نفرت نویسنده این جزوه از ترکیه از تک تک واژه ها و جملات مستتر در آن موج میزند. جدا از اینکه این پاراگراف ترکیه را در تمامی ابعاد آن "پان ترک" میخواند! اما حتی یک جمله نقل قول نه از منابع دولتی، نه دانشگاهی و نه هنری و سینمایی مبنی بر "پان ترک" بودن این مراجع آورده نشده است و این برای بی اعتباری جزوه مذکور کافی است. این جزوه حتی به شعور دانشجویان، تجار و حتی توریستهایی آذربایجانی که به ترکیه در رفت و آمدند نیز توهین میکند. چرا که ورود تجار، توریستها و دانشجویان آذربایجان به ترکیه را مترادف به "پان ترک" شدن آنها قلمداد میکند. و به زعم نگاه سطحی جزوء مذکور "پان ترکیسم" از طریق فیلمهای تلویزیونی ترکیه، دانشگاههای ترکیه و توریسم و تجار آذربایجانی به این منطقه راه باز کرده است!
اطلاعات نادرست دیگر این پاراگراف در این است که عنوان کرده است ترکیه با تخفیف در شهریه تحصیلی برای دانشجویان آذربایجان زمینه های افزایش تعداد دانشجویان در ترکیه را فراهم ساخته است. در صورتیکه این تخفیف برای دانشجویان آذربایجان نیست، بلکه برای دانشجویان ایران است. اما تقلب نویسنده جزوه در تغییر نام "دانشجویان ایرانی" به "دانشجویان آذربایجانی" در واقع برای فریب و اقناع سطحی و صوری خوانندگان خویش است.
در باب افول "پان ترکیسم" در آذربایجان جنوبی و در صفحه 83 از همین جزوه میخوانیم که: "بيست سال بعد از انقلاب اسلامی، ھيچ اثری از وجود مباحث اسطوره ای، توتم بوزقورد و گروه ھای سياسی پانتورکيست در آذربایجان نبود . زوزه ھای بوزقوردھای پانتورکيست در جنبش ملی آذرباﯾجان در دوره اصلاح طلبان و محمد خاتمی بگوش رسيد. این جریان در مدتی کوتاه در ميان تعدادی از جوانان جوانان رشد نمود و در آذربایجان مطرح شد ولی بسرعت بی اعتبار شده و اکنون ستاره بخت پانتورکيستھا رو به افول است". (پایان نقل قول)
بایستی از نویسنده جزو فوق الذکر پرسید که اگر پان ترکیسم " به سرعت در آذربایجان بی اعتبار شده" و همین ایده  "ستاره بخت اش در آن سرزمین افول کرده" چه نیازی به نوشتن جزوه ایی با دویست صفحه وجود داشت؟ به بیان دیگر یا نویسنده صادق نیست و جزوه اطلاعات نادرستی در مورد بی اعتباری و افول ایده به اصطلاح پان ترکیسم مطرح کرده است و یا اینکه علت داستانسرایی در مورد "پان ترکیسم" همان حکایت فراهم کردن شرایط برای شدت بخشیدن به سرکوب دولت جمهوری اسلامی علیه جنبش رهایی ملی خلق ترک در آذربایجان جنوبی و ایران است.


Ensafali Hedayat یازئر:

چوخ گوزل مقاله دیر. من هئچ بو آچئدان موضویا باخمامئشدئم
بو حاقدا داها چوخ فیکیرلشمه لی دیر
و سورو سورمالی و جاوابلار آلمالی دئر
اگر محکوم میللتلرده "پان" فیکری تورنمز، بو میللتلر نئجه آزادلئغا یورورلر؟
بو میللتلرین "میللی" حرکتلری نه له ره دایاناز؟
بو محکوم میللتلر آزادلقی الده اتمک اوچون، خاریجی ایدئولوژی لره احتیاجلاری وار؟
عجبا خاریجی ایدئولوژی لر کی خاریجی و بیگانه لرین خیدمتینده اولمالی دیر و حاکیم میللتلرین دردلرینه و استعماری ایستکلرینه درمان وئریر، محکوم میللتلری آزاد اده رمی؟
محکوم بیر میللتی حرکته گتیرمک اوچون، داخیلی و یئرل ایدئولوژی خلق اتمه لی دیر؟
بو ایدئولوژی نی هانکی اوضوللار و اساسلار و پایالارا دایاناراق یاراتماق لازیم دیر؟
بیر ایدئولوژی نین اوضوللارین توکمک، اونو یاراتماق، خالق ایچینده یایماق، بیر حاکیم فیکره و جریایانا و اینانجا چئویرمک کی بیر خالقی حرکه ته گتیره، اونلار ایل زامان طلب اده ر، بیزیم و بیر محکوم میللتین قورتارماسی اوچون بو قدر زامانا احتیج وارمی دئر؟
یوخسا بیر میللتی حرکته گتیرمک اوچون و استعماردان قورتارماق اوچون ایدئولوژی یه احتیاج یوخ دور؟
 یوخ دورسا، هانکی اینانجین اطرافئندا توپلانار؟
بو اینانج دا هانکی فاکتورلار وار یا اولمالی دیر کی بیر خالقی حرکه ته گتیرسین؟
یوخسا، دیگر محکوم میللترینین ایدئولوژی له رین بورج آلماق اولار؟
یا ایدئولوژی لری یئرلی اتمک مومکون دور؟
هانکی فاکتورلارلا بیر خاریجی و ائوزگه ایدئولوژی بومی و یئرلی اولوب، بیر میللته حرکت گوجو وئرر؟
یوخسا، آزادلئغی الده اتمک اوچون، ایدئولوژی یه احتییاج یوخ دور؟




بررسی مشروطه و علل دو کودتای انگلیسی بر علیه قاجارها و تورک ها

  بررسی مشروطه و علل دو کودتای انگلیسی بر علیه قاجارها و تورک ها انصافعلی هدایت کسانی که “جنبش مشروطه” را انقلاب می‌نامند، آگاهانه در پی شست...