دروغ هایی که فارث ها و پهلوی ها در باره دوره قاجاریه شایع کرده اند
اصلاحات و مدرنازیسیون در تمامی زیر
بناهای اساسی ممالک محروثه در دوران قاجار شروع شد که از بالا به پایین بود و
نهادهای اجتماعی لازم برای یک کشور و ملت مدرن، یکی بعد از دیگری تاسیس گردیدند.
مهمترین این نهادها، قانون اساسی مشروطه
و مجلس شورای ملی بودند که قوانین لازم را تدوین و تصویب کردند.
ساختمان مجلس بنا گردید. قوانین عادی
تصویب شدند.
دادگستری مدرن پدیدار گشت.
آزادی مدنی، فکر و اندیشه و بیان مورد
پذیرش قرار گرفت و برسمیت شناخته شد.
دانشگاه های متعدد در شهرهای مختلف
تاسیس شدند که در آن مقطع "دارالفنون" نامیده می شدند ولی در حالی که
رضا پالانی را "پدر ایران متمدن" می نامند، تنها یک دانشگاه نیمه کار
گذاشت و رفت.
طرح کشیدن راه آهن سراسری در دوره
قاجار بارها برای اجرا به کشورهای خارجی داده شد. در آن دوره، حداقل 5 قرارداد، با
شرکت های خارجی برای تاسیس راه آهن با اروپایی ها بسته شد و حد اقل دو خط راه آهن
در مملکت احداث شد. همه این اقدامات به دوران قاجار مربوط بودند.
در دوران قاجار موسیقی و هنر غربی،
رقصٍ حتی آرایش به سبک غربی رواج یافت.
در دوران قاجارهای تورک، زنان و
دختران (و حتی مردان هم) حق انتخاب لباس و پوشش داشتند که دو دوره رضا پالانی حق
انتخاب را از مردان و زنان گرفتند و همه افراد را مجبور به پوشیدن فورم و لباش
خاصی کردند. بارها، نوع کلاه مردان را هم عوض کردند.
راهی که قاجار برای توسعه همه جانبه
ممالک محروسه در پیش گرفته بود، در دوره رضاخان قلدر متوقف شد و هنوز که هنوز است،
از کج راه ای که رضا پالانی در مسیر توسعه ملل و ممالک ایجاد کرده است، برنگشته
است.
برایهمین، دانشگاه هایی که بعد از رضا
جانی! تاسیس شدند و در این مدت بیش از 40 میلیون فارغ التحصیل از آن ها بیرون آمده
اند، یکم نظریه و یک سیستم برای توسعه مملکت با ملل و اقوام رنگارنگ ندا ده اند.
فارغ التحصیلان از آن ها، یک اختراع قابل
عرضه نداشته اند. یک پیشرفت فکری و علمی در آن خرابه ایجاد نشده است.
آن آزادی عقیده و بیانی که در مطبوعات
بود، حق اعتصاب یا تحص در تلگرافخانه های دوره قاجاری، نشان می داد که ممالک
محروسه در مسیر درست حرکت کرده بود اما رضا پالانی با قلدریش چه ضربه ملکی بر
آزادیخواهی و اراده ملی برای آزادی بیان و نشریات وارد کرد که هنور بعد از 115 سال
تا 150، نشریات این مملکت نمی توانند مطالبی 150 سال قبل را منتشر کنند.
چرا؟
چون، رضا قلدر با وحشیگری و جنایت
هایش، چنان زهر چشمی از ملل زیر فرمان پان فارثیسم و پان ایرانیسم، گرفت که تنه
"جسارت" مردمی را خشکاند و پایه های دیکتاتوری را که قاجاریه از بین
برده بود، بر قرار ساخت. بعد از رضا، پسرش و سپس خمینی و خامنه ای وارثان بحق رضا
دیکتاتور و تداوم دهندگان راه دیکتاتوری رضا شدند.
او چنان در جان و مال و ناموس مردم
دست و چنگ انداخت که در تاریخ، کمتر مشابهی برای آن می توان یافت. در این مورد هم،
محمدرضا، خمینی و خامنه ای همان راه غارت مردم و فساد سیستماتیک را در پیش گرفتند
و به پایه گذار فاشیسم و خونخواری رضا، سر تقلید بستند و راهش را ادامه دادند.
ارتش و سازمان های مخوفی که رضا
پالانی برای سرکوب خواست ها و حقوق ملل و عقیده آزادیخواهانه خلایق تاسیس کرد،
هنوز هم بر سرکوب مردم و آزادی هایشان ادامه می دهند.
قاجاریه ای که شما به هیچ می انگارید
و در کتاب هایتان می شناسانید، در دوران جنبش (نه انقلاب بلکه جنبشی که قاجاریه
برنامه ریزی کرده بود تا به توسعه برساند) چند تن زندانی شدند یا اعدام شدند یا در
محل های تحصن در تلگرافخانه ها، سفارت ها و زیارتگاه ها کشته شدند؟
آیا تلفن و تلگراف و روزنامه ها در
دوران قاجار رواج نیافتند؟
آیا تیراژ روزنامه های افشاگرلنه فساد
اداری و مسئولان به ده ها روزنامه نرسیده بود؟
در دوران رضا و محمئرضا پالانی و
خمینی و خامنه ای چند روزنامه که جرات بیان مطالب ساده و نقد از مدیران سطح پایین
را داشته باشند، وجود داشته و دارند؟
بگذارید با استناد به کتاب
"ایران در چهار کهکشان ارتباطی" دکتر مهدی محسنیان راد که در بیش از
1950 صفحه نوشته شده است، مطالبی را نقل کنم.
گر چه هیچ متخصصی در ایران شما، نمی
تواند و نمی خواهد بیطرفانه بنویسد و بیطرف نبودن را حق تاریخی خود می داند که به
قاجارها و تورکان حمله کرده و اقدام های قاجارهای تورک را تحقیر کند و اگر نتوانند
اقدامی را منکر شوند، آن را به یک وزیر و وکیل فارس، منتسب کنند.
من فقط چند نمونه از این کتاب می آورم
و خواندن بقیه کتاب را به شما واگذار می کنم.
1. ممالک محروسه به طور مرکزگرایانه
اداره نمی شد بلکه هر ایالتی در امور داخلی، اقتصادی و حتی نظامی و اداری و آموزشی
خود، آموزش زبان و ... مستقل بود و از استقلال نسبی برخوردار بود. تنها در چند
مورد مطیع مرکز یا پادشاه قاجار بودند.
2. ده ها چاپخانه از اروپا خریداری
شده بود و روزنامه و کتاب های مختلف را منتشر می کردند. در کنار ماشین های خریداری
شده از خارج، ده ها و بلکه صدها دستگاه ساخت داخل هم در تولید کتاب و فکر و نشریات
آگاهی بخش نقش داشتند. یعنی در آن زمان، قوه اختراع مردم هنوز به قتل نرسیده بود
که در دوره رضاخان، مهمترین شاخصه توسعه و ترقی، یعنی قوه تخیل و اختراع، بوسیله
دیکتاتوری رضا پالانی، بقتل رسید.
3. دکتر محسنیان راد می نویسد: عباس
میرزا در میانه جنگ های ادواری با روسیه، یک دستگاه ماشین چاپ سربی بوسیله
منوچهرخان گرجی معتمدالدوله خریداری کرده و به تبریز آورد. اولین و دومین کتابی که
چاپ شدند، "فتح نامه" و "رساله جهادیه" بودند.
در سال 1239 میرزا زین العابدین
تبریزی به امر فتحعلی شاه قاجار به طهران رفت تا چاپخانه ای را در آنجا راه اندازی
کند. اولین کتاب این چاپخانه "رساله آبله کوبی" نام داشت.
4. آبله کوبی یا واکسینوسیون را
مردمان ممالک محروسه نمی پذیرفتند. شاه قاجار مردم را در بین پرداختن جریمه سنگین
و یا پذیرش واکسن آبله مخیر کرد. حتی خود و خانواده اش جزو اولین کسانی بودند که
برای شکستن شایعه های ضد واکسن، واکسینه شدند.
5. وقتی دو خط راه آهن، یکی در شهرری
و دیگری در شمال دایر شد و مردم از سوار شدن به آن ها امتناع کردند، خود شاه با
پرداخت هزینه سفر با قطار، عصرهای بعضی از روزها قطار سواری می کردند تا در مقابل
شایعه سازان و شایعه، قد علم کنند و استفاده از آن ها را عمومیت بدهند.
6. قارجارها برای آشنایاندن مردم
ممالک محروسه با توسعه کشورهای غربی و اخذ علم، دانش و تکنولوژی آن ها، دانشجویانی
را به کشورهای خارجی اعزام کردند تا در رشته های نقاشی، توپخانه، مهندشی، شیمی،
قفل سازی، مترجمی زبان انگلیسی آموزش ببینند.
دردور اول اعزام دنشجو برای تحصیل به
لندن، دو نفر رفته بودند که یکی فوت می کند. در سال 1815 میرزا صالح شیرازی که بعدها
به عضویت فرماسیون در آمد، یکی از پنج
دانشجویان اعزامی قاجارهای تورک به لندن، در دور دوم بود. (ص 894)
7. دکتر محسنیان راد در صفحه 895 به
نقل از یادداشت های میرزا صالح شیرازی می نویسد: "شاه اراده فرموده اند که
مردم ایران را تربیت کنند و معتقدند مهمترین تربیت، آگاهی از اخبار جهان، از چین و
ماچین تا ینگه دنیا (آمریکا) است که به زودی هر ماه منتشر خواهد شد و بر همه مردم
واجب است که طبق مد روز زندگی کنند تا آسوده و راحت باشند."
این افکار متعلق به رضا پالانی نیست
بلکه متعلق به محمدشاه قاجار است که بعد از فتحعلی شاه به روی تخت امپراطوری و به
عنوان سومین شاه قاجار، نشست.
8. اولین شماره روزنامه "کاغذ
اخبار" در 1832 منتشر شد.
9. محمدشاه قاجار که دکتر راد هم به
طبع پهلوی ها، او را "مردی مستبد" می داند، در سال 1839 و به نوشته وی
"بیش از پیش خود را نیازمند شناخت غرب دانست، به طوری که در اوایل ژانویه
1839، بنگاهی به اسم "دارالعلم شناسی ملل" در تبریز برپا کرد. زبان
فرانسوی مبنای این آموزشگاه بود. به نظر می رسد، این مدرسه، اولین دانشگاه قبل از
دارالفنون بوده است.
10. در همین دوران بود که یک هیات
آمریکایی برای آموزش آسوری های اورمیه وارد این شهر شد. این هیات بدون اعتراض دولت
تورک قاجار، روزنامه "زاهر یرادی باهرا" را منتشر کرد. یعنی آزادی دین و
تبیلغات دینی و سیاسی (کار اصلی این روزنامه، سیاست و سیاست بین الملل بوده است)
در دوران قاجار امری (بطور نسبی ) پذیرفته شده بوده است. در این نشریه، نام شهر
ارومیه "اورمی" نوشته می شد.
11. در صفحه 909 آمده است:
"روزنامه وقایع اتفاقیه چندان مورد استقبال مردم عادی قرار نگرفت، تا جایی که
دولت خرید آن را برای گروهی از مسئولان و امرای دولتی اجباری کرد: "... هر
کسی در ایران دارای 200 تومان مواجب دولتی است، باید اجیر یک روزنامه شده، در سال
دو تومان آن را بدهد."
یعنی برای آگاهانیدن مردم، دولت قاجار
قوانون تصویب می کرد ولی رضا پالانی برای خفه کردن ملل، راه های آگاهی مردم، همه
روزنامه هایی که دولت قاجار با سعی و مشقت فراوان تاسیس کرده و مردم را به روزنامه
خوانی عادت داده بود، بست.
12. در صفحه 921 کتاب آمده است:
"... در کاروانسرای حاجی سید حسین تبریزی ... یک نوع بخاری از آمریکا به
تبریز وارد شده است که با اندک هیزم، اتاق را گرم می کند.
13. طهران و شهرهای دیگر دارای نظمیه یا پلیس بودند.
14. در شانزدهمین سال اختراع دوربین
عکاسی، یک دستگاه دوربین عکاسی از طرف امپراطور روسیه به محمد شاه قاجار هدیه داده
شد. شاه تورک دستور داد تا "... آقای رضا پیشخدمت، مامور آموختن علم شریف
عکاسی شد ...به لقب عکاس باشی مفتخر شد. ... اگر کسی طالب آموختن این علم نیز
باشد، می تواند به آن جا مراجعه کند...."
15. "ناصرالدین شاه قاجار عکاسی
را نزد مسیو "کارلیان" آموخت و عکس های فراوانی گرفت که ... حدود 7550
نگاتیو شیشه ای، 4200 عکس ... برخی منابع شمار عکس های مذکور را 48.000 ذکر کرده
اند... عکس های مذکور در 1039 آلبوم قرار گرفته است.
این هم از علاقه شخص شاه به صنعت و
تکتولوژی نو و آموزش آن و تلاش برای ماندگار کردن تاریخ و لحظه های زندگی مردم ...
16. در صفحه 974 نوشته شده "سال
1382 شمسی، در خلال بررسی عکس های "آلبوم خانه کاخ گلستان" دو قظعه عکس
جا مانده از دوران قاجار پیدا شد که قطعا با اشعه ایکس عکسبرداری شده بود. یکی از
این دو عکس به آناتومی دست است که در آن استخوان ها به وضوح هویدا می شود و دیگری
جعبه عینک در بسته ای است که عینک داخل آن به وضوح هویداست. ... اما به نظر من،
این موضوع مربوط به سومین سفر مظفرالدین شاه به فرانسه است و عکس های مذکور در
پاریس و منزل مادام کوری- کاشف اشعه ایکس برداشته شده و شیشه آن نیز به شاه تقدیم
شده است. "
این هم عقیده دکتر محسنیان راد در
باره عکس های مربوط به اشعه ایکس.
این هم نشانی به علاقه شاه قاجار به
علوم جدید و اختراعات علمی. آیا او نمی خواست ممالک زیر فرمانش را به آنجا برساند
که تولید کننده علم و تکنولوژی باشند، نه مصرف کنند صرف؟
17. در صفحه 976 عکسی را نشان داده و
می نویسد که این دوربین عکاسی در دوره قاجاریه و در ایران منتاژ می شده است. اگر روند
مونتاژ و تولید دوران قاجار دوام می یافت و رضا پالانی بر سر راه توسعه ملل این
منطقه ظاهر نمی شد، آیا سرنوشت دیگر و بهتری نداشتیم؟
18. ناصرالدین شاه قاجار 21 ساله و در
پنجمین سال سلطنتش، دستور داد تا در سال 1857 اولین خط تلگراف کوتاه ممالک محروسه
دایر شود. این دستگاه تلگراف را یکی دیگر از دانشجویان اعزامی قاجار برای تحصیل به
اورپا، میرزا ملکم خان به همراه خودش آورده بود.
اولین خط تلگراف نشان می دهد که شاه
جوان و تورک، چه قدر عاشق علم و توسعه کشورهای تحت فرمان خود بوده است. زیرا اولین
تلگراف بین قصر گلستان شاه و مدرسه دارالفنون دایر شده که حدود دو کیلو متر فاصله
داشت.
دومین خط تلگراف در 1275 قمری، در
میان طهران و زنجان به بسافت 430 کیلومتر دایر شد. در سال بعد تبریز هم به این خط
پیوست و به تدریج به دیگر شهرها هم کشیده شد.
قرارداد تاسیس اولین خط تلگراف خارجی
را انگلیسی ها بعد از 4 سال مذاکره با دربار، در سال 1862 (1279) از دولت گرفتند.
این خط بوشهر را به خانقین متصل می کرد. مدتی بعد هم تا هندوستان ادامه یافت.
آلمانی ها هم 1863 طهران را از راه
روسیه به آلمان متصل کردند.
19. در صفحه 990 آمده است: اصولا در
قاجار، یکی از شیوه های دادخواهی و ارسال پیام به منابع قدرت، تحصن در تلگرافخانه
و مخابره تلگراف به مقام ها بوده است.
20. ناصرالدین شاه تورک برای آشنایی با
صنعت، تکنولوژی، جامعه، هنر، تمدن و ... سه بار سفر کرد ولی هر بار با انبوهی از
آثار تمدن صنعتی غرب و افراد متخصص در آن رشته ها برمی گشت. سفر اول وی برای زیارت
کربلا بود. سفر دوم در سال 1878 و سوم در 1988 برای دیدن توسعع غرب انجام گرفت.
21. افشای خبر "امتیاز
تنباکو" بوسیله روزنامه "اختر" انجام گرفت که در استانبول چاپ می شد.
اختر هم خبرش را از روزنامه "صاباح" ترجمه کرد.
22. روزنامه اختر در اولین دور از
"مشروطیت" در عثمانی، در سال 1876 منتشر شد. مشروطیت در عثمانی اساس
نگرش رهبران تورک قاجار به تغییر در سیستم سیاسی بوده است.
22. یکی از نشانه های اخذ تمدن غرب،
انتشار تمبر، در سال 1849 بود که روش کار را از پاریس گرفتند.
ولی ناصرالدین شاه در سفرش به اطریش
از شاه آن کشور تقاضای ارسال یک کارشناس پست به ممالک محروسه را کرد. در پی این
تقاضا، شوالیه گوستاو دوریدرر به این خاک ها آمد و سه سال بعد ممالک محروسه قاجار
به عضویت "اتحادیه پست بین المللی" در آمد.
23. در سال (1297 قمری)، قاجاریه
"وزارت پست" را تاسیس می کند. (ص 1014)
24. در همان سال تاسیس وزارت پست، راه
آهن حدود 9 کیلومتری "شاه عبدالعظیم تاسیس شد که دکتر محسنیان راد آن را با نوعی
از احساس تحقیر و به عنوان ""با ابعاد مینیاتوری" نشان می دهد.
25. در یادداشت های شخص ناصرالدینشاه
در تاریخ جمعه، دهم جمادی الثانی 1302 قمری، آمده است که معین الملک یک دستگاه
تلفن به عنوان هدیه از سفرش آورده است. به نوشته ناصرالدین شاه تورک، اولین خط
تلفن بین کاخ شمس العماره و باغ سپه سالار دایر بوده است.
اما نخستین خط تلفنی برای عموم در سال
1888 میلادی و زمانی دایر شد که برادران بلژیکی بواتال برای برقراری ارتباط
ایستگاه های قطار از طهران تا شهرری، از آن تلفن استفاده کردند.
26. کتاب دکتر محسنیان راد در صفحه
1017 خبر می دهد که "خوانندگان وزنامه شرافت، لامپ برقی را دیده بودند. 22
سال قبل از افتتاح نمایشگاه {اکسپوریسیون 1900} پاریس، ناصرالدین شاه کارخانه برق
کوچکی در طهران افتتاح کرده بود...)
27. روزنامه شرف تمامی صفحاتش را به
خانواده سلطنتی هلند اختصاص داد که در عکسی از خانوده شاه هلند، شاه و ولیعهد را
نشان می داد که هر دو زن بودند و حجابی هم نداشتند. مردم ممالک محروسه با حقوق زن
و توانایی زنان برای اداره کشور از طریق روزنامه شرف و در دوره قاجاریه آشنا شدند.
28. ناصرالدین شاه مصمم شد تا روزنامه
ای دو زبانه فارسی-فرانسه منتشر کند. برای همین در سفر دوم خود به اروپا، حروف
سربی چاپ لاتین و ماشین چاپ خریداری کرده و به کشورش آورد. نام این روزنامه
"وطن" بود. {بوی ناسیونالیسم از آن می آید}
29. وقتی فارث ها، ناصرالدین شاه
ترقیخواه را ترور کردند، مظفرالدین ساه 44 ساله، راه پدرش را رفت. در دوره او، نسل
اول گرامافون که "سیلندر" نام داشت وارد امپراطوری قاجار شد و شاه صدایش
را روی آن صبط کرد.
30. وقتی شاه قاجار 1899 در حال
بازدید از نمایشگاه بین المللی پاریس و برج ایفل بود، با سینما و دوربین
فیلمبرداری آشنا شد و پنج سال بعد از اختراع دوربین توسط برادران
"لومیر"، یک دوربین را خریده و به پایتختش آورد تا به ملت معرفی کند که
خود شاه به آن دستگاه "سینموفتگراف" می گفت. در دوره مظفرالدین شاه
دوربین فیلمبرداری هم وارد شد و خود او یکی از کسانی است که در فیلمش، در حال قدم
زدن دیده می شود.
شاه و متخصصانی که توانایی کار با دوربین
سینمایی را داشتند، علاوه بر فیلم های مستند ازشاه و درباریان، به سراغ مردم رفتند
و فیلم های مستند تهیه کردند.
طولی نکشید که شاه قاجار اولین فیلم سینمایی
آماتوری هود را با بازی هنرپیشگان آماتور و سناریوی آماتور هم تولید کرد. هنرپیشه
های فیلم او را خود شاه قاجار و درباریان بر عهده داشتند.
31. در بین سال های 1900 تا 1906
روزنامه نگاری آزاد و غیر دولتی رونق بسیاری یافت. به نوشته دکتر محسنیان راد، قبل
از آن، "روزنامه نگاری تحت مدیریت و هدایت دولت بوده است" تا زیر ساخت
های لازیم برای روزنامه نگاری غیر دولتی فراهم آید.
32. در یکی از مقالات روزنامه شرافت
در دوره قاجاریه، نظریه های سیاسی شرح داده شده است که عبارتند از: قانونخواهی،
مشروطیت طلبی و جمهوریتخواهی. در پی آن هم، از سلطنت، جمهوریت و فدرالیسم سخن
رانده و آن ها را نقد و مطرح کرده است.
33. در دوره مظفرالدین شاه هم یک خط تلفن
جدید در 1903 و توسط دوستعلی خان معیرالملک در طهران دایر شد.
34. در سال 1902 سالن نمایش فیلم یا
سینما در تبریز شروع بکار کرده بود و برای عموم فیلم نشان می داد. سال بعد در حیاط پشتی دکان آنتیک فروشی میرزا ابراهیم خان
صحاف باشی در خیابان لاله زار طهران سالن سینما دایر شد که به آن "ایلزیون"
یا چشم بندی می گفتند که "سخت مورد توجه نوجوانان و تجددخواهان و مردم تبریز
بود.
35. از سالن "سینما سولی"
برای اجرای تاتر هم استفاده می شد. اولین گروه نمایش تبریز را هئیت
"آکتورال"، موسوم به خیریه می دانند که در سال 1912 با گردهمایی
هنرمندان محلی تشکیل شده بود. نمایش های این گروه در سینما سولی، واقع در کوچه ارک
تبریز اجرا می شد و بیشتر به زبان تورکی بودند.
36. اولین نمایشنامه های تاتر در دوره
ناصرالدین شاه و با ترجمه از نمایشنامه های فرانسوی به اجرا در آمده است. (ص 1047)
37. در دوره مظفرالدین شاه نمایشنامه
های وطنی رواج یافت. در اولین نمایشنامه که میرزا ملکم خان نوشته بود و آزادانه
اجرا شده است، مقام های حکومتی را به طنز، نقد می کند. او نمایشنامه اش را به سبک
و تقلید از آخوندزاده تورک، نوشته بود.
38. میرزا فتحعلی آخوند زاده، اولین
کسی است که خواستار تغییر الفبای فارسی و تورکی، از عربی به لاتین شده بود. او
برای این منظور هم الفبایی طراحی کرده بود. تعدادی از کتاب های او به فارثی و
تورکی هستند. فکر تغییر الفبای فارثی و تورکی از الفبای عربی به لاتین، سال ها بعد
از آخوند زاده در تورکیه اجرایی شد.
40. در همین دوره بود که آخوندزاده
هفت نمایشنامه در سبک مولیر فرانسوی ولی به زبان تورکی نوشت. آثار او به روسی،
فرانسوی، آلمانی و انگلیسی هم ترجمه شده و بنمایش در آمدند.
41. بسیاری از نمایشنامه های انتقادی
و طنز، بعد از مشروطه، به عنوان پا ورقی در روزنامه "اتحاد" تبریز منتشر
می شد.
41. وقتی در عثمانی از عمر "مشروطیت"
30 سال می گذشت، به طبع عثمانی، در ممالک محروسه هم مشروطیت به امر شاه تورک بر
صدر نشست و قانون جای فرد را گرفت اما کودتای رضا پالانی این فرصت تاریخی را به دیکتاتوری
بدل کرد تا دیکتاتوری که قطع شده یود، دوباره رشد کرده، تنومند شود.
42. تحصن مشروطه طلبان در ممالک
محروسه 60 روز طول کشید و شاه با ارسال کالسکه سلطنتی خود، رهبران مشروزه طلبان را
به دربار کشانده و عدالتخانه دلخواه آنان را قبول کرد. بدون این که کسی آسیبی ببیند.
43. در زمانی که ناصرالدین شاه خواندن
ورزنامه را اجباری کرده بود، در شهر شیراز فقط 66 نفر روزنامه دریافت می کردند.
کمی بعد که زیربناهای لازم، توسط قاجاریه، تهیه شده بود، تنها در شهر شیراز 26 چاپخانه
آزاد فعالیت می کرده اند و 199 عنوان کتاب منتشر شده بود.
44. مظفرالدین شاه در اولین جلسه مجلس
شورای ملی که در کاخ گلستان تشکیل شده بود، این سخنان را گفت: "سال ها آرزوی
چنین روزی را می کردم و خدا را شکر که به آرزوی دیرین خود رسیدم."
45. در اولین قانون اساسی و متمم آن
سه بار واژه "آزاد" دیده می شود. در این قانون 5 بار واژه
"مطبوعات، 3 باز واژه "روزنامجات"، یک بار واژه "روزنامه
عمومی" و2 بار هم واژه "روزنامه نویش" بکار رفته است و این نشان می
دهد که تورکان قاجار چقدر به آزادی فکر و بیان اعتقاد داشتند.
در حالی که با به روی کار آمدن رضا
قلدر، همه روزنامه توقیف شدند و بسیاری از روزنامه نگاران اعدام شده یا شقه شقه
شدند و یا زنده زنده در آتش انداخته و سوزانده شدند. و ...
46. وقتی محمدعلی شاه از تبریز به
طهران آمد تا تخت شاهی را بگیرد، اولین کاریکاتور انتقادی ممالک محروسه در تبریز
منتشر شد که شاه جدید، سوژه "جریده آذربایجان" شده بود.
با گذشت بیش از یکصد سال از آن جریان،
هنوز هم نمی توان مقام های درجه یک فارث عیران را در کاریکاتور گنجاند.
47. کتاب "طبایع الاستبداد"
در دوره محمدعلی شاه منتشر شد. آن را با کتاب "قرارداد اجتماعی" ژان ژاک
روسو" مقایسه می کنند. در این کتاب فرمولی برای درک میزان و درجه استبدادی زدگی
یک کشور داده شده است: "واژه های تعظیم و تکریم را در فرهنگ آن ملت شمارش
کنید".
48. سال های میان 1285 تا 1291 (1906 تا 1912) آزادترین ادوار روزنامه نگاری در ممالک محروسه
و عیران بعدی نامیده می شود. در این دوره، روزنامه نگاری انتقادی، عقیدتی و مردمی،
پیشرفت بسیاری یافته است.
49. دریکسال بعد از تاجگذاری محمدعلی
شاه قاجار، 44 روزنامه منتشر می شد.
50. در اواخر دوره ناصرالدین شاه
"بریگارد قزاق" تشکیل شده بود. بریگارد قزاق، ارتش کوچک اما منظمی بود.
این همان ارتشی است که رضا قزاق هم یکی از اعضای آن بود که بر علیه قاجارهای تورک
و با نقشه انگلستان، کودتا کرد. رضا پالانی نام آن را به "ارتش" تغییر
داد.
51. در زمانی که محمدعلی شاه مجلس را
بست، 86 روزنامه انتقادی، عقیدتی و جدی وجود داشت. در آن زمان شهر کوجکی مانند خوی،
3 روزنامه داشت.
52. احزاب سیاسی پدیدار شدند که
روزنامه ها و ارگان های مخصوص یا وابسته به خودشان را داشتند. احزابی مانند
دموکرات ها، جمعیت اعتدالیون، حزب اتفاق و ترقی فعال بودند.
دموکرات ها خواهان تقسیم اراضی زراعی
در میان رعایا اما بتدریج و تفکیک قوه روحانی از قوه سیاسی بودند.
مقاله به قدری بلند و بالا شد که دیگر
نمی خواهم ادامه داده و زیر ساخت های دیگری که در دوره قاجاریه آماده شده بود ولی
رضا پالانی و دانشگاهیانی که در سیستم او تربیت شده بودند، همه را انکار کرده بود
یا در مزره اقدام های رشا پالانی نشانده بودند، ادامکه بدهم. شاید وقت دیگر!
Comments
Post a Comment