حق آزادی انتخاب لباس زنان در آزربایجان، قبل از محدود سازی حق انتخاب نوع پوشش زنان توسط رضا پالانی
یاشاسین آزربایجان!
1310 تاریخینده آزربایجاندا هم موسیقی قوروپو
همده کشفی حیجاب واریمیش.
کشف حجاب رسمی و دولتی با نام "توسعه
ایران" در دوره رضا پالانی در تاریخ ۱۷ دی ۱۳۱۴ قانونی تصویب شد که زنان و دختران
ایرانی مجبور به برداشتن حجاب شدند ولی این عکس نشان می دهد که حجاب خیلی قبل تر
از رضاپالانی در آزربایجان امری اختیاری بوده است.
شخص ناصرالدین شاه قاجار و دربار او، پیشگامان
"انتخاب نوع پوشش زنان" بودند. تحت حمایت ناصرالدین شاه قاجار و همسران
و دختران وی، "اختیار در نوع پوشش زنان" در جامعه آن زمان رواج یافت و
به نوعی علامت برای روشنفکری بدل گشت.
. همچنین فعالان جنبش زنان امپراطوری تورک فاجار به
بحثهایی مربوط به حقوق زنان و از جمله حق پوشش آزادانه و اختیاری زنان دامن زدند.
وقتی رضا پالانی در دی ماه 1314 قانون "محدودیت
حق انتخاب نوع پوشش زنان" را بتصویب رساندٍ، "حق آزادی زن در انتخاب نوع
لباس" مدتها قبل رواج یافته بود. برای نمونه این عکس در یکی از شهرهای دور و
کوچک آن دوره؛ "شهر خوی"، ثابت می کند که زن آزربایجانی در حق خود برای
انتخاب پوشش دلخواهش آزاد و پیشرو بوده است.
همچنین این عکس نشان می دهد که زنان آزربایجان دارای آموزش های هنری و موسیقی بوده اند. موسیقی و ابزار و آلات موسیقی هم بسیار به سازها و ادوات غربی شبیه بوده است.
خانواده ها و بالطبع جامعه تورک آزربایجان آن دوره هم مخالف موسیقی نبوده اند. فرزندان و بخصوص دخترانشان را از رفتن به کلاس های موسیقی منع نمی کرده اند بلکه آن ها را برای یادگیری هو نوع هنر تشویق هم می کرده اند.
اگر به صورت تک تک این دختران و خانم های جوان تورک بنگرید، هیچ علامتی از شرم، ناراحتی روانی از دیده شدن در عکس در صورتشان دیده نمی شود.
گرچه می توان ادعا کرد که این عکس برای ثبت در تاریخ گرفته نشده و قصد آن بوده است که هنرمندان موسیقی این کلاس، عکس یادگاری داشته باشند ولی احتمال می رود که از این عکس در مطبوعات آن زمان هم استفاده شده باشد و حتی نوعی از آگهی تبلیغات مستقیم و یا غیر مستقیم بوده است.
موضوع دیگری که این عکس برای همه ما بیان می کند، ریشه دار بودن تمایل به هنر و موسیقی در میان خانواده های آزربایجان و شاید هم در میان طبقات متوسط و زیر متوسطبوده است. چرا که می دانیم شهر خوی یکی از شهرهای متعصب و قدیمی آزربایجان بوده است و رواج طبقه مرفه اجتماعی چندان قابل پذیرش نیست. چرا که امروزه هم اغلب مردم خوی در زیر طبقه متویط و طبقه متوسط قرار دارند.
شاید در آن دوران، کار و حرفه اصلی اغلب مردم دکانداری و کشاورزی و دامداری سنتی بوده است.
تاریخ هم به ما می گوید که مردم با زندگی کشاورزی، در طبقه متوسط امروزی نبوده اند بلکه در طبقه کارگر و کشاورز و بقال سنتی جا داشته اند.
با این حال، این عکس ثابت می کند که این دختران در آ« خوی و در آن تاریخ، یکی از کلاس های رایج هنری آزربایجان بوده اند. شاید چندین کلاس هنری دیگر هم در همان شهر دایر بوده است که اسناد آن ها هنوز بدست ما نرسیده است.
از طرف دیگر این عکس فریاد می زند که هنر و موسیقی در آزربایجان سرنوشت دیگری داشته و "حرام" نبوده است. اگر موسیقی در آن دوره در آزربایجان حرام اعلام می شد، قطعا مردم شهرهای کوچک و طبقات متوسط و زیر متوسط از گوشدادن به موسیقی پرهیز می کردند. چه رسد به این که اجازه بدهند تا دخترانشان در کلاس های موسیقی بخوانند و آلات موسیقی را بنوازند یا با خود در کوچه ها و خیابان ها حمل کنند.
این عکش داستانی متفاوت از آن چه تاریخ رسمی و مسموم فارث ها تحمیل می کند را افشا می سازد.
دوستان تورک آزربایجان به آرشیوهای عکس های خانوادگی قدیمی خودشان مراجعه کرده و اسنادشان را رو کنند تا تاریخ معاصر آزربایجان بهتر فهمیده شود و از زیر یوغ و افسار پان فارثیسم مرتجع و عقبگرا رهایی یابد.
همچنین این عکس نشان می دهد که زنان آزربایجان دارای آموزش های هنری و موسیقی بوده اند. موسیقی و ابزار و آلات موسیقی هم بسیار به سازها و ادوات غربی شبیه بوده است.
خانواده ها و بالطبع جامعه تورک آزربایجان آن دوره هم مخالف موسیقی نبوده اند. فرزندان و بخصوص دخترانشان را از رفتن به کلاس های موسیقی منع نمی کرده اند بلکه آن ها را برای یادگیری هو نوع هنر تشویق هم می کرده اند.
اگر به صورت تک تک این دختران و خانم های جوان تورک بنگرید، هیچ علامتی از شرم، ناراحتی روانی از دیده شدن در عکس در صورتشان دیده نمی شود.
گرچه می توان ادعا کرد که این عکس برای ثبت در تاریخ گرفته نشده و قصد آن بوده است که هنرمندان موسیقی این کلاس، عکس یادگاری داشته باشند ولی احتمال می رود که از این عکس در مطبوعات آن زمان هم استفاده شده باشد و حتی نوعی از آگهی تبلیغات مستقیم و یا غیر مستقیم بوده است.
موضوع دیگری که این عکس برای همه ما بیان می کند، ریشه دار بودن تمایل به هنر و موسیقی در میان خانواده های آزربایجان و شاید هم در میان طبقات متوسط و زیر متوسطبوده است. چرا که می دانیم شهر خوی یکی از شهرهای متعصب و قدیمی آزربایجان بوده است و رواج طبقه مرفه اجتماعی چندان قابل پذیرش نیست. چرا که امروزه هم اغلب مردم خوی در زیر طبقه متویط و طبقه متوسط قرار دارند.
شاید در آن دوران، کار و حرفه اصلی اغلب مردم دکانداری و کشاورزی و دامداری سنتی بوده است.
تاریخ هم به ما می گوید که مردم با زندگی کشاورزی، در طبقه متوسط امروزی نبوده اند بلکه در طبقه کارگر و کشاورز و بقال سنتی جا داشته اند.
با این حال، این عکس ثابت می کند که این دختران در آ« خوی و در آن تاریخ، یکی از کلاس های رایج هنری آزربایجان بوده اند. شاید چندین کلاس هنری دیگر هم در همان شهر دایر بوده است که اسناد آن ها هنوز بدست ما نرسیده است.
از طرف دیگر این عکس فریاد می زند که هنر و موسیقی در آزربایجان سرنوشت دیگری داشته و "حرام" نبوده است. اگر موسیقی در آن دوره در آزربایجان حرام اعلام می شد، قطعا مردم شهرهای کوچک و طبقات متوسط و زیر متوسط از گوشدادن به موسیقی پرهیز می کردند. چه رسد به این که اجازه بدهند تا دخترانشان در کلاس های موسیقی بخوانند و آلات موسیقی را بنوازند یا با خود در کوچه ها و خیابان ها حمل کنند.
این عکش داستانی متفاوت از آن چه تاریخ رسمی و مسموم فارث ها تحمیل می کند را افشا می سازد.
دوستان تورک آزربایجان به آرشیوهای عکس های خانوادگی قدیمی خودشان مراجعه کرده و اسنادشان را رو کنند تا تاریخ معاصر آزربایجان بهتر فهمیده شود و از زیر یوغ و افسار پان فارثیسم مرتجع و عقبگرا رهایی یابد.
Comments
Post a Comment