Tuesday, November 28, 2023

زیست دوگانه (نفاق)، نتیجه حاکمیت فاشیستم در ایران

 


زیست دوگانه (نفاق)، نتیجه حاکمیت فاشیستم در ایران

یکی از مشخصه های فاشیسم، تحمیل زیست دوگانه، دو رویی و نفاق به افراد در جامعه تحت حاکمیت دیکتاتوری و فاشیسم هست‌.

افراد در جامعه تحت حاکمیت فاشیسم و دیکتاتوری، مجبور هستند تا رفتار و گفتار دو گانه داشته و دارای دو استاندارد باشند. 

مثلا؛ در جامعه فاشیستی ایران، یک فرد تورک مجبور است تا خودش را همزمان "آذری" و "تورک" معرفی بکند.

 در حقیقت، آن فرد می داند که خود او و اجدادش تورک هستند اما دولت فاشیستی حاکم، از او انتظار دارد که در معرفی خودش، از ادبیات مورد قبول دولت فاشیستی استفاده بکند و خودش را "آذری" بنامد.

وقتی فرد، در جامعه‌ فاشیستی، خودش را نه "آذری" بلکه "تورک" قبول می‌کند، با تضاد در بین خودش و جامعه‌اش از یک طرف و دولت فاشیستی از طرف دیگر مواجه می‌شود.

فرد، برای پرهیز از مجازات و هزینه اضافی که سیستم فاشیستی به او تحمیل خواهد کرد یا به دیگران تحمیل کرده است، هویت طبیعی و انسانی خودش را در راستای منویات سیاسی فاشیسم انکار خواهد کرد.

 به عنوان مثال، کارمندان تورک سیستم فاشیستی مجبورند تا خودشان را "آذری" بشناسانند تا توسط سیستم فاشیستی مجازات نشود.

 افرادی با زیست دوگانه روانی (بی‌ثباتی در میان هویت خود واقعی و هویت تحمیلی دولت فاشیستی)، در موقعیت‌هایی که تصور می‌کنند گفتار و رفتارشان تحت نظر سیستم فاشیستی  است، در زیر فشار روانی، چنین جمله هایی را بر زبان‌ می‌راند: "من خودم تورکم. در خانه و با افراد خانواده به تورکی صحبت می کنم."

 بلافاصله، مجازات سیستم فاشیستی را بخاطر آورده، جمله خودشان را اصلاح کرده و اضافه می کنند: "من آذری هستم و آذری صحبت می‌کنیم."

این نوع فشار روانی و رفتار نشان می‌دهند که فرد، در میان  استاندارد تحمیلی فاشیستی و استاندارد اجتماعی، خانوادگی و فردی، مجبور به زیست دوگانه است.

 او مجبور است تا در میان آن دو هویت طبیعی و ساختگی، در رفت و برگشت پاندولی دائمی باشد. این نوع زندگی هم، امنیت روانی افراد را به خطر می‌اندازد.

دولت فاشیستی با تبلیغ گسترده ادبیات سیاسی خود، با تراشیدن انواع اتهام‌های غیرقانونی، با ایجاد ترس دایمی، توبیخ یا با اخراج کارمندان، با به زیر سوال بردن موقعیت اجتماعی و شغلی افراد، یا زهر چشم گرفتن از طریق مجازات شورشی‌ها، به دیگران پالس می‌فرستد که از میان استاندارد اجتماعی خودش و استاندارد فاشیستی دولتی، استاندارد مورد حمایت دولت را انتخاب بکنند.

 این وضعیت، یکی از بیماری‌های روانی رایج در جوامع دیکتاتور زده و فاشیستی است که باعث برهم خوردن اعتماد بنفس، ایجاد عدم تعادل روانی و نگرانی دایمی از مجازات در افراد وابسته به دولت فاشیستی می‌شود.

 چرا که درآمد و زندگی بخشی از افراد به دولت فاشیستی وابسته است. این افراد، هیچ امنیت روانی، اجتماعی، سیاسی، مالی و آرامش روحی ندارند. 

این دسته از افراد استقلال رای نداشته، دائم در  اقیانوس انواع ترس و نگرانی‌ها دست و پا می زنند و تلاش می کنند تا گلیم خودشان را از گرداب‌ها بیرون نگه بدارند.

انصافعلی هدایت











معلمی و رفتار دوگانه فاشیستی

 أيا اگر در کلاس انگلیسی، کسی فارسی صحبت بکند، با چنین عکس العملی از طرف معلم روبرو می شود؟

نه.
چرا؟
چون سیستم‌های فاشیستی، با هر چیز، رفتار و گفتاری که برتری ان‌ها را زیر سوال ببرد، مخالفت و دشمنی می کنند، نه با هر آن چیز، رفتار و گفتاری که در تایید فاشیسم فارسی باشد.
فاشیستی که معلمی می کند. آیا پان تورک بودن جرم است؟
حتی اگر جرم هم باشد، آیا نباید پان تورک بود؟ و بجای پان تورک بودن، پانفارس بود؟
باید به پان تورکیسم اعتبار و ارزش زیادی بدهیم.
چرا که پان تورکیسم یعنی عاشق وطن و ملت تورک بودن.
من عاشق وطنم و ملت تورک هستم و منافع ملت تورک را بر منافع تمامی ملل دیگر ترجیح می دهم.
پان‌تورک بودن افتخار من است.

انصافعلی هدایت 







Monday, November 27, 2023

فارس‌ها، بده‌کار اسلام، مسلمانان و حروف عربی هستند

 



فارس‌ها، بده‌کار اسلام، مسلمانان و حروف عربی هستند

نوشت:

فارسس بسیار قدیمی است. ما قبل از اسلام "مانی" و " اوستا" داشتیم و ...

نوشتم:

 یک سطر از آنچه به مانی نسبت می دهند، برای بشریت معرفی بفرمایید تا ما بیسوادها هم با نوشته‌های "مانی" آشنا بشویم. 

یک سطر از نوشته های منتسب به زرتشت را نشان بدهید که قبل از اسلام نوشته شده و مانده باشد. 

آنچه به نام زرتشت و مانی و ... دارید، همه آن‌ها را مسلمانان و در دوره بعد از سلطه عرب‌ها بر این منطقه جمع آوری و نوشته‌اند.

 همه آنچه به مانی و زرتشت نسبت داده می‌شود، از صدقه سر اسلام و مسلمانی گرد آوری شده است و همه آن‌ها داستان‌های خیالی و بدون‌ سند هستند که به یاری مسلمانان و با حروف عربی جمع آوری شده و هیچگونه ارزش تاریخی ندارند.

انصافعلی هدایت









Sunday, November 26, 2023

ایرانی‌ها از درک مفهوم استعمار ذهنی ملل تحت اشغال عاجز هستند و نمی‌خواهند آن را بفهمند

 


ایرانی‌ها از درک مفهوم استعمار ذهنی ملل تحت اشغال عاجز هستند و نمی‌خواهند آن را بفهمند


 ایشان هنوز درک نکرده‌اند و نمی دانند که استعمار و استثمار منابع زمینی و زیر زمینی مهمتر از استعمار دهنی ملل تحت استعمار نیست.

 استعمارگران، ابتدا اذهان ملل تحت اشغال را به مستعمره تبدیل می کنند و سپس به استثمار  سرزمینی‌ آن‌ها می پردازند. 

با استعمار ذهنی هر ملت تحت اشغال، ملت مستعمره، با استعمارگران، نه تنها مخالفتی نمی کنند، بلکه برای همراهی با آن ها و خدمت به منافع بیشتر استعمارگران، با هم مسابقه می دهند. 

مردم مستعمره ذهنی، خودشان را مستحق آن وضعیت می نامند. متهم خودشان هستند.  ّآن‌ها، استعمارگران را برتر از خودشان و دارای حق استعمار، غارت، اعمال حاکمیت، تحمیل قوانین استعمارگرانه، غارت اموال مستعمره، دانسته، به قبول زبان، ادبیات، فکر، تاریخ و فلسفه استعماگران تن می‌دهند.

جالب است بدانیم که انگلستان و شرکت هند شرقی آن، برای کشتار و قتل عام هندی ها و استعمار ذهنی و سرزمینی سراسر هندوستان، از مردان هندی استفاده می کرد و با توسل به قدرت نظامی که از استخدام سربازان هندی بدست آورده بود، روستاها، شهرها و ایالت های هندوستان را  یکی بعد از دیگری تحت اشغال، استعمار و امر خود در آورد.

باید بدانیم‌ که بیش از یک میلیون هندی، 

 در جنگ جهانی اول، برای انگلستان جنگیده اند.


  در جنگ‌ جهانی اول و دوم که اروپایی‌های مسیحی (صلح طلب) به ملت های دنیا تحمیل کردند، سربازان هندی، به نام انگلستان و برای منافع انگلیسی‌ها جنگیده و کشته شدند.


انصافعلی هدایت 


https://www.instagram.com/reel/Cw8LueFt9ne/?igshid=NGEwZGU0MjU5Mw==








Saturday, November 25, 2023

نقش هنر در عقب ماندگی یا توسعه ملی و ملل

 



نقش هنر در عقب ماندگی یا توسعه ملی و ملل

زبان، عامل و عنصر اصلی سیاست است. زبان، سیاست را اداره می‌کند یا به سیاست سمت و جهت می دهد و یا یک ملت و زبانی، تسلیم زبانی قدرتمند، حاکم و مستولی شده، غیر سیاسی شده، حذف می شوند.

 هنر و موسیقی، همچون زبان و سیاست هستند. چرا که هنر، شکل و شمایل،خواست‌ها، آرزوهای ملل، ویژگی‌های زبان، احساسات، تاریخ، اراده، خواست ملی ملت‌ها را بخود می‌گیرند. 

هر چه قدر زبان، یعنی سیاست ملتی قدرتمند باشد، هنر آن هم قدرتمند است.

نمی توان زبان را به عنوان‌ مهمترین عامل و مشخصه هستی انسانی و اصلی‌ترین مفرقه انسان با دیگر موجودات زنده دانست ولی هنر را از زبان بیرون کشید و جدای از انسان، زندگی اجتماعی انسان و سیاست دانست‌.
 
در اصل، بر عکس برخی تعریف‌هایی که برای هنر ملل مستعمره و تحت اشغال نوشته شده، هنر را فاقد مسئولیت اجتماعی-ملی تعریف می کنند تا هنر ملل مستعمره و تحت اشغال، نقشی در رشد افکار، احساسات، اخلاق، رفتار، خواست‌ها، آرزوها و اقدامات افراد و ملل نداشته باشد، ولی هنر دارای مسئولیت اجتماعی و ملی هم‌ هست.

 هر جامعه و ملتی، مسئولیت‌هایی را بر دوش هنر بار می کنند. 
سلب مسئولیت سیاسی، ملی و ... از هنر، به معنی همراهی با استعمار است. 
چون استعمارگر و اشغالگر قدرت یافته است، مستولی شده است، توسعه یافته است. زبان و هنر خود را بر مستعمره مستولی کرده است.
 
اگر ملل مستعمره و تحت اشغال، هنر و زبان خود را در راستای منافع ملی-اجتماعی خود متمرکز کرده و جامعه را به حرکت در آورند، منافع استعمارگران‌ و اشغالگران بخطر خواهد افتاد و ملل مستعمره به آزادی، استقلال و شکوفایی خواهند رسید.

گاهی، استعمارگران و اشغالگران، آگاهانه، با هنر و موسیقی پیشرو در میان ملل مستعمره مخالفت می کنند.

 استعمارگران و اشغالگران، موسیقی پست و دور از هنر و مشخصه‌های هنری خود را به عنوان هنر به ملل مستعمره و تحت اسغال تزریق و تحمیل می‌کنند.

اگر موسیقی و هنر ملتی توانایی تحرک، جهت دهی و بسیج ملی اآن ملت را نداشته باشد و به رشد اخلاقیات، فلسفه و انسانیت نیانجامد، آن ملت نمی تواند توسعه بیابد.

قبل از این که ملتی در انواع تکنولوژی‌ها دست به راه‌ها و تجربه های جدید بزنند و توسعه بیابند، باید در زمینه های فکری، فلسفی، احساسی، هنری و به جهان‌بینی و تفسیر جدیدی از نقش آن‌ها برای انسان، جامعه و ملت دست یابند. آنگاه می‌توانند راه را برای توسعه تکنولوژیکی آن‌ملت راه جدیدی باز و هموار بکنند. 

می‌توان ادعا کرد که هر جامعه و ملتی، بدون هنر و موسیقی زنده و محرک، جامعه و ملتی مرده است.

اگر ملتی دارای هنر و موسیقی زنده و محرک باشد، ممکن است که برای مدتی هم تحت اشغال و زیر سلطه استعمار بوده و عقب مانده نگه داشته شده باشد، ولی آن ملت در سایه موسیقی و دیگر قالب‌های هنری قالب شکن، از استعمار و اشغال رها خواهد شد و راه توسعه همه جانبه را در پیش خواهد گرفت.

 توده های فارس‌ و فارسی شده، در هیچ زمینه‌ای از زندگی ملی-اجتماعی و روانی دارای هنر، ظرافت هنری و دیدگاه فلسفی نیستند.

یعنی توده‌های فارس‌ و هنر مندان آن، فاقد هنر در فرم و رنگ لباس ملی بوه‌اند و هستند، فاقد هنر در شهرسازی و معماری بوده‌اند و هستند، فاقد هنر در موسیقی، فاقد هنر در رقص و فاقد هنر و دیدگاه فلسفی در ... بوده‌اند و هستند.

هنرهای توده‌های فارس، پست، کوچه و بازاری، کولیانه‌ بوده و فاقد مسئولیت اجتماعی، فکری، فلسفی، جهان بینی، آینده‌نگر و .‌.. است.
 
هنر، شعر، رقص، آواز، معماری، رنگ‌کاری، فیلم، سینما، تاتر، نمایش، داستان، رمان، تاریخ، و ... توده‌های فارس، تقلیدی و عین کپی از موسیقی، هنر و فرهنگ کولی‌های بی وطن است. هنر آن‌ها جهت تغذیه فرهنگ، روحیه ملی و مطابق زیست کولیگرانه طراحی و ساخته شده است.

هنرهای توده‌های فارس، در خدمت سرگرم کردن دیگران و امرار معاش است و مخاطبان را از عالم واقع و جهان پیرامون، به عالم هپروت، رخوت، سیستی، خماری، نشئگی و ‌‌... برده و جهان را همین دم می‌دانند و نگران آینده نیستند. 
لذا، در سایه این هنر، دم را غنیمت می‌شمارند و با انواع دزدی‌های ملی، زندگی را امروز و فردا می‌کنند. 

آینده، متعلق به مللی است که هنرهایشان، آینده تاریک را برای آن ملت روش کرده، سمت و سوی حرکت جمعی-ملی را برای آن ملت ترسیم و نقاشی بکنند.

در نتیجه، چون هنرهای توده‌های فارس در این مسیر نبوده و نیست، مسئولیتی اجتماعی، اخلاقی و ملی بر دوش نمی‌گیرند و آینده را با چراغ هنر روشن و باز نمی‌کنند.

برای همین است که فارس‌ها با هنرهای ملل تورک، عرب  بلوچ، گیلک، مازنی و ... آن‌ هم در هنرهای شعری، روانی، موسیقییایی، نمایش، تاتر، سینما، نوشتار، رمان، حکایت، تاریخ، عشق ورزی، رقص، جنگ، نقاشی، معماری، شهرسازی، لباس ملی، خورد و خوراک ملی، مراسم و آداب و سنن ملی مخالفت می کنند. 

لذا، توده‌های فارس‌ تلاش می کنند تا هنرهای زندگی ملی-اجتماعی ملل تورک، عرب  بلوچ و ... را حذف بکنند و یا آن ها را به نام "هنر ایرانی" به نفع فارس‌ها مصادره بکنند.

موسیقی و هنرهای مبتذل و پست فارسی، شکلی ارتجاعی داشته و دارند و تنها به درد رخوت، سستی، پای منقل و اعتیاد ملی-اجتماعی می‌خورند.

هنر، موسیقی، رمان، فیلم و‌ ... حتی شعر فارسی، نقش تحریک‌گر شهوت‌رانی، سکس، خماری و دوری از حقایق اجتماعی در جهان واقع را بر دوش دارند و به عنوان یکی از عناصر ارتجاع و عقب نگه داشتن ملل عمل می کنند.

در حالی که هنر، موسیقی، رقص و ...، در جوامع اغلب ملل، نقش محرک، عامل پیش برنده، ابزار بیداری ملی و تهییج احساسات ملی برای تغییر دیدگاه، فکر، بینش، نگرش فلسفی در جهت پیشرفت و توسعه، رشد و شکوفایی پتانسیل های ملی برای توسعه همه‌ جانبه را بر عهده دارند.

 انصافعلی هدایت 










چرا تورک‌ها عصبانی هستند؟

 



چرا تورک‌ها عصبانی هستند؟

چرا مردم، در استان‌های تورک، بسیار بیشتر از دیگر ملل عصبانی هستند؟

من، میان این عصبانیت تورک‌ها در ایالت‌های اردبیل، آزربایجان شرقی، آزربایجان غربی، زنجان، همدان، قزوین و ... و نداشتن حقوق ملی و انسانی یک رابطه مستقیم می بینم.

به نظر من، چون دولتمردان فازسزده، گماشتگان دولت فارس در مجلس شورای فارس‌ها، و ... به حقوق، خواست‌ها و اراده ملت تورک بی توجه هستند و این ملت را نادیده می گیرند، مردم دست به خشونت می زنند.

به نظر من، چون دولت از تورک‌ها چند برابر بیشتر از فارس‌ها مالیات می گیرد، چون وطن تورک‌ها را به کویر بدل کرده و دریاچه آن‌ها را می خشکاند، چون معادن آن‌ها را غارت کرده، آن‌ها را بیکار می گذارد، چون با سیاست‌های ضد تورک و ضد آژربایجانیش تلاش می کند تا تورک‌ها جلای وطن بشوند، تورک‌ها عصبی هستند.

به نظر من، چون دولت فارس‌ها، سرمایه گذاران را از آزربایجان فراری می دهد، چون دولت در آزربایجان سرمایه گذاری نمی کند، چون در آزربایجان خشم می کارد، اکنون خود جامعه و در آینده، دولت فارس‌ها، طوفان درو خواهند کرد.

به نظر من، چون دولت تورک‌ها را در فقر و فلاکت مطلق نگه داشته است، چون مردم نمی توانند نان خشک و قاتقی بر سر سفره اهل و عیالشان ببرند، مردم خشمگین هستند.

به نظر من، چون مردم  از دستیابی به عدالتی که معتقد بودند، از دین و مذهبی که ایمان داشته اند، از آدم‌ها و اقشاری که اعتماد کرده بودند، جز خیانت به خواست، حقوق، آرزوهای خودشان و جز دزدی ندیده‌اند، خسته و خشمگین هستند.

به نظر من، مردم از همه چیز، از دولت، از مجلس، از کاندیداها، از سازمان‌ها، از کارمندان، از سیستم بانکی و مالی، از بیدادگاه و دادگستری، از پلیس و زندان، از نبود آزادی ها، از شکنجه و اعدام، از زور و قلدری، از توهین و تحقیر، از اختلاس و سوء استفاده‌ها، از فریب دادن‌ها، از قول رفاهی که نمی‌آید، از فقری که هر روز بیشتر از قبل خانه نشین می شود، از ناتوانی در گرفتن وام و خرید خانه و  پرداخت اجاره خانه و ...  خشمگین هستند.

به نظر من، چون نیروهای سرکوبگری مانند پلیس، بسیج، سپاه، دادگاه، قاضی، دادستان،  زندان و زندانبان، بازجو و شکنجه گران، ملاها و توجیه‌گران خیانت‌ها، و ... در میان مردم و دولتمردان، باندهای قاچاق و اختلاس و فساد و قدرت و ... مانده اند،ملت تورک   نمی‌توانند از دولت فارس و انواع مافیاهای مسلط انتقام بگیرند، این ملت، از این همه ناتوانی خسته و خشمگین هستند.

به نظر من، چون مردم نمی‌توانند آن همه نابرابری‌های اقتصادی، اجتماعی و رفاهی میان حاکمیتیها و خودشان انتقام بگیرند خشمگین هستند.

به نظر من، روزی خواهد رسید که خشم مردم تورک، بر ترس‌آنان از پلیس، بسیج، پاسدار، دادگاه و دار و درخت و درفش فارس‌ها فرو خواهد ریخت و مردم منفجر شده، از همه چیز و همه کس انتقام‌ خواهند گرفت.

من می‌بینم که روزی، در همین آینده نزدیک، بسیاری از چوب های تر هم به پای آتش گناه چوبه‌های داز قدیمی خواهند سوخت.

من می بینم که در جوی ‌ها، خون جاری خواهد شد و جان‌های صدها هزار، در پای دیوارها به انتظار خوابیدن در آرامش قبرستان خواهند ماند.
من می بینم که خشم جاری در اکنون ملت تورک، به خشمی آتشین  عمومی و ملی بدل خواهد شد و انتقام تلخ صد ساله توهین، تحقیر، فقر، فلاکت، غارت، عقب نگاه داشته شدگی، خیانت و ... را مزه خواهد کرد.

من می بینم ‌که خشم و عصبانیت کنونی تورک‌ها، ذره‌ای از کوه آتشفشان خشونتی است که در خانه‌های تورک‌ها و بر ضد ستم ملی صد ساله لانه کرده و به کینه و خشم غیر قابل مهار بدل می شود.

متاسفم، ولی این خشم ملی، به آتشفشان سوزاننده و ویرانگر بدل خواهد شد. 

 متاسفم برای شما تورک‌های چندین نسلی که قربانی استبداد و دیکتاتوری فارس‌ها شده و در خشم هموطن، همخون، همجان، همجگر، همخانه خود قربانی شدید و آن‌هایی که قربانی خشم خواهید شد.

متاسفم ولی این آتشفسان بزودی منفجر خواهد شد و خواهد سوزاند.

انصافعلی هدایت




















Tuesday, November 21, 2023

کلمه ایران جعلی و جدید است

 



کلمه ایران جعلی و جدید است

نوشت: 

حداقل برید ببینید شاهان قاجار که با روس‌ها جنگیدن در نامه‌ها و حتی قرارداد تورکمنچای یا گلستان خودشون رو شاه کجا معرفی کرده‌اند ...

نوشتم:

طوری ادعا می کند که انگار تاریخ و قراردادها را خوانده است.

 بیر- در اصالت و در صحت متن آن قراردادها شک و تردید فراوان وجود دارد.

ایکی- در هیچکدام آن قراردادها، امضای شاه یا شاهزاده دیده نمی شود.

ائوچ- امضا کنندگان همه قراردادهای دوران قاجاریه با خارجی‌ها فراماسونر و عامل کشورهای مسیحی بوده‌اند.

دُرد- در دوره پهلوی‌ها و شاهان عمامه بسر ایرانی پانفارس، در متن تمامی نسخ خطی، کتاب‌ها، قراردادها و ... دست برده، کلمات و جملات را بنوعی تغییر داده اند تا برای واحد سیاسی جدیدی به نام "ایران"، سابقه و تاریخ جعل بکنند.

بئش- کلمه ایران بسیار جدید است و نمی تواند در متون قدیمی وجود داشته باشد.

آلتی- نامیدن کشورهای امپراطوری به غیر از نام دودمان امپراطور رواج چمدانی، بخصوص در آسیا نداشته است.

انصافعلی هدایت









Saturday, November 18, 2023

چرا به زبان ملی-مادری تورکی نمی‌نویسم؟

 

چرا به زبان ملی-مادری تورکی نمی‌نویسم؟

فردی من را متهم به "آذری" بودن کرده و پرسیده است: اگر تو، یک تورک اصیل هستی، چرا بجای تورکی، بفارسی می‌نویسی؟

در جوابش نوشتم: 

بیر؛ خود را به نفهم زدن، انکار و نادیده گرفتن واقعیت‌های اجتماعی، از ویژگی‌ها رفتار و تفکر فاشیستی ایرانی فارسی است.

ایکی؛ من آذری نیستم. نبوده ام. اجداد من هم‌ آذری نبوده اند. من و ما تورک‌ بوده‌ایم و هستیم. اجداد من هم‌ تورک بوده‌اند.

ائوچ؛ من، علایم و نشانه‌های بسیار زیادی از فاشیسم که در تعریف فاشیسم باید مد نظر قرار داد، را نوشته و برای شما هم فرستاده‌ام. یعنی، من، فاشیسم را تعریف کرده‌ام.

دُرد؛ لازم نیست که دیگران و بخصوص استعمارگران فارس، موافق تعریفی از یک پدیده اجتماعی باشند تا ما آن تعریف را قبول بکنیم. 

بئش؛ بلکه من هم به عنوان یک متفکر تورک، می توانم و باید، مفاهیم سیاسی- اجتماعی - حقوقی را از دیدگاه و منافع ملی ملت تورک تعریف بکنم. تعریف هم می کنم.

آلتی؛ من، بارها توضیح داده ام‌ که چرا نمی توانم به زبان تورکی بنویسم. البته که می نویسم و یاد گرفته ام که بتورکی هم بنویسم. ولی تمامی آموزش‌های ده‌ها میلیون تورک، در  طول دوران تعلیم در مدرسه، دانشگاه  و از طریق رسانه های عمومی، با زور و اجبار فاشیستی فارسی-ایرانی، به زبان فارسی بوده است. 

یئددی؛ ولی آموزش زبان ملی-مادری، جزو حقوق ملی هر فرد و وظیفه اصلی دولت ملی است که ما تورک‌های تحت استعمار فارسی-ایرانی از داشتن حقوق ملی و دولت ملی محروم هستیم.

سگگیز؛ فاشیسم ایرانی-فارسی نه تنها مخالف آموزش من و میلیون‌ها تورک دیگر به زبانی ملی-مادری من که تورکی است بوده و هست، بلکه دشمن وجود   هستی تورک‌ و تورک‌ها هم هست. لذا من و دیگران، در خواندن و نوشتن به زبان تورکی بیسواد مطلق هستیم. 

دوققوز؛ تنها من نیستم که در زبان مادری و ملی خودم (تورکی) بیسواد هستم، بلکه استعمار ایرانی-فارسی، ده‌ها میلتون تورک آزربایجان جنوبی، تورک قشقای، تورکمن، تورک خراسان و جنوب و ...، عرب، بلوچ‌، گیلک،  مازنی‌، کرد، طالشی، و ... را هم‌ در زبان مادری- ملی خودشان‌ بیسواد مطلق نگه داشته است.

چرا؟

اُن؛ چون، جلو گیری فاشیستی از آموزش به زبام مادری-ملی ملل تورک، عرب، بلوچ، کرد، لور، گیلک و ... منافع ملی-مافیایی توده‌های فارس‌ و پانفارس‌ها را تامین می کند.

اُن‌بیر؛ در پی حاکمیت استعمار فارسی-ایرانی و اجبار به یادگیری فارسی در پنج نسل گذشته این ملل، همه ما مجبور شده‌ایم تا برای برقراری ارتباط کتبی با ده ها میلیون همزبان و هموطن تورک خود، از زبان استعمار (فارسی) برای مبارزه با حاکمیت استعمار فارسی-ایرانی استفاده بکنیم. 

اُن‌ایکی؛ این، بسیار دردناک است که نمی توانیم با ده‌ها میلیون تورک، به زبان‌ملی-مادری (تورکی) خودمان ارتباط کتبی برقرار بکنیم. قرار هم نیست، برای تعداد اندکی که توانایی خواندن و نوشتن تورکی را یاد گرفته‌اند، بنویسم. 

اُن‌ائوچ؛ آن عده‌ای که به نوشتن و خواندن تورکی مسلط شده‌اند، بیدار شده‌اند. هدف امثال من، آگاهی آن‌ تورک‌هایی است که هنوز متوجه رابطه و تاثرات منفی و عمیق مثلث شوم ایران - فارسی - استعمار نشده اند.

اُن‌دُرد؛ درناکتر آن که اگر من‌ هم به زبان مادری-ملی خودم (تورکی) بنویسم، ده‌ها میلیون تورک ساکن مستعمرات فارسی-ایرانی، ناتوان از خواندن تورکی هستند و تورکی نویسی من برای آن‌ها مانند استفاده از زبان چینی برای آن‌هاست.

 

اُن‌بئش؛ تنها راه موجود برای امثال من، در جهت برقراری ارتباط مکتوب با ملت تورک بیسواد بزبان ملی-مادری خودشان، استفاده از زبان استعماری فارسی است تا آن زمانی که آموزش زبان ملی-مادری تورکی، جایگزین آموزش زبان اجنبی-استعماری فارسی-ایرانی بشود و همزبان‌های من هم بتوانند نوشته‌های همدیگر را بزبان تورکی بنویسند و بخوانند. 

اُن‌آلتی؛ ایرانی‌های فارس و پانفارسیست‌هایی همچون تو، دشمن آموزش رسمی و همه جانبه زبان ملی-مادری ما تورک‌ها، عرب‌ها، بلوچ‌ها و ... هستید.

اُن یئددی؛ تنها راه آموزش زبان ملی-مادری ما تورک‌ها، در طول و عرض تمامی سیستم‌ها و مراحل آموزشی، نابودی حاکمیت فاشیستی - استعماری فارسی-ایرانی و استقلال سیاسی-جغرافیایی و ملی تورک‌های آزربایجان جنوبی، تورک‌های قشقایی،  تورکمن‌ها، عرب‌ها، بلوچ‌ها، گیلیک‌ها و ... از ایران فارسی و استعماری است. 

اُن‌سگگیز؛ امیدوارم، روزی، شما، به عنوان یک تورک پانفارس شده، به خود آگاهی ملی رسیده و متوجه تاثیرات استعمار فارسی - ایرانی بر غیر فارس‌ها شده باشید. و الا دوستی یک فاشیست پانفارس-ایرانی با یک فعال ملی تورک امکان‌پذیر نیست. دو دشمن، نمی توانند در عین حال، دوست هم باشند.

 با احترام  

انصافعلی هدایت 











Friday, November 17, 2023

فاشیسم، بر چشم، گوش، حواس و عقل تو حاکم است

 


فاشیسم، بر چشم، گوش، حواس و عقل تو حاکم است

ای فاشیست! مگر کور و کر هستی!؟

شش ساله، به "هونتای" شناسنامه نداده‌اند. آدم نامعلومی هم نیست. دارای تحصیلات عالی دانشگاهی، سیاسی زندان کشیده ، فرد مشهور و بسیار شناخته شده، با تمامی اعضای خانواده اش در مقابل اداره ثبت احوال، دست به اعتراض و تحصن زده  است.

آن وقت تو ما را دروغگو و خودت را راستگو می پنداری؟ 

تو، به عمق نگرش فاشیستی خودت آگاه‌ نیستی!؟ 

این فاشیسم است که بر چشم، گوش، حواس و عقل تو فرمان می دهد.

بدان که در تاریخ و همچنین از زمانی که حقوق بشر در سی ماده نوشته شده است، انتخاب آزادانه و بدون قید و شرط نام افراد، جزو حقوق هر فرد آن است تا نام دلخواهش را بدون دخالت دولت و قانون، برای فرزندش انتخاب بکند.

در متنی که تو نوشته‌ای، همگام با دولت فاشیستی ایران، حق انتخاب نام را از افراد سلب کرده‌ای. نویسنده و خانواده را به دروغگویی متهم کرده‌ای. 

چرا؟ 

چون نام دختر تو "اولدوز" است. 

مگر نام‌های تورکی، با چند اسم رایج، به پایان می رسد؟

 مگر، باید نام‌ها فارسی یا عربی شیعه باشند تا مجوز بگیرند؟ 

اصلا دولت چه حقی دارد تا برای حق انتخاب افراد و ملل تصمیم بگیرد؟ 

اگر شما "دفاع از حقوق افراد و ملل برای داشتن بدون نقص حق انتخاب" را دلیلی برای تجزیه ایران می دانید، نه تنها من بلکه تمامی ما آزربایجان جنوبی‌ها، قشقایی‌ها، تورکمن‌ها، عرب‌ها، بلوچ‌ها و ... تجزیه طلب هستیم و افتخار می کنیم که می‌خواهیم از ایران فاشیستی مخالف همه حقوق فردی و ملی ملل مستقل بشویم.

چرا تو و امثال تو، در جبهه حق و حقوق فردی و ملی افراد و ملل قرار نمی‌گیرید؟ 

چرا بر همان طبلی می‌کوبید که حاکمیت فاشیست در صد سال گذشته می کوبد؟

 آیا مخالفت با حقوق فردی و مللی ملل، باعث نمی شود که بطور مستقیم و غیر مستقیم با حقوق انسانی خودتان مخالفت بکنید؟

این افکار تو و امثال تو، نشان می دهد که تو فاشیست، ضد حقوق انسان، ضد حقوق بشر و کنوانسیون های برسمیت شناخته شده بین المللی هستید. 

توی فاشیست، چه حق و جایگاهی داری که از طرف تک تک تورک‌ها و ملت تورک سخن می‌گویی؟

چه کسی این حق و جسارت را به تو داده تا تورک‌ها را تهدید بکنی تا وطنشان را ترک کرده، به تورکیه و آزربایجان شمالی بکوچند؟ 

شما باید گورتان را از وطن این ملل گم بکنید و از اشغال وطن تورک‌ها، عرب‌ها، بلوچ‌ها، لور‌ها، گیلک‌ها، و ... دست بردارید. یا ما آن دست اشغالگر فاشیستی شما را خواهیم برید.

بر عکس تصور فاشیستی و اشغالگرانه امثال تو، اغلب تورک‌ها در ایران جعلی و استعمارگر، خواهان استقلال از ایران هستند. 

هیچ تورک مستقلی که زندگیش در دستان دولت فاشیست فارس نیست، شعر جعلی  "چو ایران نباشد ..." را نمی خواند.

 آیا این شعارهای تورک‌ها را نشنیده‌ای؟  "آزربایجان وار اولسون - ایسه‌میین‌ کور اولسون"، "تبریز، باکی، آنکارا - بیز هارا فارسلار هارا"، "آزربایجان بیر اولسون، مرکزی تبریز اولسون". 

آیا متوجه معنی این شعارهای تورک‌ها می‌شوید یا تفکرات فاشیستی اجازه و امکان شنیدن این شعارها و خواست‌های ملی تورک‌ها را به تو نمی‌دهد؟

بر عکس تصور فاشیستی امثال تو، ما تورک‌ها آزربایجان جنوبی، قشقایی‌ها، تورکمن‌ها، عرب‌ها، بلوچ‌ها و ... وطن پرست و ملت پرستیم ولی وطن ما ایران و ملت ما ایرانی و فارس نیست.

 ایران و فارس‌هایی مانند تو، دشمن ما هستند.

 راه تورک آزربایجان، قشقایی، تورکمن، عرب و بلوچ و .... از شما و ایران جداست و ما دشمن خودمان را می شناسیم و آگاهیم که با چه کسانی خواهیم جنگید تا وطنمان را از اشغال آزاد کرده، به استقلال برسیم.

می دانیم که فاشیست‌های فارسی-ایرانی، دروغگو، بی‌حیا، بی‌شرف، دیکتاتور، نژادپرست، ضد حقوق ملل و حقوق بشر، ضد آزادی‌ها و دشمن دموکراسی و اراده ملل هستند.

انصافعلی هدایت 






Thursday, November 16, 2023

تاریخ ملل شکست خورده این منطقه را غربی‌ها در جهت منافع خودشان نوشته اند

 



تاریخ ملل شکست خورده این منطقه را غربی‌ها در جهت منافع خودشان نوشته اند

نوشت:

عزیزیم یک‌ جهان در مورد تاریخ ایران بحث می کنن بهتر از من و تو تاریخ ایران را می دونن ما دروغ میگیم جهان هم دروغ میگه؟؟؟ دنبال فالوور هستین راه‌های دیگر را امتحان بکنین.

نوشتم:

دوست من، تاریخ جهان را غربی‌ها در دوران‌ پس از پیروزی در جنگ‌جهانی اول نوشتند. 

منابع تاریخی، سیاسی، حقوق بین الملل، و ... همان‌ منابع غربی نوشته هستند.

تاریخ، سیاست، حقوقی که شما و من در مداری و دانشگاه‌ها می خوانیم، همانی است که آن‌ها نوشته و ترسیم کرده اند. 

ما در جهانی که "سوم‌" نامیده می شود، تولیدات تاریخی، سیاسی، بین المللی و ... نداریم. ما در این‌منطقه مصرف کننده صرف محصولات تاریخی، بکری، سیاسی، حقوقی و ... هستیم.

 غربی‌ها تولید می کنند، کشورهایی که بعد از جنگ جهانی اول مستقل شده اند، مصرف می کنند. 

مصرف، در کشورهای ضعیف، تنها به مصرف ماشین آلات (سخت افزار) ختم نمی‌شود، بلکه مصرف فکری،  سیاسی، تاریخی، حقوقی، و ... (نرم افزار) مهمتر از مصارف صنعتی هستند.

چرا که غربی‌ها با تولیدات نرم افزاری، احساسات، فکر، رفتار و برنامه ریزی‌های را کنترل کرده و همه ما را در جهت منافع دراز مدت آن‌ها شکل و شمایل می دهند و ما را در سمت و سویی که آن‌ها می خواهند، کانالیزه می کنند.

با شکست امپراتوری اسلامی عثمانی در جنگ‌چهانی اول، چهل و چهار کشور بعلاوه ایران کنونی، توسط غربی‌ها بوجود آورده شدند. 

تاریخ، سیاست، حقوق بین الملل و ... دیگر علوم انسانی که ملل این چهل و پنج کشور منطقه می خوانند، تاریخی است که قوای پیروز بر عثمانی نوشته‌اند.

 تاریخ ایران   تورکیه و ... هم توسط غربی‌های پیروز نوشته شده اند. برای همین است که فرقی نمی کند که تاریخ ایران را در کجا بخوانید، همان تولید نرم‌افزاری غربی است.

انصافعلی هدایت 









چرا پهلوی‌ها، مایه سرافکندگی، شرم و خجالت تاریخی ملل ممالک محروسه شده‌اند؟



 چرا پهلوی‌ها، مایه سرافکندگی، شرم و خجالت تاریخی ملل ممالک محروسه شده‌اند؟ 

 در اوایل انقلاب، بسیاری از جوانان و نوجوانان، فقط به این خاطر به جوخه اعدام‌ سپرده می‌شدند که می‌گفتند: "من بر سر حرف و عقیده‌ام هستم و بخاطر زنده ماندن، عقیده ام را عوض نمی‌کنم. و باعث سرافکندگی هم حزبی‌ها و هم محله‌ای‌هایم نمی شوم."

 

ولی رضا شاه کودتاچی، خودش کودتا نکرده، خودش هم شاه نشده بود که در مقابل تهاجم خارجی مقاومت بکند و بر سر حرف و عقیده اش بماند.

 وقتی رضا کودتاچی از مملکت اخراج شد، ملل، برلی چند روز شادی کردند که شر جاهل و لات بی سر و پای ممالک محروسه و نوکر اجنبی‌ها از سرمان کوتاه شده است.

چرا که انگلیسی‌ها، به او امکان کودتا و شاه شدن توسط فراماسون‌ها را داده بودند و رضا کودتاچی هم پذیرفته بود تا داوطلبانه و جاهلانه، نوکر و مامور انگلیس باشد.

 تا وقتی که منافع ارباب ایجاب می کرد، در قدرت ماند و برای تامین حداکثر منافع اربابش، منافع ملی و فرزندان ملل را در پای اربابانش کشتار کرد. 

وقتی هم منافع ارباب ایجاد کرد تا او را بردارد، با فرمان ارباب و با آمدن یکی دو گردان سرباز هندی، بدون هرگونه مقاومتی، تاج شاهی غیر قانونی را گذاشت و تسلیم شد و ترک‌ وطن کرد.

 همان ارباب، پسر نوکرش را به نوکری برگزید. محمدرضا پهلوی هم سر به نوکری ارباب پدرش نهاد.

 وقتی ملل ممالک محروسه، به نوکری پهلوی دوم و غارت منافع ملل به سود ارباب اعتراض کردند، پهلوی دوم‌ هم پا به فرار گذاشت. 

ارباب، زحمت کودتا برای بازگشت دوباره او را متحمل شد تا او به تامین‌منافع ارباب و به کشتار فرزندان ملل ادامه بدهد.

پهلوی دوم تا زمانی که منافع ارباب، خمینی را لایق جایگاه کودتاچی دوم دید، شاهی کرد.

 وقتی هم ارباب اراده کرد تا نوکر دیگری به جای او خدمتکار باشد، بدون مقاومت و جنگ رفت.

میزان وطن‌پرستی، استقلال‌خواهی و وابستگی پهلوی‌ها به غربی‌ها، در مقایسه با جنگ و مقاومت صدام‌ حسین، قزافی، و ... ایستادگی در مقابل قوای غربی و جنگ تا پای جان روشن خواهد شد.

پهلوی‌ها، مایه سرافکندگی، شرم و خجالت تاریخی ملل ممالک محروسه شده‌اند و لکه‌های ننگین‌ تاریخ منطقه و ملل محسوب می‌شوند.

در حالی که صدام حسین و قزافی بخاطر جنگ‌ با غربی‌ها و کشته شدنشان در این راه، مایه مباهات ملل عرب و جزو شهدای همه کشورهای عربی قلمداد می‌شوند، پهلوی‌ها مایه سرافکندگی مللممالک محروسه شده‌اند.

در خالی که بسیاری از نظامیان و مردم عراق و لیبی در حمایت از صدام‌ حسین و قزافی جنگیدند و کشته شدند ولی پهلوی‌ها، به عنوان شاهان قلابی و گماشته قوای غرب در مستعمره‌ای به نام ایران، بدون حمایت مردم و ارتش و به دور از وطنشان به درک واصل شدند و مردم، روز مرگ پهلوی‌ها را جشن گرفتند.

انصافعلی هدایت











تحقیر انسانیت، با سلب حق انتخاب آزادنه نام

 

تحقیر انسانیت، با سلب حق انتخاب آزادنه نام

"هونتای" شش ساله، شناسنامه ندارد.
انتخاب اسامی تورکی-تاریخی برای تورک‌ها در ایران غیرقانونی است.
تورک‌ها حق ندارند نام‌ تورکی داشته باشند.
تنها نام‌های تورکی غیر قانونی نیست، بلکه زبان تورکی و خود تورک بودن هم غیر قانونی است و در قوانین ایران فارسزده جایگاه حقوقی ندارند.
انتخاب اجباری نام فارسی، یکی از روش‌های تغییر بافت جمعیت و شستشوی مغزی غیر فارس‌ها و تحقیر انسانیت افراد است.

انصافعلی هدایت






Friday, November 10, 2023

یک دلیل بیاورید که چرا نباید ایران تجزیه بشود؟⁷

 



فقط یک دلیل بیاورید


خوشحالم که تبعیض قومی را انکار و  

تبعیض مذهبی را قبول می کنید؟


چرا آن چه را که قوم می نامید، ملت نمی نامید؟


می دانی که ملل تورک، عرب، بلوچ، لور، گیلک، مازنی و ... چه حقوق ملی دارند که این ملل از آن حقوق محروم هستند؟


 آیا با واژه و مفهوم حقوق ملی ملل آشنا هستید؟ 


ایا مطلبی علمی یا حقوقی در باره حقوق ملل خوانده اید؟


آیا تو حاضری زبان فارسی حذف بشود و زبان رسمی، اجباری، ملی، مشترک در ایران و بخاطر حفظ ایران شما، تورکی، عربی، بلوچی بشود؟


یک دلیل بیاور که ماندن تورک‌ها، عرب‌ها، بلوچ‌ها و دیگر ملل با ایران فارسزده، به نفع آن‌ ملل است؟


فقط یک دلیل بیاور که استقلال الاحواز به ضرر عرب‌هاست.


یک دلیل بیاور که استقلال تورک‌های آزربایجان جنوبی، توکان قشقایی و تورکمن‌ها به ضرر آن‌ ملل است.


راستی، اگر بحرین با ایران مانده بود، چه وضعی داشت؟


اگر جمهوری آزربایجان یا هر کشور مستقل دیگری جزو ایران بود، چه اوضاعی در آن حاکم بود؟


انصافعلی هدایت 





دین مدافعان فارس و فارسی، "توهین" و "شعار تو خالی" اس

 



دین مدافعان فارس و فارسی، "توهین" و "شعار تو خالی" است

اعتقاد به "انسانیت"، "حقوق بشر"، "آزادی عقیده و بیان"، "دفاع از حقوق مخالفان"، " تحمل نظرات مخالفان"، "همه ایرانی و برابر هستیم"، "زبان مهم نیست و انسانیت مهم است" و .‌.‌. شعارهای عوام فریب، زیبا و تنها برای فریب ملل تورک، عرب و ‌‌‌‌... طراحی شده اند.

جناب ...، بعد از سلام و علیک، یکی از کامنت‌هایت، در پای مطلبم را خواندم. 

انتظار داشتم منطقی باشی و حرفت را بزنی اما تو هم لودگی کردی و فحش داده‌ای.

معمولا به کامنت‌های امثال تو اهمیت نمی دهم. ولی خواستم از تو بپرسم: "آیا بی ادبی بخشی از فرهنگ ملی امثال شما و فارس‌ها نیست؟

راستی، با بی ادبی، توهین و تحقیر دیگران، چه چیزی را ثابت می کنید؟

توهین شما بر من، کارگر نیست. نمی توانید با توهین، من را تحریک بکنید تا به سطح شما سقوط کنم.

 کامنت‌هایتان خواهد ماند و تاریخ و مردم، در مورد شما، تعصب‌هایتان، فرهنگ و تاریختان، تربیت خانوادگی و ملی‌تان، تمدن و انسانیت، میزان عقل و احساساتتان‌ قضاوت خواهند کرد.

البته، از میان چند صد کامنتی که در حمایت از فارس‌ها و فارسی نوشته می‌شوند، تعداد نقد، سوال و اظهار نظر بدون توهین مدافعان فارس‌ها و فارسی، از شمار انگشتان یک دست کمتر است.

و این وضعیت، نمایشگر سقوط اجتماعی، فکری، اخلاقی فارس‌ها و پانفارس‌ها هست.

علاوه بر آن، بیش از نود درصد مدافعان فارس و فارسی، با نام جعلی و بدون تصویر از چهره‌یشان، در شبکه‌های اجتماعی حاضر هستند و به سانسور و حذف هر اظهار نظری که با عقیده آن‌ها مخالف باشد، اقدام می‌کنند.

 یعنی کارشان، معادل کشتار مخالفان و مخالفت با آزادی بیان و عقیده است.

این هم نشان می دهد که مخالفان حقوق ملل ترسو هستند و می‌خواهند در تاریکی بمانند.

نکته آخر این که، من نوشته ام: اگر برای شما، همان طور که ادعا می کنید، "انسانیت مهم" است و زبان، نژاد، دین، و ... مهم نیستند، پس بیایید زبان فارسی را کنار بگذاریم و زبان تورکی و عربی و بلوچی را رسمی، اجباری، مشترک و ملی بکنیم تا میزان راست گویی یا شعار زدگی‌تان را بسنجیم.

شما بجای گفتگو در باره حذف یا عدم حذف زبان فارسی و ثابت کردن انسانیت خودتان، فحش می دهید.

فرهنگ توهین مبارکتان باد! ولی ادعا نکنید که دین شما انسانیت است. دین مدافعان فارس و فارسی "توهین" و "شعار تو خالی" است

با احترام

انصافعلی هدایت









Thursday, November 9, 2023

Tuesday, November 7, 2023

فاشیست‌های عقب مانده ایرانی

 

فارس‌ها به فاشیست بودن افتخار می کنند. 

توده فارس‌ و فارس‌پرست‌ها، فاشیست‌های ساده نیستند. بلکه فاشیست‌های عقب مانده هستند.

 فاشیست‌های عقده‌ای عقب‌مانده، خطرناک‌تر از فاشیست‌های آلمانی جنگ جهانی دوم هستند.

  انصافعلی هدایت



با فارس‌ها و فارس‌شده‌ها چه باید کرد؟

 



با فارس‌ها و فارس‌شده‌ها چه باید کرد؟

نوشته: یکی میگه: جمع کنید و از ایران برید.

اون یکیشون میگه: همشون باید اعدام بشن.

یکی دیگشون هم میگه: همه ایران مال خودمونه، مال حزب اللهی هاست.

ما با این اقلیت خودبزرگ بین، نفهم، فاشیست، تمامیت خواه و آدمخوار چه بکنیم؟

نوشتم.

خوب، همین حرف‌ها را توده فارس‌ها و پانفارس‌ها، به تورک‌های آزربایجان جنوبی، تورک‌های قشقایی،  تورکمن‌ها، عرب‌ها و ... می گویند. 

تا حال، چه عکس‌العملی نشان داده‌اید؟

فارس‌ها و فارس زبان شده‌ها، حقوق اولیه و حقوق ملی این ملل را برسمیت نمی شناسند.

سیستم حاکمیتی فارس‌ها و فارس‌زدگان، بر اساس تحمیل معیارهای فارس به دیگران و بر اساس اجبار به آن‌ها اعمال و اداره می‌شود.

توده فارس‌ بی وطن، این ملل را تهدید به اخراج از وطنشان می کنند.

 فارس‌ها، به همه ملل  فارس زبان، توهین کرده و با سخنان و رفتارشان، آن ملل را تحقیر می کنند.

 همین سیستم پانفارس و فارس‌زدگان، اعدام‌ها و قتل عام‌ها را هم در یکصد سال اخیر مدیریت‌ و اجراء کرده‌اند. 

تمامی افراد و ملل  هر چه می کشند، از دست همین توده پانفارس و فارسزده، فاشیست ، تک زبانه، تک بعدی، تاریک اندیش، جنگ افروز و صادر کننده ترور به دنیا، ضد دموکراسی و آزادی‌ها و ... می کشند.

با فارس‌ها   ایرانشان چه بابد کرد؟

انصافعلی هدایت






Monday, November 6, 2023

حماقت و جاهل بودن یک انتخاب نیست

 


حماقت و جاهل بودن یک انتخاب نیست

 عمق حماقت، لودگی، بی‌فرهنگی، جهل و شستشو شدگی ذهنی از نوشته‌ها و کامنت‌های بعضی از افراد کامنت نویس می‌بارد.

 زبان و قلم هر کسی، میزان فهم، شعور، انسانیت، میزان حماقت، جهل یا پستی کامنت یا نویسنده را نشان می‌دهد.

 تو، می توانی لوده و احمق نباشی.

 احمق دیده شدن و حماقت یک انتخاب است.

همانطور که با شعور بودن و تلاش برای درک کردن هم یک انتخاب است.

 تو کدام را انتخاب می کنی؟

انصافعلی هدایت








Saturday, November 4, 2023

فارس‌ها چقدر فاشیست هستند؟

 



فارس‌ها چقدر فاشیست هستند؟


با نوعی اتهام زنی، نوشت:

"پس در نظر شما فقط فارسیست که بی ارزش است."

نوشتم:

 من انسان‌ها، توده‌ها، نوع کار، جوامع، فرهنگ‌ها، زبان‌ها، نژادها و مذاهب را ارزش‌گذاری نمی‌کنم.

من، به تمه حقوق مساوی افراد، توده ها، اقوام، ملل، جوامع و ملت‌ها سر تعظیم فرود می آورم.

سخن و موضعگیری من در باره تفکر و عمل فاشیستی و غیر انسانی "توده فارس"، حاکمیت، پان‌فارس‌ها و پان‌ایرانیست‌ها بود.

به عقیده من: فارسیست‌ها، نه تنها نژادپرست هستند و خودشان را برتر و بالاتر از دیگر ملل، اقوام، جوامع و توده ها می دانند، بلکه افکار فاشیستی‌شان را در یکصد سال گذشته، در ممالک محروسه عملی کرده اند. 

برای فاشیست بودن تنها تفکر فاشیستی کافی نیست و فرد یا ملتی به صرف داشتن تفکری، فاشیست حساب‌ نمی‌شود. چرا که تفکر فاشیستی، یکی از مشخصه های فاشیسم است.

اما فاشیسم و فاشیست‌ها مشخصه‌های بسیار دیگر هم دارند که تعدادی از آن مشخصه‌ها عبارتند از: 

  1. مهمترین‌ مشخصه سیستم فاشیستی و فاشیست‌ها، همکاری سیتماتیک دسته‌های مافیایی در اداره تمامی ارکان‌ها و سازمان‌های سیستم‌های اداری واحد سیاسی است.

  2. فاشیست‌ها، حاکمیت، دولت، سازمان‌ها و نهادهای دولتی و خصوصی را بطور کامل قبضه می‌کنند.

  3. فاشیست‌ها دارای سلاح و نیروهای مسلح بوده، حق انحصاری استفاده از سلاح را در اختیار دارند.

  4.  فاشیست‌ها دارای حق انحصاری و قانونی کشتن انسان‌ها و مخالفان هستند و پاسخگو در قبال کشتارهایشان نیستند.

  5.  فاشیست‌ها، پلیس و نیروهای اطلاعاتی-امنیتی را در راستای اهداف، سیاست‌ها و ایدئولوژی خود بخدمت می‌گیرند.

  6.  فاشیست‌ها به تفکیک قوا اعتقادی ندارند. لذا دادگاه‌ها و قضات را تحت امر خود گرفته‌اند و بخشی از منویاتشان را به آن‌ها حواله می‌دهند.

  7.  فاشیست‌ها حاضر به مشارکت با رقیب یا رقبا در بخشی‌هایی از سیستم‌ اداری-سیاسی، حقوقی و حاکمیتی نیستند و بطور مطلق، بر قانون و دستگاه‌های قانونگذاری و تصویباندن قوانین مورد نیاز مستولی هستند.

  8.  فاشیست‌ها مخالف انتخابات آزاد بوده، نمی خواهند در اداره سیستم با رقبا شراکت داشته باشند. لذا انتخابات را در هر سطحی که باشد،  مهندسی می‌کنند.

  9.  فاشیست‌ها با تنوع فکری در میان ملل مخالفند. آن‌ها می خواهند تمامی انسان‌ها را شبیه به انسان مورد نظر خودشان بکنند. لذا برای مهندسی اذهان و افکار عمومی تلاش می‌کنند.

  10.  فاشیست‌ها با آزادی اطلاعات و دسترسی عموم مردم به منابع مختلف اطلاعاتی مخالف هستند. لذا به مهندسی کانال‌های دسترسی افراد به منابع اطلاعاتی دست می‌زنند تا جامعه را در سطحی از اطلاعات که می خواهند مدیریت بکنند.

  11.  فاشیست‌ها، دستگاه‌های تبلیغاتی و شستشوی مغزی گسترده‌ای دارند که از یک مرکز و با خواست‌های معیین، برای شبیه سازی اذهان فعالیت می‌کنند.

  12.  فاشیست‌ها، تمرکز انحصاری سیستم آموزش‌های رسمی، غیر رسمی و هدفمند و برنامه‌ریزی شده را در اختیار دارند. آن‌ها مواد آموزشی را در راستای ایدئولوژی فاشیستی حاکم تهیه و به اجرا می‌سپارند.

  13.  فاشیست‌ها بر تمامی رسانه‌ها، تمرکز انحصاری دارند و تمامی رسانه‌ها و مدیریت مستقیم و غیر مستقیم محتوای آن‌ها را کنترل و اداره می‌کنند.

  14.  فاشیسم، بطور نامحدودی به بودجه‌های سنگین، منابع مالی و توزیع آن‌ها در راستای اهداف خود و بسود خودی‌ها (رانتی) دسترسی دارد.

  15.  فاشیست‌ها می‌توانند صدها هزار، بلکه میلیون‌ها خودی را بدون نظارت بر چگونگی و چرایی استخدام و اخراج‌ها آن‌ها، استخدام یا اخراج بکنند و آن‌ها را در راستای اهداف فاشیستی خودشان بسیج بکنند.

  16.  فاشیست‌ها غیرخودی‌ها را از محل زندگی خودشان، با استفاده از زور، به کوچ اجباری به دیگر نقاط مجبور می‌کنند تا خودی‌ها را به آنجا منتقل بکنند.

  17.  فاشیست‌ها ملل غیر خودی را در راستای منافع و رانت خودی‌ها (در ظاهر) به کوچ داوطلبانه مجبور می‌کنند. در حقیقت، فاشیست‌ها با مهندسی مشاغل، سرمایه‌گذاری‌ها،  افزایش میزان بیکاری، تورم و عدم سرمایه گذاری‌ در مناطق غیر خودی‌ها، آن‌ها را مجبور به انتخاب مهاحرت از وطنشان می‌کنند.

  18.  فاشیست‌ها برای توسعه و رفاه بیشتر خودی‌ها، مهاجران دارای تخصص، نیروی کار ارزان و سرمایه را در مناطق تحت کنترل خودی‌ها مهندسی  و جذب می‌کنند.

  19.  فاشیست با با اعمال انواع تبغیض‌ها،  سرمایه گذاری‌ها، صنایع و امکانات توسعه یابی را در جغرافیای خودی‌ها تجمیع می‌کنند.

  20.  فاشیست‌ها، فقر و عقب ماندگی بیشتر و عمیق‌تر ملل و مناطق غیر خودی را مهندسی می‌کنند.

  21. فاشیست‌های ایرانی-پانفارس، با ملل تورک آزربایجان، تورک قشقایی، تورکمن، عرب، بلوچ، لور، کرد، و ... در همه زمینه‌ها دشمنی و ستیزجویی می‌کنند.

  22.  فاشیست‌ها با زبان‌ها، فرهنگ‌ها، هنرها، تاریخ، آثار تاریخی و تمدن‌های ملل غیر خودی دشمنی دایمی آشکار و پنهان دارند.

  23. تمرکز فاشیست‌ها بر حذف و نابودی هویت‌های ملی تورک‌ها، عرب‌ها، بلوچ‌ها و ... استوار شده است.

  24. فاشیست‌ها برحذف و تغییر نام‌های جغرافیای غیر خودی و فارسیزه کردن‌ نام‌ افراد، خانواده‌ها و پدیده‌های جغرافیایی تاکید می‌کنند و آن‌ سیاست‌ها را بدون وقفه و با وجود مخالفت ملل تورک، عرب، بلوچ و ... به اجرا می‌گذارند.

  25.  فاشیست‌ها با اجرای سیاست تحقیر درمانی، مصادره تاریخ و شخصیت‌های معروف تاریخی ملل غیر خودی به نفع خودی‌ها، در پی سیاست "غیرخودی زدایی" هستند.

  26.  فاشیست‌ها در پی تاریخسازی مصنوعی و دروغین برای خودی‌ها و اغراق در بزرگ‌نمایی جایگاه تاریخ و آثار تاریخی هستند.

  27.  فاشیست‌ها در اقدام به قتل‌عام‌های گسترده پیشقدم هستند و به پاکسازی ملی-انسانی غیرخودی‌ها افتخار کرده و آن‌ها را جشن می‌گیرند.

  28.  فاشیست‌ها در نابود کردن حکومت‌های ملی غیر خودی، از هیچ کوششی خوداری نمی‌کنند.

  29. فاشیست‌ها، در باره قتل‌عام‌های ملل غیر خودی‌ که توسط فاشیست‌ها یا اعقاب و متحدان بالقوه و بالفعل آن‌ها صورت گرفته باشد، بطور مطلق سکوت می‌کنند.

  30. یکی از اقدام‌های فاشیست‌ها اغراق و افراط در اتهام‌ تراشی و اتهام زنی به غیرخودی‌ها است

  31.  فاشیست‌ها، مرزهای تاریخی ایالتی، روستاها و شهرهای وطن ملل غیرخودی‌ها را دستکاری می‌کنند.

  32.  تخصص فاشیست‌ها در ایجاد دشمنی در میان ملل همسایه، ایجاد اختلاف در مرزهای تاریخی، ادعاهای سرزمینی و مسلح کردن یکی بر ضد دیگری است.

  33. یکی از اقدامات فاشیست‌ها غارت تمامی منابع مالی، فکری، نیروی کار ارزان، پتانسیل‌های تولید و اختراع ملل غیرخودی است.

  34.  فاشیست‌ها در تلاش دایمی برای غارت و استعمار منابع زیر زمینی غیرخودی‌ها بسر می‌برند.

  35.  فاشیست‌ها دستی در آتش اشغال نظامی، استقرار مراکز نظامی-امنیتی در وطن غیرخودی‌ها، به بهانه جلوگیری از هر نوع شورش احتمالی غیر خودی‌ها دارند.

  36. فاشیست‌ها، ملل غیرخودی تحت اشغالشان را به "قوم" مهاجم، مهاجر، اشغالگر و قتل عام کننده متهم می‌کنند تا دست بالا را داشته باشند. 

  37. فاشیست‌ها، واقعیت وطن بودگی سرزمین‌های ملل غیر خودی را انکار می کنند و چنان نشان می‌دهند که‌ غیر خودی‌ها برای صدها، بلکه هزاران سال در آن مناطق ساکن نبوده‌اند‌

  38.  فاشیست‌ها، بطور دایم، ملل غیرخودی را به اخراج از وطن تاریخیشان تهدید می‌کنند.

  39. اقدامات فاشیست‌ها، با استعمار ذهنی غیرخودی‌ها، قبل از استعمار منابع مختلف ملل تحت اشغال آغاز می شود. 

  40. هدف فاشیست‌ها، نابودی محیط زیست ملل تحت اشغال و تحویل سرزمین سوخته است.

  41.  فاشیست‌ها، زبان‌های غیر خودی را دشمن انگاشته، بی وقفه، برلی تضعیف، حذف و نابودی آن‌ زبان‌ها تلاش می‌کنند.

  42.  فاشیست‌ها در کشتار، اعدام‌ و مجازات غیرخودی‌ها و مخالفان، بطور بی‌سابقه‌ای بی‌رحم هستند.

  43.  فاشیست‌ها، مخالف آزادی افکار و عقاید، بخصوص برای غیر خودی‌ها هستند.

  44.  فاشیست‌ها، بخشی از ملل تحت اشغال را تربیت کرده، به مزدور، جاسوس، وفادار به فاشیست‌ها، جهت استفاده از آن‌ها بعنوان سرباز و مامور، برای مقابله با حرکت‌های فکری و اجتماعی ملل تحت اشغال تبدیل کرده اند.

  45.  فاشیست‌ها در اعمال شدید سانسور  در تمامی سطوح اجتماعی و تشدید آن در مواجهه با ملل تحت اشغال بسیار جدی هستتد.

  46.  فاشیست‌ها به ایجاد و تعمیق بی اعتمادی اجتماعی، بخصوص در میان غیر خودی‌ها اهتمام‌ می‌ورزند.

  47.  فاشیست‌ها، در ایجاد و تعمیق فضای روانی ترس در میان مخالفان و غیر خودی‌ها مصر هستند تا جایی که اعضای یک خانواده نتوانند به همدیگر اعتماد بکنند و از هم دیگر، در ترسی دایمی بسر ببرند و دایما احساس ناامنی کرده و امنیت را در وفاداری به فاشیست‌ها جستجو بکنند.

  48. فاشیست‌ها در ایجاد و تعمیق گدایی و گدا صفتی در میان افراد، بخصوص طبقه تحصیل کرده، تا جایی که هر چیز، حق و حقوقی را از حاکمیت و فاشیست‌ها گدایی بکنند، تلاش می‌کنند. 

  49. در سیستم‌ فاشیستی، گدا صفتی، به صفتی مورد پسند و تشویق حاکمیت بدل می شود و افراد در هر زمینه‌ای به گدا بدل می‌شوند‌.

  50. سیستم فاشیستی، بر اساس برتری خودی‌ها بر غیر خودی‌ها اداره می شود. خودی‌ها از انواع رانت‌ها و امتیازها بهره‌مند می‌شود. 

  51. رانت، در هر سیستمی به فساد منجر می شود و شکل مافیایی بخود می گیرد. در نتیجه، منافع فاشیست‌ها، در فساد و مافیا بهم گره خورده، بیشتر تامین‌ می‌شود.

  52. سیستم فاشیستی در حذف احزاب مخالف ایدئولوژی فاشیسم جدیت بخرج می‌دهد.

  53. فاشیسم فارسی-ایرانی، مخالف تاسیس و فعالیت احزاب غیر فارس، غیرخودی و غیر پان‌ایرانیست است.

  54.  فاشیست‌ها، چند برابر بیشتر از خودی‌ها، از ملل غیر خودی تورک آزربایجان، تورک قشقایی، تورکمن، عرب بلوچ، و ... انواع مالیات می گیرند.

  55. فاشیسم با حقوق اولیه و انسانی افراد و حقوق ملی برسمیت شناخته شده بین المللی ملل و با حقوقی که خودش مدون کرده است، مخالفت کرده، افراد و مللی که خواهان حقوق برابر با فاشیست‌ها هستند را کشتار می‌کند.

  56.  فاشیست‌ها اهمیتی به انسانیت، توسعه همه‌ جانبه، فکری، حقوقی، خواست‌ها و اراده ملل غیر خودی نمی‌دهند.

  57. فاشیست‌ها وجود و هستی غیرخودی‌ها را برسمیت نمی شناسند و هستی آن‌ها را انکار می کنند.

  58.  فاشیسم تلاش می کند تا غیر خودی‌ها را تحقیر کرده، صفت "انسان" بودن را از مخالفان سلب بکند.

  59.  فاشیسم غیر خودی ها را با صفات حیوانی و پست تعریف می‌کند تا راه را برای سرکوبی و کشتار آن‌ها باز و سهل بکند. چون کشتن حیوان‌ها برای اغلب انسان‌ها آسان‌تر از کشتن انسان است.

  60. فاشیسم با هر حقوقی که غیر خودی‌ها خواهانش باشند، مخالف هست و دشمنی می‌کند.

  61. فاشیست‌ها در ظاهر، حقوق بشر، قوانین بین المللی و کنوانسیون‌ها را می پذیرند ولی در اجرا، با آن‌ها مخالفت می کنند.

  62. فاشیسم، حقوق ملل برای استقلال، جدایی و مبارزه برای رهایی از زیر سلطه استعمار را برسمیت نمی شناسد. 

  63. فاشیست‌ها مبارزان راه آزادی و استقلال ملل و ملی را "تجزیه طلب" می‌نامند تا محملی سهل برای سرکوب و کشتارشان داشته باشند.

  64.  فاشیست‌ها با حق تعیین سرنوشت ملی ملل مخالف هستند.

  65. فاشیست‌ها تنها زبان خودی‌ها و متحدانشان را برسمیت می شناسند و با رسمی و سراسری شدن و آموزش زبان‌های غیرخودی (تورکی، عربی، و ...) در امه سطوح مخالفت می کنند.

  66. فاشیسم، آموزش و رسمیت زبان های غیر خودی را مخل و ضد امنیت ملی فاشیسم تعریف کرده و بر اساس آن، سیاستگذاری و رفتار می‌کند.

  67. فاشیست‌ها با توسعه انسانی، فکری، فرهنگی، زبانی، هنری، علمی، اقتصادی، شهرنشینی، صنعتی و ... ملل غیر خودی تحت استعمارشان، در پنهان، بشدت مخالفت کرده، سیاستگذاری‌هایشان در تضعیف بیشتر و روزافزون ملل غیرخودی متمرکز شده است.

  68. فاشیست‌ها با تاسیس رسانه‌های مستقل و جدی غیرخودی (غیرفارسی) بشدت مخالفت می کنند.

  69. از منظر فاشیست‌ها، هر واحد سیاسی (کشور) باید تنها یک زبان رسمی، مشترک، اداری و ملی داشته باشد.

  70. فاشیست‌ها واقعیت چند زبانه بودن بسیاری از کشورها و واحدهای سیاسی را قبول نکرده، انکار می‌کنند.

  71. "انکار" یکی از راهکار های روانی، تبلیغاتی و سیاسی فاشیست‌ها است.

  72.  فاشیسم بر اساس تحریف، انکار و بی منطقی استوار است. 

  73. فاشیست‌ها ضد دلیل و منطق هستند. آن‌ها تنها زمانی منطق و استدلال را می پذیرند که مواضع سیاسی، سیاست‌ها و ایدئولوژی های خودشان را تایید بکنند، در غیر این صورت، منطقی فکر و رفتار نمی کنند

  74.  فاشیست‌ها در ظاهر، قوانین و حقوق بین الملل را تا آنجایی قبول می‌کنند که منافع، خواست‌ها، عمل‌ها و سیاست‌های آن‌ها را تایید و تصویب بکنند.

  75. در صورتی که حقوق، قوانین و کنوانسیون‌های بین المللی در مسیر تایید خواست‌ها و اراده ملی غیرخودی‌ باشد، فاشیست‌ها در جریان عمل، آن‌ها را نادیده می‌گیرند.

این‌ها، فقط بخش کوتاهی از مجموعه بسیار گسترده‌تر شاخصه‌های معرف فاشیسم ایرانی-فارسی حاکم در یکصد سال گذشته بوده و در جریان هستند. 

فاشیست‌ها می توانند، دیندار، بی دین، سئکولار، ساهچی، پهلویچی، سلطنت طلب، جمهوری خواه، ولایت فقیه‌چی، تحصیل کرده، بیسواد، مدیر، کارمند، سرباز، درجه دار، افسر، کارخانه دار، کارگر، بیکار، سرمایه دار، فقیر، سیاستمدار، جاهل،  عامی، و … باشند ولی هر چه قدر از منافع قدرت و ثروت بهره و فایده داشته باشند، به همان میزان هم فاشیست‌تر هستند.

سوال قبلی شما مربوط به زبان مغولی بود. درست است که مغول‌ها، جنگیدند، کشتند اما چنین سیستم فاشیستی-فارسی را دایر و اعمال نکردند. مغول‌ها، با این مقیاس‌ها، فاشیست نبودند ولی فارس‌ها فاشیست هستند.


با احترام

انصافعلی هدایت












حق آدلی بیر وارلیق یوخدور ایللا کی گوجلو اولوب، حاقی تعریف ادیب، گوجسوزله‌ره قبول اتدیره‌سیز

  حق آدلی بیر وارلیق یوخدور ایللا کی گوجلو اولوب، حاقی تعریف ادیب، گوجسوزله‌ره قبول اتدیره‌سیز بو دانیشیق دا، فیکیریمی گیزلتمه دن، پولیتیک ا...