Thursday, February 27, 2020

بررسی کارنامه خیانت ها و خدمات رضاشاه پهلوی

هر فرد مسئولی، در مسئولیت هایی که بر عهده دارد، کارهایی را انجام می دهد که بخاطر مسئولیتش، جوامع ملل ساکن در ایران، از آن کارها  با عنوان "خیانت یا خدمت" یاد می کنند.
متاسفانه واژه های "خدمت و خیانت" مفهومی احساسی و غیر علمی و قضاوت گرانه دارند ولی این کلمات را همان مسئولانی که پیشینیانشان را متهم کرده اند، باب کرده اند.
مثلا، رضا خان یا رضا میرپنج و یا رضا شاه بعدی، بعد از کودتا برعلیه حکومت قانونی قاجار و دستآوردهای مشروطیت و تعطیل کردن تمامی دستاوردهای دوره قاجار و قانون و مجلس شورای ملی، قاجاریه را به خیانت و مجلس را به طویله متهم و تشبیه کرد. 
حتی در یک مورد هم قاجارها را به "خدمت" لایق ندانست. او و رژیمیش، تمامی بزدلی ها، خیانت ها، فسادها، رشوه خواری ها، مملکت فروشی ها، پول دوستی ها، زن بازی ها، نادانی ها و ... را به قاجار نسبت داد و هر کجا که کار مثبتی، در دوره قاجار انجام گرفته بود را هم به وزراء فارس زبان نسبت داد و قاجار را به "خیانت" به ایران و ایرانیان متهم کرد.
گر چه بعد از انقلاب 1357 بخشی از جنایات پهلوی ها علنی شده و هر دو پهلوی به "خیانت" به کشور و ملل در ایران متهم شدند اما دیری نپایید که با سیاست های ضد انسانی جمهوری اسلامی ایران، روی سیاه پهلوی ها، اندکی سفید شد و فیل محققان اساتیدی مانند دکتر صادق زیباکلام یاد هندوستان پهلوی اول کردند. در نتیجه، به تبرئه رضا شاه و زمینه چینی برای ظهور دیکتاتوری جدید پرداختند.
در چنین شرایطی، بدون هر گونه پیشداوری، باید به بررسی کارنامه مثبت و منفی پهلوی ها پرداخت و دید که چه میزان از سیاست های آن ها در جهت توسعه همه جانبه ایران و ملل ساکن در ایران بوده است و چه میزان هم در عقب نگهداشتن ایران و ملل در ایران نقش داشته اند.
برای این منظور، نه تنها از جناب زیباکلام که از تعدادی از سلطنت طلبان هم برای حضور در این برنامه دعوت کرده ام اما پاسخی نیامده است.
با این حال، با حضور چند مهمان، برنامه امشب را به بررسی کارنامه رضا خان میرپنج و شاه بعدی اختصاص خواهیم داد. قضاوت با شما بینندگان خواهد بود.
لیستی هر چند ناقص از فعالیت های رضا شاه:
1. کودتا نه تنها بر علیه قاجار بلکه بر علیه مشروطیت
2. بر قراری حکومت نظامی و دیکتاتوری مطلق فردی
3. تعطیل کردن مجلس و قانون اساسی و حقوق ملل در ایران
4. کشتار نمایندگان مجلس، روزنامه نگاران و روشنفکران - اعمالی بدتر از به توپ بستن مجلس توسط لیاخوف روسی
5. تعطیلی تمامی مطبوعاتی که نقش اساسی در روشنگری اجتماعی داشتند
6. تعطیلی و غیر قانونی کردن احزاب و جامعه مدنی نوپا گرفته
7. مهندسی انتخابات مجلس و مهندسی تغییر قانون اساسی به نفع پهلوی ها
8. سرکوب دموکراسی، آزادی های سیاسی و مطبوعات، احزاب و جمعیت های
9. اعلام مجلس به عنوان طویله و عدم توجه به حقوق نمایندگی نمایندگان
10. تبدیل مجلس به شورای بله قربان گویان پهلوی
11. فریب مردم با شعار جمهوری خواهی
12. تبدیل کودتاگر به شاه
13. سرکوب نظامی حکومت های نیمه مستقل ملل غیر فارس که دارای نوعی از فدرالیسم با حق داشتن نیروهای مسلح، انتشار پول ملی و روابط تجاری خارجی بودند و کشتارهای بی رحمانه آن ملل توسط ارتشیان
14. خلع سلاح ملل و تمرکز قدرت استفاده از سلاح در دستان مرکز
15. تخته قاپو کردن گروه های کوچ رو و مسلح
16. اجبار همه به پوشیدن کلاه پهلوی و کلاه فرنگی و درکی اشتباه از توسعه
17. درک اشتباه از توسعه فکری، علمی، اجتماعی و تکنولوژیکی و واردات تجهیزات نظامی
18. سلب حق پوشیدن لباس ملی ملل از ملل در ایران
19. سلب حق آزادی انتخاب لباس زنان
20. گسترش ارتش مرکزی و واردات سلاح و تجهیزات پیشرفته
21. نامحدود بودن اختیارات ژاندارمری و ارتش رضا شاهی
22. عدم مقاومت در مقابل اشغال ایران توسط ارتشی که تا دندان مسلح کرده بود و آن را ارتشی مدرن می نامیدند
23. مبارزه با حقوق ملی ملل غیر فارس
24. تحقیر و توهین به ملل غیر فارس
25. مبارزه با زبان ها و هویت تاریخی و مللی ملل غیر فارس از جمله تورک ها و عرب ها
26. ابداع و تبلیغ ایده "خدا، شاه، ایران" به عنوان یک ایدئولوژی
27. ترویج پان ایرانیسم، پانفارسیسم، آریائیسم و نژادپرستی به عنوان یک ابزار سیاسی و سرکوب
28. ترویج فردوسی پرستی
29. تاسیس دانشگاه تهران و انکار دانشگاه های دوره قاجار (دارالفنون ها)
30. انکار پیشرفت های صنعتی، راه سازی، راه آهن، کارخانه سازی دوره قاجار
31. انکار آموزش های دبستانی و تخصصی در دوره قاجار
32. اجبار همه افراد ذکور به خدمت سربازی که بیفایده بوده است
33. استاندارد و فارسیزه کرده نام افراد و صدور شناسنامه
34. آیا در دوره رضا شاه راه های جدیدی علاوه بر راه های قبلی ساخته شد؟
35. استفاده از فروش نفت برای تامین بودجه که درگذشته منبع درآمدی دولت ها نبود
36. احداث راه آهن سراسری
37. آیا بانک ها در دوره رضا شاه تاسیس شدند؟
38. تغییر حدود صغور ممالک محروسه و ایجاد دشمنی دراز مدت در میان ملل
39. فارسیزه کردن نام جغرافیای و مبارزه با تاریخ وطنی ملل غیر فارس
40. تغییر تقویم قدیمی به فارسی، تغییر نام ماه ها و ...
41. تاسیس فرهنگستان زبان فارسی برای آغاز جنگ روانی و فرهنگی علیه ملل تورک و عرب
42. لغو کاپیتالاسیون و مصونیت اعضای سفارتخانه های خارجی که زمینه ساز اشغال سفارت امریکا در دوران بعدی شد
43. تغییر مقیاس های اوزان، طول، و ... باعث نابودی بخشی از فرهنگ تاریخی شد
44. اصلاح در سیستم دادگستری
45. تغییر نام ممالک محروسه به ایران
46. رفتار دو گانه مذهبی و ضد مذهبی در دو مقطع

انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
بیست و هفتم (27) فوریه 2020
hedayat222@yahoo.com

Friday, February 21, 2020

آیا ستیزه‌جویی با زبان های مادری، باعث دشمنی و عقب ماندگی نمی شود؟


 آیا ستیزه‌جویی با زبان های مادری، باعث دشمنی و عقب ماندگی نمی شود؟
چرا کسانی که تحت تبلیغات و پروپاگاندای صد ساله و سنگین پانفارسیسم هستند و هنوز نتوانسته‌اند به همه حقوق انسانی ملل غیر فارس سر تعظیم فرود بیاورند، از تحصیل در همه مقاطع و مدارج علمی به زبان مادری می هراسند و فقط خواهان تحصیل زبان مادری هستند؟
آیا می توان زبان مادری یک ملتی را نابود کرده و آن ها را به توسعه همه جانبه رساند؟
آیا مللی که زبان اصلیشان را از دست داده اند، ملل رشد یافته ای شده اند؟
آیا ایران توسعه یافته نیست، چون زبان های مادری توسعه یافته نیستند؟
در چنین زمانی که جنگ بین چندین زبان و چندین فرهنگ و چندین تاریخ و چندین تمدن با هم ادامه دارد، آیا ممکن است به توسعه دست یافت؟
آیا پروژه استعماری تحمیل زبان فارسی به ملل غیر فارس، شکست نخورده و زمان تغییر این سیاست و حرکت مستقیم به سمت توسعه با توسعه زبان های مادری فرا نرسیده است.
آیا توسعه و دموکراسی بدون آزادی، رسمی شدن و شکوفایی زبان های مادری ممکن و میسر است؟
مهمانان برنامه این هفته "دیالوگ":
جناب جلیل آزادیخواه: نویسنده و تحلیلگر
دکتر رضا مریدی: وزیر سابق آموزش، کالج ها و دانشگاه ها
و همچنین وزیر سابق تحقیقات، نوآوری ها و انرژی استان "اونتاریو" در کانادا
دکتر سعید پیوندی: جامعه شناس و استاد دانشگاه " لورن" در فرانسه
جناب رحمانی فر: محقق تاریخ زبان مادری و نویسنده


"آیا ستیزه‌جویی با زبان های مادری، باعث دشمنی و عقب ماندگی نمی شود؟"

برنامه این امروز، تلاش برای پاسخ به سوال" آیا ستیزه‌جویی و دشمنی با زبان های مادری، باعث عقب ماندگی نمی شود؟" خواهد بود. 
چرا کسانی که تحت تبلیغات و پروپاگاندای صد ساله و سنگین پانفارسیسم هستند و هنوز نتوانسته‌اند به همه حقوق انسانی ملل غیر فارس سر تعظیم فرود بیاورند، از تحصیل در همه مقاطع و مدارج علمی به زبان مادری می هراسند و فقط خواهان تحصیل زبان مادری هستند؟
 رابطه بین توسعه زبان های مادری و توسعه همه جانبه جوامع انسانی چیست؟
آیا توسعه و دموکراسی بدون آزادی، رسمی شدن و شکوفایی زبان های مادری ممکن و میسر است؟
آیا بدون رشد زبان مادری، امکان رشد و توسعه اجتماعی و اقتصادی میسر است؟
آیا می توان زبان مادری یک ملتی را نابود کرده و آن ها را به توسعه همه جانبه رساند؟
آیا یکی از دلایل اصلی عقب ماندگی آفریقا، عدم رشد زبان مادری نیست؟
آیا مللی که زبان اصلیشان را از دست داده اند، ملل رشد یافته ای شده اند؟
تلاش یک قرنی برای نابودی یا جلوگیری از رشد زبان های مادری چه تاثیری بر عدم رشد و توسعه ملل غیر فارس زبان داشته است؟
آیا با ستیز با زبان های مادری، در ایران توسعه ای رخ داده است؟
آیا ایران توسعه یافته نیست، چون زبان های مادری توسعه یافته نیستند؟
چند نسل از انسان های غیر فارس زبان باید قربانی سیاست های توسعه افقی و جغرافیایی زبان فارسی شود تا توسعه ای احتمالی رخ بدهد؟
آیا همه تلاش دولت های ایران بجای صرف توسعه همه جانبه همه ملل در ایران، صرف توسعه زبان فارسی و تسلط استعماری این زبان بر زبان‌های مادری نشده است؟
آیا تمام یا بخشی از توان نیروهای انسانی و مادی و معنوی ملل غیر فارس زبان صرف مقابله با نفوذ استعماری فارسی زبانان نشده است؟
در چنین زمانی که جنگ بین چندین زبان و چندین فرهنگ و چندین تاریخ و چندین تمدن با هم ادامه دارد، آیا ممکن است به توسعه دست یافت؟
آیا تحمیل استعماری زبان  فارسی، توسعه ای را به ملل در ایران داده است؟
آیا پروژه استعماری تحمیل زبان فارسی به ملل غیر فارس، شکست نخورده و زمان تغییر این سیاست و حرکت مستقیم به سمت توسعه با توسعه زبان های مادری فرا نرسیده است.
مهمانان‌ برنامه آقایان
جناب جلیل آزادیخواه:  نویسنده و تحلیلگر 
دکتر رضا مریدی: وزیر سابق آموزش، کالج ها و دانشگاه ها 
و همچنین وزیر سابق تحقیقات، نوآوری ها و انرژی استان "اونتاریو"  در کانادا
دکتر سعید پیوندی: جامعه شناس و استاد دانشگاه " لورن" در فرانسه
 جناب رحمانی فر: محقق تاریخ زبان مادری و نویسنده 

انصافعلی هدایت 
تورنتو- کانادا
بیست و یکم (21) فوریه 2020
hedayat222@yahoo.com

Monday, February 17, 2020

What a Fascist system does in Iran? Video

An interview with Dr. Mark I. Choate;
Associate Professor of History in Young University, Utah. He is the writer of several book in Fascism and Colonialism
There is a strange country in the world. More than 83 Millions of people from vary nationalities with millions of members are living there. Though, they do not have political, cultural, artistic, lingual, educational, economical, financial, banking, religious, historical, identical and much more rights to have. It is in the Middle East and called Iran. It is known by Persia but there are Turks, Turkmans, Qashqayies, Arabs, Balochs, Lors, Kords, and much more living beside Persians. Those none Persians are more than 75% of population but just Persian's language is official, mandatory, legal and educational in Iran. Other languages are and were denied not only by the governments but also by the intellectuals. Other than Farsi, are seen as a real enemy. Therefore, if any member of those none Persian societies just want to try to support his or her lingual rights in peace, they will face by 10 to 15 years of serving in jail if not by death. The Persian were and are distorting and denying other nations histories systematically. Just teaching and learning of Persian history is a mandatory in every aspects of the official and none official educational systems such as pre-schooling, schooling, higher educations at colleges and universities, also in 99.99 percent of media. Nane of the banks or financial institutions belongs to other than Persian nationalities. But every cents of their savings in banks and financial institutions will go to strengthen the Persians more and more and will keeps none Persians in deeper poverty. They enforce the Persian's ultra-nationalistic identities to all of the none Persian nations and the have the only right to accept. Not only all the radios and TVs stations belong to Persians but all of the serious papers, films, online medias and ... belong to them. Other people have no one 24 hour radio or TV in their languages. Only the Persians have the right to have their own political or non-political parties. Non of the parties in Iran have the right to stand for other people rights and voices in policy making, legislature, education, economy, national or group identity, lingual or to be voice for their interest into developments. They refused to approve none Persian's legal applications for establishing none Persian parties base on the Iran's laws framework. All the political, educational, official, economical, police and army forces are systematically serving the Persian's ideology and propagandizing their Arianism race supremacy, culture, language, history, land and flag. In the past 97 years of Persian dominant in the rejoin, more than 99% of artistic and cultural productions in schools, universities, media, radios, TVs, movies, theaters and ... were just in Farsi. None Persian people do not have the right to deny or refuse Persian's hegemony in any aspect of living in their own societies. but in last few years, a few groups of Turks and Arabs by using their own private founds to produce movies in their own languages. The main portion of the Persian elite, media, Journalists, film criticizers and ... are apposing those activities and are accusing them by acting in against the Persian culture. Meanwhile, the Persian various groups possibly know that none a cent of the government founds go into strengthen of none Persian languages but government and none government organizations are spending thousands of government founded dollars to create a new words in Farsi. While talking of a different races in human societies looks like are not scientific, but Persian are denying presence and being of none Persian in Iran with different ethnics. While the main sources of national income are belonging into none Persian but less than a percentage of their own sources are being used in interest of their societies. It is impossible to compare the whole amounts of founds that are investing in Persian and non Persian homelands improvements and developments. Those founds come from Arab's gas and oil, Turk's, and ... mines and underground sources, commerces, commodities and merchandises. In the shadow of all founds, media and propaganda, the ultra nationalist Pan-Farsists are in growth in number in government offices, policy makers, none governmental organization, parties, groups, universities, journalists, in security forces and police, in legislature systems, and ... . Any words in support of none Persian's interests and rights were being called "action against national security", "spying for foreign countries", "separatist" and were severely punished not only by the government but even by Iranian-Persian intellectuals. Does it have all the criteria of the Fascist regimes? What is the definition of Fascism and what criteria it owns? . Dr. Mark I. Choate; Associate Professor of History in Young University, Utah. He is the writer of several book in Fascism and Colonialism. Ensafali Hedayat 14 Fab 2020 https://ensafali.blogspot.com/2020/02/what-fascist-system-do.html

Friday, February 14, 2020

آیا دشمنی پانفارسیسم با ملل غیر فارس زبان، ایران را تجزیه خواهد کرد؟

یک کشور عجیبی در جهان هست. در آن کشور 83 میلیونی، مردمان مختلفی با میلیون ها جمعیت زندگی می کنند. اما حق تنفس سیاسی، فرهنگی، هنری، زبانی، آموزشی، دینی، اقتصادی، مالی، بانکی، هویتی، تاریخی و ... ندارند. 
این مملکت عجیب، تا قبل از این که با رضاشاه، به چنین حالتی گرفتار بشود، دارای نوعی از فدرالیزم با حقوق یک دولت-ملت مستقل بود اما با کودتای رضا میرپنج، همه حقوق فردی و اجتماعی آن ملل همانند حقوق برخواسته از رفورم هایی که منجر به مشروطه شد، نابود گردیدند.
نام این کشور "ایران" است و در مرکز خاورمیانه یا "میدل ایست" قرار دارد. در این کشور، ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لور، کرد، گیلک، مازنی و فارس، در کنار هم زندگی می کنند.
این ملل، در مجموع بیش از 75% جمعیت ایران را تشکیل می دهند، ولی فقط زبان فارس ها، رسمی، اجباری، قانونی و آموزشی در همه سطوح است. 
همه زبان های دیگر، مثل خود آن ملل انکار می شوند و نه تنها رسمی نیستند بلکه زبان دشمن تلقی می شوند. 
کسانی که از طرق فعالیت های مدنی، در حمایت از زبان خودشان، فعالیت های صلح آمیز می کنند، به زندان های بلند مدت تا 15 ساله محکوم شده اند.
در ایران، تاریخ همه ملل غیرفارس، تحریف و یا انکار می شوند و فقط یادگیری تاریخ فار‌س‌ها در مدارس و دانشگاه ها، رسانه ها و ... قانونی، رسمی و اجباری است. در هیچ سطحی از آموزش های رسمی و غیر رسمی تاریخ ملل غیر فارس آموزش داده نمی شوند. 
تمامی بانک ها و موسسات مالی در سراسر ایران، به فارس ها تعلق دارند و یک موسسه مالی-بانکی به نام یکی از آن ملل و برای تامین منافع آن ملل وجود ندارد.
هویت رسمی همه ملل غیر فارس، باید ایرانی و فارس باشد و فارس ها، هویتی بغیر از هویت فارسی در ایران را انکار می کنند.
در ایران، همه رسانه های جدی و تاثیرگذار در اجتماع، متعلق به فارس زبانان است وهیچ‌ کدام از ملل غیر فارس، حتی یک رادیو، تلویزیون 24 ساعته و روزنامه یا مطبوعات سراسری ندارند.
در ایران، تنها جمعیتی که حق داشتن احزاب و جمعیت ها را دارد، فارس ها هستند و هیچ حزبی در ایران، نمی تواند از خواست های سیاسی، حقوقی، آموزشی، اقتصادی، هویتی، زبانی، توسعه ای ملل غیر فارس سخن بگوید. یا خواست های آن ها را نمایندگی بکند. 
 تا کنون، تمام خواست های رسمی روشنفکران غیر فارس برای تاسیس احزابی در چهارچوب قانون اساسی و قوانین جاری ایران، نادیده گرفته شده اند.
تمامی سیستم های سیاسی، آموزشی، اداری، پلیسی-امنیتی، اقتصادی و ... در ایران، فقط در خدمت و تبلیغ دایمی ایدئولوژی برتری نژاد، فرهنگ، زبان، تاریخ، خاک، پرچم و ... فارس ها هستند و در انکار و سرکوب دیگر ملل می کوشند.
 در یک صد سال اخیر، بیش از 99% نوشته ها و تولیدات فرهنگی-هنری در ایران و در مدارس، دانشگاه ها، مطبوعات، رادیو و تلویزیون ها، سینماها و تاترها و ...  تنها به زبان فارسی بوده است و ملل غیر فارس حق نداشتند که به هژمونی و تحمیل شدن زبان و تاریخ و هنر فارس اعتراض بکنند ولی در دو سه سال اخیر که چند فیلم به زبان های غیر فارسی در ایران تولید شده است، بخشی از رسانه ها، روشنفکران، روزنامه نگاران، منتقدان و ... فارس با تولید این فیلم ها به زبان های مردم غیر فارس، مخالفت کرده و هستی زبان فارسی و ملت فارس را در خطر نابودی اعلام کرده اند.
این در حالی است که یک ریالی برای تقویت زبان های ملل غیر فارس در ایران هزینه نمی شود اما و در مقابل، برای تولید هر کلمه جدید در زبان فارسی، بیش از 13 میلیون تومان هزینه می شود.
گر چه سخن گفتن از "نژاد انسان ها"، علمی نیست اما در ایران وجود و در سایه نگاه نژادپرستانه، حضور همه ملل غیر فارس در ایران انکار می شود. همه امکانات در اختیار فارس ها قرار دارند. تنها بخش اندکی از امکانات اولیه، آن هم بر اساس خواست و برنامه ریزی فارس ها، به ملل غیر فارس تعلق می گیرد.
تمامی ثروت، نفت و گاز عرب ها، آب، معادن و امکانات گوناگون طبیعی و انسانی  تورک ها، تورکمن ها، قشقایی ها، لورها، بلوچ ها و ... دیگر ملل صرف توسعه همه جانبه فارس ها می شود.
 اگر بودجه ای هم برای صرف در میان دیگر ملل هزینه می شود، برای آن است که  آن مردمان را از انقلاب و اعتراض به پانفارسیسم دور سازند وگرنه، مقایسه در میان توسعه مناطق فارس نشین با سرزمین های عقب ماندگ ملل غیر فارس زبان ممکن نیست.
در همین حال، هر روز، بر میزان رشد تعداد افراطی نژادپرستان فارس در ادارات، سازمان ها، احزاب، جمعیت ها، مراکز آموزشی، امنیتی، نظامی و پلیسی، حقوقی و ... افزوده می شود. 
هر نوع سخن گفتن در حمایت از ملل غیر فارس، ضد امنیت ملی، جاسوسی برای دیگر کشورها، تجزیه طلبی و ... نامیده شده و بسختی مجازات می شوند.

نام این سیستمی که در ایران جولان می کند، چیست؟
این سیستم در ایران با کدام سیستم های سیاسی در دنیا قابل مقایسه است؟
آیا این سیستم، تمامی مشخصات یک رژیم فاشیستی را دارد؟
فاشیسم چیست؟ و چه مشخصاتی دارد؟
چطور می توانیم بفهمیم که یک ملت-دولتی، حزبی و یا فردی فاشیستی عمل می کند؟
فاشیسم با کدام حقوق فردی یا جمعی دیگران مخالفت می کند؟
آیا فاشیسم امکانات موجود در جوامع را بطور مساوی تقسیم می کند؟
 یا در توزیع امکانات و ثروت ها، یک ایدئولوژی، گروه، زبان و خون یا نژاد خاصی را بر دیگران برتر می داند؟
آیا مللی که برای رهایی و آزادی از سلطه چنان رژیمی تلاش می کنند، می توانند به فاشیسم متهم بشوند؟

برای پاسخ به چنین سوال هایی، آقایان
پرفسور مارک ای. چوت؛ استاد دانشگده تاریخ دانشگاه یانگ برگام در اوهایو که نویسنده چندین کتاب در باره فاشیسم و استعمار است.
دکتر رضا مریدی؛ عضو حزب لیبرال، نماینده سایق شهر ریچموندهیل در مجلس اونتاریو، وزیر آموزش، گالج ها و دانشگاه ها، همچنین وزیرتحقیقات، نوآوری ها و انرژی بوده است.
جناب سعید پیوندی؛ جامعه شناس و استاد دانشگاه "لورن" درفرانسه
جناب محمد رحمانی فر؛ ناشر و نویسنده تورک که به تازگی از ایران به تورکیه مهاجرت کرده است
جناب یوسف عزیزی بنی طرف؛ نویسنده پر آوازه عرب الاحواز و دارای تالیفات متعدد و یکی از رهبران نهضت مبارزه با عرب ستیزی در ایران
مهمانان این هفته برنامه زنده و تلویزیونی "دیالوگ" خواهند بود.

انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
چهاردهم (14) فوریه 2020
hedayat222@yahoo.com

What a Fascist system do?

There is a strange country in the world. More than 83 Millions of people from vary nationalities with millions of members are living there. Though, they do not have political, cultural, artistic, lingual, educational, economical, financial, banking, religious, historical, identical and much more rights to have. 
It is in the Middle East and called Iran. It is known by Persia but there are Turks, Turkmans, Qashqayies, Arabs, Balochs, Lors, Kords, and much more living beside Fars or Persians. 
Those none Persians are more than 75% of Iranian population but just Persian's (Farsi) language is official, mandatory, legal and educational in every aspects of the societies in Iran. Other languages are and were denied not only by the governments but also by the intellectuals. Other than Farsi languages are seen as a real enemy. 
Therefore, if any member of those none Persian societies just want to try to support his or her lingual rights in peace, they will face by 10 to 15 years of serving in jail if not by death.
The Persian were and are distorting and denying other nations histories systematically. Just teaching and learning of Persian history is a mandatory in every aspects of the official and none official educational systems such as pre-schooling, schooling, higher educations at colleges and universities, also in 99.99 percent of media.   
Nane of the banks or financial institutions belongs to Turks, Turkmans, Qashqaies, Arabs and other nationalities. Every cents of  their savings in banks and financial institutions will go to strengthen the Persians more and more and will keeps none Persians in deeper poverty.    
They enforce the Persian's ultra-nationalistic identities to all of the none Persian nations and the have the only right to accept.
Not only all the radios and TVs stations belong to Persians but all of the serious papers, films, online medias and ... belong to them. Other people have no one 24 hour radio or TV in their languages.
Only the Persians have the right to have their own political or non-political parties. Non of the parties in Iran have the right to stand for other people rights and voices in policy making, legislature, education, economy, national or group identity, lingual or to be voice for their interest into developments. They refused to approve none Persian's legal applications for establishing none Persian parties base on the Iran's laws framework.     
All the political, educational, official, economical, police and army forces are systematically serving the Persian's ideology and propagandizing their Arianism race supremacy, culture, language, history, land and flag. 
In the past 97 years of Persian dominant in the rejoin, more than 99% of artistic and cultural productions in schools, universities, media, radios, TVs, movies, theaters  and ... were just in Farsi. None Persian people do not have the right to deny or refuse Persian's hegemony in any aspect of living in their own societies. but in last few years, a few groups of Turks, Kords and Arabs by using their own private founds to produce movies in their own languages. The main portion of the Persian elite, media, Journalists, film criticizers and ... are apposing those activities and are accusing them by acting in against the Persian culture.
Meanwhile, the Persian various groups possibly know that none a cent of the government founds go into strengthen of none Persian languages but government and none government organizations are spending thousands of government founded dollars to create a new words in Farsi.     
While talking of a different races in human societies looks like are not scientific, but Persian are denying presence and being of none Persian in Iran with different ethnics. 
While the main sources of national income are belonging into none Persian but less than a percentage of their own sources are being used in interest of their societies. 
It is impossible to compare the whole amounts of founds that are investing in Persian and non Persian homelands improvements and developments. Those founds come from Arab's gas and oil, Turk's, Turkman's, Baloch's, lor's and ... mines and underground sources, commerces, commodities and merchandises.
In the shadow of all founds, media and propaganda, the ultra nationalist Pan-Farsists are in growth in number in government offices, policy makers, none governmental organization, parties, groups, universities, journalists, in security forces and police, in legislature systems, and ... .
Any words in support of none Persian's interests and rights were being called "action against national security", "spying for foreign countries", "separatist" and were severely punished not only by the government but even by Iranian-Persian intellectuals. 
What is that system's name?
which system in the world is comparable with the Persian dominant system in Iran?
Does it have all the criteria of the Fascist regimes?
What is the definition of Fascism and what criteria it owns?
How we could deffer between fascist state-nation, party and a person with none fascist ones?
Does Fascism oppose or deny some people or groups of people or a societies personal and group human being rights? which ones?
Does Fascism believes in equality between societies?
Does Fascism believes in equality in distributing societies resources and incomes in between different point of views, ideologies, groups, races or it chooses one over others?  
If people whom are living under such a system, are willing into freedom and apposing that system'd values are fascists?
This week on the Dialogue, we will loopk for answers for this kind of questions. For this purpose, I will be honored with;

1. Dr. Mark I. Choate; Associate Professor of History in Young University, Utah. He is the writer of several book in Fascism and Colonialism.

2.  Dr Reza MoridiHe was a Liberal party and Ontario's parliament member also he was a  Ministers of Training, Colleges and Universities and also Research and Innovation and Energy Minister.
3. Mr. Mohammad Rahmanifar; A well known Turkish writer and publisher whom recently immigrate from Iran into Turkey. 
4. Dr. Saeed Payvandi; Persian professor at Lorraine University, France and Sociologist 
5. Mr. Yusef Azizi Bani Torof; a well known Arab writer and One of the Founders of  Center for combating Racism and discrimination Against Arabs in Iran. 

Ensafali Hedayat
Toronto, Canada
14 Fab 2020
hedayat222@yahoo.com

Saturday, February 8, 2020

بررسی چرایی تجاوز مردان به زنان در محل کار


زن، نه تنها زیباترین، لطیف و ظریفترین خلقت در روی زمین است، در عین حال، مظلوم ترین، محرومترین و مورد تبعیض قرار گرفته‌ترین موجود هم هست. برای همین هم ساکت است و نمی داند چه باید بکند.
یکی از علایم مظلومیت، محرومیت و تبعیض، در  هر اجتماعی، این است که فرد یا گروهی که بنا به هر دلیلی، مورد تبعیض قرار گرفته اند، اول از همه، اعتماد بنفس خودشان را از دست داده اند. این دسته ای که شاهد ده ها و بلکه صدها سال تبعیض بوده اند، خجالت می کشند تا در مورد آن چه بر سرشان می آید و می آورند، سخن بگویند و شکایت بکنند.
آن ها درد خودشان را فراموش می کنند. چون وقتی از دردهای خودشان سخن بگویند، بیشتر از گذشته، مورد تحقیر و تمسخر قرار می گیرند. 
اجبارا، با کلماتی سخن می گویند، که آن کلمات، درد دل و نهان آن ها را انعکاس نمی دهند. چرا که آن کلمات، نیازها و خواست و آرزوهای تبعیض‌گران و تمسخرکنندگان را نمایش می دهند.
زنان، در عین حالی که زبان دارند و از کلمات، جمله می سازند اما آن کلمه ها و جمله ها، درد آن ها را نشان نمی دهند. آن کلمه ها و جمله ها زنانه نیستند و مردانه هستند. از فرهنگ مردانه، نمی توان استفاده زنانه کرد. زن ها، گر چه هر روزه با تمسخر، تحقیر و بی حقوقی در همه سطوح زندگی اجتماعی روبرو می شوند اما جسارت بیان آن را ندارند. جسارتشان به تاراج رفته است.
زن نه تنها قربانی، مردسالاری در کوچه، خیابان ها و مراکز خرید است، بلکه قربانی مرد و مدیر سالاری مردانه در  محیط کار هم هست. اگر زنی، در باره رفتارهای تبعیض آمیز در خانه، کوچه، خیابان، بازار و محل کار خود سخن بگوید، خود او متهم می شود. جامعه، دین، دیندار، سنت و قوانین، مرد متجاوز را مجازات نمی کنند بلکه زنی را مجازات می کنند که لب به شکایت از مرد صاحب قدرت متجاوز گشوده است. یعنی زن، در هر حالتی، قربانی جامعه مردسالار است.
چرا که تاریخا، تمامی سیستم های اجتماعی در ایران، چنان سازمان یافته اند که فرد یا گروهی که مورد تحقیر و تبعیض قرار گرفته است و می گیرد، در هر حالتی متهم اصلی است و حق اعتراض هم ندارد. این سکوت و رضایت به ظلم و ستم، در تار و پود آن گروه فرو رفته و جزئی از صفات بردباری آن نامیده می شود. آن سکوت و تن دادن به تبعیض را فداکاری می نامند. خانواده دوستی و یا وطن دوستی می نامند.
 گویا، آن‌هایی که ظلم می کنند و ستم روا می دارند و تحقیر می کنند و تبعیض روا می دارند، وظیفه ای جز اتهام زدن و تداوم تبعیض جسورانه در این کشور و خانواده ندارند.
فردی نیست که در خانواده و جامعه خود، در ایران، شاهد توهین، تحقیر و تبعیض علیه زنان در اجتماع ایرانیان نباشد. کمتر زنی هست که مورد ظلم و ستم قرار نگرفته باشد. بخصوص، زنانی که تحصیل کرده و برای تامین زندگی آبرومندانه خود و خانوادیشان کار می کنند، تحت تبعیض های بیشتری قرار دارند. 
در محیط کار  و تخصصی هم از طرف همکاران، مدیران مرد با تبعیض و سوء استفاده روبرو می شوند. 
در برخی از موراد، همکاران و مدیران مرد، به آزار و اذیت زنان اقدام می کنند. زنان در محیط کارشان، با توهین، تحقیر، جوک های زننده و غیر اخلاقی، تکه انداختن ها و متلک ها، لمس کردن بخش هایی از بدن و حتی با تجاوز جنسی هم رو برو می شوند.
نه تنها خود زنان قربانی، از هم حمایت نمی کنند، بلکه خانواده آن ها هم از همسر و دخترانشان حمایت نمی کنند و قانون و اخلاق و دین هم در سمت ظالم قرار دارد و قربانی و مظلوم حمایت نمی کند.
بعد از ده ها سال اشاره مستقیم بخشی از روزنامه نگاران به تجاوز به حریم  اخلاقی، روانی و جسمی زنان و دختران در محیط های کاری از طرف مردان، یک تحقیقی در باره تجاوز به حریم زنان در صنعت روزنامه نگاری و نویسندگی مطبوعات و خانم هایی که در رسانه ها مشغول هستند، انجام گرفته است.
در این تحقیق که در ماهنامه "مدیریت ارتباطات" منتشر شده است، محققان از 59 خانم فعال در بخش نویسندگی و خبرنگاری رسانه ها سوال کرده اند که آیا در محیط های کاری مورد آزار و اذیت مردان قرار گرفته اند؟
تحقیق نشان می دهد که 90 درصد زنان خبرنگار، حداقل یکبار، مورد تجاوز یا آزار و اذیت مردان در محیط کاری قرار گرفته اند.
سوال این است که این مردان از کدام اقشار اجتماعی هستند که بدون ترس و با جسارت بی شرمانه به آزار و اذیت زنان اقدام می کنند؟
پاسخ آن است که 36 درصد این متجاوزان به جان و آبروی زنان و دختران، مسئولان و مدیران ادارات دولتی و رئسای شرکت ها و مراکز خصوصی هستند. 
یعنی، هر چه قدر مردان، مسئولیت بالاتری در محیط کار دارند، به خود، بیشتر حق می دهند تا به آزار و اذیت جسمی یا روانی زنان همکار یا زیر دست خودشان اقدام بکنند.
عکس العمل زنان قربانی این نوع تجاوزها، در مقابله با رفتار مردان متجاوز چی بوده است؟
بر اساس این تحقیق، 66 درصد این زنان که بخش روشنفکر و جسور جامعه زنان هم هستند، ساکت مانده و آبروی مردان متجاوز را نمی برند تا آبروی خودشان نریزد. زنان می ترسند که با افشای آن مدیر متجاوز، آبرو خودشان هم بریزد و مورد اتهام بیشتری در خانواده، دوستان و محیط کار قرار بگیرند.
تنها 28 درصد زنان روزنامه نگار، به آزار و اذیت مردان و مدیران اعتراض زبانی کرده اند. 
در این میان، تنها 6 درصد این زنان، چنان اعتماد به خود و خانواده و دوستانشان دارند که با مرد متجاوز، بشدت برخورد می کنند.
وقتی قربانی ها، به مقام های مسئول در آن محیط کاری خبر می دهند که در زیر مجموعه آن ها چه اتفاق هایی می افتد، 3 درصد مسئولان، بجای مجازات مردان متجاوز، زنان روزنامه نگار را مقصر دانسته اند.
در همین حال، 42 درصد مدیران ارشد، به شکایت زنان از مردان زیر مجموعه یشان اهمیت نمی دهند و از کنار آن شکایت، بی تفاوت و بدون عکس العمل حقوقی-اداری یا اخلاقی می گذرند.
البته باید بدانیم که همه زنان و دختران روزنامه نگاری که مورد تعدی مردان صاحب قدرت قرار گرفته اند، به مدیران بالاتر خود یا آن سازمان مراجعه و شکایت نمی کنند بلکه تنها 45 درصد زنان قربانی دست به شکایت به مقام های مسئول و بالاتر زده اند.
در حقیقت 55 درصد زنان، ترجیح می دهند که با افشای متجاوزان، خودشان به قربانگاه دوم و بالاتری نروند.
برای بررسی این موضوع، از بیش از 80 زن تماس گرفته و از آن ها برای حضور در این برنامه دعوت به عمل آمد ولی اغلب زن ها، از حضور در برنامه "دیالوگ" و سخن گفتن از آن چه در محیط های کاری برای زنان رخ می دهد که خود آن ها دیده اند و یا از دیگران شنیده اند، خودداری کرده اند.
این رفتار زنان در عدم مقابله با ظلم و تبعیض جامعه مرد سالار به زنان، دقیقا شبیه سکوت و عدم اعتراض به ظلم و تبعیض در بخش های دیگر جوامع مورد تبعیض در ایران است. 
اکثریت مردان و زنان تحصیل کرده تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لور، کرد، و... که قربانی سیستم های تبعض آمیز در ایران هستند، برای این که با اعتراض خودشان، دوباره قربانی تبعیض بیشتر و عمیق تر نشوند، سکوت و عدم اعتراض در مقابل تبعیض های سیستماتیک را ترجیح می دهند.
اغلب آن ها وانمود می کنند که نه تنها تبعیضی علیه تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، کرد و ... وجود ندارد بلکه آن هایی که از وجود تبعیض سخن می گویند، بیمارانی هستند که از چیزی هایی سخن می گویند که وجود خارجی ندارند. تا بدین وسیله برای خودشان یک حاشیه امن اجتماعی خریده باشند و بخاطر اعتراض و عدم همرنگی با جامعه تبعیضگر، بیش از پیش، تحت ظلم و تبعیض قرار نگیرند. در حقیقت سلاح آن ها برای فرار از تبعیض و ستم، سکوت و همرنگی با تبعضگران است.
برای بررسی این مسئله، چند مهمان در برنامه حضور خواهند داشت و تلفن های برنامه این هفته هم باز خواهد بود تا بینندگان و شنوندگان با ما بطور زنده در تماس باشند.

انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
هشتم (08) فوریه 2020
hedayat222@yahoo.com

میلی دوشونجه، میلی سرمایه، میللی سرمایادار، میللی یاشام

  میلی دوشونجه، میلی سرمایه، میللی سرمایادار، میللی یاشام بو گون چالیشدیم‌؛ میللی دوشونجه‌نی میللی سرمایا، میللیدسرمایادار ین نه اولدوقونو ...