بررسی چرایی تجاوز مردان به زنان در محل کار


زن، نه تنها زیباترین، لطیف و ظریفترین خلقت در روی زمین است، در عین حال، مظلوم ترین، محرومترین و مورد تبعیض قرار گرفته‌ترین موجود هم هست. برای همین هم ساکت است و نمی داند چه باید بکند.
یکی از علایم مظلومیت، محرومیت و تبعیض، در  هر اجتماعی، این است که فرد یا گروهی که بنا به هر دلیلی، مورد تبعیض قرار گرفته اند، اول از همه، اعتماد بنفس خودشان را از دست داده اند. این دسته ای که شاهد ده ها و بلکه صدها سال تبعیض بوده اند، خجالت می کشند تا در مورد آن چه بر سرشان می آید و می آورند، سخن بگویند و شکایت بکنند.
آن ها درد خودشان را فراموش می کنند. چون وقتی از دردهای خودشان سخن بگویند، بیشتر از گذشته، مورد تحقیر و تمسخر قرار می گیرند. 
اجبارا، با کلماتی سخن می گویند، که آن کلمات، درد دل و نهان آن ها را انعکاس نمی دهند. چرا که آن کلمات، نیازها و خواست و آرزوهای تبعیض‌گران و تمسخرکنندگان را نمایش می دهند.
زنان، در عین حالی که زبان دارند و از کلمات، جمله می سازند اما آن کلمه ها و جمله ها، درد آن ها را نشان نمی دهند. آن کلمه ها و جمله ها زنانه نیستند و مردانه هستند. از فرهنگ مردانه، نمی توان استفاده زنانه کرد. زن ها، گر چه هر روزه با تمسخر، تحقیر و بی حقوقی در همه سطوح زندگی اجتماعی روبرو می شوند اما جسارت بیان آن را ندارند. جسارتشان به تاراج رفته است.
زن نه تنها قربانی، مردسالاری در کوچه، خیابان ها و مراکز خرید است، بلکه قربانی مرد و مدیر سالاری مردانه در  محیط کار هم هست. اگر زنی، در باره رفتارهای تبعیض آمیز در خانه، کوچه، خیابان، بازار و محل کار خود سخن بگوید، خود او متهم می شود. جامعه، دین، دیندار، سنت و قوانین، مرد متجاوز را مجازات نمی کنند بلکه زنی را مجازات می کنند که لب به شکایت از مرد صاحب قدرت متجاوز گشوده است. یعنی زن، در هر حالتی، قربانی جامعه مردسالار است.
چرا که تاریخا، تمامی سیستم های اجتماعی در ایران، چنان سازمان یافته اند که فرد یا گروهی که مورد تحقیر و تبعیض قرار گرفته است و می گیرد، در هر حالتی متهم اصلی است و حق اعتراض هم ندارد. این سکوت و رضایت به ظلم و ستم، در تار و پود آن گروه فرو رفته و جزئی از صفات بردباری آن نامیده می شود. آن سکوت و تن دادن به تبعیض را فداکاری می نامند. خانواده دوستی و یا وطن دوستی می نامند.
 گویا، آن‌هایی که ظلم می کنند و ستم روا می دارند و تحقیر می کنند و تبعیض روا می دارند، وظیفه ای جز اتهام زدن و تداوم تبعیض جسورانه در این کشور و خانواده ندارند.
فردی نیست که در خانواده و جامعه خود، در ایران، شاهد توهین، تحقیر و تبعیض علیه زنان در اجتماع ایرانیان نباشد. کمتر زنی هست که مورد ظلم و ستم قرار نگرفته باشد. بخصوص، زنانی که تحصیل کرده و برای تامین زندگی آبرومندانه خود و خانوادیشان کار می کنند، تحت تبعیض های بیشتری قرار دارند. 
در محیط کار  و تخصصی هم از طرف همکاران، مدیران مرد با تبعیض و سوء استفاده روبرو می شوند. 
در برخی از موراد، همکاران و مدیران مرد، به آزار و اذیت زنان اقدام می کنند. زنان در محیط کارشان، با توهین، تحقیر، جوک های زننده و غیر اخلاقی، تکه انداختن ها و متلک ها، لمس کردن بخش هایی از بدن و حتی با تجاوز جنسی هم رو برو می شوند.
نه تنها خود زنان قربانی، از هم حمایت نمی کنند، بلکه خانواده آن ها هم از همسر و دخترانشان حمایت نمی کنند و قانون و اخلاق و دین هم در سمت ظالم قرار دارد و قربانی و مظلوم حمایت نمی کند.
بعد از ده ها سال اشاره مستقیم بخشی از روزنامه نگاران به تجاوز به حریم  اخلاقی، روانی و جسمی زنان و دختران در محیط های کاری از طرف مردان، یک تحقیقی در باره تجاوز به حریم زنان در صنعت روزنامه نگاری و نویسندگی مطبوعات و خانم هایی که در رسانه ها مشغول هستند، انجام گرفته است.
در این تحقیق که در ماهنامه "مدیریت ارتباطات" منتشر شده است، محققان از 59 خانم فعال در بخش نویسندگی و خبرنگاری رسانه ها سوال کرده اند که آیا در محیط های کاری مورد آزار و اذیت مردان قرار گرفته اند؟
تحقیق نشان می دهد که 90 درصد زنان خبرنگار، حداقل یکبار، مورد تجاوز یا آزار و اذیت مردان در محیط کاری قرار گرفته اند.
سوال این است که این مردان از کدام اقشار اجتماعی هستند که بدون ترس و با جسارت بی شرمانه به آزار و اذیت زنان اقدام می کنند؟
پاسخ آن است که 36 درصد این متجاوزان به جان و آبروی زنان و دختران، مسئولان و مدیران ادارات دولتی و رئسای شرکت ها و مراکز خصوصی هستند. 
یعنی، هر چه قدر مردان، مسئولیت بالاتری در محیط کار دارند، به خود، بیشتر حق می دهند تا به آزار و اذیت جسمی یا روانی زنان همکار یا زیر دست خودشان اقدام بکنند.
عکس العمل زنان قربانی این نوع تجاوزها، در مقابله با رفتار مردان متجاوز چی بوده است؟
بر اساس این تحقیق، 66 درصد این زنان که بخش روشنفکر و جسور جامعه زنان هم هستند، ساکت مانده و آبروی مردان متجاوز را نمی برند تا آبروی خودشان نریزد. زنان می ترسند که با افشای آن مدیر متجاوز، آبرو خودشان هم بریزد و مورد اتهام بیشتری در خانواده، دوستان و محیط کار قرار بگیرند.
تنها 28 درصد زنان روزنامه نگار، به آزار و اذیت مردان و مدیران اعتراض زبانی کرده اند. 
در این میان، تنها 6 درصد این زنان، چنان اعتماد به خود و خانواده و دوستانشان دارند که با مرد متجاوز، بشدت برخورد می کنند.
وقتی قربانی ها، به مقام های مسئول در آن محیط کاری خبر می دهند که در زیر مجموعه آن ها چه اتفاق هایی می افتد، 3 درصد مسئولان، بجای مجازات مردان متجاوز، زنان روزنامه نگار را مقصر دانسته اند.
در همین حال، 42 درصد مدیران ارشد، به شکایت زنان از مردان زیر مجموعه یشان اهمیت نمی دهند و از کنار آن شکایت، بی تفاوت و بدون عکس العمل حقوقی-اداری یا اخلاقی می گذرند.
البته باید بدانیم که همه زنان و دختران روزنامه نگاری که مورد تعدی مردان صاحب قدرت قرار گرفته اند، به مدیران بالاتر خود یا آن سازمان مراجعه و شکایت نمی کنند بلکه تنها 45 درصد زنان قربانی دست به شکایت به مقام های مسئول و بالاتر زده اند.
در حقیقت 55 درصد زنان، ترجیح می دهند که با افشای متجاوزان، خودشان به قربانگاه دوم و بالاتری نروند.
برای بررسی این موضوع، از بیش از 80 زن تماس گرفته و از آن ها برای حضور در این برنامه دعوت به عمل آمد ولی اغلب زن ها، از حضور در برنامه "دیالوگ" و سخن گفتن از آن چه در محیط های کاری برای زنان رخ می دهد که خود آن ها دیده اند و یا از دیگران شنیده اند، خودداری کرده اند.
این رفتار زنان در عدم مقابله با ظلم و تبعیض جامعه مرد سالار به زنان، دقیقا شبیه سکوت و عدم اعتراض به ظلم و تبعیض در بخش های دیگر جوامع مورد تبعیض در ایران است. 
اکثریت مردان و زنان تحصیل کرده تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لور، کرد، و... که قربانی سیستم های تبعض آمیز در ایران هستند، برای این که با اعتراض خودشان، دوباره قربانی تبعیض بیشتر و عمیق تر نشوند، سکوت و عدم اعتراض در مقابل تبعیض های سیستماتیک را ترجیح می دهند.
اغلب آن ها وانمود می کنند که نه تنها تبعیضی علیه تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، کرد و ... وجود ندارد بلکه آن هایی که از وجود تبعیض سخن می گویند، بیمارانی هستند که از چیزی هایی سخن می گویند که وجود خارجی ندارند. تا بدین وسیله برای خودشان یک حاشیه امن اجتماعی خریده باشند و بخاطر اعتراض و عدم همرنگی با جامعه تبعیضگر، بیش از پیش، تحت ظلم و تبعیض قرار نگیرند. در حقیقت سلاح آن ها برای فرار از تبعیض و ستم، سکوت و همرنگی با تبعضگران است.
برای بررسی این مسئله، چند مهمان در برنامه حضور خواهند داشت و تلفن های برنامه این هفته هم باز خواهد بود تا بینندگان و شنوندگان با ما بطور زنده در تماس باشند.

انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
هشتم (08) فوریه 2020
hedayat222@yahoo.com

Comments

Popular posts from this blog

سیاست، جسورلارین میدانی دیر