Thursday, January 31, 2019

چرا "عفو بین الملل" 2018 را "سال شرم ایران" نامید؟

مقدمه ای برای ورود به بحث "دیالوگ" روز شنبه  (13 بهمن 1397) به بطور زنده از "گوناز تی وی" پخش خواهد شد
در یک اقدام کم سابقه، "سازمان عفو بین الملل" نه تنها ایران را بخاطر رفتار ضد حقوق بشریش محکوم کرد، بلکه سال 2018 را "سال شرم و ننگ" برای ایران دانست.

چرا عفو بین الملل، ایران را با چنین الفاظ سنگینی محکوم کرده است؟

این محکومیت های ایران در عرصه بین الملل، چه تاثیرهای بین المللی بر رفتار ایران خواهد داشت؟

آمار عفو بین الملل، چه چیزهایی را در باره رفتار مسئولان و مدیران ارشد با مردمان،  در ایران را افشا می کند؟

آیا این محکومیت، بر تغییر رفتار ایران تاثیر خواهد گذاشت؟

آیا دستگیری ها، محاکمات، زندانی کردن ها، شکنجه ها، تبعیدها، کشتارها، جلوگیری از اجتماع، اعتراض، بیان آزاد عقاید سیاسی، حقوقی و صنفی بر اساس قوانین داخلی ایران و قوانین بین المللی که ایران آن ها را امضا کرده و متعهد به اجرای آن ها شده است، انجام می شود؟

آیا برای جمع آوری اطلاعاتی در باره رفتارهای غیر قانونی حکومت ایران با افراد و  ملل  ساکن در ایران، کمک هایی از طرف سازمان ها و کشورهای مختلف انجام می گیرد؟

کمک های سازمان ها، نهادها و کشورها به تشکیلات حقوق بشری ایرانی، چگونه در میانسازمان های فعال حقوق بشری ملل ساکن در ایران توزیع می شود؟

پوشش خبری نقض حقوق بشر و حقوق شهروندی ایرانیان غیر فارس، توسط نهاد های مدافع حقوق بشری فارس و رسانه های تحت کنترل و مدیریت فارس ها چگونه است؟

آیا در جمع آوری و اطلاع رسانی از وضعیت فعالان حقوقی، سیاسی، اجتماعی، دینی، نژادی، و نقض حقوق افراد و ملل در ایران، تبعیض هایی دیده می شود؟

آمارها در باره نقض حقوق بشر فردی و جمعی یا ملی، در میان ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ و فارس (جدا از هم) چه می گویند؟

چگونه می توان در میان فعالان حقوق بشری و امکاناتی که در بین آن ها توزیع می شود و توانایی رسانه ای آن ها، تعادل و همکاری ایجاد کرده و بر تبعیض ها و نادیده گرفتن های تبعیض آمیز در نقض حقوق بشر در نقاط مختلف ایران چیره شد؟

در فعالیت های حقوق بشری، چه مشکلاتی وجود دارد؟

مردم، خانواده ها و دوستان افرادی که حقوقشان ضایع می شود و یا دستگیر و زندانی می شوند، چگونه می توانند با گروه های حقوق بشری همکاری بکنند؟

کدام افراد و تشکیلات ها می توانند با گروه های فعال حقوق بشری در تماس باشند؟

برای پاسخ به این قبیل از سوال ها 
خانم ژاله تبریزی؛ رهبر تشکیلات حقوق بشری "ارک" از فرانسه
خانم شیما سیلاوی الاحوازی؛ مدیر اجرایی سازمان حقوق بشر الاحواز در بلژیک
جناب عبدالله بلوچ؛ عضو هیات اجرایی جنبش ملی بلوچستان
جناب زمان فئیلی؛  روزنامه نگار کرد
در این "دیالوگ" حضور خواهند داشت.

انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
سی و یکم (31) ژانویه 2018
hedayat222@yahoo.com

دیالوگ: آیا آیت الله های حکومت ایران، آماده قتل حضرت مهدی (ع) نیستند؟



برنامه هفته نود وسوم دیالوگ
موضوع : آیا آیت الله های حکومت ایران، آماده قتل حضرت مهدی (ع) نیستند؟
مجری و مدیر برنامه: انصافعلی هدایت
تهیه کننده: جواد اسماعیل بیلی
میهمانان برنامه:
دکتر ضیاء صدرالاشرافی
محسن رسولی
آیت الله عبدالحمید معصومی تهرانی
برنامه "دیالوگ"، هرهفته، در روز شنبه، از ساعت ۲۱:۳۰ به وقت تبریز آغاز شده و از تلویزیون "گوناز تی وی"، بطور زنده پخش می شود
این برنامه در ۰۶ بهمن ۱۳۹۷ پخش شده است
چه موافق باشیم یا مخالف، اکثریت مطلق مردمان ایران، مسلمان و شیعه دوازده امامی بوده و منتظر ظهور امام دوازدهم؛ حضرت مهدی (ع) هستند. 

ملاها و آیت الله های حاکم بر سرنوشت ملل ساکن در ایران هم به نام حضرت مهدی، حاکمیت خودشان را مشروع جلوه می دهند و خودشان را نایب به حق فرزند فاطمه و  علی و محمد می دانند. 

همین روحانیان، به نام فرزند زهرا، خون ده ها هزار انسان شیعه را ریخته اند تا مثلا، پایه های حکومت امام عصر را آماده بکنند تا حضرات ایشان ظهور بفرمایند و حکومت را بدست بگیرند.

میلیون ها انسان هم ادعا می کنند که برای روئیت روی حضرت ایشان نفس می کشند. 

تعدادی از ملاها، آیت الله ها، اطلاعاتی ها و سیاستمداران فرصت طلب زر اندوز، ادعا می کنند که سعودی ها، در نزدیکی مکه، ساختمانی برپا کرده اند تا بهنگام ظهور مهدی در مکه، او را با تک تیر انداز بقتل برسانند.

برخی دیگراز ملاها، سیاستمداران و اطلاعاتی ها، ادعا می کنند که اسرائیل، آمریکا، و ... آماده کشتن امام زمان هستند.

می دانیم که تاریخ شیعه، از شهادت اغلب امام ها بدست حکومت هایی اموی و عباسی که خودشان را وارث حضرت محمد می دانستند و حکومت اسلامی را در دست داشتند، بقتل رسیده اند تا پایه های حکومت اسلامی امویان و عباسیان، متزلزل نشود. آن ها هم "حفظ حکومت اسلامی را اوجب واجبات" می دانستند.

آیت الله خمینی که خون ده ها هزار شیعه را به نام امام زمان ریخته است، گفته بود که "حفظ حکومت اسلامی از اوجب واجبات است" و برای حفظ حکومت ایشان، هر جنایتی آزاد و زوا است.

اخیرا هم ملایی ادعا کرده است که اگر امام زمان، بر علیه حکومت اسلامی قیام بفرمایند، چون حفظ نظام اسلامی اوجب واجبات است، باید خون حضرت ولیعصر را هم ریخت."

این که ادعا می کنند، "حفظ حکومت اسلامی از اوجب واجبات است" چه معنایی دارد و جایگاه قیام حضرت مهدی در کجای این تئوری جای دارد؟

آیا این حکومت، اسلامی و حکومت مورد نظر امام زمان می تواند باشد؟

آیا واقعا، روحانیان حکومتی، منتظر ظهور حضرت مهدی هستند؟

اگر حضرت مهدی ظهور بکنند و بفرمایند که این حکومت به رهبری خمینی و خامنه ای، نه اسلامی است و انسانی، روحانیان، آیت الله ها، اطلاعاتی ها، روضه خوان های درباری، سیاستمداران زراندوز و عوام وابسته به این اقشار، با امام زمان چه خواهند کرد؟

واقعا، اموی ها و عباسی ها، امامان و انقلابی های عصر خودشان را با چه توجیه سیاسی و دینی به قتل می رساندند؟

آیا روحانیان، آیت الله ها، اطلاعاتی ها، روضه خوان ها و سیاستمدارانی که منافع شخصی خودشان را بر هر چیزی برتر می دانند، واقعا تسلیم امام زمان خواهند شد و ایشان را نخواهند کشت یا به بهانه حفظ حکومت اسلامی، او را هم بقتل خواهند رساند؟

آیا روحانیان، آیت الله ها، اطلاعاتی ها، روضه خوان ها و ... سیاستمداران حاضر هستند تا همین الآن، به نفع امام دوازدهم از حکومت خارج شوند یا برای کشتن امام دوازدهم آماده می شوند؟

علما و آیت الله ها، سیاستمداران و نوحه خوان هایی که امروزه، در مقابل تضییع حقوق افراد و ملل شیعه و غیر شیعه در ایران و منطقه، بخاطر ترس، تقیه، مصلحت و منافع شخصی و یا هر دلیل دیگری، سکوت پیشه کرده اند، چگونه، از ظهور و انقلاب امام زمان، بر علیه حکومت آیت الله ها دفاع خواهند کرد؟

چگونه، طرفداران تقیه چی، ترسو، ساکت، کوشه گیر، فرمانبر حکومت خمینی و خامنه ای، برای دفاع از امام دوازدهم، دیگر تقیه نخواهند کرد؟ دیگر نخواهند ترسید؟ دیگر، از فرمان حکومت آیت الله های مدعی نایب امام زمان بودن سرپیچی خواهند کرد؟

روحانیان، آیت الله ها، اطلاعاتی ها، روضه خوان، سیاستمداران از کجا و چگونه متوجه خواهند شد که آن فرد مدعی، امام زمان است تا از انقلاب ایشان بر علیه این رژیم بظاهراسلامی و مدعی نایب امار زمان، انقلاب کرده و حمایت بکنند؟

از کدام طرف، خطر قتل امام مهدی جدی است؟ از طرف خارجی ها یا رهبران و فرمانبران حکومت فعلی ایران؟

آیا می توان قبول کرد که این ملاها، آیت الله ها، روضه خوان ها، سیاستمداران و اختلاسگران و مفسدانی که در دفاع از حکومت جمهوری اسلامی ایران اجتماع کرده اند یا با سکوتشان، همین سیستم سیاسی را تقویت می کنند، واقعا و بطور عملی طرفدار امام زمان هستند؟

اگر ملائی، آیت اللهی، روضه خوانی، سیاستمداری، دینداری، نمازخوانی و ... مدعی آمادگی برای جانفشانی در راه قیام امام عصر است، الآن باید چکار بکند؟

آیا راه امام زمان با راه روش ملاهای درباری همسو است؟

آیا امام زمان می تواند بر علیه دموکراسی و حقوق بشر رفتار بکند؟

آیا امام زمان می تواند، خواست ملل، حقوق زبانی، زیستی، اجتماعی، آموزشی، اقتصادی و ... ملل در ایران و منطقه را نادیده بگیرد؟

آیا امام زمان به ترور و خون ریزی مسلمانان ادامه خواهد داد؟

آیت الله عبدالحمید معصومی تهرانی؛ آیت الله خلع لباس شده و زندان کشیده ای که از فرمان دادگاه حکومتی روحانیت تبعیت نکرده است
دکتر ضیاء صدرالاشرافی؛ محققی که در باره نظام های سیاسی و فکری و دینی در تاریخ اسلام تحقیقیات گسترده ای دارد
جناب محسن رسولی؛ متفکر جوانی که بخشی از سلامتی جسمی خودش را بر پای حکومت خمینی فدا کرده است
سه مهمان برنامه روز شنبه (06 بهمن 1397) خواهند بود تا به بخش هایی از این قبیل سوال ها پاسخ بدهند.

انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
پنچ شنبه 25 ژانویه 2019
hedayat222@yahoo.com

Friday, January 25, 2019

آیا آیت الله های حکومت ایران، آماده قتل حضرت مهدی (ع) نیستند؟

مقدمه ای برای ورود به بحث روز شنبه (06 بهمن 1397) در برنامه دیالوگ که از ساعت 21:300 بوقت تبریز، از "گوناز تی وی" و بطور زنده پخش خواهد شد
چه موافق باشیم یا مخالف، اکثریت مطلق مردمان ایران، مسلمان و شیعه دوازده امامی بوده و منتظر ظهور امام دوازدهم؛ حضرت مهدی (ع) هستند. 

ملاها و آیت الله های حاکم بر سرنوشت ملل ساکن در ایران هم به نام حضرت مهدی، حاکمیت خودشان را مشروع جلوه می دهند و خودشان را نایب به حق فرزند فاطمه و  علی و محمد می دانند. 

همین روحانیان، به نام فرزند زهرا، خون ده ها هزار انسان شیعه را ریخته اند تا مثلا، پایه های حکومت امام عصر را آماده بکنند تا حضرات ایشان ظهور بفرمایند و حکومت را بدست بگیرند.

میلیون ها انسان هم ادعا می کنند که برای روئیت روی حضرت ایشان نفس می کشند. 

تعدادی از ملاها، آیت الله ها، اطلاعاتی ها و سیاستمداران فرصت طلب زر اندوز، ادعا می کنند که سعودی ها، در نزدیکی مکه، ساختمانی برپا کرده اند تا بهنگام ظهور مهدی در مکه، او را با تک تیر انداز بقتل برسانند.

برخی دیگراز ملاها، سیاستمداران و اطلاعاتی ها، ادعا می کنند که اسرائیل، آمریکا، و ... آماده کشتن امام زمان هستند.

می دانیم که تاریخ شیعه، از شهادت اغلب امام ها بدست حکومت هایی اموی و عباسی که خودشان را وارث حضرت محمد می دانستند و حکومت اسلامی را در دست داشتند، بقتل رسیده اند تا پایه های حکومت اسلامی امویان و عباسیان، متزلزل نشود. آن ها هم "حفظ حکومت اسلامی را اوجب واجبات" می دانستند.

آیت الله خمینی که خون ده ها هزار شیعه را به نام امام زمان ریخته است، گفته بود که "حفظ حکومت اسلامی از اوجب واجبات است" و برای حفظ حکومت ایشان، هر جنایتی آزاد و زوا است.

اخیرا هم ملایی ادعا کرده است که اگر امام زمان، بر علیه حکومت اسلامی قیام بفرمایند، چون حفظ نظام اسلامی اوجب واجبات است، باید خون حضرت ولیعصر را هم ریخت."

این که ادعا می کنند، "حفظ حکومت اسلامی از اوجب واجبات است" چه معنایی دارد و جایگاه قیام حضرت مهدی در کجای این تئوری جای دارد؟

آیا این حکومت، اسلامی و حکومت مورد نظر امام زمان می تواند باشد؟

آیا واقعا، روحانیان حکومتی، منتظر ظهور حضرت مهدی هستند؟

اگر حضرت مهدی ظهور بکنند و بفرمایند که این حکومت به رهبری خمینی و خامنه ای، نه اسلامی است و انسانی، روحانیان، آیت الله ها، اطلاعاتی ها، روضه خوان های درباری، سیاستمداران زراندوز و عوام وابسته به این اقشار، با امام زمان چه خواهند کرد؟

واقعا، اموی ها و عباسی ها، امامان و انقلابی های عصر خودشان را با چه توجیه سیاسی و دینی به قتل می رساندند؟

آیا روحانیان، آیت الله ها، اطلاعاتی ها، روضه خوان ها و سیاستمدارانی که منافع شخصی خودشان را بر هر چیزی برتر می دانند، واقعا تسلیم امام زمان خواهند شد و ایشان را نخواهند کشت یا به بهانه حفظ حکومت اسلامی، او را هم بقتل خواهند رساند؟

آیا روحانیان، آیت الله ها، اطلاعاتی ها، روضه خوان ها و ... سیاستمداران حاضر هستند تا همین الآن، به نفع امام دوازدهم از حکومت خارج شوند یا برای کشتن امام دوازدهم آماده می شوند؟

علما و آیت الله ها، سیاستمداران و نوحه خوان هایی که امروزه، در مقابل تضییع حقوق افراد و ملل شیعه و غیر شیعه در ایران و منطقه، بخاطر ترس، تقیه، مصلحت و منافع شخصی و یا هر دلیل دیگری، سکوت پیشه کرده اند، چگونه، از ظهور و انقلاب امام زمان، بر علیه حکومت آیت الله ها دفاع خواهند کرد؟

چگونه، طرفداران تقیه چی، ترسو، ساکت، کوشه گیر، فرمانبر حکومت خمینی و خامنه ای، برای دفاع از امام دوازدهم، دیگر تقیه نخواهند کرد؟ دیگر نخواهند ترسید؟ دیگر، از فرمان حکومت آیت الله های مدعی نایب امام زمان بودن سرپیچی خواهند کرد؟

روحانیان، آیت الله ها، اطلاعاتی ها، روضه خوان، سیاستمداران از کجا و چگونه متوجه خواهند شد که آن فرد مدعی، امام زمان است تا از انقلاب ایشان بر علیه این رژیم بظاهراسلامی و مدعی نایب امار زمان، انقلاب کرده و حمایت بکنند؟

از کدام طرف، خطر قتل امام مهدی جدی است؟ از طرف خارجی ها یا رهبران و فرمانبران حکومت فعلی ایران؟

آیا می توان قبول کرد که این ملاها، آیت الله ها، روضه خوان ها، سیاستمداران و اختلاسگران و مفسدانی که در دفاع از حکومت جمهوری اسلامی ایران اجتماع کرده اند یا با سکوتشان، همین سیستم سیاسی را تقویت می کنند، واقعا و بطور عملی طرفدار امام زمان هستند؟

اگر ملائی، آیت اللهی، روضه خوانی، سیاستمداری، دینداری، نمازخوانی و ... مدعی آمادگی برای جانفشانی در راه قیام امام عصر است، الآن باید چکار بکند؟

آیا راه امام زمان با راه روش ملاهای درباری همسو است؟

آیا امام زمان می تواند بر علیه دموکراسی و حقوق بشر رفتار بکند؟

آیا امام زمان می تواند، خواست ملل، حقوق زبانی، زیستی، اجتماعی، آموزشی، اقتصادی و ... ملل در ایران و منطقه را نادیده بگیرد؟

آیا امام زمان به ترور و خون ریزی مسلمانان ادامه خواهد داد؟

آیت الله عبدالحمید معصومی تهرانی؛ آیت الله خلع لباس شده و زندان کشیده ای که از فرمان دادگاه حکومتی روحانیت تبعیت نکرده است
دکتر ضیاء صدرالاشرافی؛ محققی که در باره نظام های سیاسی و فکری و دینی در تاریخ اسلام تحقیقیات گسترده ای دارد
جناب محسن رسولی؛ متفکر جوانی که بخشی از سلامتی جسمی خودش را بر پای حکومت خمینی فدا کرده است
سه مهمان برنامه روز شنبه (06 بهمن 1397) خواهند بود تا به بخش هایی از این قبیل سوال ها پاسخ بدهند.

انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
پنچ شنبه 25 ژانویه 2019
hedayat222@yahoo.com

Sunday, January 20, 2019

دیالوگ: آیا مجلس، خانه فساد و نمایندگان مفسدان فی الارض نیستند؟



برنامه هفته نود ودو دیالوگ
موضوع : آيا مجلس خانه فساد و نمايندگان مفسدان فی الارض نيستند؟
مجری و مدیر برنامه: انصافعلی هدایت
میهمانان برنامه:
خانم مينا احدی و نقی محمودی
تهیه کننده: جواد اسماعیل بیلی
برنامه دیالوگ، هر شنبه، از ساعت ۲۱:۳۰ به وقت تبریز، از تلویزیون"گوناز تی وی" و بطور زنده پخش می شود
در سال 2006، زنی سیاهی "تارانا بارک"، فعال حقوق اجتماعی، کلید جنبش "می تو موومنت" یا "جنبش من هم" را در اعتراض به حشونت های کلامی و رفتاری مردان نسبت به زنان در محل کار را زد.
این حرکت، بسرعت مورد حمایت رسانه ها و زنان در آمریکا و سایر کشورها قرار گرفت. هدف "جنبش من هم" اعتراف و اعتراض به دست درازی نامردان صاحبان کار، پول و قدرت به نوامیس مردم و سوء استفاده ازنیاز زنان به کار و درآمد بود. همچنین، این حرکت می خواست به هر نوع توهین، تحقیر، سرکوفت و افسرده کردن زنان در محل کار پایان بدهد.
جنبش من هم، یکبار دیگر، در سال اکتبر 2017 (اوایل زمستان 1396) از طریق هشتک "می تو" در سراسر کرده زمین شیوع یافت. زنانی از سطوح پایین جامعه، مغازه ها و شرکت ها، تا درون نیروهای نظامی، امنیتی، دولت و مجلس، از آزار و اذیت مردان در محل کارشان سخن گفته و نام آزار دهند جنسی و کلامی را افشا کردند. 
این چنبش و این زنانی که جسارت آشکار کردن فساد خفته در لایه های اجتماعی را داشتند، در زیر حمایت افراد سالم و اخلاقی اجتماعی پیش رفت. افراد، روشنفکران، رسانه ها و الیت جوامع از شهامت، شجاعت و معصومیت این زنان حمایت کردند. مجالس قانونگذاری، قوانین و مجازات های سنگینی برای چنان مردانی که از قدرت و پول خودشان سوء استفاده می کردند، تصویب کردند. 
کار بجایی رسید که نمایندگان مجلس فدرال کانادا، تصویب کردند تا نمایندگان این مجلس، همیشه، دوربین سنجاق شده به سینه یشان، به همراه داشته باشند تا سخنان و رفتار آن ها با دیگران را ضبط بکند. بخشی از پلیس کانادا هم که در ارتباط مستقیم با مردم بودند، به حمل چنین دوربین هایی مجبور شدند.
در این حرکت افشاگرانه و فداکارانه که برای اصلاح اجتماعی انجام می گرفت، از بی ناموسی، پستی و سوء استفاده گری هزاران مرد صاحب ثروت و قدرت پرده برداشته شد. 
نه تنها افکار عمومی، این مردان سوء استفاده چی را مجازات کرد، بلکه دادگاه ها و نمایندگان مردم هم به مجازات چنان افرادی همیت گماشتند. 
در مقابل، دادگاه ها، پلیس، مردم و افکار عمومی و رسانه ها از شجاعت و فداکاری اصلاحگرانه این زنان حمایت کردند تا اخلاق را از غارت چنان بی رشف هایی نجات بدهند. 
هیچ کس، نهاد و رسانه ای این زنان را به فاحشه گری متهم نکرد بلکه از معصومیت و قربان شدگی این زنان در مقابل صاحبان پول و قدرت دفاع کردند.
گرچه این جنبش در خیلی از کشورها رواج یافت و مورد حمایت مردم، اخلاق، دین، دینداران و قانون قرار گرفت اما صدایی از زنان ایران برنیامد. گو آن که در شرکت ها، دفاتر کار خصوصی، سازمان ها، کارگاه ها و کارخانه ها دولتی و خصوصی به ناموس، حقوق و اخلاق انسانی زنان نیازمند به کار تجاوز نمی شود. 
در حالی که می دانیم، کمتر محل کاری است که تجاوز کلامی و بدنی نسبت به زنان در آن ها رخ نداده باشد.
تعداد زیادی خبر و ویدئو از تجاوز روحانیان، امام جمعه ها، پزشکان، معلمان، اساتید قرآن، مدیران و صاحبان قدرت در ادارات و سازمان ها، وزارتخانه ها، مجلس، دولت و قوه قضائیه و دادگاه ها منتشر شده که بخشی از آن ها در یوتیوب و وبسایت های دیگر قابل مشاهده هستند.
در این میان اما، یک زن جوان با تحصیلات حقوق که با قوانین ایران هم آشنا بود، بعد از سال ها تلاش، صدایش را همزمان با "جنبش من هم" بالا آورد و نه تنها از ناموس و حیثت شخص خودش دفاع کرد بلکه از ناموس و حیثیت صدها هزار زن که در محل کار و بخاطر نیاز مالی، مورد سوء استفاده قرار می گیرند، با صراحت سخن گفت، افشاگری کرد.
Image result for ‫زهرا نویدپور‬‎
اما همان صاحبان پول و قدرت، به پشتوانه پول و قدرت خود، نه تنها او را تهدید به مرگ کردند بلکه او را "شهید" هم کردند. زهرا نویدپور؛ اولین زن شهیدی است که بخاطر دفاع از ناموس خود، توسط عوامل و به فرمان سلمان خدادادی؛ اطلاعاتی سابق و نماینده مجلس چند دوره، به قتل رسید.
آیا مجلس، خانه فساد و نمایندگان مفسدان فی الارض نیستند؟
چرا مطبوعات، جامعه، بخصوص جامعه زنان ستم دیده ایران به این جریان نپیوستند و از این شهیده حمایت نکردند؟
متهم اصلی این پرونده کیست؟ آیا تنها یک نفر متهم است یا چون مجلس هم سکوت کرده است و به فریادهای آن شهیده پاسخ نداده است، مجلسیان هم متهم هستند؟
دادستان و قوه قضائیه چه مسئولیتی داشتند و چه کرده اند؟
چرا متهمان یا مظنونان دستگیر و محاکمه نمی شود؟
چرا مجلس منحل نمی شود؟
کدام نهادها، سازمان ها، نیروها در کشته شدن زهرا نویدپور، بطور مستقیم و غیر مستقیم، نقش بازی کرده اند؟
چرا نمایندگان مجلس از ناموس زنان جامعه دفاع نکردند و از قاتل و متجاوز به ناموس مردم حمایت کردند؟ 
آیا دیگر نمایندگان هم دارای چنین پرونده هایی هستند؟
چرا دادستانی، قوه قضائیه و پلیس که کوچکترین سخن و نوشته افراد را دیده و آن ها را به اشد مجازات محکوم می کنند، از این زن شهیده و افشاگری های اصلاح طلبانه  اش حمایت نکرده و او را در مسیر کشته شدن قرار دادند؟
فرق بین جامعه عقب مانده و پیشرفته در چنین مواردی چیست؟ در آمریکا و اروپا با چنین پرونده ها و جریان ها چگونه رفتار می کنند؟
مفهوم تئوریک اخلاق و بی اخلاقی و همچنین معنای عملی اخلاق و بی اخلاقی در ایران چیست؟
آیا می توان قوه قضائیه، قضات و دادگاه ها، نیروهای امنیتی، مجلس و دولت و حتی احزاب و مطبوعات و رسانه ها را صدای خواست ها و حقوق مردم ستم دیده خواند؟ 
و آیا می توان به آن ها اعتماد کرد؟ آیا می توان سرنوشت مردم و جامعه را به آن ها دسپرد؟ 
مردمی که ناموس زنان و دخترانشان مایه هوسرانی پولداران و قدرتمندان شده است، چکار می توانند بکنند؟
امتیاز این مردان پولدار و صاحبان قدرتی که مردم آن قدرت را به آن ها داده اند، بر مردم عادی کوچه و بازار چیست که جسارت تجاوز به نوامیس مردم و کشتن زنان و مردان را بخود می دهند؟ 
سکوت در مقابل ظلم و ستم به نیازمندان نان روزانه، به چه معنی است؟
چرا دینداران، رهبران دینی و آیت الله ها خاموشی پیشه کرده اند؟
چرا جمهوری اسلامی و رهبران آن، از خجالت خودکشی نکرده یا استعفا نمی دهند و از مردمی عذر خواهی نمی کنند؟
این پر روئی ضد اخلاق و ضد انسانیت و این مصونیت از مجازات، از کجا ریشه می گیرد؟
خانم مینا احدی؛ فعال سیاسی، حقوق بشری و مدافع حقوق زنان از اروپا
Image result for ‫خانم مینا احدی‬‎
آیت الله عبدالحمید معصومی تهرانی؛ آیت الله خلع لباس شده و زندان کشیده ای که تسلیم حکم دادگاه نشده است، از تهران
Image result for ‫نقی محمودی‬‎
در برنامه "دیالوگ" این هفته، به این قبیل از سوال ها در رابطه با افشاگری و شهادت مرحوم زهرا نویدپور پاسخ خواهند داد.

انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
هیدهم (18) ژاونیه 2019
hedayat222@yahoo.com

با عرض معذرت بخاطر انتشار مجدد چنین صحنه هایی، برای آشنایی بیشتر با این جنایتکاران، ویدئوهای زیر را ببینید:

https://www.facebook.com/haqiqatamam/videos/1242890629194275/?t=25 
در لینک بالا، یک نماینده در مجلس و در اتاق کارش، به یک زن تجاوز می کند


Friday, January 18, 2019

آیا مجلس، خانه فساد و نمایندگان مفسدان فی الارض نیستند؟

مقدمه ای برای ورود به بحث روز شنبه برنامه "دیالوگ" که بطور زنده از "گوناز تی وی" و از ساعت 21:30 پخش خواهد شد.
Tarana Burke from She's Revolutionary.jpg
در سال 2006، زنی سیاهی "تارانا بارک"، فعال حقوق اجتماعی، کلید جنبش "می تو موومنت" یا "جنبش من هم" را در اعتراض به حشونت های کلامی و رفتاری مردان نسبت به زنان در محل کار را زد.


این حرکت، بسرعت مورد حمایت رسانه ها و زنان در آمریکا و سایر کشورها قرار گرفت. هدف "جنبش من هم" اعتراف و اعتراض به دست درازی نامردان صاحبان کار، پول و قدرت به نوامیس مردم و سوء استفاده ازنیاز زنان به کار و درآمد بود. همچنین، این حرکت می خواست به هر نوع توهین، تحقیر، سرکوفت و افسرده کردن زنان در محل کار پایان بدهد.
جنبش من هم، یکبار دیگر، در سال اکتبر 2017 (اوایل زمستان 1396) از طریق هشتک "می تو" در سراسر کرده زمین شیوع یافت. زنانی از سطوح پایین جامعه، مغازه ها و شرکت ها، تا درون نیروهای نظامی، امنیتی، دولت و مجلس، از آزار و اذیت مردان در محل کارشان سخن گفته و نام آزار دهند جنسی و کلامی را افشا کردند. 
این چنبش و این زنانی که جسارت آشکار کردن فساد خفته در لایه های اجتماعی را داشتند، در زیر حمایت افراد سالم و اخلاقی اجتماعی پیش رفت. افراد، روشنفکران، رسانه ها و الیت جوامع از شهامت، شجاعت و معصومیت این زنان حمایت کردند. مجالس قانونگذاری، قوانین و مجازات های سنگینی برای چنان مردانی که از قدرت و پول خودشان سوء استفاده می کردند، تصویب کردند. 
کار بجایی رسید که نمایندگان مجلس فدرال کانادا، تصویب کردند تا نمایندگان این مجلس، همیشه، دوربین سنجاق شده به سینه یشان، به همراه داشته باشند تا سخنان و رفتار آن ها با دیگران را ضبط بکند. بخشی از پلیس کانادا هم که در ارتباط مستقیم با مردم بودند، به حمل چنین دوربین هایی مجبور شدند.
در این حرکت افشاگرانه و فداکارانه که برای اصلاح اجتماعی انجام می گرفت، از بی ناموسی، پستی و سوء استفاده گری هزاران مرد صاحب ثروت و قدرت پرده برداشته شد. 
نه تنها افکار عمومی، این مردان سوء استفاده چی را مجازات کرد، بلکه دادگاه ها و نمایندگان مردم هم به مجازات چنان افرادی همیت گماشتند. 
در مقابل، دادگاه ها، پلیس، مردم و افکار عمومی و رسانه ها از شجاعت و فداکاری اصلاحگرانه این زنان حمایت کردند تا اخلاق را از غارت چنان بی رشف هایی نجات بدهند. 
هیچ کس، نهاد و رسانه ای این زنان را به فاحشه گری متهم نکرد بلکه از معصومیت و قربان شدگی این زنان در مقابل صاحبان پول و قدرت دفاع کردند.
گرچه این جنبش در خیلی از کشورها رواج یافت و مورد حمایت مردم، اخلاق، دین، دینداران و قانون قرار گرفت اما صدایی از زنان ایران برنیامد. گو آن که در شرکت ها، دفاتر کار خصوصی، سازمان ها، کارگاه ها و کارخانه ها دولتی و خصوصی به ناموس، حقوق و اخلاق انسانی زنان نیازمند به کار تجاوز نمی شود. 
در حالی که می دانیم، کمتر محل کاری است که تجاوز کلامی و بدنی نسبت به زنان در آن ها رخ نداده باشد.
تعداد زیادی خبر و ویدئو از تجاوز روحانیان، امام جمعه ها، پزشکان، معلمان، اساتید قرآن، مدیران و صاحبان قدرت در ادارات و سازمان ها، وزارتخانه ها، مجلس، دولت و قوه قضائیه و دادگاه ها منتشر شده که بخشی از آن ها در یوتیوب و وبسایت های دیگر قابل مشاهده هستند.
در این میان اما، یک زن جوان با تحصیلات حقوق که با قوانین ایران هم آشنا بود، بعد از سال ها تلاش، صدایش را همزمان با "جنبش من هم" بالا آورد و نه تنها از ناموس و حیثت شخص خودش دفاع کرد بلکه از ناموس و حیثیت صدها هزار زن که در محل کار و بخاطر نیاز مالی، مورد سوء استفاده قرار می گیرند، با صراحت سخن گفت، افشاگری کرد.
Image result for ‫زهرا نویدپور‬‎
اما همان صاحبان پول و قدرت، به پشتوانه پول و قدرت خود، نه تنها او را تهدید به مرگ کردند بلکه او را "شهید" هم کردند. زهرا نویدپور؛ اولین زن شهیدی است که بخاطر دفاع از ناموس خود، توسط عوامل و به فرمان سلمان خدادادی؛ اطلاعاتی سابق و نماینده مجلس چند دوره، به قتل رسید.

آیا مجلس، خانه فساد و نمایندگان مفسدان فی الارض نیستند؟

چرا مطبوعات، جامعه، بخصوص جامعه زنان ستم دیده ایران به این جریان نپیوستند و از این شهیده حمایت نکردند؟

متهم اصلی این پرونده کیست؟ آیا تنها یک نفر متهم است یا چون مجلس هم سکوت کرده است و به فریادهای آن شهیده پاسخ نداده است، مجلسیان هم متهم هستند؟

دادستان و قوه قضائیه چه مسئولیتی داشتند و چه کرده اند؟

چرا متهمان یا مظنونان دستگیر و محاکمه نمی شود؟

چرا مجلس منحل نمی شود؟

کدام نهادها، سازمان ها، نیروها در کشته شدن زهرا نویدپور، بطور مستقیم و غیر مستقیم، نقش بازی کرده اند؟

چرا نمایندگان مجلس از ناموس زنان جامعه دفاع نکردند و از قاتل و متجاوز به ناموس مردم حمایت کردند؟ 
آیا دیگر نمایندگان هم دارای چنین پرونده هایی هستند؟

چرا دادستانی، قوه قضائیه و پلیس که کوچکترین سخن و نوشته افراد را دیده و آن ها را به اشد مجازات محکوم می کنند، از این زن شهیده و افشاگری های اصلاح طلبانه  اش حمایت نکرده و او را در مسیر کشته شدن قرار دادند؟

فرق بین جامعه عقب مانده و پیشرفته در چنین مواردی چیست؟ در آمریکا و اروپا با چنین پرونده ها و جریان ها چگونه رفتار می کنند؟

مفهوم تئوریک اخلاق و بی اخلاقی و همچنین معنای عملی اخلاق و بی اخلاقی در ایران چیست؟

آیا می توان قوه قضائیه، قضات و دادگاه ها، نیروهای امنیتی، مجلس و دولت و حتی احزاب و مطبوعات و رسانه ها را صدای خواست ها و حقوق مردم ستم دیده خواند؟ 
و آیا می توان به آن ها اعتماد کرد؟ آیا می توان سرنوشت مردم و جامعه را به آن ها دسپرد؟ 

مردمی که ناموس زنان و دخترانشان مایه هوسرانی پولداران و قدرتمندان شده است، چکار می توانند بکنند؟
امتیاز این مردان پولدار و صاحبان قدرتی که مردم آن قدرت را به آن ها داده اند، بر مردم عادی کوچه و بازار چیست که جسارت تجاوز به نوامیس مردم و کشتن زنان و مردان را بخود می دهند؟ 

سکوت در مقابل ظلم و ستم به نیازمندان نان روزانه، به چه معنی است؟

چرا دینداران، رهبران دینی و آیت الله ها خاموشی پیشه کرده اند؟

چرا جمهوری اسلامی و رهبران آن، از خجالت خودکشی نکرده یا استعفا نمی دهند و از مردمی عذر خواهی نمی کنند؟

این پر روئی ضد اخلاق و ضد انسانیت و این مصونیت از مجازات، از کجا ریشه می گیرد؟

خانم مینا احدی؛ فعال سیاسی، حقوق بشری و مدافع حقوق زنان از اروپا
Image result for ‫خانم مینا احدی‬‎
آیت الله عبدالحمید معصومی تهرانی؛ آیت الله خلع لباس شده و زندان کشیده ای که تسلیم حکم دادگاه نشده است، از تهران
Image result for ‫آیت الله عبدالحمید معصومی تهرانی‬‎
نقی محمودی؛ حقوقدان و کیل مدافع تعداد زیادی از فعالان سیاسی و مدنی، از اروپا.
Image result for ‫نقی محمودی‬‎

در برنامه "دیالوگ" این هفته، به این قبیل از سوال ها در رابطه با افشاگری و شهادت مرحوم زهرا نویدپور پاسخ خواهند داد.

انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
هیدهم (18) ژاونیه 2019
hedayat222@yahoo.com

با عرض معذرت بخاطر انتشار مجدد چنین صحنه هایی، برای آشنایی بیشتر با این جنایتکاران، ویدئوهای زیر را ببینید:

https://www.facebook.com/haqiqatamam/videos/1242890629194275/?t=25
 در لینک بالا، یک نماینده در مجلس و در اتاق کارش، به یک زن تجاوز می کند


Sunday, January 13, 2019

دیالوگ: بودجه و تضییع حقوق توسعه ملل در ایران


برنامه هفته نود ویک دیالوگ
موضوع : بودجه و تضییع حقوق توسعه ملل در ایران
مجری و مدیر برنامه:
انصافعلی هدایت
میهمانان برنامه:
دکتر محمدحسین یحیایی
جهانگیر لقائی
تهیه کننده: جواد اسماعیل بیلی
برنامه دیالوگ، هرهفته، روز شنبه، از ساعت ۲۱:۳۰ به وقت تبریز، بطور زنده، از تلویزیون "گوناز تی وی" پخش می شود
شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۷

هر انسانی و هر جامعه، حقوقی دارد. یکی از اساسی ترین حقوق جوامع و انسان ها، "حق توسعه یافتن، شکوفایی و پیشرفت" است. این حق، با زاده شدن هر فرد انسانی، شکل می گیرد و نمی توان، فرد انسانی را به هر شکل و بهانه ای، از این حق محروم کرد.

اگر دقت کرده باشیم، مجازات افراد قانون شکن و جنایتکار، سلب حیات آن ها نیست، بلکه سلب حق توسعه، شکوفایی وپیشرفت آن ها در زندگی، با توصل به حبس آن ها در زندان ها و دور نگهداشتن افراد از امکانات طبیعی و اجتماعی توسعه خود و زندگیشان است.

این حق، با لذت بردن انسان، از مدت محدود زمانی بین تولد و مرگ، در رابطه مستقیم است.

میزان بهره مندی و لذت بردن افراد و جوامع از این حق، به میزان توانمندی مالی و رفاهی آن ها بستگی دارد.

در دنیای کنونی و در جهان سوم، حق توسعه یابی افراد و جوامع از آن ها سلب شده و در دستان پر زور دولت نهاده شده است.

این سیاست های مدیران دولتی است که میزان توسعه و پیشرفت جوامع و انسان ها را  نه به عنوان یک حق طبیعی که به عنوان یک امتیاز و یا یک نوعی از مجازات دسته جمعی، تعیین و اجرا می کنند.
یعنی دولتمردان، به خود حق می دهند تا بخشی از جامعه را از حق توسعه یابی محرم کنند تا مجبور به تبعیت از سیاست ها و خواست های آن مدیران دولتی بشوند.

در مقابل، نه تنها در بهره مندی بخش دیگری از افراد و جامعه از این حق مشکل ایجاد نمی کنند، بلکه از آن ها حمایت های ویژه ای هم می کنند تا به تابعیت آن ها از دولت بیفزایند.
اصلی ترین سلاح دولت ها درموافقت یا مخالفت با حق توسعه، ارتش، توپ، تفنگ، تانگ و سرباز نیست، بلکه میزان بودجه است که به توسعه جوامع اختصاص می یابد. بودجه، مهمترین سلاح دولت برای حمایت از توسعه جوامع یا مجازات و عقب نگه داشتن جوامع است.

آیا بودجه، فرمی از تشویق و تنبیه، بخش هایی از جوامع نیست؟

آیا سیاست های مالیاتی که از مردم گرفته می شود هم بخشی از سیاست های تشویقی و تنبیهی مردم و جوامع نیست؟


سیاست های بودجه ای جاری و عمرانی دولت، چه تاثیری بر میزان توسعه مناطق ملی می گذارد؟

با آن که پرسنل ارتش چند برابر سپاه است، چرا بودجه سپاه افزایش یافته و بودجه ارتش کاهش یافته است؟

سپاه چه مزیتی بر نیروهای نظامی ارتشی دارد که بودجه های آن ها بسیار بیشتر از ارتش است؟

آیا افزایش بودجه های سپاه به آن معنی است که سپاه به دخالت در امور دیگر کشورها، ملل و ترور در آن ها ادامه خواهد داد؟

چرا بودجه های مورد نظر مدیران سپاه (فرماندهان) بودن چون و چرا در دولت و مجلس تصویب می شوند؟

چرا دولت و مجلس توانایی مخالفت با بودجه های درخواستی سپاه ندارند؟
آیا سپاه دولت، مجلس، سازمان ها و دیگر نهادهای کشور را به عنوان بخشی از بدنه غیر نظامی خود، اداره نمی کند؟


آیا اختصاص تبعیض آمیز بودجه، موجب اختلاف و دشمنی پنهان در بین نیروهای نظامی مختلف در ایران نخواهد شد؟

ناتنی بودن ارتش و تبعیض در بین بودجه سپاه و ارتش، چه نگرانی های امنیتی برای آینده ایجاد می کند؟

نقش بودجه در ایجاد دشمنی در بین ملل و سپاه چقدر است؟

جایگاه بودجه در دشمنی و نفرت مردم از ملاها و روحانیون چقدر است؟
چرا بودجه های نهادهای وابسته به روحانیت، ملاها و کارمندان صنایع مذهبی افزایش یافته اند؟

روحانیت و شغل آن ها چه مزیت هایی بر اقشار مختلف مردم دارند که بودجه به نفع آن ها و به زیان مردم تنظیم و اجرا می شود؟

آیا بودجه های ساخت و ساز یا تعمیر مدارس در استان های غیر فارس زبان، قربانی بودجه های سپاه و لوکس سازی مدارس نواحی فارس زبان نمی شوند؟

چرا بودجه نجات دریاچه اورومیه، به نفع پروژه آبرسانی از دریای خزر به سمنان کویری حذف شده است؟

چرا بودجه هایی هم که در سال های گذشته برای نجات دریاچه اورومیه تصویب شده بودند، اختصاص نیافته اند؟ بودجه های نجات دریاچه اورومیه، در کجاها مصرف شده اند؟


چرا هیچ بودجه ای برای رشد و توسعه عمومی و علمی زبان های مادری تورکان، تورکمنان، قشقایی ها، عرب ها، بلوچ ها، کردها، لرها، لیلکی ها، مازنی ها و ... در نظر گرفته نشده است و همه بودجه ها، صرف توسعه عمومی و علمی زبان فارسی یک اقلیتی در ایران می شود؟

چرا صنایع مادر و صنایع تولیدی در استان های حاشیه ای تاسیس نمی شوند و هر چه صنایع مهم و مادر است، در مناطق فارس زبان متمرکز می شوند؟

آیا عدم سرمایه گذاری در استان های غیر فارس زبان،  موجب فرار مغزها و سرمایه های آن ملل، از سرزمین هایشان به استان های فارس نشین و خارج از ایران نمی شود؟

آیا با سیاست عقب مانده نگهداشتن ملل غیر فارس و در نتیجه، با مهاجرت نیروهای فکری، علمی، سرمایه های مالی و نیروی کار آن ها، عدم توسعه این ملل و  سرزمین ها عمیق تر و غیر قابل جبران نمی شود؟


 آیا عدم تخصیص بودجه های مضاعف برای رفع عقب نگه داشته شدگی استان های پیرامونی، جلوگیری از فرار معزها، سرمایه ها و نیروی کار جوان، نوعی مجازات این ملل و سرزمین ها بخاطر فارس نبودن آنان یا بخاطر ترس از احتمال استقلال این ملل از فارسیستان نیست؟

چرا بودجه های فرهنگی، ملی برای استان های غیر فارس زبان بسیار کمتر از بودجه استان های فارس زبان است؟

آیا دولت، سیاستمداران و مدیران پانفارسیست و پان ایرانیست، از اهرم های بودجه، به عنوان ابزار آسیمیلاسیون و فارسی سازی ملل غیر فارس استفاده نمی کنند؟

نقش سپاه در توزیع نامتوازن بودجه، و عقب نگه داشته شدن مناطق ملی چیست؟

آیا سپاه، بودجه را به بودجه "مناطق امنیتی-خودی" و "مناطق غیرامنیتی-غیر خودی" تقسیم بندی نکرده است؟


آقایان؛ جناب جهانگیر لقائی؛ کارشناس ارشد اقتصاد و
دکتر محمدحسین یحیایی؛ دکترای اقتصاد
در این برنامه حضور یافته و به پرسش های انصافعلی هدایت در این باره پاسخ خواهند داد.

انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
تدوین 10 ژانویه 2019
پخش  12 ژانویه 2019
hedayat222@yahoo.com

گونئی آزربایجاندان باخیش پروقرامینین 98 - ب

 گونئی آزربایجاندان باخیش پروقرامینین 98 - ب گونئی آزربایجاندان باخیش پروقرامینین 98 - ب - سی نین قونوسو خبر دئییل بلکه دوشونجه اورتمک و توپ...