چرا تورکها عصبانی هستند؟
چرا تورکها عصبانی هستند؟
چرا مردم، در استانهای تورک، بسیار بیشتر از دیگر ملل عصبانی هستند؟
من، میان این عصبانیت تورکها در ایالتهای اردبیل، آزربایجان شرقی، آزربایجان غربی، زنجان، همدان، قزوین و ... و نداشتن حقوق ملی و انسانی یک رابطه مستقیم می بینم.
به نظر من، چون دولتمردان فازسزده، گماشتگان دولت فارس در مجلس شورای فارسها، و ... به حقوق، خواستها و اراده ملت تورک بی توجه هستند و این ملت را نادیده می گیرند، مردم دست به خشونت می زنند.
به نظر من، چون دولت از تورکها چند برابر بیشتر از فارسها مالیات می گیرد، چون وطن تورکها را به کویر بدل کرده و دریاچه آنها را می خشکاند، چون معادن آنها را غارت کرده، آنها را بیکار می گذارد، چون با سیاستهای ضد تورک و ضد آژربایجانیش تلاش می کند تا تورکها جلای وطن بشوند، تورکها عصبی هستند.
به نظر من، چون دولت فارسها، سرمایه گذاران را از آزربایجان فراری می دهد، چون دولت در آزربایجان سرمایه گذاری نمی کند، چون در آزربایجان خشم می کارد، اکنون خود جامعه و در آینده، دولت فارسها، طوفان درو خواهند کرد.
به نظر من، چون دولت تورکها را در فقر و فلاکت مطلق نگه داشته است، چون مردم نمی توانند نان خشک و قاتقی بر سر سفره اهل و عیالشان ببرند، مردم خشمگین هستند.
به نظر من، چون مردم از دستیابی به عدالتی که معتقد بودند، از دین و مذهبی که ایمان داشته اند، از آدمها و اقشاری که اعتماد کرده بودند، جز خیانت به خواست، حقوق، آرزوهای خودشان و جز دزدی ندیدهاند، خسته و خشمگین هستند.
به نظر من، مردم از همه چیز، از دولت، از مجلس، از کاندیداها، از سازمانها، از کارمندان، از سیستم بانکی و مالی، از بیدادگاه و دادگستری، از پلیس و زندان، از نبود آزادی ها، از شکنجه و اعدام، از زور و قلدری، از توهین و تحقیر، از اختلاس و سوء استفادهها، از فریب دادنها، از قول رفاهی که نمیآید، از فقری که هر روز بیشتر از قبل خانه نشین می شود، از ناتوانی در گرفتن وام و خرید خانه و پرداخت اجاره خانه و ... خشمگین هستند.
به نظر من، چون نیروهای سرکوبگری مانند پلیس، بسیج، سپاه، دادگاه، قاضی، دادستان، زندان و زندانبان، بازجو و شکنجه گران، ملاها و توجیهگران خیانتها، و ... در میان مردم و دولتمردان، باندهای قاچاق و اختلاس و فساد و قدرت و ... مانده اند،ملت تورک نمیتوانند از دولت فارس و انواع مافیاهای مسلط انتقام بگیرند، این ملت، از این همه ناتوانی خسته و خشمگین هستند.
به نظر من، چون مردم نمیتوانند آن همه نابرابریهای اقتصادی، اجتماعی و رفاهی میان حاکمیتیها و خودشان انتقام بگیرند خشمگین هستند.
به نظر من، روزی خواهد رسید که خشم مردم تورک، بر ترسآنان از پلیس، بسیج، پاسدار، دادگاه و دار و درخت و درفش فارسها فرو خواهد ریخت و مردم منفجر شده، از همه چیز و همه کس انتقام خواهند گرفت.
من میبینم که روزی، در همین آینده نزدیک، بسیاری از چوب های تر هم به پای آتش گناه چوبههای داز قدیمی خواهند سوخت.
من می بینم که در جوی ها، خون جاری خواهد شد و جانهای صدها هزار، در پای دیوارها به انتظار خوابیدن در آرامش قبرستان خواهند ماند.
من می بینم که خشم جاری در اکنون ملت تورک، به خشمی آتشین عمومی و ملی بدل خواهد شد و انتقام تلخ صد ساله توهین، تحقیر، فقر، فلاکت، غارت، عقب نگاه داشته شدگی، خیانت و ... را مزه خواهد کرد.
من می بینم که خشم و عصبانیت کنونی تورکها، ذرهای از کوه آتشفشان خشونتی است که در خانههای تورکها و بر ضد ستم ملی صد ساله لانه کرده و به کینه و خشم غیر قابل مهار بدل می شود.
متاسفم، ولی این خشم ملی، به آتشفشان سوزاننده و ویرانگر بدل خواهد شد.
متاسفم برای شما تورکهای چندین نسلی که قربانی استبداد و دیکتاتوری فارسها شده و در خشم هموطن، همخون، همجان، همجگر، همخانه خود قربانی شدید و آنهایی که قربانی خشم خواهید شد.
متاسفم ولی این آتشفسان بزودی منفجر خواهد شد و خواهد سوزاند.
انصافعلی هدایت
Comments
Post a Comment