هر انقلابی تورک آذربایجان باید بداند: شرایط اعتراض و انقلاب





اعتراض کنندگان، برای دستیابی به خواست هایی اساسی انسان ها، جان و مال خودشان را به خطر می افکنند. پس این خطر معطوف به هدف و آماجی است. برای تفریح به خیابان ها نمی رویم. برای کسب نتیجه راهی میدان های مبارزه می شویم. درگیر یک مبارزه علنی شده ایم و در پی کسب امتیاز هستیم. اگر هدفمان کسب امتیاز نباشد، بدون شک و شبهه، خواهیم باخت ولی ما حق نداریم ببازیم. چون باختن ما، به بهای زندگی ده ها انسان تمام می شود 
:اما شرایط اعتراض عمومی و انقلاب 
1.
  اعتراض، زمان و مکان مشخصی ندارد. 
دشمن نباید بداند که ما در کجا و در چه زمانی اجتماع خواهیم کرد. این یک تاکتیک بسیار قدیمی است که دشمن را فریب می دهند تا اگر در مرکز شهر اجتماع خواهیم کرد، تصور بکند که در دور دست ها اجتماع خواهیم کرد یا اصلن قصد اجتماع و اعتراض نداریم تا دشمنمان آماده سرکوبی ما نباشد. 
اگر دشمن بداند ما در کجا جمع شده ایم یا کجا اجتماع خواهیم کرد، همه توان خود را در آن مناطق جمع کرده و به خاطر بهره مندی از سلاح ، تکنولوژی و سازماندهی، براحتی خواهد توانست به ما ضربه بزند. ما باید اقداماتی بکنیم که کمترین ضربه را از دشمن دریافت داریم.
2.
 باید نیروهای متشکل و سازمان یافته دشمن را متفرق کرده و نفرات آن ها را به کمترین حد ممکن، برسانیم تا نفر وکافی و روحیه لازم برای مقابله با ما را نداشته باشند. تا جسارت روانی رویا رویی با ما را از دست بدهند. برای این کار، باید از اجتماع در یک منطقه مشخص خود داری کنیم. باید همه نقاط شهر را به تسخیر خود در بیاوریم. همه محله ها، محل راهپیمایی ماست و همه جای شهرمان، برای ما و برای دشمن ما مهم و استراتژیک است. ستارخان از محله "امره قئزی" شروع کرد.
اگر تنها در یکی دو نقطه شهرها اجتماع کنیم، دشمن همه نیروهای خود را از دیگر شهرها و مناطق به آن چند نقطه سرازیر می کند و کشتار ما حتمی است. 
اگر اعتراضات ما در همه شهرها و به طور همزمان باشد، دشمن نمی تواند همه نیروهایش را برای سرکوب ما به یک شهر اعزام کند و چون تعداد نیروهای دشمن در شهرهای ما و در کلانتری ها و پادگان ها بسیار کمتر از مردم آن شهرها است، نمی توانند نیروی اضافی به دیگر شهرها بفرستند. نیروی لازم برای رو در رویی با ما را نخواهند داشت. 
برای همین باید تلاش کنیم تا در همه شهرهای دور دست، در دیگر استان ها هم شهروندان آن مناطق به حمایت از ما به خیابان ها بیایند تا نیروهای دشمن در آن شهرها برای سرکوب ما به شهرهای ما اعزام نشوند. 
این مثال در مورد محله های شهرهای خودمان هم صدق می کند. در هر کلانتری محل چند مامور موجود است؟ چند محله زیر نظر آن چند مامور قرار دارد؟ طبیعی است که کلانتری ها نمی توانند نیروی کافی برای پوشش همه محله ها داشته باشند و نمی توانند، به دیگر مناطق شهری نیرو بفرستند.
اما اگر در یکی دو نقطه از شهر اجتماع کنیم، دشمن نیروهای خودش را از همه کلانتری ها و پادگان ها، به آن دو منطقه سوق می دهد و براحتی می تواند به سرکوب ما نایل آید. 
پس باید اعتراض ها را نه در مرکز شهرها که به همه محله ها گسترش داد.
3.
 در صورت گسترش اعتراضات به محله ها، تعداد زنان و مردانی که به اعتراضات ملی ما ملحق می شوند، چندین برابر افزایش خواهند شد و روحیه ملی خواهند گرفت. مبارزه عملی، به آنان انگیزه شرکت در برنامه های آتی را خواهد داد. مردم از هم روحیه خواهند گرفت.
4.
 پلیس محله ها، به خاطر شناخته شدن در محله ها، از شدت عمل خودداری خواهد کرد. ولی اگر در مراکز شهرها اجتماع بکنیم، پلیس خواهد توانست، نیروهای محلات را در گمنامی نگه دارد. دشمن برای گمنام نگه داشتن نیروهایش، از نقاب استفاده می کند.  بدین ترتیب، دشمن خواهد توانست از همه توان نظامی و سرکوب خود استفاده بکند.
5.
 ما هم می توانیم از نقاب و رو پوش استفاده کنیم تا شناخته نشویم ولی باید تا می توانیم فیلم و عکس بگیریم و به رسانه های مورد شناخت خودمان ارسال کنیم تا آن رسانه ها صدای ما را نه تنها به مردم و دول دنیا بلکه به مردم شهرهای دیگر در همسایگی ما برسانند. با گسترش خبر اعتراض ها،  فکر همه گیر شدن انقلاب، افراد بیطرف را به عمل وادار می کند.
6. 
 هدف از اعتراض خیابانی و رو در رویی با پلیس و نیروهای امنیتی دشمن، نشان دادن توان خودی در مقابل دشمن است. نشان دادن توان و قدرت مردم به دشمن، با حضور ساده و شعار دادن در خیابان، معنایی ندارد. باید اماکن متعلق به دشمن و ساختمان های حساس دشمن را تسخیر کرد. رادیو تلویزیون، کلانتری ها، ساختمان های دولتی، دادگستری ها، استانداری ها و فرمانداری ها، بانک ها، اداره های بازرگانی، اداره های پست و تلگراف و تلفن، و هر بنایی که اشغال آن ها قدرت ما را به رخ دشمن بکشد، باید اشغال شوند تا دشمن در عمل فلج شده و خلع سلاح شود.
7.
 وقتی برای بدست آوردن هدف بسیار مهمی به خیابان ها رفته ایم، نباید برای استراحت به خانه هایمان برگردیم. باید شبانه روز در خیابان ها بمانیم. تا نیروهای دشمن، از نظر روانی و جسمی فرسوده شده و توان مقابله با ما را از دست بدهند. اگر به خانه هایمان بیاییم، دشمن هم نه تنها استراحت و تجدید قوا خواهد کرد، بلکه فرصت خواهد داشت تا تاکتیک ها و استراتژی هایش را بررسی کرده و نقایص آن ها رفع کند.
8.
 باید تا می توانیم رئسای ادارات، سازمان ها، نهادهای دولتی را به اسارت بگیریم و اجازه ندهیم، برای مقابله با ما، تجدید سازمان بدهند. باید اجازه ندهیم که بتوانند با دیگر مسئولان شهری و استانی رابطه برقرار بکنند. 
9. 
باید رابطه مقام های نظامی، سیاسی و امنیتی دشمن را به هر وسیله ممکن قطع کرد. همان طور که باید در وسایل ارتباطی نیروهای دشمن اخلال ایجاد کرد تا واحدهای نظامی و غیر نظامی دشمن نتوانند با هم هماهنگی کرده و سیر و جریان حرکت های ما را بدانند و علیه ما استفاده کنند. یکی از اولین محل هایی که باید به تسخیر در بیاید، مراکز دوربین های نصب شده در خیابان ها است. با تسخیر آن ها ما از حرکت دشمن مطلع می شویم.
10.
 اشغال مخابرات دولتی و غیر دولتی، تسخیر مراکز مخابرات نظامی و امنیتی، از کار انداختن وسایل حمل و نقل دشمن، موتورسیکلت ها و اوتومبیل ها، از بین بردن توان استفاده از بیسیم و موبایل از جمله آن هاست.
11.
 هدف اعتراض و وادار و مجبور کردن دولت و دوشمن به تغییر سیاست و قبول خواست های ما است. ما نمی خواهیم در شهرها و مناطق زندگی خودمان، به تخریب ساختمان ها و اسناد، دفاتر و کتاب ها دست نزنیم. آن ها اموال عمومی و متعلق به همه مردم شهر ما هستند ولی می توانیم از اشغال آن ها به عنوان سلاح برای مقابله با توانایی دشمن استفاده کنیم. 
12.
 می توانیم اسناد دولتی بدست آمده را بسرعت منتشر کنیم. می توانیم از طریق اشغال رادیو و تلویزیون ها با مردم خودمان در روستاها و شهرها سخن بگوییم و آن ها را به الحاق شدن به مبارزه خودمان دعوت کنیم.
13.
 اگر دولت و دشمن برای شکست دادن ما، از فرزندان و برادران و خواهران ما در پلیس و بسیج استفاده بکنند، باید ابتدا آن ها را به صلح و بیطرفی دعوت کنیم یا به تسلیم فرا بخوانیم. 
14.
 ما نمی خواهیم به شهر و شهروندانمان و به پلیس و نیروهای امنیتی خسارت مالی یا جانی وارد کنیم اما اگر مجبورمان کنند، نباید نگران استفاده از زور باشیم. این همان کاری است که خود آن ها با ما می کنند. ما تغییر سیاست دولت را می خواهیم ولی آن ها می خواهند همین سیاست و دولت ادامه بیابد. 
15.
 دشمن از رسانه های خود به ما و اعتراضاتمان حمله کرده و برچسب های بسیار بدی به ما خواهد زد. دشمن ما را متهم به همه ناشایستگی های اخلاقی خواهد کرد. باید بدانیم که او دشمن ما است و کارهای دشمن همان گونه بوده و است و خواهد بود. باید خود را آماده مقابله با جنگ روانی دشمن بکنبم.
16. 
ترس و نگرانی از استفاده از سلاح و زور بر علیه دشمن کلید واژه اولیه شکست ما است که منجر به باختن ما می شود و ما نیروهای انقلابی، حق باختن نداریم. 
هدف ما مشخص است. اما اگر دشمن، به سمت و سوی ما آتش گشود، راهی جز "دفاع از خود" برایمان نمی ماند. ما برای اعتراض و تغییر دولت یا سیاست های دولت به خیابان ها رفته ایم نه برای کشته شدن اما اگر دشمن بخواهد خون ما را بریزد، ایستادن و تسلیم شدن، بی عملی، فرار کردن ما، به دشمن برای کشتن ما جسارت می دهد. دشمن در شلیک به ما و کشتن ما شک نخواهد کرد. 
اگر لازم باشد، ما هم در کشتن دشمن و نیروهای وفادارش، نباید شک بکنبم! باید به دشمن حمله کرده و افراد دشمن را خلع سلاح کرد و آماده دفاع از شهرها در مقابل حملات بعدی دشمن برای باز پس گیری مناطق آزاد شده باشیم.  تا سیستم سیاسی به خواست های ما تن بدهد یا ما سیستم سیاسی را تغییر بدهیم.
17. 
اگر دشمن از سلاح گرم برای خونریزی استفاده بکند، طبق تمامی قوانین بین المللی، ما حق استفاده متقابل از سلاح را داریم و طبق شرع و قانون و اصول حقوق بشر، می توانیم خون دشمن را بریزیم و او را در تنگنای روانی و نیروی جنگنده قرار داده و به تسلیم وادار سازیم.
18.
 ما در هر حال باید "جدی بودنمان در راه تغییر" را به دشمن نشان دهیم. اگر دشمن تصور و خیال کند که ما در خواست هایمان چندان جدی نیستیم، همه ما را از دم تیغ می گذراند. جدی بودنمان را با مقابله به مثل با دشمن، در نبردهای خیابانی نشان می دهیم. ما به خیابان ها نمی رویم که تسلیم شویم. ما به خیابان ها می رویم تا دولت و دشمن تسلیم ما بشوند. اگر آن ها تسلیم اراده ما نشدند، ما ناچاریم در مقابل خشونت، خشونت بخرج بدهیم.
19.
 امروزه وسایل ارتباطی و خبرگیری در انحصار دشمن نیست بلکه ما هم از موبایل، تلفن، انواغ سایت ها و شبکه های اجتماعی می توانیم برای تماس با هم و خبر گیری ار حرکت نیروهای دشمن، استفاده بکنیم.
20.
 از انتقامگیری و استفاده از زور علیه افراد غیر مسلح، مانند کارگران و کارمندان غیر مسلح در خدمت دولت و دشمن خودداری می کنیم و اجازه نمی دهیم به اعضای خانواده دولتمردان، تعرض شود.  در صورت کنترل شهرها و آزاد سازی آن ها، باید امنیت زنان و فرزندان کارکنان دولت را تامین کنیم. شاید لازم باشد، برای آزادی دستگیر شدگان نیروهای انقلابی، از اسرای گرفته شده از دولت استفاده کنیم و مبادله انجام دهیم.
21.  
مجبور هستیم، در هر منطقه و محله، رهبری محله ای درست کنیم و بر اعمال همدیگر نظارت بکنیم تا اجازه ندهیم افرادی به نام ما و نیروهای انقلاب، به قتل و غارت دست بزنند. 
باید از پس از انجام کوچکترین حرکت نظامیدر مناطق آزاد شده، گزارش دقیق آن را هر کس که در آن عملیات حضور و شرکت داشته است، بنویسد و به رهبری محله و یا رهبری حرکت در همان نزدیکی تحویل بدهد تا آنان به بررسی موارد احتمالی خشونت علیه شهروندان و دولتیان بدون سلاح بپردازند و در صورت تخلف، به دادگاه قانونی تحویل بدهند. نیروهای انقلابی برای انجام اعمال غیر انسانی و غیر قانونی تشکیل نشده اند و اجازه نمی دهند تا زیر نام و نشان آنان، اعمال غیر انسانی انجام بگیرد.
22. 
نظارت بر اعمال هم، دلیل بر بی اعتمادی انقلابیون نسبت به هم نیست بلکه برای جلوگیری از سوء استفاده های نیروهای دشمن است که صد البته در صفوف ما رسوخ خواهند کرد تا حرکت ما را منحرف کنند. برای ندادن فرصت به نفوذی های دشمن، باید مراقب رفتارهای نیروهای انقلابی و خودمان باشیم.
انصافعلی هدایت
11 نوامبر 2015 
تورنتو - کانادا




Comments

Popular posts from this blog

سیاست، جسورلارین میدانی دیر