تک صداهایی شنیده می شود
دوستی در «اینستاگرام» مطلبی را به عنوان کامنت نوشته است. من در پاسخ وی، تلاش کردم تا روح سخن او را هم در نوشته ام نگه بدارم. در زیر آن را ملاحظه می فرمایید
با انکار وضع موجود و فرافکنی مسئله، مشکل حل نمی شود.
این «احتمالا» فقط شخص شما هستید که مخالف رسمی، اداری و آموزشی شدن زبانهای تورکی، عربی، بلوچی و ... نیستید و این جای خوشحالی است که تکصذاهایی از اینور و آن ور شنیده می شود که با ملل غیر فارس هم دردی می کنند.
اما و متاسفانه، شما هم، در آن نوشته کوتاه، خودتان را محور و اساس جهان پیرامون خود فرض گرفته اید و تصور کرده آید که چون حضرتعالی مخالف زبان های ملل غیر فارس نیستید، پس همه مردمان فارس زبان هم مخالف آموزشی، اداری و حقوقی شدن زبان های ملل غیر فارس نیستند.
اما در ایران جعلی، دولتی با تمامی نهادها و سازمانها وجود دارد که با رسمی، اداری و آموزشی شدن زبان ملل در ایران جعلی مخالفت می کنند.
تنها در راس یکی از آن نهادها و سازمان ها، فردی با نام حداد عادل نامی در راس هرم «فرهنگستان زبان و ادب فارسی» قرار دارد که بطور رسمی و علنی با آموزش به زبان مادری ملل غیر فارس ها در ایران مخالفت می کند.
تنها مخالفت او نیست. بلکه مخالفت نهاد تحت امر او با هر کلمه ای، به قانون بدل می شود. مثلاً اسامی تورک
شهرها، روستاها، راه ها، جاده ها، محله ها، درهها، کوهها، تپهها، آبها، چشمهها، رودها، آبشارها، حیوانات وحشی و اهلی، پرندگان و چرندگان، ... حتی نام انسانها یا به فارسی ترجمه می شود و یا فارسیزه می شود.
حتی انسان ها هم حق ندارند، نام فرزندانشان را از نامهایی از فرهنگ و تاریخ خودشان انتخاب بکنند.
ثبت احوال مجری عدم صدور مجوز برای شناسنامه، برای نوزادانی است که نمی خواهند نام فارسی داشته باشند.
ادارات و سازمان ها، دانشگاه ها و اساتید و مدارس و معلمان هم از امر آن دولت و سازمانها و نهادها اطاعت می کنند.
با این وجود، شخص شما هم در همین نوشته کوتاه، به تناقضگویی افتادهاید و ادعا کرده اید که «... فقط برنامهریزی می خواهد...».۱
آیا می دانید که ملل غیر فارس، یک قرن در انتظار برنامه ریزی بوده اند؟
چرا برای اجبار به آموزش فارسی نیازی به یکصد سال صبر و برنامه ریزی نبود. در کوتاهترین زمان، بودجه، ساختمان، معلم، کتاب و حتی غذای رایگان برای آموزش اجباری فارسی مهیا شد؟
از طرف دیگر منکر ملتی به نام ملت فارس شده اید.
دوست عزیز، خیلی خوشحالم که ملتی به نام فارس وجود خارجی ندارد.
در نتیجه، می توان نتیجه گرفت که ملتی که وجود خارجی ندارد، سرزمینی هم در ایران جعلی کنونی ندارند.
بر عکس فارسها، هم شما و هم همه اعتراف می کنند که در ایران جعلی، مللی با نام تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ و .... نه تنها وجود خارجی دارند بلکه سرزمین های معین و مشخصی هم داشته اند و دارند. که همه این ملل هم اعلام کرده اند و می کنند که فارسی زبان آن ها نیست. زبان ملی آن ها نیست و زبان فارسی، زبانی تحمیلی است که در بعد از انقلاب به عنوان زبان رسمی در قانون اساسی گنجانده شده است اما ملل غیر فارس رسمیت آن را نپذیرفتهاند و نمی پذیرند. چرا که منشاء تبعیض بر علیه ملل غیر فارس بوده است.
راستی اگر ملتی به نام فارس وجود خارجی ندارد، چرا زبان فارسی را به اجبار، به همه تحمیل می کنند؟ این زبان منافع کدام گروه و طیچبقه را تامین و تظمین می کند؟ چرا با زبان و با منافع ملل غیر فارس سونی می کند؟ در حالی که افراد یا ملتی که وجود خارجی ندارند نباید از نابودی زبان فارسی ناراحت بشوند؟ چرا این همه بر رسمی و بدون رقیب ماندن فارسی تاکید می سود؟ چرا با زبان های که مللی صاحبان آن ها هستند، مخالفت می کنند؟
انصافعلی هدایت
میسیسیپی - آمریکا
پانزدهم اکتبر ۲۰۲۱
hedayat222@yahoo.com
Comments
Post a Comment