Posts

Showing posts from July, 2010

درخواست تاسیس دادگاهی مردمی برای محاکمه آیت الله سید علی خامنه ای و ...

با پیوستن به این گروه، از همه روشنفکران دینی و سکولار، از سازمان ها، احزاب، جمعیت های ایرانی و بین المللی، از وکلا و حقوقدانان مستقل درخواست می کنیم تا دادگاهی مردمی و مستقل را در خارج از ایران، برای محاکمه آیت الله سید علی خامنه ای، محمود احمدی نژاد، فرماندهان سپاه پاسداران، فرماندهان بسیج، فرماندهان نیروهای لباس شخصی، فرماندهان پلیس، قضاتی که بر خلاف قانون موجود عمل می کنند و ... تشکیل شود. من؛ .... یک ایرانی هستم که در این 30 سال حکومت جمهوری اسلامی مورد ظلم و ستم قرار گرفته، دستگیر، زندانی و تحت شکنجه ها قرار گرفته ام. حقوق فردی، اجتماعی و جمعی من و ما (بخشی از ایرانیان) (چه با وضع قوانین خلاف قانون اساسی و چه با اجرا نکردن قانون اساسی که خود به اجرای آن متعهد بوده اند) از بین رفته است. این حاکمان، حقوق و آزادی های ما را دزدیده اند. به شکایات ما رسیدگی نکرده اند. قوانین را اجرا نکرده اند. ثروت ایرانیان را یا به هر کس که خواسته اند، بخشیده اند و یا خود مال اندوخته اند. به فریادها و درخواست های ما توجه نکرده اند. من؛ ... می خواهم از همه ظلمی که به من شده است، به دادگاهی بی طرف و مستق...

من از وزیدن نسیم به این سرزمین، نا امیدم

آقای بنی طرف عزیز!! سلام! سلامی از دور، از غربت!!!1 می دانید که سال هاست که من بر این سنگ، این داستان را حک می کنم. اما احزاب سراسری ما مدت هاست که جامد گشته اند. نمی توانند خودشان را از وضعیت تبلیغی دوران پادشاهی ایران خارج کنند. هم نمی خواهند. هم نمی دانند که نمی خواهند و نمی داند و هم نمی توانند. احزاب ایرانی، در درون تورهای ایدئولوژیکی، سیاسی و طرفداران متعصب، خودشان را زندانی کرده اند.1 می دانیم که احزاب باید خواست ملت ها در نواحی مختلف کشور را شناسایی کرده و در نمایندگی آن ها بکوشند تا بتوانند، بحران های آینده را مدیریت کنند اما احزاب سراسری ما ایرانیان، در سکوتی ارادی و آگاهانه و مرگ گونه فرو رفته اند. آن ها شاهد حوادث ایرانند اما موضع گیری در باره آن ها را به گذر زمان می سپارند تا دوای درد را از گذر زمان و فراموشی تاریخ، بگیرند.1 می دانید که من اصلاح طلب بودم و هستم. اما راستش، از رهبران اصلاح طلب و سازمان و احزاب اصلاح طلب، قطع امید کرده ام. آن ها، هم از ترس حاکمیت در دورن و هم از ترس سکوت حاکم بر احزاب و روشنفکران ایرانی(در دورن و خارج)، در دام سکوت افتاده اند.1 و همین سکوت ...