بررسی پیامدهای روانی-اجتماعی آزادسازی قره باغ اشغالی بر تورک ها در ایران
می دانیم که حرکت های سیاسی و اجتماعی و حتی اقتصاد، در هر کجای دنیا رخ بدهد، بر شیوه نگرش، رفتار سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دیگر انسان ها در دورترین نقاط دنیا هم تاثیر می گذارد.
با چشم پوشی از این که عاقبت جنگ آزاد سازی قره باغ اشغالی چگونه رقم خواهد خورد، نمی توان از تاثیرات آن بر ملل غیر فارس در ایران و بخصوص بر ملت تورک و بالاخص بر تورک های آزربایجان جنوبی سخنی نگفت و آن را مورد بررسی قرار نداد.
اگر در پی این جنگ و فداکاری ها، قره باغ اشغالی آزاد بشود، طبیعتا، روحیه ملت تورک در دنیا بشدت تغییر خواهد کرد. اعتماد بنفس ملی و عمومی در ملت تورک بشدت افزایش خواهد یافت. موقعیت سیاسی-اجتماعی، روانی-فرهنگی تورک ها در منطقه و جهان تغییر یافته و تحکیم خواهد شد. غرور ملی در وجود، روان، خون و پوست تک تک تورک ها غلیان خواهد یافت. احساسات وطن پرستانه و ملی شکوفا خواهد شد.
علاقه و تمایل به تشکیل اتحادیه های مختلف، در زمینه های مختلف، در میان کشورها و ملت جدا از هم تورک ها اوج خواهد گرفت. پیمان های سیاسی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی، آموزشی، هنری، تجاری، بانکی، نظامی، الی، پولی، رسانه ای و ... در میان کشورهای تورک بیش از گذشته اهمیت خواهد یافت. شکوفایی اقتصادی تورک ها بیشتر از گذشته رونق خواهد گرفت و احتمالا، موجب پیدایش قطب جدید سیاسی، نظامی-امنیتی و اقتصادی جدیدی در جهان خواهد گشت.
در مقابل، دشمنان و مخالفان تورک ها در منطقه و جهان، مجبور به عقب نشینی خواهند شد. اعتماد بنفس دشمنان و مخالفان تورک ها بشدت افت خواهد کرد. امتیازهای سیاسی، اقتصادی، و .. به ملت تورک و دولت هایی که با هم اتحادیه هایی را تشکیل داده اند، خواهند داد و احتمالا پول جدید و معتبری که در میان همه تورک ها معتبر خواهد بود، به میدان خواهد آمد.
همه این اتفاقات، با اندگی شدت و ضعف، در درون ملت تورک در ایران هم رخ خواهد داد. تورک هایی که با اسامی مختلف و در یکصد سال گذشته و با تبلیغات زهرآگین پهلوی ها و ملاها از هم جدا شده بوده اند و نسبت به هم بی تفاوت شده بوده اند، به هم گرایش خواهند یافت. اتحاد ملی در بین آن تورک های جدا از هم ایجاد خواهد شد. به رابطه خونی و زبانی و فرهنگی و برادری در میان خودشان و دیگر تورک های در دنیا، بیش از گذشته پی خواهند برد.
روحیه و توان روانی تورک ها در مقابل زور و هژمونی سیاسی-امنیتی پانفارسیسم بیشتر خواهد شد. اعتماد بنفس عموم تورک ها رشد خواهد کرد. به توان جمعی و ملی خودشان در مقابله با دشمنی به نام پانفارسیسم ایمان خواهند آورد. با تورک های خارج از مرزهای ایران، روابط زبانی، تاریخی، فرهنگی، آموزشی و ... بیشتری برقرار خواهند کرد. در راه تحقق همه حقوق ملی خودشان و رهایی از سیطره قوم مسلط فارس، کوشاتر از گذشته خواهند شد. برای کسب تمامی حقوق ملی که در یکصد سال گذشته از تورک ها و دیگر ملل غصب شده است، جسارت بیشتری خواهند یافت. در مبارزه با پانفارسیسم، از تقیه خارج شده، خود را سازماندهی سیاسی خواهند کرد. تشکیلات سیاسی و اجتماعی مختلفی در بین تورک ها بوجود خواهد آمد. تورک ها در ایران بیش از گذشته متوجه خواهند شد که فارس ها دوست و برادر یا همشهروند آن ها در ایران نیستند، بلکه دشمنی هستند که یکصد سال آن ها را وادار و مجبور به زندان و تبعید زبانی، تاریخی، فرهنگی، اقتصادی، مالی و پولی و ... در وطن خودشان کرده و با تمام توان، در محو و نابودی تاریخی و سرزمینی تورک ها کوشیده است.
این خود آگاهی تاریخی، اکنون هم وجود دارد اما با آزادسازی و حتی در صورت ادامه اشغال قره باغ توسط دشمنی به نام ارمنی ها هم، عمق این فاصله در میان تورک و فارس در ایران بیش از گذشته عمیق تر شده و دشمنی ها علنی تر خواهند شد. آثار دشمنی پانفارسیسم با تورک ها خودش را بیشتر از گذشته نشان خواهد داد.
در این صورت، یا هژمونی روانی تورک ها، پانفارسیسم را به عقب نشینی مجبور خواهد کرد. همان طور که هژمونی تورک های ایران، در هفته گذشته باعث شد تا ایران ارسال تجهیزات نظامی، دارویی، خوراک و حمایت های لجستیگی به ارمنستان را متوقف کرده و موضعگیری رسمی و سیاسی ایران را، حداقل در ظاهر هم که شده، تغییر داد. یا ایران به سمت جنگ داخلی، کشتار و ویرانی خواهد رفت. انتخاب با پانفارسیسم خواهد بود.
چرا که نه تنها تورک ها که پانفارسیسم هم با حقیقت جدید در منطقه روبر شده است. پانفارسیسم هم با با هژمونی روانی تورک های در ایران، در دوره پسا جنگ آزاد سازی قره باغ روبرو شده است.
در مقابل پانفارسیسم مسلط، بیش از دو راه وجود ندارد. یا باید به دشمنی و ضدیت یکصد ساله با تورک ها ادامه بدهد و یا با رشد فزاینده احساسات تورک ها بطور عقلانی مقابله کرده و برای آرام کردن تورک ها، به بخش اعظمی از حقوق و خواست های سیاسی، آموزشی، تاریخی، اقتصادی، بانکی و پولی و سرزمینی تورک ها تن بدهد.
این امر ممکن نخواهد بود الا آن که پانفارسیسم به حداقل های مورد درخواست تورک ها که عبارت از برقراری فدرالیسم است، تن بدهد. در غیر این صورت، تشکیل کشور مستقل آزربایجان جنوبی از طریق جنگ داخلی غیر قابل اجتناب خواهد بود.
چه پانفارس ها به این حقوق و خواست های تورک ها، تن بدهند یا ندهند، اعتماد بنفس و خودآگاهی عمیق تورک ها و آگاهی تورک ها به دشمنی پانفارسیسم با تورک ها، به اتحاد و آگاهی ملل غیر فارس در ایران با تورک ها و متاثر شدن آن ها از تورک ها خواهد انجامید و ایران را با یک بحران و مشکل سیاسی روبرو خواهد کرد.
جنگ آزادسازی قره باغ چه تاثیرات سیاسی، اجتماعی، روانی، حقوقی، مالی، پولی، اقتصادی و تقسیم قدرت در ایران خواهد گذاشت؟
آیا تورک ها همچنان نادیده گرفته خواهند شد؟
آیا ایران در آستانه یک جنگ ویرانگر داخلی قرار خواهد گرفت؟
انتخاب های عقلانی ایران برای پرهیز از چنین بحرانی چیست؟
آیا تورک ها بر تداوم ظلم و ستم تاریخی بر خودشات از طرف پانفارسیسم ساکت خواهند ماند؟
ایران در مقابل تورک ها تا کجا می تواند عقب نشینی بکند؟
عقب نشینی پانفارسیسم در مقابل تورک ها، چه تاثیری بر دیگر ملل تحت اشغال و ستم پانفارسیسم خواهد گذاشت؟
ایران برای گذار از این مرحله چگونه رفتار خواهد کرد؟
سوال هایی هستند که پاسخ ایران به آن ها در آینده نه چندان دور رونمایی خواهد شد. ولی ما برای بررسی ابعاد این تاثیرات، با چند فعال سیاسی از ملل مختلف در ایران گفتگو خواهیم کرد.
جناب دکتر ضیاء صدرالاشرافی؛ از محققان، نویسندگان و فدرالیست های تورک
جناب صلاح ابوشریف الاحوازی؛ از رهبران ملت تحت اشغال عربستان
جناب مهیم سرخوش؛ از رهبران ملت بلوچ
جناب احمد هاشمی؛ از تحلیگران و فعالان سیاسی تورک
انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
نهم (09) اکتبر 2020
hedayat222@yahoo.com
Comments
Post a Comment