عدالت اختراع قدرتمندان برای اداره ضعفا است
چیزی به نامعدالت، وجود خارجی ندارد. عدالت مفهومی گنگ است که صاحبان قدرت، میزان و معیار عیار آن هستند. مفهوم و مصداق عدالت، به اراده صاحبان قدرت وابسته است و بر اساس اراده صاحبان قدرت تغییر می کند. آنچه شما عدالت می نامید و آن را آرزو می کنید، صاحب قدرت و زور آن را بیعدالتی محض می شناسد، نمی پذیرد و تعریف خودش را اعمال می کند. زیر صاحبان قدرت و بیقدرت ها، در دو طرف و زاویه جداگانه و متضاد ایستاده اند و منافع متضادی دارند. در نتیجه، دو تعریف و دیدگاه متفاوت و ضد هم از عدالت دارند. در نهایت، هر آنکس که قدرتمند است، تعریف عدالت را مسخص، معین و اعمال می کند. ضعفا باید و اجبارا باید آن را باور کرده و پذیرفته و با چشم منت بپذیرند. در حالیکه، از نظر ضعفا، عدالت نبوده و نیست و عین ظلم و ستم و بی عدالتی است. پس، یا باید قوی بود و عدالت را تعریف و اعمال کرد و پذیراند و یا ضعیف ماند و تسلیم عدالت مستقر قوی شد. انصافعلی هدایت آمریکا -پنسیلوانیا 24.08.2021 hedayat222@yahoo.com