کدام یک مهم است: خیانت به خاک یا خیانت به ملت؟
تنقید انصافعلی هدایت توسط آقای کاووس پیروزی پهلوان
aghaye Ensafali Hedayat ba puzesh bayad be agahiyetan berasanam zamani darkhasteheh shoma ra baraye baraye afzudane nametan be listeh dustan dar facebook didam va paziraye darkhast shodam keh az andisheh va aadame agahiyetan az tarikhe chand 1000 saalehe mellate iran agah nabudam , chon moddat zamane ziayadi nist keh dar facebook mibasham bedune motale"eh name shoma ra dar listeh dustan jay dadam , aghaye mohtaram harchand keh dorane javani ra poshteh sar gozashtehid amma hanuz zamani barayetan baghi mandeh keh beduneh gharazvarzihaye shakhsi kheradmandaneh tarikh va farhange chand 1000saalehe mellate iran ra behtar va bedorosti motale"eh namaid ,ta shayad betavanid mafhume dorosteh vajehe mellat ra dark benmaid va az iranisetiziye khod pashiman shavid .in pishnahad az janebe man yek ensan va ashena be hoviyateh chand 1000 saalehe melli , tarikhi,farhangi khod ( bename yek irani ) be shakhse shoma mibashad. be name khodavande khorshido mah keh del ra be namash kherad daad raah . kherad ra bayad bekar gereft vali na ehsasstiz koni ra . omid ast darke matlab nemudeh bashid .barayetan behtarin ha ra khastaram
پاسخ انصافعلی هدایت: 1
سلام دوست اندیشمند من
اولا که من تاریخ نخوانده ام و متخصص تاریخ نیستم. دوما به تاریخی که نوشته دست حکومت هاست، اعتماد ندارم. سوم این که از کدام تاریخ سخن می رانید؟ چهارم این که از کدام ایران سخن به میان می آورید؟
ایرانی که پدران من و شما، دیگران را کشته و خاک آنان را اشغال کرده اند؟ یا ایرانی که هر تکه اش به اشغال دیگران در آمده است؟ یعنی از کدام ایران بحث می کنیم؟ ایرانی که در دوران هجوم عرب ها، حمله مغول ها، افغان ها و حتی در جنگ جهانی دوم از آن چیزی نمانده بود، حرف پیش می کشیم؟ یا زمانی که داریوش و نادر، کشور گشایی کرده بودند؟
دوست بسیار ارجمند من
البته که شما به تاریخ آشناتر از من هستید. در این شکی نیست! شک در این است که آیا "کشور" واژه ای نیست که در طول تاریخ دچار انقباظ و انبساط شده و می شود؟ گاه گسترش
یافته و گاه تنگ شده است؟
حال، کدام کشور و کدام خاک و کدامین "ملت" بحث حدیث ماست؟
اگر از این هم بگذریم، ایران ما کی یک ملت بوده است؟ غلوم سیاسی و تعاریف سیاسی به کنار!!! الواح، کتیبه ها، مدارک تاریخی از "ملت" ایران سخن می گویند یا از ملت ها؟ آیا شما در حجاری های تخت جمشید، یک ملت را مشاهده می فرمایید؟ یا ملل را؟ خود نوشته های کتبه از چه سخن می گویند؟
جز در دوران هشتاد ساله اخیر، کی ما یک ملت بوده ایم؟ پدران تاج دار ما، اگر ملل ایران را یکی فرض می کردند و همین سیاست شما را کیاست و پیشه می کردند، آیا الآن از ایران، جز اصفهان و شیراز مانده بود؟ به عقیده من؛ آنان از شما و من، خیلی تیز هوش تر و سیاستمدارتر بودند. آنان با سیاست، توانسته بودند که شیرازه ایران را در دستانشان نگه دارند. ملت ها را متمایل و راضی به اتحاد با ایرانیان نگه دارند. این سیاست و کار، در دوران بعد از اشغال خاک دیگران، قطعی تر بوده است
پدران ما اگر خاک دیگران را اشغال کرده اند، اما فرهنگ، تاریخ، تمدن، شخصیت های تاریخ ساز، زبان و غرور آنان را انکار نکرده اند. بلکه همه داشته ها و نداشته های آن ملت ها را به رسمیت شناخته اند. کاری که ما امروزه نمی کنیم.
در هیچ مقطع تاریخی، جز دوران پهلوی ها و جمهوری اسلامی، ایران یک زبانه نبوده و هیچ گاه، پدران ما اصرار نداشته اند که ایران و ایرانیان از یک خاک، از یک نژاد بوده و هستند. این چه نوع سیاستی است که سعی می کنیم تا همه تفاوت ها را نادیده بگیریم و در حذف شان می کوشیم؟ اگر پدران ما این گونه کرده بودند، تا کنون، نامی از ایران مانده بود؟
مگر نه این که پدران سیاستمدار ما، ایران را بر اساس تفاوت ها در زبان، دین و آیین، نژاد و جغرافیا، اداره می کردند؟ مگر نه این که ایرانی که شما از آن دم می زنید، تنها در دوران پهلوی ها بود که از شیوه ایالتی در آمد؟ مگر ما به شکل ایالت اداره نمی شدیم؟ مگر ایالت ها و ماحالات به دولت و شاهنشاه در مرکز، مالیات نمی دادند؟ اگر چنین نبود و ما یک حکومت و یک ملت داشتیم، چه طور، ایالتی آن قدر نیرو و توان مالی و انسانی می گرفت که حکومت مرکزی را هم بر هم می زد و سلسله جدیدی از تسلط حکومت مرکزی در ایالت های ایران بر پا می ساخت؟
ممکن است که حضرت عالی با کلمه "فدرال" که واژه ای غربی است، مخالف باشید و به جای آن، از واژه "ایالت" یا "ماحال" بهره جویید. یا ممکن است، شما طرفدار ساخت و پرداخت یک ملت، یک کشور و یک شاه باشید. در این صورت، من به عقاید شما احترام می گذارم اما شما را انکار نمی کنم. همان طور که شما هم نباید من و دیدگاه من را آن هم با اظهار تاسف انکار فرمایید. در این صورت، در عزم من بر انکار شما، ابدا شک نکنید
دوست اندیشمند من
ایران تا این اواخر که در آن، ما را بر اساس برتری یک نژاد تربیت کردند، نه تنها بر اساس تساوی نژادی و زبانی اداره می شد که در اسناد به جا مانده از پدرانمان، تساوی سیاسی و اقتصادی و مالیاتی هم بر آن حاکم بوده است. هیچ زمانی در ایران، یک "ملت" نمی زیسته است. همیشه "ملل" یا "ملت ها" در آن زندگی می کرده اند. هم دیگر را هم انکار نمی کرده اند
جالب آن است که وقتی مغول ها، همه ایالت های ایران را شکست می دهند، چهار چوب اداره سیاسی ایالتی و فدرالی ایران آن دوران را از هم نمی ریزند. بلکه آن را حفظ می کنند
حالا چه شده که ایرانیان "آریایی" یا "آریا پرستانی" که خود قبول و باور دارند که ایرانی نبوده و مهاجر هستند، سعی دارند تا ایران را یک ملت با یک نژاد، بدانند و بشناسانند؟ و دیگر ملت ها را مجبور کنند تا استیلا، برتری و استعمار یک قوم یا یک ملت را بر دیگر ملت ها بپزیرانند؟
به عقیده من؛ اندیشه یک ایران با یک تاریخ، زبان، نژاد، دین پاک و ... یک ملت، حاصل ناسیونالیسم غربی است که هم زمان با انقلاب مشروطه، به ایران وارد شده است که اندیشه ای مبتنی بر استعمار، تبعیض نژادی و خود برتر بینی کاذب است
باز هم تکرار می کنم که من متخصص تاریخ نیستم اما شواهد تاریخی را با توجه به تخصص خودم، می توانم به درستی در کنار هم بچینم تا منظره اصلی را ببینم. نه آن چه را که حکومت های بر سر کار آمده، ترسیم کرده اند
حال، یک سوال هم من از شما دارم: خیانت به خاک مهم تر است یا خیانت به ملت و ملت ها؟
ارادتمند
انصافعلی هدایت
از اینکه انسانی مثل شما وجود دارد به انسان بودنم افتخار می کنم و منتظر جواب آقای کاووس پیروزی پهلوان خواهم بود
ReplyDelete