حرکت های سیاسی در تاریکی و خاموشی




سلام آغا مجید گرامی
من با خواندن نوشته شما فقط خندیدم. خدا به شما سلامتی بدهد. بعد از یک هفته بیماری سخت، امروز حسابی خندیدم.
 خودت به نوشته هایت باور داری؟
فکر می کنی مشکل ملل تورک، عرب، بلوچ، تورکمن و ... حکومت های فارث هستند یا روشنفکرنماهای سیاه فکر فارث و فارسیزه بدتر از حکام و حکمرانی هستند که در انکار حقوق ملی اقوام مصرتر از حکامشان هستند؟
اگر هر سیستم سیاسی، قبل از بر پایی آن، درست تعریف شود و بر روی تک تک اصول و پایه های سیاسی آن سیستم، بحث ها و نقدهایی جدی و طولانی و در همه جهت ها رخ دهد، آن سیستم در زمانی که حیات بیابد، نمی تواند تخلف چندانی از آن چه نشان و قول داده بود،  بکند. ولی  بشرطی و باید آن سیستم را بی رحمانانه نقد کرد و شکافت. نباید عاشق نام آن سیستم و افراد مدافع آن سیستم شد.
خمینی وقتی با جمهوری اسلامی آمد، همه بخاطر مخالفت با شاه، مسلمان بودن و عاشق اسلام بودن، مقدس دانستن اسلام و عدم نقد و انتقادها تند از قوانین اسلام و سیستمی که خمینی نشان می داد، چشم بسته آن را پذیرفتند.
این یک خطای ادراکی ، رفتاری، تعصبی و جهل در جهل بود که همه ما را با فاجعه سیستم خمینیسم رو برو کرد.
اگر ما و پدران ما بی رحمانانه و در همان زمان قبل از قدرت یابی خمینیسم،  اسلام و خمینی را نقد کرده بودیم و نقد کرده بودند، حداقل، با این طرز از جمهوری فارثیسم اسلامی روبرو نمی شدیم و حتی ممکن بود  سیستم اسلامی بهتر از این را پیاده می کردیم.
آیا ما در آن زمان نمی دانستیم که در اسلام اعدام و رجم هست؟
نمی دانستیم که در اسلام اقلیت های دینی از حقوق مساوی برخوردار نیستند؟
نمی دانستیم که زن نیمه انسان است؟
نمی دانستیم که اقتصاد بسیار مهم است و مال انسان هم هست؟
نمی دانستیم که نژادپرستی فارثیسم در تک تک اصول و مواد قانون اساسی گنجانده شده و حقوق ملل انکار شده است؟
و .... ولی عاشق و شیفته بودیم و همه چیز از جمله فارثیسم و خمینیسم را مقدس می دانستیم که نباید نقد کنیم. برای همین هم، رفتارمان نکره و منکرانه و خود پسندانه بود.
فکر می کردیم، ما بهترین انسان های روی زمین با بهترین اندیشه ها و بهترین مردمان و صادقترین و ... هستیم اما وقتی با واقعیت های اجتماعی و سیاسی جامعه خودمان روبرو شدیم، دیدیم همه چیز بر عکس از آب در آمده است.
همین حالا هم عیرانیان و بخصوص سیاستمداران و رهبران و احزاب و جمعیت های سیاسی و علمی، در شرایط دوره قبل از قدرت یابی همان خمینیسم هستند. از سیستم سیاسی و اداری و حقوقی آینده فارسیستان یا منطقه هم بحث نمی کنند. تعیین سیستم  سیاسی مورد نظر فردی و تشکیلاتی خودشان را هم به فردا محول می کنند. چرا؟
چرا رفتاری روشن نشان نمی دهند؟
آیا فاقد سیستم سیاسی-اداری و حقوقی برای فردا هستند؟ یا می خواهند مقدس بمانند و مورد نقد قرار نگیرند؟

بنا بر این متوجه می شویم که همه سیه فکر هستند و تلاش می کنند روشنفکر جلوه کنند. برای همین است که پوپولیست و مردم فریب تشریف دارند. در پشت پرده "بعد از این رژیم خود مردم انتخاب خواهند کرد" پنهان شده اند.
 نه! فراموش نکرده اند بلکه عمدا نمی خواهند به بحث و بررسی سیستم سیاسی-اداری و حقوقی مورد نظر خودشان برای آینده بپردازند.
چرا؟
چون همه آن افراد و احزاب و جمعیت ها، چراغ راهشان را تجربه خمینی قرار داده اند. آنان در پی رفتن از راهی هستند که خمینی در آن راه موفق شد.
می خواهند، در آینده و در سایه روشن پوپولیسم و "مردم هر چه بگویند"، سیستم ناشناخته خودشان را سر کار بیاورند.

شاید هم در مغز آنان و تشکیلاتشان، افکار و اندیشه هایی در رابطه با آینده کشور، مردم و حکومت و حقوق اجتماعی چیزی وجود ندارد.
شاید خود آن ها در تاریکی فکری راه می روند و چیزی برای عرضه به جامعه برای نقد و بررسی و انتخاب یکی از ده ها سیستم حکومتی ندارند.
شاید خمینی هستند و نمی خواهند بت شخصیتی شان در نقدها بی رحمانه اجتماعی، شکسته شود.
در هر صورتی، کسانی که امروز سیستم فکرشان برای فردا را عرضه نمی کنند تا مورد نقدهایی بی رحمانه قرار بگیرند، دیکتاتورهایی بی قدرت امروز هستند که مانند هیتلر در پشت کلمات فریب دهنده، پنهان شده اند تا در فرصتی که ممکن است فردا بدست بیاورند، دیکتاتوری فکریشان را عملی سازند.
اگر سیه فکر فارث، افکار و سیستم مورد نظرش برای فردا را روی میز بگذارد، همانند روشنفکران ملل تورک و عرب، بلوچ و تورکمن و قشقایی و ... هر فردی، هر جمعیتی، هر تشکیلاتی، هر سرمایه داری، هر تولید کننده ای، هر مصرف کننده ای، هر کارگری و ... هر دینی و زبانی و نژادی و ... از هر منظر، نگاه، زاویه ای و منافع فردی، حزبی، گروهی، اجتماعی، دینی، شغلی، تخصصی، و ... نقد و بررسی می شود.
آن سیستم سیاسی-اداری-و حقوقی را به چالش می کشد. نقاط قوتی که برای آن سیستم تعریف شده بود را به عنوان نقاط ضعف همان سیستم نشان می دهد که چگونه می تواند به عنوان چاقوی یا تیغ دو لبه عمل کرده و سیستم را به ضد سیستم و از درون خود، بدل کند.
روشنفکر پانفارثیسم در یک قرن گذشته، در تاریکی فریب اما در زیر پرچم پوپولیسم حرکت کرده است و هنوز در تاریکی قرار دارد.
ما، سیستم های استقلال طلب، با این سیستم به پیش نمی رویم. بلکه عقاید و برنامه های سیاسی-اداری-حقوقی مورد نظرمان برای فردا را امروز برای نقد و بررسی روی میز می گذاریم تا نه تنها از طرف هر نوع گرایش سیاسی و اجتماعی و اقتصادی نقد و بررسی شود، بلکه سطح انتظارات و توقعات مردم عادی را هم بالا ببریم تا مذاق توده و ملت یا عوام هم تغییر یابد و به حداقل ها راضی نشود.
در حالیکه شما فارث های حقه باز سیاسی-فکری، می خواهید با عدم ارائه افکارتان به جامعه، از تیغ نقد و بررسی جان سالم بدر ببرید تا بتوانید سطح توقع و انتظارات جامعه و ملت را در سطح اندیشه بسته و اما مقدس شده خودتان نگه دارید و کنترل کنید.
شما سیه فکر روشنفکرنمای قرن بیست و یکم، خودتان را مطلق، معصوم و بهترین و بری از خطا فرض می کنید و بر نسبیت افکار و عقاید بشری اعتقادی ندارید.
برای همین، سقف افکارتان را اعلای اندیشه می نامید که بهتر از آن وجود ندارد. برای همین، نباید نقد شود.
 ما چنین نیستیم یا تلاش می کنیم که از بند های تعصبی و خود محوری آموزش های سیستم فارث، رها شویم و افکار خودمان را آزادانه به بوته نقد و بررسی قرار دهیم.
اما در مورد جزیره صحرایی شما و فارثیستان!
شما در فردای استقلال سیاسی و  اداری و حقوقی ملل عرب در جنوب فارثیستان، بلوچ در شرق، تورکمن و گیل و مازنی در شمال، تورکستان در غرب و شمال غرب و کوردستان در غرب، در محاصره قرار می گیرید. مجبور به زیستن در منطقه محدود کویری و صحرایی بی آب، بدون دسترسی به دریا، با کمترین منابع طبیعی برای تغذیه فارث ها، با کمترین منابع زیر زمینی و ... و محدود، در محاصره خواهید ماند. شبهه جزیره عربستان در شرایط اب و هوایی صد بار بهتری از فارثیستان خواهد داشت که قرن ها تحقیرشان کرده اید و تحقیرشان می کنید.
باران کافی هم برای تامین آب آشامیدنی نخواهید داشت. برای تامین آب و مواد غذایی مورد نیاز مردمان تنبل سرزمین های کویری و نمکیتان، آبی برای سیری و غذایی برای شکم هایتان نخواهد داشت.
چوب نژادپرستی و اندیشه های ضد انسانی و رفتارهای سیاسی نکره و تاریک امروزتان را در فردای روشن استقلال ملل، خواهید خورد و ...
نگران ما نباشید. ما بسان شما و هیتلرتان، نژادپرست نبوده ایم و نیستیم. اگر اکنون، در ایالت آزربایجان غربی بین تورک و کورد مسایلی رخ می دهد، نه بخاطر تورک بودن و کورد بودنشان است، نه به خاطر نژادپرست بودنشان. بلکه بخاطر سیاست های تفرقه افکنانه پانفارثیسم و پانعیرانیسم بوجود آمده است.
رفتار ضد نژادی در این منطقه، ذاتی منطقه و ملل آن نیست. تخمی است که فارشیسم کاشته است و البته تقسیمات جغرافیایی تدریجی و موذیانه فارشیسم، راه بر اینگونه تنازع ها را باز کرده است.
این آب را فارشیسم گل آلوده کرده است تا ماهی اختلاف میان کورد و تورک بگیرد که در سایه مباحث رهبران عاقل سیاسی و اجتماعی دو ملت همسایه، کاهش خواهد یافت و راه حل های خود را خواهد ساخت.
در کنار این، باید اعتراف کنیم که بحث اصلی در اختلاف در آزربایجان غربی، در دوران حکومت حزب دموکرات آزربایجان  به رهبری پیشه وری و شیخ محمد خیابانی وجود نداشته  است.
اکنون هم که چنان اختلاف هایی دیده می شود و شما انگشت روی آن گذاشته اید، پیامد سیستم سیاسی-اداری-حقوقی ملل مستقل تورک و کورد نیست که به حساب این ملل نوشته شود. بلکه پیامدهایی سیستم سیاسی-اداری-حقوقی -استعماری فارشیسم و عیرانیسم است و مسئولیت هم با فارشیسم است نه با تورک و کورد. گر چه ما مللی که در پی استقلال هستیم، باید برای چنین معضلاتی که منافع پانفارثیسم پانفارثیسم و فارشیسم را تامین می کند، چاره ای بیندیشید و هزینه ها را کاهش بدهیم. یا اگر بتوانیم، هزینه ها را به پانفارثیسم و عیران تحمیل کنیم.
شما با خطای در ادراک و فهم مسئله، چیزی که به حکومت مستقل ملل تورک و کورد مربوط نیست و به فارثیسم ربط دارد را به ما می چسبانید.
این بخش از اندیشه های شما هم بخشی از افکار ضد انسانی و تاریک شما است که نمی خواهید پیامدهایی افکار و اندیشه ها و رفتارهای سیاسی-اداری و حقوقی سیستم سیاسی و آموزشی خودتان را به گردن بگیرید و به اصلاح سیستمتان بیندیشید.
این فرافکنی و فرار از مسئولیت پذیرش اعمال اعمال نتایج اعمال و سیاست های سیستم حکومتی و سیاسی خودتان است.
ما ملل هنوز سیستم های سیاسی-اداری-حقوقی آموزشی و تربیتی خودمان را برپا نکرده ایم که مسئولیتی را هم به گردن بگیریم.
لطفا با خودتان و جامعه تان رو راست باشید و مسئولیت  افکار و اعمال خودتان را بپذیرید و به دیگران منتسب نکنید. هنوز آمریکا و اسرائیل را مسبب و عامل رفتار و پیامدهایی سیاست های خودتان اعلام می کنید.
بپذیرید که اشتباه فهمیده اید.  اشتباه عمل کرده اید و اشتباه نتیجه گرفته اید.
سیاست های شما برای تامین منافع فارشیسم در آینده، موجب نزاع موجود در آزربایجان غربی و کوردستان است، نه کوردها کوردستان و نه تورکان تورکستان.












Comments

Popular posts from this blog

سیاست، جسورلارین میدانی دیر