دیالوگ: دیکتاتوری زبانی-فکری پانفارسیسم و آینده ایران


برنامه هفته هشتاد و دوم دیالوگ
موضوع: دیکتاتوری زبانی-فکری پانفارسیسم و آینده ایران
میهمانان برنامه:
احمد اوبالی
ناصر کرمی
عبدالله بلوچ
مجری و مدیر برنامه:
انصافعلی هدایت
تهیه کننده: جواد اسماعیل بیلی
برنامه دیالوگ، هرهفته، در روز شنبه، از ساعت ۲۱:۳۰ به وقت آزربایجان جنوبی با مرکزیت تبریز، از تلویزیون "گوناز تی وی"، بطور زنده پخش می شود.
شنبه ۱۹ آبان ۱۳۹۷
پانفارسیسم چیست و آینده ایران، در سایه پانفارسیسم، چگونه دیده می شود؟

چرا هر کسی که در باره حقوق زبانی و حقوق ملی ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، و ... در ایران، هر چند خیلی جزئی و حتی به نوعی پان ایرانگرایانه، سخنی بگوید یا موضع گیری سیاسی و فکری بکند، مورد تهدید، تهاجم، و حتی حذف قرار می گیرد؟

آیا توهین، تهدید و حذف کسانی که هر چند جزئی ولی به نوعی، خواهان حقوق زبانی و ملی ملل غیر فارس در ایران هستند، استبداد فکری، زبانی، سیاسی، حقوقی و ... نیست و آیا این دسته از افراد و احزاب افراطی، در عمل، مستبد و دیکتاتور نبوده و با آزادی بیان افراد حقیقی و حقوقی مخالفت نمی کنند؟

چرا پانفارسیست ها نمی توانند یا نمی خواهند، حقوق زبانی و دیگر حقوق انسانی و حقوق بشری افراد و ملل غیر فارس در ایران را برسمیت شناخته و به آن ها احترام بگذارند؟

چرا رسانه های فارسی زبان خارج از ایران که محکوم به تبعیت از سیاست های ضد انسانی و حقوق بشری دیکتاتوری حکومتی نیستند، نه تنها از گفتگو با افراد منتقد استبداد زبانی و فکری پانفارسیست ها حمایت نمی کنند بلکه در حذف آنان از رسانه های فارسی زبان، با همدیگر مسایقه هم می دهند؟

آیا اصل دموکراسی بر این سخن مبتنی نیست که می گوید "زنده باد مخالف من!" و چرا رسانه های فارسی و روشنفکران پانفارسیست، این اصل را قبول نمی کنند؟ و  نه تنها مخالفان که منتقدان زبان فارسی را هم حذف می کنند؟ 
در پس رفتارهای این افراد و احزاب، چه تعصب های غیر اخلاقی، غیر حقوق بشری، غیر انسانی و نژادپرستانه  دیده می شود؟ 
این رفتارهای تمامیت خواهانه ای که افراد و ملل را به خودی (پانفارس) و غیر خودی (پانتورک) تقسیم می کنند، می توانند در بین ملل و تمدن های داخل ایران رابطه ای دوستانه و دراز مدت ایجاد بکنند؟

چرا متفکرانی که خواهان حفط مرزهای کنونی ایران و عدم تجزیه ایران هستند، نه تنها خواهان رسمی شدن همه زبان های غیر فارسی در ایران نیستند، بلکه از "اموزش به زبان های مادری" هم می ترسند و خواهان آموزش "تنها"، "زبان مادری"، یعنی آموزش دستور زبان مادری هستند؟
اگر متفکران پان ایرانیست (تمایت خواهان ایران) از تمامیت غیر قابل تجزیه حقوق ملل غیر فارس در ایران، بطور جدی، حمایت و دفاع نکنند و مثل این روزها و صد سال گذشته، با طرفداران رسمی و آموزشی شدن زبان های مادری مخالفت بکنند، وبا آنان دشمنی بکنند، چه تصویری از آینده ایران می توان مشاهده کرد؟

در ایران چنان تبلیغ شده، همه و بخصوص دانشگاهیان باور کرده اند که "طرفداری  از رسمی و آموزشی-اداری شدن زبان تورکی، یعنی پان تورکیسم". اگر این پانتورکیسم است، پس دشمنی با رسمی و آموزشی-اداری شدن زبان تورکی در ایران از طرف یک عده پانفارسیست، چه نامیده می شود؟

اگر طرفداران رسمی، آموزشی-اداری شدن زبان تورکی پانتورک هستند، چرا با رسمی، آموزشی-اداری شدن زبان فارسی مخالفت نمی کنند؟

آیا پانفارسیسم فقط در داشتن افکار ضد دیگر ملل و زبان ها، تاریخ، فرهنگ، حقوق و تمدن ها دیگر ملل خلاصه می شود؟ یا در زمینه های عملی سیاسی، اقتصادی، علمی-آموزشی، اداری، حقوقی و غیره هم خودش را نشان می دهد؟

در ایران، چنین تبلیغ کرده اند که پان بودن، مساوی با تجزیه ایران است. آیا پانفارس بودن، ایران را به سمت سوی تجزیه سوق می دهد؟

اگر بخواهیم روی "پان" قضاوت اخلاقی (خوب، بد، زشت و زیبا، بسیار خوب، بسیار بد و ...) بکنیم، پان بودن چیست؟ 
آیا همه پان ها یکسان هستند یا هر پانی جایگاه خاصی دارد؟

آیا پان بودن، یک اتهام حقوقی، اخلاقی، سیاسی و تبلیغاتی است؟ 
یا پانفارس ها از "پان"، به عنوان یک  سلاح تبلیغاتی-روانی بر علیه فعالان هویتخواه، حق طلب و قانونگرای ملل تورک، تورکمن، عرب، بلوچ و ... استفاده می کنند تا این ملل در پی دستیابی به حقوق انسانی خودشان نباشند؟

بین زبان مادری و حقوق بشر و پان بودن چه رابطه ای وجود دارد؟

 چه افکاری نشانه های پانفارسیسم هستند؟ 

چرا قوانین، نیروهای امنیتی، اغلب نمایندگان مجلس، قوه قضائیه، قوه مجریه، اساتید دانشگاهی، نویسندگان و روزنامه نگارن در ایران که طرفداران بسیار جدی زبان فارسی و اغلب هم پانفارسیست های  بسیار افراطی هستند و از طرف دیگر، خواهان حذف و نابودی زبان های مادری و به ویژه  زبان های تورکی و عربی در ایران هستند، به پانفارسیسم متهم نمی شوند؟

چرا استانداردهای فکری، حقوقی، سیاسی، آموزشی، اداری، امنیتی و ... در میان متفکران ایرانی بسیار دوگانه و ضد و نقیض و تبعیض آمیز هستند؟

آیا نمایندگان مجلس، دولت و بدنه قوه مجریه، قوه قضائیه و قضات، ماموران پلیس و اطلاعات، اساتید دانشگاهی، محققان و روحانیان، روزنامه نگاران و نویسندگان و آیت الله ها و روحانیان در ایران متوجه نیستند که زبان فارسی دارای هژمونی، دیکتاتوری و استبداد مطلق بر علیه دیگر زبان ها، افکار و حقوق زبانی دیگر ملل است؟ 

یا متفکران ایرانگرا و پان فارس، به این مسئله آگاهند ولی خودشان را به نفهمی زده اند تا با انکار وجود پانفارسیسم خطرناک برای ایران، ایرانیان و همسایه ها، خطر موهوم و غیر موجود پان تورکیسم، پان عربیسم، پان تورکمنیسم و ... غیره را بزرگ بنمایانند تا تناقض های فکری-سیاسی خودشان را کتمان کرده و یک دشمن توهمی و خیالی بسازند تا منافع خودشان را تامین بکنند؟

انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
نوشته شده در09 نوامبر 2018
 اجرا شده در 10 نوامبر 2018 
hedayat222@yahoo.com

Comments

Popular posts from this blog

سیاست، جسورلارین میدانی دیر