آقایان نوری اعلا و شهرام همایون پاسخ بدهید

آقایان نوری اعلا و شهرام همایون، آیا آمادگی برای تغییر دیدگاه های سنتی و خروج از بن بست های فکری موجودتان را دارید؟
اخیرا در برنامه "آخرین لحظه با شهرام همایون" و در گفتگو با آقایان نوری اعلا، حسین بر و بختیاری در تاریخ 05.16.2019 نکته های جالبی مطرح شد. (https://youtu.be/CBNJBMUIXws)
روحیه حاکم بر برنامه، نگاه بالا دستی آقای نوری اعلا و طلبکارانه سخن گفتن وی، بوضوح دیده می شد.
من (انصافعلی هدایت؛ نویسنده و متفکر استقلال طلب) خیلی مایلم، جناب شهرام همایون، نکته نظرات من را در برنامه خودشان مطرح بفرمایند و از جناب نوری اعلا و همفکرانشان، پاسخ یا نظراتشان را جویا بشوند.
اگر جناب همایون یا نوری اعلا نمی توانند در آن رسانه، این موضوعات را مطرح بفرمایند، من، می توانم این فرصت را در برنامه "دیالوگ" در "گوناز تی وی" در اختیار آن ها بگذارم تا به کندوکاو این سوال ها و پاسخ هایشان بپردازیم.
اولین نکته این که، برای گذار از یک مقطع تاریخی باید، شرایط تاریخی وقوع جریان های مورد نظر را هم خلق کرد.
با شرایط حاکم یا شرایط حاکم در گذشته، نمی توان تغییر ایجاد کرد یا آینده ای از نوع و جنس دیگر ساخت.
چرا که برای ایجاد تغییر، هم باید مفاهیم، هم دیدگاه ها، راه ها، روش ها، سیاست ها، برخوردها و ... و جهان بینی را تغییر داد تا در نتیجه این همه تغییر، تغییر نهایی و مورد انتظار هم رخ بدهد.
اگر همه شرایط، محیط سیاسی، فکری، مفهومی، روابط اجتماعی، آموزشی و ... مثل گذشته بمانند و ما اراده تغییر برای آینده ای جدید و متفاوت از گذشته داشته باشیم، در بن بستی که گذشتگان برای ما ساخته اند و ما از آن گذشته برای خودمان حصار و قلعه ای تسخیر ناشدنی و امن ساخته ایم، زندانی خواهیم بود و هیچ تغییری و بخصوص تغییر منورد نظر رخ نخواهد داد. چرا که در معادله تغییر ها، هیچ فاکتوری را تغییر نداده و هیچ فاکتور جدیدی را بر فاکتورهای حاکم بر گذشته علاوه یا اط آن ها کسر (حذف) نکرده ایم.
باید در برنامه جناب همایون، پرسیده می شد که چرا شما از این که تورک، عرب، بلوچ، تورکمن، لور، کرد، گیلک و مازنی و ... "ملت" نامیده بشوند و از حقوق یک ملت برخوردار بشوند، نگران هستید؟
آیا شما با حقوق ملی ملل مشکل دارید یا با خود آن ملل؟
برای شما چه فرقی می کند که تورکان، تورکمنان، بلوچان، عرب ها، لورها، کردها، گیلک ها، مازنی ها و ... "ملت" باشند یا "قوم"؟
این که یک اجتماعی را "قوم" بنامید یا "ملت"، برای شما، چه معانی و بارهای حقوقی و سیاسی ایجاد می کند که نگرانتان کرده است؟
چرا اصرار دارید که ملل فارس، تورک، تورکمن، بلوچ، عرب، لور، کرد، گیلک، مازنی و ... ، دارای حق تعیین سرنوشت تا استقلال از ایران را نداشته باشند؟
آیا این نوع نگاه شما به مسئله، بیانگر نوع نگرش استعمارگرانه شما در راستای تداوم استعمار نیست؟
چرا که می دانیم؛ همه منافع تمامی ملل ساکن در ایران کنونی، در یکصد سال اخیر، صرف چاق و چله کردن پانفارسیسم در زیر لوای "ایرانیت" شده است.
باید پرسید که تداوم ایران کنونی، چه منافعی برای ملل تورک، تورکمن، بلوچ، عرب، لور، کرد، گیلک، مازنی و ... خواهد داشت؟ و چه منافعی برای ملت فارس خواهد داشت؟
آیا شما نگران آن نیستید که پانفارسیسم و ملت فارس، منافع ملل تورک، تورکمن، بلوچ، عرب، لور، کرد، گیلک، مازنی و ... که یکصد سال غارت می کرد را از دست خواهد داد؟
کدام راه حل ها و چاره های سیاسی، حقوقی، اقتصادی و فرهنگی را در آستین دارید که مردمان یا ملل تورک، تورکمن، بلوچ، عرب، لور، کرد، گیلک، مازنی و ... چنان از ایران کنونی منتفع بشوند که نخواهند از ایران کنونی گذشته به استقلال بروند؟
چرا با استقلال خواهی و حق تعیین ملل تورک، تورکمن، بلوچ، عرب، لور، کرد، گیلک، مازنی و ... مخالفت می کننند ولی با غصب یک صد ساله حقوق ملل تورک، تورکمن، بلوچ، عرب، لور، کرد، گیلک، مازنی و ... توسط پانفارسیسم مخالفت نمی کنند؟
برای این که ملل تورک، تورکمن، بلوچ، عرب، لور، کرد، گیلک، مازنی و ... حقوقی صد در صد مساوی با پانفارسیسم، در همه زمینه ها، داشته باشند، چه راه حلی دارید؟
چرا زبان فارسی، به عنوان زبان ملی و زبان مقدس ایران جلوه داده و به همه ملل غیر فارس هم تحمیل شده است؟
چرا زبان فارسی، به عنوان یک فاکتور غیر قابل تغییر در روابط میان ملل در ایران بدیل شده است ولی زبان های ملل تورک، تورکمن، بلوچ، عرب، لور، کرد، گیلک، مازنی و ... به اندازه زبان فارسی مقدس، ملی، همراه با آموزش های اجباری و استخدامی نیستند؟
چرا تاریخ پانفارسیسم (راست یا دروغ) آگرآندیسمان (بزرگنمایی) می شود ولی خبری از تاریخ ملل تورک، تورکمن، بلوچ، عرب، لور، کرد، گیلک، مازنی و ... نیست؟
چگونه و بر اساس کدام بنیادهای فکری جدید، می خواهید این دیوارهای بلندی که خود امثال جناب نوری اعلا ساخته اند را ویران کرده و ایرانی نوین با حقوق صد در صد برابر و مساوی بسازید؟
آیا امثال جناب نوری اعلا می خواهند به همه این روابط حاکم زیر دست و بالا دستی، قومی، پانفارسیسمی و تعاریف ضد حقوق بشری رایج در علوم اجتماعی ایران ادامه بدهند و یا می خواهند تمامی تعاریف علوم اجتماعی، سیاسی جاری و حقوقی جاری و حاکم در ایران را بر اساس خواست . اراده جدید ملل باز تعریف بکنند؟
آیا نباید تعاریف، بر اساس آخرین خواست های ملل و تغییر زمان و شرایط و همگام با پیشرفت های سیاسی، اقتصادی، کامیونیکیشنز، تکنوولوژی، و ... اراده ملل تغییر بکنند تا به نیازها، خواست های ملل و مردمان پاسخگو باشند؟
آیا با افکار و رسوم، سنت ها، تعاریف و علوم صدها سال گذشته که با شرایط و زمان سازگار نبوده و مانند ترمز، در مقابل پیشرفت حقوقی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، زبانی، آموزشی، تکنولوژیک، کامیونیکیشنز و ... ملل در ایران کنونی ایستاده اند، می توان ایران آینده از نوعی متفاوت با گذشته ساخت؟
آیا عدم اراده برای بازنگری در تعاریف سنتی مفاهیم و اندیشه هایی که مورد نظر پانفارسیسم بوده است و دیگر ملل، در مفاهیم آن تعاریف، حذف شده بوده اند، باعث ایستایی و سکون در فکر و حرکت جامعه نخواهند بود و همانند سدی در مقابل تحرک در زوایای متفاوت اجتماعات در ایران عمل نخواهند کرد؟
به نظر من، پاسخ به این سوال ها و اراده برای تغییر در مفاهیمی که در زبان فارسی رایج است و تنها منافع پانفارسیسم را نگهبانی می کنند، یک ضرورت تاریخی و لازم برای پیشرفت جوامع ملی در ایران کنونی است.
اگر امثال جناب نوری اعلا اراده نکنند تا در باورها و دیدگاه های سیاسی، اجتماعی، حقوقی و فرهنگی خودشان بازنگری بکنند و تعصب های تاریخی مختلف در همه زمینه ها را نشکنند، راهی جز استقلال از ایران و حرکت در مسیر خرج از بن بست فکری و سیاسی و مفهومی پانفارسیسم حاکم بر ایران، در جلو پای جوامع ملی نخواهد ماند.
انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
هفدهم (17) می ماه 2019
hedayat222@yahoo.com

Comments

Post a Comment

Popular posts from this blog

سیاست، جسورلارین میدانی دیر