آیا رهبر یا سیستم رهبری ضرورت دارد یا هر شخص یک رهبر است؟

مقدمه ای برای بحث در باره "آیا رهبر یا سیستم رهبری ضرورت دارد یا هر شخص یک رهبر است؟" که روز شنبه 11 ماه می 2019 بطور زنده، در برنامه "دیالوگ" مطرح شده و از "گوناز تی وی" پخش خواهد شد.
یک صد سال، در ایران، تبلیغ کرده و به همه اقشار، طبقات و ملل باورانده اند که جوامع، حرکت های اجتماعی، اقشار و طبقات اجتماعی در فعالیت های اعتراضی، فعالیت های سیاسی، و ... نیازمند رهبری و تحزب نیستند. چرا که هر شخصی، خودش، یک رهبر است.
یعنی، در سایه این سیاست، رهبران ایران، چه در زمان پهلوی ها و چه در زمان جمهوری ملایان پانفارس، احزاب و رهبران حزبی و رهبران سیاسی آینده را خود تربیت کرده اند و تربیت خواهند کرد. ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لر، کرد و ... حق نخواهند داشت که احزاب مستقل ملی و رهبران ملی متعلق به ملت خودشان را تولید و تربیت بکنند.
در نتیجه، همیشه در زیر سایه رهبری پانفارسیسم بسر خواهند برد و به پانفارسیسم خواهند باخت.
آن ها، نه تنها به مردم عادی، بلکه به دانشگاهیان و طبقات به ظاهر روشنفکر، نویسنده، رهبران احزاب پانفارس (سراسری) تلقین کرده و باورانده اند که هر کس، به تنهایی و خودش، یک رهبر است. به تولید و نشر و باز نشر این توهم روانشناسانه، دامن زده اند.
آن دو رژیم توانسته اند، به این وسیله، ضرورت کار حزبی، تشکیلاتی و داشتن رهبر یا سیستم رهبری در میان ملل غیر فارس در ایران و در میان کارگران، معلمان، دانشجویان، ملایان، پزشکان، مهندسان، وکلا و ... را تقبیح کرده و از اتحاد و همبستگی افراد و آن جوامع، برای تامین منافع ملی و جمعی خودشان جلوگیری بکنند.
در نتیجه، مردم و حتی تحصیل کردگان عالی در ایران، مخالف تحزب، رهبر و سیستم رهبری در میان ملل، اقشار، طبقات و گروه های خارج از دستور و منافع حاکمیت و حاکمان هستند.
در نتیجه، همه ملل، اقشار و طبقات اجتماعی غیر دولتی و غیر حاکمیتی، از مدیریت حرکت ها و خواست های اجتماعی و جمعی خودشان، برای رسیدن به اهدافشان، ناتوان مانده اند.
وقتی از مفهوم "رهبر" یا "سیستم رهبری" سخن می گوییم، به مناسبت آشنایی ذهنی افراد، در اذهان اغلب افراد و جوامع ملی، "شاه با قدرت مطلق" و "ولایت مطلقه فقیه" متبلور می شوند.
این دو سابقه و تجربه تاریخی از رهبر و سیستم رهبری، در ایران یک صد سال اخیر، اغلب ما را از تفکر در باره رهبر و سیستم رهبری متنفر و دور می کند.
یعنی ما در اذهان خود، با چند تجربه ناموفق تاریخی-سیاسی از نقش و جایگاه کنترل ناشده رهبر و سیستم رهبری رو برو هستیم که همان تجربه های نا خوشایند، عامل بازدارنده ای در مقوله تفکر به رهبر و سیستم رهبری هستند.
آن تجربه های ناموفق و تلقین های تبلیغاتی آن دو سیستم رهبری مستبد و دیکتاتوری، اجازه نمی دهند تا ما به تفکر در باره تولید رهبر یا سیستم رهبری ملی-بومی بپردازیم. چون از تکرار خطا می هراسیم.
آیا تربیت و پرورش رهبر و سیستم رهبری اجتماعی در میان مردمان و بخصوص در میان ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لر، کرد و ... یک ضرورت تاریخی-اجتماعی-سیاسی است یا همان طور که حاکمان شاه و ملا تلقین کرده اند، هر کس، بشخصه، در جامعه، یک رهبر است و نیازی به رهبر و سیستم رهبری ملی-بومی نیست؟
چرا جوامع ملی، طبقات و اقشار اجتماعی، از تفکر به تولید رهبران ملی خود فاصله گرفته اند و می هراسند؟
رهبر و یا سیستم های رهبری در چه اشکالی دیده می شوند؟ و کدام نوع رهبر یا سیستم رهبری نباید مجال و فرصت رشد و تسلط داشته باشند؟
بستر تولید رهبر یا سیستم های رهبری در کجا است و رهبران چگونه تربیت و آماده می شوند؟
چرا ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لر، کرد و ... در ایران یک قرن اخیر، توانایی تولید رهبر یا سیستم رهبری خارج از اراده حاکمیت شاه تاجدار و شاه عمامه دار را نداشته اند؟ یعنی، چرا رهبران، در ایران کنونی، از ملت حاکم (فارس) که برخی آن ها را اشغالگر می نامند، بیرون می آیند و ملل غیر فارس، اقشار و طبقات اجتماعی، از تولید رهبران مورد نظر خود عاجز هستند؟
در نبودن رهبر و سیستم رهبری ملی، نقش و جایگاه رهبر یا سیستم رهبری در میان ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لر، کرد و ... چگونه پر می شوند؟
چرا شاه و ملا تبلیغ و تلقین کرده اند که برای جوامع ملی و طبقالت اجتماعی رهبر یا سیستم رهبری ضرورت ندارد؟
چرا ما، ملل، طبقات و اقشار اجتماعی، از نظر روانی پذیرفته ایم که رهبر یا سیستم رهبری قبیج و زشت است و ما نباید رهبر یا سیستم رهبری ملی خودمان را تولید بکنیم؟
در نبود رهبر و سیستم رهبری، حقوق و خواست های ملل و جوامع، طبقات و اقشار اجتماعی چگونه تامین و تظمین می شوند؟ یا چگونه به اهداف جمعی سر و سامان می دهیم و دست می یابیم؟
آیا امکان جلوگیری از تسلط رهبران دیکتاتور و فاسد وجود دارد؟
در کجا و در چه شرایطی می توان از توالی و بازتولید رهبر یا سیستم رهبری دیکتاتوری یا فاسد جلوگیری کرد؟
چگونه می توان به مردمان متوهم و قربانیان پروپاگاندای یک صد سال اخیر که از رهبر و رهبری، تجربه شیرین و آرزومندانه ای نداشته اند و ندارند، تفهیم کرد که نمایندگی روستا، شهر، به ثمر رساندن خواست ها و اعتراضات کارگریان و معلمان، دانشجویان و دیگر اقشار و طبقات اجتماعی، نیازمند رهبر یا سیستم رهبری است؟
چگونه باید به افراد توضیح داد که مقام ها و پست های مدیریتی در ادارات و سازمان های دولتی و غیر دولتی، شهرداران، بخشداران، فرمانداران، استانداران، وزراء، ریاست جمهوری، رهبر یا شاه، نمونه هایی از رهبر و سیستم رهبری هستند و جوامع بشری در شرایط و زمان کنونی، نمی توانند از شر وجودی آن ها خالی باشند؟
لذا باید، ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لر، کرد و ... کارگران، معلمان، کشاورزان، بازاریان، دانشجویان، اساتید دانشگاهی، ملاها، پزشکان، مهندسان، مکانیک ها، نجارها، آهنگران، قالیبافان و ... سندیکاها، اتحادیه ها، احزاب ملی خودشان را تولید و پرورش داده و رهبر یا سیستم رهبری خودشان را تولید بکنند تا بتوانند از دولتی که هر روز به میزان قدرت خود می افزاید و از حقوق ملل، اقشار و طبقات می دزدد، جلوگیری بکنند؟
برای حلاجی و ریشه یابی علل نفرت افراد، اقشار، طبقات اجتماعی و ملل از رهبر و سیستم رهبری، چهار مهمان به برنامه این هفته "دیالوگ" دعوت کرده ام تا هم به بررسی این مسئله اقدام بکنیم و هم سوال های جدیدی را طرح بسازیم.
1.جناب جهانگیر لقائی؛ متفکر فارس
2. جناب جلیل آزادیخواه؛ متفکر کرد
3. جناب فرامرز بختیار، متفکر لر
4. جناب ناصر بولاده ای، متفکران بلوچ
انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
نهم (09) ماه می 2019
edayat222@yahoo.com

Comments

Popular posts from this blog

سیاست، جسورلارین میدانی دیر