Thursday, September 3, 2020

بررسی ویژگی ها و استاندارد های فعال ملی-مدنی و فعالیت ملی

 

ایران کشوری ایدئولوژیک است که انسان ها را بر اساس برتری نژادی پارسی، برتری زبان فارسی، برتری تاریخ فارسی و برتری "ایران فارسی" بر دیگر انسان ها، زبان ها، تواریخ، جغرافیا تولید و تکثیر می کند.

پانفارسیسم و پان‌ایرانیسم، همه ملل مختلف ساکن در ایران کنونی را به عنوان محصولات یکدست، یکرنگ و یک طعم کارخانه تولیدی سیاسی-فکری و ایدئولوژیک خود می داند.

ایران، پان ایرانیسم و پانفارسیسم، مجموعه همه انسان های ساکن در ایران فعلی را بسان شیشه های خالی نوشیدنی ترسیم و تصور کرده است که باید با نوشیدنی خاصی، با مزه خاص و ثابت لا تغییری از برتری نژاد فارس، برتری زبان آریایی فارسی، برتری تاریخ آریایی، و برتری جغرافیای متعلق به آریایی ها که در ایدئولوژی پانفارسیسم و پان ایرانیسم خلاصه می شود، پر کند. همه مردان، زنان، کودکان و بزرگسالان باید با آن افشره فکری، سیاسی، عقیدتی و ایدئولوژیک پر شوند.

هر گونه کج روی از این خط تولید، شورش، عصیان و اقدام علیه امنیت ملی پانفارسیسم و پان‌ایرانیسم تلقی می شود و قابل مجازات شدید است.

ایران، پانفارسیسم و پان ایرانیسم، نه می توانند و نه می خواهند، به هویت های فردی و ملی افراد و ملل، مستقل از تولیدات ایدئولوژیک ایرانی پانفارس و پان ایرانیسم، تن بدهند.

هر کس یا مجموعه افراد و مللی که بعد از ده ها سال آموزش از طریق برنامه های رادیو، تلویزیون، اخبار، طنزها،  مطبوعات و رسانه ها، فیلم، تاتر، سریال، تاریخ، مدرسه، دانشگاه، محل کار، کتاب های درسی و غیر درسی و ... به  هویتی غیر از آن چه پانفارسیسم و پان ایرانیسم آماده و برنامه ریزی کرده است،  برسد و بر هویتی مستقل ملی، تاریخی، زبانی، نژادی، فلسفی، دینی، جغرافیایی خاص خودشان تاکید بکند یا بکنند، و هویت ساختگی پانفارسیسم و پان ایرانیسم در سایه هویت ملی خودشان بماند، عنصر نامطلوب خوانده می شوند و وجود و هستی آن افراد و ملل بر هستی و وجود پانفارسیسم خطری مهلک تلقی می شود.

چرا که آن افراد یا ملل، در مقابل ایدئولوژی مسلط پانفارسیسم و پان‌ایرانیسم، یک هویت دیگری را علم‌ کرده اند. همین بروز و ظهور هر نوع تفکر، اندیشه، اعتقاد و هویتی جدای از پانفارسیسم و پان ایرانیسم، سم مهلکی بر حیات استعماری پان فارسیم و پان ایرانیسم هستند که باید در نطفه خفه بشوند.

برای همین است که تورک ها، تورکمن ها، قشقایی ها، ، عرب ها، بلوچ‌ها، و ... که بر هویت اصلی و ملی مستقل زبانی، تاریخی، فرهنگی، آموزشی، جغرافیایی خودشان تاکید می کنند، بافته ها و سیاست های ایدئولوژیک یک صد ساله پانفارسیسم و پان ایرانیسم را پنبه می کنند. از نظر پانفارسیسم و پان‌ایرانیسم، یک دشمن بسیار خطرناک برای پانفارسیسم و پان ایرانیسم هستند.

با این وجود، هر کس حق دارد و می تواند به هویت ملی خود، متفاوت از دیگران رسیده باشد و خودش را فعال ملی-مدنی بنامد. فعالیت ملی-مدنی در انحصار هیچ فرد و گروهی نیست.

با این همه، فعال ملی هم، باید دارای استانداردها و ویژگی های مشخصی باشد. بدون چهارچوب های فکری، نظری، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی، فلسفی، جهان بینی، آموزشی و فرهنگی و ... نمی توان فعال ملی -مدنی را از دیگران تشخیص داد و الا راه را به بیراهه خواهد کشاند.

فعالیت ملی به چه معنا است؟

چگونه و با کدام مشخصات، می توان فعالیتی را ملی و فعالیت دیگری را ضد ملی نامید؟

معمولا، مفهوم منافع ملی را دولت ها و سازمان های استراتژیک تعریف و به جامعه القاء می کنند. در میان ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، لور، بلوچ و ... چون دولت ملی و سازمان های تصمیم ساز استراتژیک ندارند، تعریف منافع ملی و تعیین مصداق های خارجی یا واقعی منافع ملی بر عهده کیست؟

آیا می توان از منافع ملی، یک ایده‌ای داد که مورد قبول اکثریت فعالان ملی در یک جامعه باشد؟

فعالیت مدنی، به چه نوع فعالیت هایی گفته می شود؟

وقتی خود دولت پانفارس، فعالیت ملی-مدنی را تعریف می کند و با این تعاریف، جامعه و فعالان مدنی را در مسیر مورد نظر خودش کانالیزه می کند، تعریف فعالیت ملی و مدنی ملل غیر فارس با تعریف پانفارسیسم چه فرقی باید داشته باشد؟

اگر پانفارسیسم در خیابان های شهرها صدها نفر را زخمی، دستگیر کرده و بسیاری را زندانی می کند، فعالیت ملی -مدنی در تقابل با دولت و سیاست های آن چگونه باید باشد؟ 

آیا تعریف ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لور و ... از فعالیت مدنی مشابه و همرنگ و همسوی تعریف ملت فارس و تبلیغات پانفارسیسم در یک ضد سال اخیر است؟

اگر تعاریف منافع ملی، فعالیت ملی و فعال ملی ملل غیر فارس، شبیه به تعریف پانفارسیسم از این مفاهیم در یک صد سال اخیر باشد، آیا می توان از منافع ملی ملل غیر فارس سخن گفت و به آن ها دست یافت؟

برای این که از بن بست تعاریف و فکر پانفارسیسم خارج بشویم، چه باید کرد؟

اگر تعاریف رایج از منافع ملی و فعالیت مدنی، ملل غیر فارس را در یک صد سال اخیر به سمت تامین منافع پانفارسیسم سوق داده است، آیا فعالان ملی با استفاده از آن تعاریف، می توانند از خدمت به منافع پانفارسیسم خارج بشوند؟

تعریف منافع ملی، فعال ملی، فعال مدنی و فعالیت ملی چگونه و بر اساس کدام اصول انجام بگیرد؟

آیا نباید یک فعالی ملی-مدنی، قبل از هر اقدامی، علیه هر آن چه از کودکی تا کنون در مدارس و دانشگاه ها، کتاب ها، فیلم ها، سریال ها، رادیو، اخبار،  مطبوعات و رسانه ها ... آموخته است را کنار ریخته و علیه همه آن ها شورش کرده و عصیان بکند؟ 

آیا بدون عصیان علیه تمامی آن‌چه وجدان، فکر، نگرش، تفکر، جهان بینی، بینش سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی ملل غیر فارس را تشکیل داده، می توان فعال ملی شد؟

آیا بدون عصیان و شورش علیه آموخته ها، می توان تفاوت های بین منافع ملی پانفارسیسم و ملل غیر فارس را تشخیص داد؟

برای بررسی این‌ مسائل و پاسخ به این نوع سوال ها، سه مهمان از سه ملت در برنامه این هفته دیالوگ حضور خواهند داشت.

جناب احمدی هاشمی؛ تورک

جناب، مهیم سرخوش؛  بلوچ

جناب کمال البشوکه الاحوازی؛ عرب


انصافعلی هدایت

تورنتو-کانادا 

سوم (03) سپتامبر 2020

hedayat222@yahoo.com




 

 



 

No comments:

Post a Comment

دوشونجه‌نین شرطلری

دوشونجه‌نین شرطلری بورادا، "دوشونجه"، "فیکیر" یا "فلسفه"نین شرایطی حاقدا دانیشدیم. نورمال، گونده لیک فیکیرلشمه...