بازنده اصلی نه ارمنستان که ایران خواهد بود
آزربایجان وطن من است!1
وطن، شمال و جنوب ندارد!1
وطن، شرق و غرب ندارد!1
وطن، یا در اشغال دشمن است و یا دارای آزادی و استقلال است!1
در این مفهوم، وطن من سه پارچه شده است. دو پاره از وطن من در اشغال دشمن است.
پاره ای در اشغال پانفارسیست-پان ایرانیست است و سیاستمداران آن را "آزربایجان جنوبی" می نامند. تا کنون خیلی ها متوجه این اشغال و دشمنی نشده بودند.
بخش دیگری از وطن من، در اشغال ارمنستان است و نام آن "قره باغ" اشغالی است.
بخش دیگر وطن من، دارای دولت مستقل، آزاده، سرفراز، نیروی مسلح و ... دارای پرچم سه رنگ، با ماه و ستاره است.
افتخار می کنم که این پرچم، پرچم وطن من است. باکو، پایتخت وطن آزاد و مستقل من است.
در نتیجه، ایران، وطن من نیست. دولت ایران، دولت من نیست. نیروهای مسلح ایران، نیروی مسلح وطن من نیست. آن ها مدافع منافع، وطن و ملت من نیستند. نیروهای مسلح ایران، تروریست هایی هستند که با دشمن من، برای ادامه اشغال وطن من، همراهی و همگامی می کنند.
تروریست های ایرانی، من را به جرم همراهی و همصدایی با سربازان وطنم، دستگیر و زندانی می کنند. دادگاه های ایران، من را به جرم حمایت از آزادی وطنم از اشغال محاکمه و محکومم خواهند کرد.
اگر، ایران، وطن من بود، با من، برای آزادی وطنم همراهی می کرد یا در جبهه دشمن من و وطنم بوده و با من مقابله می کرد؟ و برای کشتن سربازان وطن من، به دشمن وطن و ملت من، غذا، مهمات، وسایل نقلیه، سوخت، و ... می داد تا دشمن در ادامه اشغال وطن من، توانا باشد و بتواند سربازان وطن من را بکشد؟
آیا ایران دشمن من و وطنم نیست؟ اگر نیست، دشمن چه می کند که ایران و ایرانی با ما و وطنمان نمی کند؟
در جنگ آزادی وطن از اشغال، این وطن، جز آزادی راهی ندارد. یا آزاد می شود و یا آزاد می شود. چرا که دیر یا زود، از اشغال آزاد خواهد شد. آزادی وطن حتمی است.
در این نبرد برای آزادی وطن، ارمنستان مجبور به عقب نشینی خواهد بود. دیر و زود دارد اما عقب نشینی از سرزمین های من حتمی است.
قره باغ از اشغال آزاد خواهد شد. این هم حتمی است. قره باغ متعلق به ارمنستان نبوده و نخواهد بود. ارمنستان، چیزی را از دست خواهد داد که متعلق به ارمنستان نبوده است. پس، زیاد هم بازنده نخواهد بود.
بازنده اصلی، ایران و پان ایرانیست ها و پان فارسیست ها خواهند بود. آن ها با حمایت از دشمن من و وطنم، با کمک به دشمن ملت تورک، دشمنی خودشان با ملت تورک را آشکارتر و علنی تر کرده اند. صف های دوست و دشمن، آشکاتر شده است.
همه ما متوجه شده ایم که ایران، وطن ما نبوده و نیست. ما در یک اشتباه تاریخی، ایران را وطن و ایرانی را هموطن می دانسته ایم. اشتباه می کرده ایم.
الآن، متوجه شده ایم که ما تورک ها در اشغال ایران پانفارس هستیم. متوجه شده ایم که باید برای آزادیمان از اشغال، با ایران بجنگیم.
چون ایرانی ها و پانفارس ها با ما می جنگند. آن ها ما را می کشند. با وطن و ملت ما دشمنی می کنند.
چرا ما باید ایران و پانفارس ها را هموطن بدانیم؟ چرا باید با آن ها همراهی بکنیم؟ چرا نباید در مقابل دشمنی آن ها با ما، ما با آن ها دشمن باشیم؟ چرا نباید آن ها را شکار نکنیم؟
ایران، می توانست، مانند گذشته ها، با انتخاب استراتژی "فریب"، از آزادی قره باغ اشغالی حمایت بکند. بجای کمک به ارمنستان و تسلیح ارمنستان، انتقال سلاح، مهمات و ادوات جنگی به ارمنستان، آن ها را به آزربایجان بدهد و یا حداقل، بی طرف بماند ولی ایران این بار عجله کرده، یک اشتباه در انتخاب استراتژی انجام داد و چهره دشمنانه خود با ما تورک ها را بطور علنی به نمایش گذاشت.
قره باغ آزاد خواهد شد و ارمنستان به خاک های خودش برخواهد گشت و ممکن است، به همسایه ای خوب برای همه تورک ها بدل شود.
اما ایران، خواهد باخت. به ما تورک های در اشغال ایران خواهد باخت. همان طور که در این چند روز، ما را باخته است. در آینده نه چندان دور هم، وطن ما را خواهد باخت و ملت تورک، به آزادی وطنش از اشغال ایران و پانفارس؛ به استقلال و آزادی خواهد رسید و رابطه ما با ایران و پانفارسیم، هرگز رابطه ای دوستانه نخواهد بود.
برای بررسی این مسئله، موضوع دیالوگ شنبه آینده:
Comments
Post a Comment