تناقض فکری، روگفتاری و احساسی ملت مصنوعی ایران
روحیه، منش و رفتار متناقض ملت بدبخت ایران بسیار جالب توجه و نیازمند مطالعه روانشناختی و تشخیص بیماریهای جمعی است. طراحان و شستشوگران مغزی در ایران جدید، ملتی را به بار آوردهاند که برای مرگ یک توله یوز مرثیه می خواند و تیتر می کند و خبر می سازد. اما فروش اندامهای دهها هزار جوانان، خودکشی هزاران زن و مرد در هر سال، وضعیت گرانی و دلار، اختلاسها، دزدیها، خشکاندن عمدی دریاچه ارومیه، اعمال تبعیضهای گسترده و همه جانبه و ... برایش مهم نیست. طراحان چنین ایرانی، ملتی مصنوعی ساختهاند که براحتی به مصائب اجتماعی خودش عادت کرده، آنها را طبیعی می داند، در مقابل آنها واکسینه شده و تحمل می کند. هر چیزی که بوی تازگی داشته باشد و یا سر نخش در اروپا و آمریکا باشد، روحیه فعالان ایرانی را به هیجان در می آورد. اما مصائب و حقوق ملل غیر فارسی چون تورکها، عربها، بلوچها، تورکمنها و ملل مشرق برایش مهم نیست. او را به هیجان نمیآورد. ملت مصنوعی ایران، به خاطر کشته شدن چند نفر در کشورهای غربی، شمع روشن می کند اما برای کشته شدن عربها، بلوچها، تورکمنها و ... و ضایع کردن حقوق میلیون ها انسان...