مقایسه کارکرد زبان تورکی و فارسی

 


مقایسه کارکرد زبان تورکی و فارسی
نوشت است: چرا نظامی و مولانا اشعار تورکی یا ندارند و یا بسیار اندک است؟
نوشتم:  نمی دانم چرا ننوشته‌اند. شاید بخاطر این که زبان تورکی زبان سیاست، زبان جنگ، زبان اداره ممالک، زبان قدرت، زبان دولت، زبان باکلاس، زبان طبقه اشراف و ثروتمندان، زبان طبقه رهبران، زبان مدیران، زبان تصمیم‌های مهم، زبان کشورگشایی، زبان اعمال و ‌ زبان قدرت بوده است. 
شاید هم ملل به زبانی برای لودگی نیاز داشتند، زبانی برای خمودگی، زبانی برای شیرین کاری، زبانی برای اتلاف وقت، زبانی برای گریز از واقعیت های اجتماعی، نیاز داشتند و زبان فارسی زبان اتلاف وقت، لودگی، شرابخواری و بچه بازی، شاهدبازی و شعر  و فرهنگ چنینی بوده است.
این دو در تقابل هم بودند و زبان تورکی، زبان قدرت و جهانگیری و اعمال سیاست و استراتژی شد. 
آیا شاعران حرف جدی زده اند که جامعه را تغییر داده باشد یا به خماری جامعه منجر شده است؟ زبان فازسی خنثی است و شاعران، خودشان را ارضا کرده و جامعه را خاموش نگه می دارند.
 ولی زبان تورکی، زبان اعتراض، انقلاب، جنگ، و تغیر جهان است و بوده است و خواهد بود.
زبان فارسی، زبانی است که جامعه را به پای منقل، نعشگی، تریاک و تسلیمی می برد. 
راستی، بیشترین موقعی که زبان فارسی و شعرش را بکار می برند، چه زمان‌هایی است؟
انصافعلی هدایت




Comments

Popular posts from this blog

سیاست، جسورلارین میدانی دیر