استقلال ملل، شرط انقلاب و توسعه است
همانطور که در تعریف مفاهیم حقوق بشر، حقوق زن، حقوق کودک، آزادی فکر، عقیده و بیان، در تعریف دموکراسی، پارلمانتاریسم، فعالیت احزاب، بانک، مدرسه، دانشگاه، و ... از قوانین و حقوق ایران سیاسی موجود پیروی نمی کنیم، باید در تعریف “ملت” و “ملل” هم از تعاریف رایج در آن پیروی نکنیم.
یا باید این مفاهیم را خود ما و بر اساس نیاز و شرایط موجود و آینده نگری توسعه طلبانه بلز تعریف بکنیم و یا به تعاریف سازمان ملل و سازمان های بین المللی دیگر سر بزنیم.
در تعریف و درک جدیدی از مفهوم “ملت” نباید از تعریف و ادبیات سیاسی کهنه در ایران تبعیت کرد.
بهترین وکوتاهترین راه آن است که خود ما، بر اساس احساس نیاز و شرایطی که در آن زیست میکنیم و میخواهیم از آن شرایط رها بشویم، واژههای "ملت"، "اراده ملی" و "حقوق ملی" را تعریف بکنیم تا پاسخگوی نیاز و شرایط ما باشد.
کسانی که کلمه "قوم" را به جای "ملت" بکار می برند، در حقیقت می خواهند، ملل تورک، عرب، بلوچ و .... در ایران سیاسی موجود را از همه حقوق و آزادیها، بخصوص حقوق ملی که مهمترین حقوق و ضامن دیگر حقوق هستند، محروم بکنند.
آنها مخالفان اراده ملی، همچنین طرفداران و حامیان ایدئولوژی های پنهان آموخته شده “اشغالگری”، “استعمار” و “استثمار” و طرفداران “سرکوبگری خشن و نظامی” اراده انسانها و اراده ملل هستند.
اگر آن افراد، در بعضی از موارد مخالف حقوق و سیاست های دولت ایران هستند اما مغزشان و دیدگاهشان از کودکی و در سیستمهای آموزشی و استخدامی، چنان شکل بستهای گرفته است که نمی توانند از مرزهای چارچوبهای فکری و ایدئولوژیک بافته شده و آموزش داده شده در یکصد سال اخیر رها شده، از اراده ملی، از حقوق ملی، از آزادیها، از کلمات و از مفاهیم موجود، معانی وسیع تر، انقلابی تر و ... استخراج بکنند تا انسان وجوامع به رشد و توسعه دست بیابند.
چون توسعه ورشد فکری، مولود کلمه ها و تغییر نگاه به درونمایه کلمات است.
این دسته از افراد وجریان های سیاسی-فکری در زندان باورهای کهنه ساخته شده در گذشته مانده اند. آنها ابزارها و قدرت مالی، نظامی، آموزشی، رسانه ای، حقوقی و … متوقف کردن حرکتهای اجتماعی را در اختیار دارند. لذا، برتی حفظ منافع طبقه و طرفداران خودشان اجازه نخواهند داد تا ملل و جوامع در این منطقهای که ایران سیاسی است، توسعه بیابند.
چون توسعه عقلی-فکری، مانند صنعت و تکنولوژی وارداتی نیست.
توسعه، توانایی و جسارت شکافتن پیله های کهنه فکری، انداختن طرح نو و تعریف دوباره و جدیدی از واژههای رایج، ایجاد مفاهیم و کلمات جدید، روشن کردن چراغی در تاریکی جهل و کهنه پرستی آموزش دیده شده است.
در نتیجه و با توجه به تجربه یکصد و پنجاه ساله در این منطقه از جهان، توسعه زمانی رخ خواهد داد که افراد و ملل، بتوانیم از تعصب به کهنه ها، گذشته ها و تعصبات ساخته شده در تاریخ و بر اساس نیاز قدرتمندان، به مفاهیم جدید و انقلابی و همچنین شرایط انقلابی جدیدی عبور بکنیم.
با عبور انسان ها از مفاهیم منجمد تاریخی، به درک مفاهیم پویای و در حرکت جدید، جوامع و انسانها، در همه جهات اجتماعی، زیستی، علمی، اقتصادی، حقوقی، سیاسی و اداری و … توسعه خواهند یافت.
چون، تحول فکری، عامل اصلی توسعه است.
چرا با آن که دانشگاه، مجلس، صنعت، تکنولوژی، رادیو، تلویزیون، اینترنت، احزاب، و … در ایران، و به تقلید از غرب مونتاژ شدهاند، اما توسعه رخ نداده است؟
چون توسعه، با تغییر فکر و تغییر زاویه دید به انسان، جهان و رهایی از افکار و باورهای کهنه رخ میدهد.
گاهی این کهنه ها، با ورود دین یا باور جدیدی از خارج، گاه با اشغال شدن وطن، و گاه با انقلابی در تفکر درون زای افراد و گاه با شوکهای عمیق تر و گستردهتر سیاسی، مانند از هم پاشیدن یک واحد سیاسی دست و پا گیر کهنه و تشکیل واحدهای سیاسی جدید پویا رخ می دهد.
ایران سیاسی، بارها اشغال شده، انواع ایدئولوژی و باورهای وارداتی را تجربه کرده، صنایع مونتاژ را براه انداخته، صدها هزار مدرسه و دانشگاه برای شستشوی مغزی-آموزشی فرزندان ملل در راستای تامین منافع صاحبان قدرت ایجاد کرده است اما توسعه نیافته است.
تنها راه باقی مانده برای توسعه در این منطقه، انقلاب فکری یا استقلال ملل است که با باز تعریف دوباره مفاهیم در میان آحاد و افراد ملل مختلف در ایران سیاسی کنونی امکان پذیر است.
کوتاه ترین راه تحول و توسعه فکری در ایران، از هم پاشیدن این واحد سیاسی کهنه دست و پاگیر و تشکیل چند واحد سیاسی مستقل و جدید است.
با وقوع استقلال وکشور-ملتهای جدید، انسانها، جوامع و افکارشان از کهنه پرستی در مفاهیم و تعصب به آموختههایشان که در خدمت تامین منافع گروههای خاصی بود، رها خواهند شد و توسعه رخ خواهد داد. چرا که با وقوع استقلال، تحول عمیق در ساختارهای فکری، سیاسی، حقوقی هم اتفاق خواهد افتاد و بسیاری از آموزه های کهنه خود به خود نابود یا تضعیف خواهد شد.
استقلال ملل در ایران سیاسی کنونی، کوتاهترین راه انقلاب فکری و رهایی از تعصبات به مفاهیم کهنه و دست و پا گیر و تنها راه باقی مانده برای دستیابی به توسعه همه جانبه است.
انصافعلی هدایت
25.08.2025


No comments:
Post a Comment