چرا دریاچه ارومیه برای آذربایجانیان، مهمتر از زبان و نان هست؟
سلام دوست خوب من سال ها اغلب مردم آذربایجان بر این باور بودند که آذربایجان بخشی جدایی ناپذیر از ایران و "سر" یا "قلب" آن است. اغلب مردم به این موضوع ایمان داشتند اما مدت هاست که بر اثر حوادث گوناگون، در این باور، شک های عمیقی ایجاد شده است. این تردیدها با جوک ها و لطیفه ها شروع شد. با بی توجهی به تاریخ و شخصیت های تاریخی و علمی و ادبی آنان پیش رفت. با ممنوعیت حضور بر سر قبر رهبران منطقه ادامه یافت. محدود شدن زبانشان، به زبان کوچه و بازار و نبود حق استفاده اداری و آموزشی از آن زبان و بی توجهی با این خواست عمومی، به آن دامن زد سال هاست که آنان برای رهایی از چنین تحقیر شدن ها، عکس العمل نشان می دهند. اعتراض می کنند. آخرین بار ، از مشارکت در جنبش سبز پرهیز کردند و مرکز را تنها گذاشتند. همان طور که مرکزنشینان، برای دهه ها، نه تنها حاشیه نشینان را تنها گذاشته بودند بلکه آنان را در صندلی متهم، نشانده بودند و دیدیم که در ایران ما، یک دست، بی صدا بود گر چه خواست اصلی آذربایجان برسمیت شناخته شدن زبانش در ایران و در مراکز علمی و اداری آن بوده و است و این خواست آن ها از طرف ...