Tuesday, August 6, 2013

فرصت تاریخی برای سازماندهی








انصافعلی هدایت - گوناز تی وی



انتخابات و روی کار آمدن رئیس جمهور جدید در ایران فرصت های تاریخی را برای ملت های ساکن ایران ایجاد خواهد کرد. در صورت تحقق چنین احتمالی، گروه ها، ملت ها و جمعیت هایی برنده خواهند بود که برای مقابله با هر احتمالی و یا استفاده از هر فرصتی آمادگی داشته و بخواهند از فرصت بدست آمده اما احتمالی، استفاده کنند.

در میان ملت ها و گروه های سیاسی، فارس ها و بخصوص اصلاح طلبان در انتظار تغییر احتمالی فضای سیاسی و اجتماعی در ایران هستند و می خواهند با مشاهده اولین نشانه های هر نوع تغییری در سیاست داخلی و خارجی ایران، از آب گل آلود و ثبات نیافته ایران ماهی سیاست و کره سیاسی بگبرند.

گر چه اصلاح طلبان حکومتی دارای چندین حزب، جمعیت و جبهه سیاسی هستند اما از تجربه گذشته خود آموخته اند که حرکتشان عمقی نبوده است. برای همین هم، دولت مخالفشان، توانست براحتی در دکان احزاب اصلاح طلب را تخته کند.

از سخنانی که رهبران احزاب سیاسی اصلاح طلبان می زنند، می توان فهمید که آن ها می خواهند در آینده، بازنده نباشند. بلکه در قدرت و حاکمیت سهم دایمی داشته باشند. برای همین هم می خواهند، "حزب همه گیر" یا "جبهه جدیدی" تاسیس کنند تا قدرت همه دسته ها و جناح های سیاسی اصلاح طلب را در یک کاسه جمع و متحد کنند تا فعالیت ها و نیروها و پتانسیل هایشان در مقابله با هم صرف نشود.

این تجربه را از شکست در انتخابات گذشته، از زندانی شدن های گسترده نیروهایشان، از دست دادن منافع سیاسی و مالی در این سال ها و ... و همچنین از بدست آوردن پیروزی در انتخاب حسن روحانی کسب کرده اند و نمی خواهند آن تجربه ها را نادیده بگیرند.

در این باره، یکی از نمایندگان نزدیک به اصلاح طلبان؛ قنبری، برای تشکیل مجدد احزاب سیاسی، چنین زمینه چینی می کند: "عقب‌ماندگی سیاسی و اقتصادی معلول نبود حزب در کشور است".
او در ادامه تاکید می کند: همه باید درک کنیم که در اداره کشور به وجود احزابی نیازمندیم که نیازمندی‌های کشور را بشناسند و راه‌ کارهای لازم را برای غلبه بر مشکلات ارائه کنند.

این نماینده پیشین مجلس افزود: حزب فراگیر نباید به معنی وجود یک نظام تک حزبی باشد. حزب فراگیر باید در سطح ملی فعالیت کند و محدود به عده‌ای یا منطقه‌ای خاصی نباشد. نباید تلقی ما از احزاب فراگیر، احزاب فاشیستی یا کمونیستی باشد. زیرا این احزاب اجازه فعالیت به دیگر احزاب را نمی‌دهند و به صورت انحصاری عمل می‌کنند.

این فعال سیاسی در ادامه با بیان این که "برخی از احزاب به محافل خاصی محدود هستند"، خاطرنشان می کند: باید احزاب کارآمد و گسترده، جانشین احزاب کوچک بشنوند. زیرا برخی از این احزاب دارای ساختار بسته‌ای هستند که ورود به آن ها ساده نیست. احزابی که تشکیل می‌شوند، باید با یک روش دموکراتیک کارگروه‌های خود را انتخاب کنند.

آن ها در تهران نشسته اند و برای همه نقاط ایران نقشه می کشند. سخنان او نشان می دهد که آن ها می خواهند از تجربه ها و شکست های گذشته بهره برده و احزاب قدر قدرت جدیدی را تاسیس کنند.

این احزاب می توانند در چند شکل متصور شده و بوجود آیند:

1.
  احزابی کوچک و بسته که ورود به آن ها بسیار سخت و حتی انهدام آن ها سخت تر خواهد بود. آن ها شبهه زیر زمینی و نیمه مخفی هم خواهند بود تا در صورت تهاجم حاکمیت به آن ها، بخشی از آن ها بتوانند به حیاط سیاسی خودشان ادامه بدهند. همه توان این نوع احزاب برای بدست آوردن قدرت سیاسی و منافع مادی متمرکز خواهد بود و تلاش خواهند کرد تا اعضای خود را از میان افراد پرنفوذ در اداره کشور انتخاب کنند. استانداران، فرمانداران، بخشداران و مدیران کل و معاونان آن ها در این لیست جای خواهند گرفت. البته برای جلب و جذب آیت الله ها و امام جمعه ها هم تلاش ویژه ای خواهند کرد.

2. 
احزابی که بر روی قشر جوان و تحصیل کرده متمرکز خواهند بود. هدف این گونه تشکیلات، چند میلیون دانشجو و فارغ التحصیل دانشگاهی و جوانانی خواهند بود که برای ورود به دانشگاه ها حاضر می شوند.

این نوع احزاب، به نرمی حرکت خواهند کرد و در تلاش خواهند بود تا با حاکمیت و دولتش رو در رو نایستند تا دولت و حاکمیت در صورت احساس خطر، توقیف آن ها را در نوک نیزه و پیکان حمله خود قرار ندهند.

این دسته از احزاب، اهداف بلند مدت تر را پیگیری خواهند کرد و برای آینده، نیروهای خود را آموزش داده و تربیت خواهند کرد. آن ها ممکن است نخواهند در کوتاه مدت 8 یا 12 ساله وارد رقابت سیاسی در ایران بشوند ولی تلاش خواهند کرد، در میان حدود 12 میلیون دانشجوی کنونی و آینده در 12 تا 16 سال آینده سرمایه گذاری کرده و در همه استان ها، بدنه نیروی تحصیل کرده، آموزش دیده و تاثیر گذار در اجتماع و در عین حال، جوان و پر جنب و جوش و خواهان تغییر را جذب کرده و وارد سلول ها و هسته های اجتماعی و خانواده ها شوند.

3.
  احزابی که فقط به تهرانی ها و به ویژه به فارس ها محدود خواهند بود و همانند گذشته، به ملت های تورک، عرب، بلوچ، ترکمن، کرد، لر، بختیاری، مازنی و گیلکی و ... توجه نخواهند کرد تا مورد سوء ظن دولت برای تحریک احساس ملی یا قومی نشوند.

4.
  با توجه با گسترش روحیه ملی گرایی و بومی گرایی یا قومی گرایی در میان ملت های غیر فارس، احزابی تاسیس خواهند شد که نه تنها اهداف خود را تهران، مرکز و فارس ها قرار خواهند داد، بلکه مهمترین بخش های آن ها بر روی ملت ها تجمیع خواهند شد. چرا که اکثریت ایرانیان را ملت های غیر فارس تشکیل می دهند. آن ها در ظاهر تلاش خواهند کرد تا در میان مدت 8 ساله و 12 ساله، صدای این ملت ها را نمایندگی کنند و آرای آن ها را جلب کرده و به نام آن ها دولت را در درون حاکمیت بدست آورند.

5.
  احزابی تشکیل خواهند شد که همه اشکال بالا را خواهند داشت. هم بخش سری خواهند داشت، هم بخش علنی. هم از دانشجویان و اساتید دانشگاهی عضوگیری خواهند کرد، هم از مقام های سیاسی و دینی. هم در تهران و بر روی تامین منافع فارس ها متمرکز خواهند بود و هم بر روی دیگر ملت ها تمرکز خواهند داشت.

6.
  اغلب احزابی که در خارج از ایران مستقر هستند، آمادگی دارند تا فعالیت ها و تشکیلات خودشان را در درون ایران فعال سازند و یارگیری کنند. همان طور که تشکیلات درونی ایران هم برای فعالیت در بیرون از ایران تلاش خواهند کرد تا منافع سیاسی بین المللی خودشان را هم تامین کنند.

در این میان، آن کسان و ملت هایی بازنده خواهند بود که برای بهره برداری از هر نوع تغییر سیاسی در ایران آمادگی و برنامه ریزی ندارند. شاید بتوان ادعا کرد که ملت های غیر فارس، بازنده اصلی خواهند بود. چرا که تحت استعمار و فشار نظامی و امنیتی استعماری بی سابقه ای بوده و هستند و از حد اقل آزادی هایی که فارس ها برخوردار هستند، محروم اند.

در میان این ملت ها کردها برای همراهی با تغییرهای سیاسی در ایران آماده تر هستند. چرا که تشکیلات سیاسی و حتی نطامی آن ها دارای تجربه و آمادگی لازم برای مواجهه با شرایط گوناگون هستند اما عرب ها، بلوچ ها، تورک ها، ترکمن ها، و ... ملت هایی هستند که دارای تجربه تشکیلاتی چندانی نیستند و برای همین هم آمادگی کافی برای مواجهه با تغییر شرایط در ایران را کمتر دارند.

آذربایجان یکی از این نواحی و ملت هایی است که احزاب و جمعیت های سیاسی فارس، آنان را در بطن اهداف تشکیلاتی خود قرار خواهند داد. اما آن تشکیلات از نیرو، توان و پتانسیل های آذربایجان برای کسب قدرت و استفاده از آن به نفع ملت مسلط استفاده خواهند کرد و چیز چندانی عاید ملت آذربایجان نخواهد شد.

ملت آذربایجان و بخصوص جوانان آن باید با چشمان باز به علایم تغییرات سیاسی در حاکمیت ایران بنگرند و صدای ملت خودشان باشند.

طبیعی است که دور از عقل سیاسی خواهد بود که جوانان آذربایجان را از ورود در احزاب مرکز و فارس محور برحذر کنیم. این به آن معنی خواهد بود که دانسته، بخواهیم که ندانیم دشمنان و رقبای ما در باره ما چگونه می اندیشند و چه برنامه هایی برای ما و استفاده از توان های ما دارند. باید فرزندان سیاسی و مدنی آذربایجان وارد همه تشکیلات مرکز شده و تا رده های رهبری آن ها پیش بروند اما فراموش نکنند که باید همه این نفوذها در خدمت آذربایجان و منافع آن باشد.

در کنار این موضوع، باید احزاب و تشکیلات سراسری ویژه آذربایجانی ها تشکیل شوند. تشکیلات آذربایجانی نه تنها باید در شهرها و مناطق آذربایجان فعال باشند، بلکه باید همه جای ایران را بازار و هدف خود قرار دهند که تورک ها در آن جا ساکن هستند و از حالت تدافعی خارج شده و به عنوان یک ملت، استراتژی تهاجم و استفاده از نیروها و پتانسیل های دیگر ملت ها را انتخاب کنند.

درعین حال باید احزاب و جمعیت ها و ان جی او هایی تشکیل شوند که تنها در یک روستا، شهر یا در یک استان و حتی تنها در میان تورک ها عضوگیری و فعالیت کنند.

گر چه، باید روش شکل گیری احزاب و جمعیت های آذربایجانی ترکیبی از همه روش های تشکیلاتی شدن باشد و برای این که حاکمیت، دولت و پان ایرانیست ها با احزاب میانه رو کنار بیایند و به آن ها میدان عمل بدهند، تاسیس غیر رسمی و غیر علنی چند حزب و تشکیلات استقلال طلب ضروری است:

اهداف اصلی وعلنی احزاب آذربایجانی با توجه به حساسیت های ایران باید قابل تحمل حاکمیت بوده و از این دسته باشند

الف - رسمی شدن زبان ترکی و آموزش و کاربرد رسمی این زبان در مدارس، دانشگاه ها، ادارات و سازمان های دولتی با بودجه دولتی

ب - دفاع و حفاظت از محیط زیست و زندگی مردم آذربایجانف به ویژه دریاچه اورومیه

ج - جذب سرمایه دولتی و غیر دولتی به منازق ترک نشین و آذربایجان و سرمایه گذاری در اقتصاد، بهداشت، آموزش عمومی، حمل و نقل عمومی، مبارزه با بیکاری، و مبارزه با فرار سرمایه از آذربایجان و جذب سرمایه گذاران خارجی به آذربایجان

د - تعمیق رابطه های آموزشی، علمی و اقتصادی با جمهوری های تورک آذربایجان و تورکیه و دیگر کشورها و ملت های تورک دور و نزدیک
ه - تعمیق اندیشه فدرالیسم اداری، سیاسی، اقتصادی، آموزشی، جغرافیایی - چون ایران و حاکمیت آن توان تحمل اندیشه و خواست استقلال سیاسی را ندارد ولی می توان از فدرالیسم پلی به استقلال ساخت.

ی - دفاع از حقوق زنان و تشکیل احزاب مختص خانم ها و همچنین دفاع از حقوق کودکان

ن - حمایت از حقوق حیوانات هم موضوعی است که می تواند به تشکل یابی بخشی از جامعه و بخصوص طرفداران حقوق حیوانات در جامعه منجر شود.













No comments:

Post a Comment

گونئی آزربایجان سیاسی پارتیلری "دوشونجه باغی"یندا سیاستلرین آچیلقیرلار

  گونیی آزربایجان سیاسی تشکیلاتلارین لیدر/سوزچولری "دوشونجه باغی" آدلی اوتاقدا، سیاستلرین، مرامنامه‌لرین و ایستیراتئژی‌لرین آچیقلا...