نسل تو خالی ایرانی - خطر در کمین آذربایجان




انصافعلی هدایت - گوناز تی وی




شصت و هفت (67 ) درصد جوانان ایرانی هدف روشنی برای زندگی و آینده خود ندارند و در نوعی بلاتکلیفی بسر می برند. این، نتیجه اصلی یافته های یک تحقیق علمی-اجتماعی در ایران است.

جوانان، چرخ تولید و تحرک همه جوامع بشری هستند. اگر جامعه ای نیروی جوان خود را از دست بدهد، در همه زمینه ها بازنده خواهد بود. آن جامعه نمی تواند در مقابل تهاجم خارجی مقاومت کند. اقتصادش فرو می پاشد. تولیدش از بین می رود و مانند پر کاهی در طوفان عمل می کند.

ایران جزو معدود کشورهایی است که جوانان آن در چنین گردابی به تله خود بافته حاکمیت افتاده و جوانان خود را از دست داده و آماده تسخیر توسط هر قوه خارجی یا داخلی اما انسجام یافته است.

آقای مجید ابهری؛ متخصص علوم رفتاری و آسیب شناسی اجتماعی، این یافته تحقیق خود را بیان کرده است. با آن که در ایران، آمار همه موضوع های اجتماعی نا درست و در عین حال، محرمانه است، می توان به گفته های این متخصص اعتماد کرد. چرا که او به داده های آماری استناد می کند که تیم علمی او تحقیق کرده و بدست آورده است.

به گفته آقای مجید ابهری: 67 درصد جوانان ایرانی هدف روشنی برای زندگی آینده خود ندارند و در نوعی بلاتکلیفی بسر می برند.

او این ارقام را با تحقیق در میان 8.740 دختر و پسر 17 تا 26 ساله شهرهای تهران، مشهد، اصفهان، رشت، زنجان و کرمانشاه بدست آورده است.

او در تحلیل این داده اطلاعاتی خود گفته است: جوانان نمی‌دانند چه می‌خواهند؟ هدفشان از تفریح و سرگرمی چیست؟ چه چیزهایی آن‌ها را خوشحال می‌کند؟

این متخصص علوم رفتاری و آسیب شناس اجتماعی افزوده است: این جوانان از هر فرایندی زود خسته شده و در پی موضوع دیگری می‌روند؟

می توان نتیجه گرفت که جوان ایرانی ثبات فکری و رفتاری ندارد و نمی توان بر روی او حساب و برنامه ریزی کرد.

همین موضوع نشان می دهد که تربیت و آموزش 34 ساله حاکمیت جمهوری اسلامی جوانان ایرانی را تهی از تفکر و انگیزه برای زنده ماندن کرده است. زندگی برای آنان جذابیتی ندارد. به تولید و ایجاد ثروت و علم نمی اندیشند. خانواده و اخلاق از بین رفته است و سنت های هزاران ساله پاسخ گوی نیازهای او نیست.

آقای ابهری در باره فاصله میان دو نسل از یک خانواده هم گفته است: این جوانان، گاهی به سراغ تلویزیون می‌روند. گاهی به سراغ ماهواره اما زمانی از هرگونه سرگرمی بیزار می‌شوند.
او تصریح کرده است: ۵۴ درصد از این افراد معتقدند که والدین آن‌ها، زبان آن‌ها را نمی‌فهمند و والدین آنان قصد دارند فرزندانشان به موضوعات مورد علاقه آن‌ها جلب شوند. در حالی که این والدین اصولا شرایط روحی و روانی فرزندان خود را درک نمی‌کنند و توقع دارند، جوانان مثل افراد میانسال و سالمند لباس بپوشند و آرایش و پیرایش کنند و رفتار کلی فرزندان مشابه با والدین باشد.

این یافته های علمی نشان می دهند که ارزش های اخلاقی و اجتماعی مورد توافق و پسند نسل جوان که با پدر و مادر خود هم زندگی می کند، متفاوت است.

آقای ابهری در سنجش شرایط استخراج شده از تحقیق خود گفته است: کار‌شناسان به این نتیجه رسیده اند که اگر شرایط جوانان جامعه به این شکل ادامه یابد، تا چند سال دیگر با جامعه جوان بی‌ هدف و فاقد تکیه‌ گاه روحی و رفتاری مواجه خواهیم شد.

ده ها میلیون جوان در ایران 17 تا 26 ساله هستند. اغلب آنان در سن تحصیل در مدرسه، دانشگاه، سربازی و ازدواج هستند. آنان باید پر از جنب و جوش باشند. نشاط باید وجود آنان را انباشته باشد. باید پر از افکار و تخیلات تولیدی در زمینه های علمی، تجاری و کشف حقیقت و کشف جهان اطراف باشند. باید به تجربه های جدید روی بیاورند اما چنین نیستند.

آنان اگر با خانواده خود این همه بیگانه هستند و با آنان سازگار نیستند، باید به دنبال راه جدیدی از تفکر، فلسفه و روش زندگی باشند. اما این تحقیق علمی نشان می دهد که چنین نیست. آنا تهی، خالی و اجوف هستند.

این خطر تنها جامعه فارس زبانان را تهدید نمی کند که جامعه اش به این زودی ها از درون بریزد، بلکه تمامی جوامع ایرانی را نشان می دهد.

گر چه این پروژه تحقیقاتی استان ها مسمی به آذربایجان را در بر نگرفته است اما استان رنجان یکی از ایالت های بسیار مهم آذربایجان جنوبی است که در این تحقیق جا گرفته است.

گر چه نمی دانیم که اوضاع در این استان چگونه است اما می توانیم حدس بزنیم که اوضاع ترک های زنجان بهتر از فارس ها نباید باشد. اگر هم هست، تفاوت ها چندان عمیق نباید باشند.

در نتیجه، خطر تهی بودن جوانان، آذربایجان را هم تهدید می کند. حرکت هویت طلبانه آذربایجان می تواند امیدی نو و جدیدی را در دل این قشر گسترده از جامعه و فرزندان آذربایجان باز کند اما فعالان این عرصه و بخصوص اندیشمندان و محققان آذربایجانی باید برای برون رفت از این بحران و ایجاد شوق و شور و امید به آینده در میان جوانان جامعه آذربایجانی اقدام کنند.


نشانه های عملی رواج خالی و تهی بودن مغز جوانان را در رواج روز افزون مواد مخدر، بیکاری و نیمه خاموش شدن حرکت ها و جنبش های عمومی در جامعه، می توان دید.





Comments

Popular posts from this blog

سیاست، جسورلارین میدانی دیر