آیا دولت با دو ساعت آموزش زبان تورکی در 3-4 مدرسه، تورکان ایران را تحقیر نمی کند؟

در برنامه این هفته دیالوگ، به دو موضوع مهم منطقه آزربایجان و تورکان در ایران خواهیم پرداخت.
اول: آموزش 2 ساعت زبان تورکی در 4-3 مدرسه
دوم: آتش سوزی جنگل های قره‌داغ در آزربایجان

چهل سال از تصویب قانون اساسی و حق آموزش به زبان های مادری در ایران می گذرد. آموزش به زبان مادری، حق اولیه، طبیعی و انسانی هر فرد انسانی است.

اگر قانون اساسی هم این حق را برسمیت نمی شناخت، حق انسانیت، هموطنی، دوستی، همسایگی، حقوق بشری، قوانین و کنوانسیون های بین المللی، ایجاب می کرد تا روشنفکران، مدیران و دولتمردان فارس محور ایران، برای حفظ یکپارچگی ایران هم که شده،  در رسمیت زبان های مادری ملل در ایران و آموزش آن زبان ها در همه سطوح، پیش قدم بشوند تا ملل ساکن در ایران، بتوانند بدون احساس تبعیض، در کنار هم زندگی بکنند. 

ولی پانفارس های نژادپرست، نه به قانون اساسی وقعی نهاده اند و نه به حقوق بشر، نه به حقوق طبیعی انسان ها، نه به قوانین و کنوانسیون های بین المللی، نه به حرمت  همسایگی، نه به حرمت انسانیت، نه به حرمت هموطنی و نه به ... که دایما از آن ها لاف می زنند و نه حتی، وقعی به سیاست استعمار طولانی مدت ملل در ایران، نهاده اند تا با رعایت حداقل حقوق این ملل؛ یعنی با رسمی کردن همه زبان ها و آموزش آن ها در همه سطوح تحصیلی، بتوانند، رضایت آن ملل برای ماندن در ایران و همچنین تن دادن آن ملل به استعمار پانفارسیسم را ادامه بدهند.

تا چند روز دیگر، حدود 13 میلیون نونهال و نوجوانان تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لور، کرد، و ... مجبور خواهند بود تا زبان های مادریشان را در خانه بگذارند و برای آموختن زبان دشمن و بیگانه فارسی، به مدارس بروند تا زبان اقلیت  فارس را یاد بگیرند و زبان خودشان را فراموش بکنند.

یک قرن از مبارزه ملل برای بدست آوردن حقوق اولیه، طبیعی و انسانی خودشان در ایران می گذرد ولی، در این روزها، دولت ایران "الطفات" کرده و با "طرح مهر"، بجای حقوق کامل آموزشی و زبانی این ملل، آبنباتی 2 ساعته، بدست ملل تورک در ایران داده است.

یعنی، قرار است تا به مرحمت دولت پانفارس ایران، در 3-4 مدرسه در آزربایجان شرقی، به مدت 2 ساعت در هر هفته، زبان تورکی هم آموزش داده بشود.

آیا این عمل و بعد از چهل سال، دهن‌کجی به قانون اساسی، حقوق اولیه و طبیعی میلیون ها انسان و خواست یک قرنی اکثریت ساکنان ایران نیست؟

آیا آموزش زبان تورکی در 3-4 مدرسه، آن هم 2 ساعت در هفته، تحقیر ملل تورک آزربایجان، تورکمن صحرا، قشقایی، خمسه، خلج و ... نیست؟

چرا دولت ایران نمی خواهد، تورکان و دیگر ملل ساکن در این منطقه، به زبان های مادری خودشان تحصیل بکنند؟ 

پانفارسیسم و دولتمردان ایران و نمایندگان مجلس، چه دشمنی با زبان تورکی دارند؟

آیا دشمنی پانفارسیسم و زبان فارسی با زبان های تورکی، تورکمنی، عربی، بلوچی، کردی و ... پایان نخواهد یافت؟

آیا برای آموزش زبان تورکی در ایران، معلم و مدرس به تعداد کافی برای تدریس زبان تورکی و همچنین کتاب تورکی  وجود ندارد؟

آیا در این سال های خفگان و قدغن بودن زبان تورکی در ایران، تعدادی از فرزندان ملل تورک، در آزربایجان، در قشقائی، در تورکمن صحرا، در فارسیستان، به اندازه کافی در زبان مادری خود آموزش ندیده اند که بتوانند، این زبان را در مدارس تدریس بکنند؟ یا مسئله، بازی با اراده و خواست ملل تورک و گذر از مرحله انتخابات در ایران است؟

در این مقطع از تاریخ ملت تورک، نقش معلمان زبان تورکی داوطلبی که در این مدت، در خانه ها، محل کار یا در کلاس های خصوصی، زبان تورکی را آموزش می دادند، چیست؟

آیا باید دولت را دست تنها گذاشت تا به بهانه کمبود معلم زبان تورکی، از اجرای قانون اساسی و حقوق و خواست ملل تورک طفره برود یا باید آنانی که این زبان را بخوبی آموخته و آماده تدریس این زبان هستند، بسیج شده و برای آموزش تورکی به فرزندان ملل تورک، با حضور در مدارس و ادارات آموزش و پرورش، به اجرای این طرح یاری برسانند؟

حال که دولت ایران می خواهد راه را برای رسیدن به "ذره ای از حقوق ملی" ملل تورک، تورکمن، قشقائی، عرب، بلوچ، لور، کرد و ...  آسفالت بکند، وظیفه فعالان ملی، تک تک پدران، مادران، جوانان و نوجوانان تورک چیست؟

آیا والدین و خود دانش آموزان نباید از مدیران مدارس بخواهند تا زبان تورکی در مدرسه آن ها هم تدریس بشود؟

آیا آموزش زبان تورکی، به ضرر دولت ایران است؟

آیا آموزش زبان تورکی، در همه مدارس و در همه سطوح آموزشی، باعث خلع سلاح استقلال طلبان تورک نخواهد شد؟

دوم: آتش سوزی جنگل های قره‌داغ در آزربایجان

در همین حال، از ادامه آتش سوزی در جنگل های "قره‌داغ" آزربایجان، خبرهای ضد و نقیضی می رسد. آن چه قطعی شده، این است که حداقل 300 هکتار، یعنی 3 میلیون متر مربع از جنگل های وطن ما تورکان، در قره‌داغ را سوزانده اند.
این در حالی است که دولت ایران، حدود 17-18 سال قبل، بیش از 5 میلیون اصله درخت در این منطقه را برید.
مقام های دولتی، دلیل قتل عام آن همه درخت را احداث راه برای روز مبادایی که آتش  سوزی در دل این جنگل ها بیفتد، اعلام کرده بودند 
ولی این آتش سوزی نشان داد که دولت ایران دروغ می گفته است. چرا که نه تنها خود دولت ایران، برای مهار این آتش سوزی، بطور جدی وارد کار و زار نشد بلکه رسانه های عمومی آن هم از ارسال و پخش خبر این آتش سوزی بی سابقه در ایران، به مدت چند روز خود داری کردند.

چرا در استان های شمالغرب ایران، امکانات لازم برای مقابله با چنین حوادثی وجود نداشته است؟

آیا این آتش سوزی ها عمدی نبوده است؟

چرا دولت ایران، همه امکانات خودش را برای خاموش کردن آتش سوزی بسیج نکرد؟

چرا مجلس، بخصوص 36 نماینده آزربایجان، در باره این آتش سوزی ساکت ماندند؟

آیا می توان این آتش سوزی را در راستای غارت منابع ملی و نابودی وطن ملل تورک در ایران تفسیر کرد؟

آیا دولت ایران و مدیران ارشد و میانی آن، ناتوان از پیش بینی آتش سوزی در این منطقه و مهیا کردن امکانات اطفای حریق بوده اند؟

اگر آتش سوزی در مئشه های قره‌داغ را در کنار غارت معادن آزربایجان، زلزله ورزقان، سقوط هواپیما، آتش سوزی مدارس، حادثه قطار و ... قرار بدهیم، چه نتیجه ای خواهیم گرفت؟

برای پاسخ به این قبیل از سوال ها، چهار مهمان تورک، همراره ما در برنامه امشب خواهند بود.

دکتر ضیاء صدرالاشرافی؛ محقق، نویسنده، دارای دکترای کشاوری، آشنا با منطقه قره‌داغ - تورک آزربایجان
دکتر محمدرضا ستوده؛ دامپزشک، متفکر و فعال حقوق بشر، از تورکان خمسه
دکتر محمدحسین یحیایی؛ نویسنده، محقق، دارای دکترای اقتصاد - تورک آزربایجان
جناب شایان بوربور قشقائی؛ معلم سابق، متفکر و فعال حقوق بشر- از تورکان قشقائی 

انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
بیست و نهم (29) آگوست 2019
hedayat222@yahoo.com

Comments