خلاصه گفتگوی آلکساندر دوگین با آیتالله میرباقری
خلاصهگفتگوی آلکساندر دوگین با
آیتالله میرباقری
دوگین در این دیدار، درباره ابعاد مذهبی نظریات خود و به خصوص لزوم
«دینیسازی علوم طبیعی» در جهان امروز مفصلاً توضیح میدهد، نظریهای که دقیقاً
منطبق بر نظریات آیتالله میرباقری است.
...
دوگین: من بینهایت خوشحالم که به مقر اصلی مبارزه با مدرنیته آمدهام،
...
بحث مدرنیته، صرفاً منحصر به یک زمان، یا عصر حاضر نمیشود، بلکه
یک ایدئولوژی، فرهنگ، تمدن، سبک زندگی، فلسفه، و سیاستِ به کل اشتباه است.
بنابراین برای من، مدرنیته یعنی شیطان. ...
به عقیده من، نور و ظلمت یعنی سنت و مدرنیته. این چارچوب فکری من
است و من ایران را به خاطر دفاع از سنت و جنگ با مدرنیته تحسین میکنم.
...
کمونیسم، نقطه اوج مدرنیته در کشور ما بود. نتیجه این روند، نابودی
کامل همه سنتهای مقدس ما بود. ... پس از انقلاب اسلامی، سنت شما یعنی تشیع،
توانسته بر غرب و مدرنیته پیروز شود.
...
هم با کمونیسم مخالفم و هم با لیبرالیسم و جنگ خودم با مدرنیته را
در این مسیر و به سود سنت علیه مدرنیته ادامه میدهم
...
میرباقری: دین رسمی آقای پوتین چیست؟
دوگین: ارتدوکس روسی. وی تحت تأثیر روحانیون بسیار محافظهکار و
سنتگرای روسیه هم هست... در ایران، بازگشت به سنت، بسیار دقیقتر و تعریفشدهتر
است.
...
هدف ما این است که معنویت را بالاتر از مادیگرایی قرار دهیم، و در
دفاع از سنت خودمان و برای نابودی مدرنیته بجنگیم. ...
ما و شما داریم در یک جبهه واحد در سوریه میجنگیم. این اولین بار
است که روسیه با ایرانیها و عراقیها و شیعیان متحد شده است. ...
این اتحاد تاکتیکی را بر اساس اشتراکات ارزشی و سنتی، به یک اتحاد
استراتژیک تبدیل کنیم.
...
آیت الله میرباقری:
الآن، ولایت باطل در ایدئولوژی مدرنیته ظهور پیدا کرده است. عمق
اصلی این تمدن، اراده اولیای آن است که در قالب ایدئولوژیها، فلسفهها، علوم،
تکنیکها، تکنولوژی، محصولات و ساختارهای اجتماعی تبلور پیدا میکند. این مجموعه،
ظلمانی است چون تجسم اراده اولیای طاغوت است. به عبارت دیگر، اولیای طاغوت، ارکان
جامعه طاغوتی هستند و اولیای حق، ارکان جامعه حقانی. ...
الآن در دنیای اسلام و مسیحیت و یهودیت، گروهی هستند که طرفدار
جریان تجدد و مدرنیته و لیبرالیسم هستند. {«اسلام آمریکایی»} ...
نمونه بارز این ایدئولوژیها، اسلام سلفی عربستان و اسلام سازشکارانه
ترکیه است. هر دوی این جبههها، اسلام آمریکایی هستند. ...
از نظر قرآن، دشمنترین افراد مقابل جبهه ایمان و مؤمنین به نبی
اکرم (ص) (یعنی جبهه شیعیان)، یهودیها هستند. از آنطرف، نزدیکترین متحدان به
شیعیان، افرادی هستند که خودشان را انصار حضرت مسیح (ع) میدانند.
...
در دوره آخرالزمانی، دشمنترین افراد مقابل نبی اکرم (ص)، یهودیها
هستند. از آنطرف، نزدیکترین متحدان به شیعیان، افرادی هستند که خودشان را انصار
حضرت مسیح (ع) میدانند. محور این همکاری و همراهی هم راهبان و کشیشان حقیقی
هستند. ...
در ذهن من بوده که در مقابل دنیای باطل، صهیونیسم، مسیحیتِ
صهیونیست، و اسلام به قرائت یهود، ما هم باید میان مثلث تشیع، مسیحیت ناب، و
یهودیت اصیل (یعنی طرفداران ادیان ابراهیمی) با مستضعفین جهان، اتحاد ایجاد کنیم.
...
بعد از فروپاشی شوروی، این دوقطبی به اسلام مقابل لیبرالدموکراسی
تغییر کرد. ...
یک طرف اسلام ناب است و طرف دیگر، قرائتی از اسلام است که در خدمت
شیطان و به نیابت از غرب هستند، چه در قالب جنگهای خشن و چه ارائه الگویی از
اسلام سازشکار در ترکیه. ...
یکی دیگر از انتظارات ما این است که در درون دنیای اسلام هم گرایش
به سوی تشیع در قالب یک موج اجتماعی، فعال شود.
دوگین:
... به عقیده من، لیبرالیسم، عصاره شیطان است؛ یک نوع
متاایدئولوژی، ایدئولوژی مطلق، و ایدئولوژی الگویی، که در ابعاد فراوانی اشتباه
است: سکولاریسم، فردگرایی، مادیگرایی، ترقیطلبی، فناوریگرایی. همه چیز در
لیبرالیسم اشتباه است. ... مسیحیت واقعی شرقی یا روسی ... تقابل مسیحیت ارتدوکس
واقعی در مقابل لیبرالیسم غرب که آن را «نبرد نهایی» میدانیم. ...
دوگین:
30 سال پیش، این نظریه را داشتهام که ما بالأخره با هم علیه غرب
متحد خواهیم شد. ...
من همیشه اعتقاد کامل داشتم که این هویت مسیحی ارتدوکس روسی،
بالأخره یک روز پیروز خواهد شد. میدانستم که یک روز میآید که ما با ایران شیعه
متحد شویم. امروز تحقق این واقعیت را در سوریه میبینیم. ...
آنچه به عقیده من اهمیت زیادی دارد این است که یک پل میان متفکرین
مذهبی ایران و حلقههای سنتگرای روسیه بسازیم. ...
پیامی که من میخواهم به شما بدهم، این است که ما نمایندگان مسیحیت
ارتدوکس روسیه، همیشه در جبهه شما خواهیم بود، چون جنگ شما، جنگ ماست و ما رهبری
این جنگ را در درون روسیه و خارج از آن به عهده داریم. ...
دوگین خطاب به آیت الله میرباقری:
دوگین: ایران و روسیه باید با همکاری یکدیگر، از اوراسیای شمالی
تا خاورمیانه شامل آسیای میانه و قفقاز، خیر و شر را تعریف کنند. ...
هیچ دلیل، نشانه، ظرفیت، و سابقه تاریخی برای هرگونه حمله روسیه به
ایران وجود ندارد. همچنین هیچ دلیل نظری یا کاربردی واقعگرایانه یا ایدهآلگرایانهای
هم وجود ندارد که ایران بخواهد به روسیه حمله کند. ...
روسیه همواره برای دسترسی به آبهای گرم تلاش کرده و حتی جنگیده
است. ایران هم میخواهد در آسیای مرکزی و قفقاز نفوذ پیدا کند. ما قبلاً برای یکدیگر
مانع به حساب میآمدیم، چون دو امپراتوری بزرگ بودیم. ... ما به کمک ایران شیعی میتوانیم
بر اسلام سلفی غلبه کنیم. ...
ما نمیتوانیم و نمیخواهیم به افغانستان حمله کنیم. ...
در عین حال، ما نمیخواهیم آمریکاییها آنجا باشند، همانطور که
شما هم این را نمیخواهید. ما نمیخواهیم سلفیها و عربستانیها آنجا باشند. شما
هم همین را میخواهید. ما و شما هر کدام مقداری نفوذ در افغانستان داریم. این حوزه
نفوذ در بعضی جاها مشترک است و در بعضی جاها متفاوت. این مسئله در سراسر خاورمیانه
دیده میشود. ما هم از حوثیها در یمن، اسد در سوریه، شیعیان در عراق مقابل داعش،
و اکثریت شیعیان در بحرین حمایت میکنیم. ...
ممکن است روابط میان دو کشور تنزل پیدا کند. ما باید صبور باشیم و
با هم همکاری بلندمدت داشته باشیم. یک راه دیگر برای گرفتن نتایج مثبت و انجام
مأموریتمان این است که درگیر این سیاسیبازیهای جزئی نشویم. ما داریم سیاستهای
بزرگی را پیگیری میکنیم که باید معنوی، دینی، و آخرالزمانی باشد. ...
ایت الله میرباقری:
بنابراین بیش از آنکه تأکید کنیم چه چیزهایی را نمیخواهیم و دشمن
مشترک ما چیست، مانند اسلام سلفی. ...
دوگین:
اگر ما بر اختلافها تأکید کنیم، یعنی به طور پنهانی و ناخودآگاه،
تمایل داریم که این اختلافها وجود داشته باشد. ... تأکید کنیم که چه چیزی ما را
متحد میکند، نه اینکه چه اختلافنظرهایی با هم داریم.
نابراین پوتین نمیتواند قدرت را در روسیه به فرد دیگری بسپارد،
بلکه مجبور است خودش تا انتها قدرت را به دست داشته باشد. ... خود پوتین نه شخصی
مذهبی است و نه کسی است که به ایدئولوژی خاصی اعتقاد داشته باشد، بلکه بر اساس
غریزه و تفکرات آنی تصمیم میگیرد. البته غریزه او، روسی است و این یعنی غریزه
درستی دارد، ...
تفاوتهای سیاسی هم میان ارتدوکسها و کاتولیکها وجود دارد، چون
ارتدوکس یک نظریه بسیار مهم دارد: نظریه «کاتخون». «کاتخون»... به معنای «کسی یا
چیزی که [رهبری یا زعامت را] به عهده دارد» و اجازه نمیدهد شیطان به جهان وارد
شود. کاتخون مانعی مقابل شیطان است. این عبارت در مسیحیت ارتدوکس به عنوان
«امپراتوری مقدس مسیحی» تفسیر شد.این امپراتوری یک دولت سیاسی نیست، بلکه یک دولت
معنوی-سیاسی است. ... این اعتقادات شباهت زیادی به اعتقادات شیعیان دارد.
کاتخون یک «کار» است؛ نماینده یک فضای سیاسی تحت کنترل کلیسای
ارتدوکس روسیه. این مفهوم، فقط دینی نیست، بلکه تغییر حکومت از امپراتوری بیزانس
به حکومت روسیه را شامل میشود. به همین دلیل است که ما به مسکو میگوییم «روم
سوم».
قطعاً یک حلقه با اعتقادات کامل و درونی شیعیان باید وجود داشته
باشد، اما حلقه بعدی باید کمتر سنتگرا و در عین حال، ضدمدرنیته باشد. این حلقه
صددرصد حقیقی نیست، اما به هر حال چون ضدغربی است، رگههایی از حقیقت را در خود
دارد.
من خودم یک فیلسوف و متفکر هستم و به شما میگویم امکان ندارد که
شما یک مسیحی بنیادگرا باشید و با این نوع تفکر، فلسفه مدرن را مطالعه کنید.
غیرممکن است. چنین فردی، هیچ چیزی از فلسفه مدرن نخواهد فهمید. این کار تأثیر مخرب
و فاجعهباری بر فرد خواهد گذاشت. هم جنبه و هویت سنتگرای او را نابود میکند و
هم درکی اشتباه از فلسفه مدرن را به او خواهد داد.
به عنوان مثال، هایدگر یک ضدمدرنیته است، در حالی که «کارل پوپر»
یک مدرنیتهگرای لیبرال است. بنابراین آنچه که گفتیم، یک حلقه شیعه باید در ایران
وجود داشته باشد، یک حلقه هایدگری و یک حلقه دیگر که بتواند پوپر را بخواند، اما
با کمک حلقه هایدگری. شاید بتوان اینگونه گفت که یک حلقه باید تشیع خالص باشد، یک
حلقه مانند ملاصدرا و سهروردی و ابنعربی، و یک حلقه دیگر مانند «هانری کوربن» و
هایدگر.
مثلاً اگر در مورد سیاست مطالبی مینویسید، یک نویسنده هست که باید
در کار شما مرکزیت داشته باشد: «کارل اشمیت» متفکر آلمانی که اگرچه غربی است، اما
ضدلیبرال و بسیار مهم است.
در جامعهشناسی باید با «لویی دومون» فرانسوی آشنا شوید. ...
بنابراین باید با نویسندگانی آشنا شویم که اگرچه دقیقاً منطبق بر اعتقادات ما
نیستند، اما شبیه به ما هستند. شناخت و استفاده از این افراد در جنگ آموزشی علیه
مدرنیته بسیار مهم است. باید قائل به یک سلسله مراتب باشیم و در آن مثلاً هایدگر
را بالاتر از پوپر قرار دهیم.
انسان در عقاید ما «فرد» نیست، چون نمیتواند بدون جامعه، خدا،
اعتقاد، و کلیسا زندگی کند. کلیسا برای ما صرفاً یک ساختمان نیست، بلکه چیزی شبیه
به «امت» [در معنای جامع اسلامی] است، «اجتماعی از افراد باایمان و معتقد». کلیسا
نسبت به «فرد»، تقدم دارد. این اجتماع است که «انسان» است.
هر قانون فیزیکی که ما میشناسیم، ریشههای ضدسنتی دارد. اگر ما به
منشأ علوم مدرن یعنی علوم طبیعی نگاه کنیم، میبینیم که یک شیطانپرستیِ نظاممند
است. ما نمیتوانیم دیندار باشیم، اما در عین حال در جهانی زندگی کنیم که شیطانی
است.
من اولین تز دکترایم را به این علوم طبیعی اختصاص دادم و اینکه
چگونه مدرنیته، جهان مدرن را بنا نهاده است و علوم مقدس را از بین برده است. این
یعنی همه قوانین فیزیک، درست نیستند. من معتقد به بازسازی فیزیک مسیحی هستم. به
همان اندازه هم مطمئن هستم که باید یک فیزیک شیعه هم وجود داشته باشد.
من یک کتابچه کوچکتر دارم به نام «جامعهشناسی عالم ملکوت». این
کتابچه بر اساس نظریات «[هانری] کوربن»، سهروردی، و ابنعربی است، که اینها را در
جامعهشناسی کاربردی استفاده کردهام.
من کتابی درباره سیاست اگزیستانسیالیست نوشتهام که بر مبنای فرد
یا طبقه یا ملت نیست، بلکه بر اساس «دازاین» است. به این ترتیب، نوع جدیدی از
سیاست ایجاد میشود که بسیار به سنت نزدیک است، چون عناصر اصیل معنویت و ابدیت در
آن دخیل است. «دازاین» یعنی وجود در مقابل مرگ و آگاهی همیشگی از مرگ است.
http://www.rajanews.com/news/236678/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%A7%D9%84%DA%A9%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%D9%88%DA%AF%DB%8C%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%82%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D9%88%DA%AF%DB%8C%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%B3%DB%8C%D8%AD%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%AF%D9%88%DA%A9%D8%B3-%D8%A8%D8%A7
Comments
Post a Comment