واکاوی کج روی ها و کج فهمی ها
تاریخ اورمیه-اختصاصی
سفر احمد شاه قاجار به ارومیه
از آرشیو کتابخانه کنگره آمریکا
سفر احمد شاه قاجار به ارومیه
از آرشیو کتابخانه کنگره آمریکا
آغا مجید به اشاره به عکس فوق که من از داخل سرزمین های آزربایجان دریافت کرده و در فیس بوک منتشر کرده بودم، مطلب زیر را نوشته و سوال هایی چند از من پرسیده بود. ابتدا نوشته او را می آورم و سپس به پاسخ خودم می پردازم:
سلام آقای هدایت گرامی این دو پستی که شما از سفر احمد شاه قاجار به ارومیه گذاشته اید حاوی نکات مهم و ارزنده ای هستند سپاسگزارم که این پست ها را گذاشته اید. آقای هدایت عزیز یک سوال می پرسم خدا وکیلی جواب بدهید بدون تعصب. این عکسها متعلق به دوران احمد شاه قاجار هستند یعنی اواخر حکومت قاجار شما اگر با دقت به این دو عکس نگاه کنید فقر و عقب ماندگی را کاملا می بینید مثلا ساختمانهای گلی و کاه گلی، کپرهای وسط میدان، میدانها و خیابانهای کاملا خاکی، سر و وضع مردم هم کاملا مشخص است که مردمانی هستند به لحاظ مالی و اقتصادی ضعیف و ناتوان. خوب آقای هدایت فقر و عقب ماندگی ارومیه و آذربایجان در آن مقطع زمانی از این عکسها کاملا آشکار است می شود لطف کرده بفرمایید پس حکومت ترک قاجار که شما این همه از آن تعریف می کنید و نسبت به آن تعصب دارید و به رضاشاه پهلوی به خاطر سرنگون کردن آن دشنام می دهید، برای همین مردم آذربایجان هم زبان و هم قومیت خود چه کرده که این بندگان خدا در این وضعیت هستند؟ شما خودتان ببینید مردم آذربایجان در اواخر قاجار این گونه زندگی می کردند. لطفا این عکسهای دوران قاجار آذربایجان را با عکسهای دوران حکومت پهلوی اول و دوم هم مقایسه کنید و نتیجه را بگویید. در ضمن یک نکته ی دیگری که می توان از این عکسها فهمید نوع پوشش و لباس سنتی واقعی مردم آذربایجان است که شما ملاحظه می کنید مثل سایر نواحی ایران مانند تهران، اصفهان، فارس و خراسان شامل کلاه نمدی، عبا، قبا و شال کمر می باشد و اصلا و ابدا شباهتی با لباسهای قفقازی شمال رود ارس که آن هم تحت تاثیر فرهنگ روسیه بوده، نمی باشد ( منظورم لباسهایی است که در مراسمهای جشن می پوشند و با آن می رقصند و جای فشنگ هم روی آن تعبیه شده و مدعی هستند لباس سنتی آذربایجانیها بوده ولی گویا البسه ی در اصل روسی بوده است ) دوباره با دقت ملاحظه بفرمایید نظرتان چیست آقای هدایت؟
پاسخ من: انصافعلی هدایت با آغا مجید:
دوست من، ما هیچ وقت ادعا نکرده ایم که دوره قاجاریه، از نظر اقتصادی یا اجتماعی بهتر بوده است. در عین حالی که بیش از صد سال از آن دوران می گذرد و هر فرد عقب مانده ای هم روی کار می آمد، مجبور بود تا همراه با توسعه تکنولوژی در دنیا، حرکت کند.
شما شاید نتوانید متصور شوید که چه اتفاقات مهمی در دنیا و همسایه های ایران کنونی رخ داده است که هنوز به ایران راه نیافته است.
مثلا: نه تنها در امارات 9 زن وزیر هستند بلکه در جمهوری اسلامی افغانستان که 40 سال درگیر جنگ و نا امنی بوده هم 3 زن وزیر و بیش از 70 زن نماینده مجلس هستند. این در حالی است که در تاریخ 40 ساله جمهوری اسلامی ایران هیچ زنی وزیر نبوده و هم اکنون 17 زن نماینده مجلس هستند.
به این ویدئو نگاه کنید تا متوجه بشوید که در همسایه های ایران کنونی چه اتفاقاتی رخ داده و ما چقدر عقب مانده ایم
سخن ما این است که در دوره قاجاریه، حرکت های اصلاحی و برنامه ریزی شده، آغاز شد که به "جنبش" و ("نه" انقلاب) مشروطه منجر شد.
این جنبش حاصل کار رضا پالانی یا مردمی که آموزش ندیده بودند، نبود بلکه حاصل سیاست های توسعه گرایانه قاجار بود.
رهبران قاجار بودند که با دنیای خارج از ممالک محروسه آشنا شده بودند.
دانشجو برای تحصیل به خارج اعزام می کردند.
برای توسعه ایم ممالک، معلم و مهندس استخدام و وارد می کردند. یعنی کالای مصرفی وارد نمی کرد.
دانشگاه یا دارالفنون تاسیس می کردند.
و ... یعنی، راه را برای توسعه فکری، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، هنری، صنعتی و
... در این منطقه باز می کرد.
این عکس و هزاران عکسی که خود شاهان قاجار گرفته اند، نشان می دهد که اصلاحات در آن دوران بسیار سخت بوده و آن رهبران با کوششی بسیار در این راه موفق بوده اند و تلاش می کرده اند
اما وقتی مشروطه و دموکراسی تازه متولد شده در دوران قاجار، مستقر شد و راه توسعه یابی و جبران عقب ماندگی های تاریخی باز شد، فردی با نام رضا پالانی راه توسعه و نوزایی در این ممالک را سد کرد و آن جریان عمیق اجتماعی را از اهداف توسعه ای مورد نظر دنیای مدرن منحرف ساخت.
گر چه در 100 سال اخیر و در دوران پالانی ها و ملاها ساختمان سازی شده، خیابان ها گسترده شده اند، پل ها کشیده اند اما توسعه و بخصوص توسعه فکری، سیاسی، اجتماعی و تکنولوژیک در این مملکت رخ نداده است.
ایران و ایرانی مقلد و مصرف کننده است و هستند. دانشگاه های ایران، هیچ تولید علمی و تکنولوژیک ندارند و صرفا مصرف کننده غرب و شرق هستند.
در حالی که قاجار واردات را بسته و تولید بومی و آشنایی افراد با تولیدات خارجی و تلاش برای تولید داخلی را باز کرده بود.
در آن دوران بود که الکترسیته تازه اختراع شده و به ممالک محروسه راه باز کرده بود. بعد از آن بود که ایران هم به آن مرحله مدرن شهر نشینی صنعتی راه یافت.
ماشین و نفت و بنزین پیدا شد و جوامع از روستایی به شهری و تمییزی گرایش یافتند.
در دوران قبل از برق، نفت، ماشین، بنزین و ... شهرها هم با تپاله حیوانات و هیزم و زغال روشن و گرم می شدند و همه جا توده های این نوع مصارف در خانه ها و صنایع موجود دیده می شد.
این عکس ها، اسناد بسیار مهمی است که نشان می دهند، جامعه ما در کجا بوده؟
ما چه کرده ایم؟
به کجا رسده ایم؟
بیش از یک قرن، زمان کوتاهی نبوده و نیست. دنیا در این یک صد سال، از کجا به کجا رفته و رسیده است و ما در کجا هستیم؟
می توان ژاپن، کره، چین، هند، مالزی، اندونزی، سنگاپور و ... را مثال زند که حرکت اصلاحی در آن ها همزمان با قاجاریه شروع شده است
ما باید خودمان و حرکت های اجتماعی مان را با آن ها مقایسه کرده و از خودمان بپرسیم که در کجای راه و روشمان اشتباه کرده ایم؟
دفاع از یک مقطع تاریخی و یا از یک رفتار سیاسی یا عمل توسعه گرایانه، دلیلی بر تایید همه شرایط موجود در آن زمان و مقطع نبوده و نیست.
به عقیده من، باید مشروطه و قبل از مشروطه و دوران قاجار را دوباره بررسی کرد و خود را از دروغ پردازی های پالانی ها و ملاهای فارس محور رهاند. تا با ریشه های عقب ماندگی ها و قدم هایی که در راه توسعه کج برداشته ایم، آشنا نشویم.
یعنی، تا این مسیر راه اصلاح نکنیم، توسعه رخ نخواهد داد.
چون اگر خشت اول را معمار کج نهد، تا ثریا می رود این دیوار کج تر!
سخن من همین است. شناخت و بررسی دوباره تاریخ کج روی ها! حتی خود تاریخ را هم کج به ما فهمانده اند!
انصافعلی هدایت
پنجم نوامبر 2017
تورنتو - کانادا
hedayat222@yahoo.com
***
Comments
Post a Comment