دیالوگ؛ قانون اساسی: نقش و جایگاه زنان در ایران آینده
- Get link
- X
- Other Apps
مقدمه ای برای ورود به "دیالوگ" 21 جولای 2018 در گوناز تی وی
قانون اساسی ایران آینده هر چه باشد و نباشد، یک چیز در آن حتمی است و آن، "برابری صد در صدی همه" در مقابل قانون خواهد بود.
این برابری، به زبان، دین، جنسیت، سن و سال افراد و ملل ساکن در ایران بی ربط خواهد بود ولی باید این را هم پذیرفت که بعضی از بخش های جوامع در ایران، مورد ظلم و تبعیض تاریخی قرار گرفته اند که باید در جبران عقب نگه داشته شدگی های آن دسته ها، اقدامات بیشتری جبرانی و حمایتی مبذول شوند.
زنان، در این جوامع، برای هزاران سال، از حقوق انسانی خود محروم بوده و اغلب در ردیف کلفت و برده قرار داشته و از حقوق انسانی و اجتماعی محروم بوده اند. اثرات این محرومیت ها از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است.
برای همین، نه تنها در طول تاریخ گذشته بلکه هنوز هم، زن در این منطقه، در زیر ظلم و ستم قرار دارد. حق و حقوقی نداشته و ندارد. زن متولد می شده تا در خدمت مردان باشد و هنوز هم در خدمت مردان است. او برای خدمتگذاری تربیت می شده و می شود. کار و نقش زن در خانه و جامعه، خدمتکاری، ارضای جنسی مرد، پخت و پز، زاییدن فرزند برای مرد بوده و است.
این ستم متمادی تاریخی، باعث شده تا نوعی نگرش و نگاه و باورهایی پدیدار شوند که رنگ تقدس و دینی هم بگیرند. در نتیجه تربیت خانوادگی، دینی و اجتماعی، خود زنان هم، اجبارا باور بکنند که زن، یعنی همانی موجودی که جامعه و مقدسات یا دینی که مردان تعریف کرده اند، است که مردان مشخص می کنند و می خواهند.
اگر زن بخواهد انسان باشد، باید زنی باشد که مردان می خواهند و مجبور است خودش را در قالب تنگ مردانه بریزد و الا بدنام خواهد شد.
این برابری، به زبان، دین، جنسیت، سن و سال افراد و ملل ساکن در ایران بی ربط خواهد بود ولی باید این را هم پذیرفت که بعضی از بخش های جوامع در ایران، مورد ظلم و تبعیض تاریخی قرار گرفته اند که باید در جبران عقب نگه داشته شدگی های آن دسته ها، اقدامات بیشتری جبرانی و حمایتی مبذول شوند.
زنان، در این جوامع، برای هزاران سال، از حقوق انسانی خود محروم بوده و اغلب در ردیف کلفت و برده قرار داشته و از حقوق انسانی و اجتماعی محروم بوده اند. اثرات این محرومیت ها از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است.
برای همین، نه تنها در طول تاریخ گذشته بلکه هنوز هم، زن در این منطقه، در زیر ظلم و ستم قرار دارد. حق و حقوقی نداشته و ندارد. زن متولد می شده تا در خدمت مردان باشد و هنوز هم در خدمت مردان است. او برای خدمتگذاری تربیت می شده و می شود. کار و نقش زن در خانه و جامعه، خدمتکاری، ارضای جنسی مرد، پخت و پز، زاییدن فرزند برای مرد بوده و است.
این ستم متمادی تاریخی، باعث شده تا نوعی نگرش و نگاه و باورهایی پدیدار شوند که رنگ تقدس و دینی هم بگیرند. در نتیجه تربیت خانوادگی، دینی و اجتماعی، خود زنان هم، اجبارا باور بکنند که زن، یعنی همانی موجودی که جامعه و مقدسات یا دینی که مردان تعریف کرده اند، است که مردان مشخص می کنند و می خواهند.
اگر زن بخواهد انسان باشد، باید زنی باشد که مردان می خواهند و مجبور است خودش را در قالب تنگ مردانه بریزد و الا بدنام خواهد شد.
باید، در قانون اساسی و قوانین عادی ایران آینده، همه این باورها و تقدس های ظالمانه علیه زن، از بین بروند.
برای این منظور، باید، نه تنها، هر نوع تبعیض علیه زنان متوقف شوند، بلکه باید نسبت به جبران آن همه ظلم تاریخی در حق زنان، تبعیض های مثبت برای تقویت و توسعه زنان در نظر گرفته شود.
زنان، نه تنها باید از هر نظر با مردان برابر و مساوی باشند بلکه باید اندکی هم بر مردان برتری داده شوند و بیشتر از مردان، مورد حمایت قانون و همه سیستم و نهادهای اجتماعی قرار بگیرند تا عقب نگه داشته شدگی تاریخی این بخش از جامعه، اندکی هم شده، جبران بشود.
برای این منظور، باید خود زنان در قانونگذاری، بیان خواست ها و حقوقشان پیشقدم شوند و تلاش بکنند تا خودشان را از سایه نگرش ها، حقوق و تعاریف مردانه آزاد بسازند.
برای این منظور، لازم خواهد بود که حداقل نصف مجالس قانونگذاری را زنان تشکیل بدهند. احزاب زنانه تشکیل شوند. سیستم آموزشی تغییر یافته و زن محور بشوند. باید اکثریت رئسای قوای سه گانه را زنان داشته باشند. بیش از نصف وزرای دولت، مدیران ادارات و سازمان ها در اختیار مدیران زن قرار بگیرد. اگر شرایط برای تصدی مدیریت و هر شغل دیگری، در بین زن و مرد، یکسان باشند، حق مدیریت به زنان داده خواهد شد. نمی توان زنان را از اشتغال به هر کار اداری، تولیدی و خدماتی منع کرد. باید هر زن و مردی کار بکنند ولی در صورتی که کار برای زنان تامین نشود، یا به هر دلیلی، امکان کار کردن نداشته باشند، دولت و سیستم های اجتماعی موظف خواهند بود تا زندگی زنان و فرزندان آنان را تامین بکنند. زنان هم حق عاشق شدن و خواستگاری را خواهند داشت. هر نوع خرید و فروش زنان ممنوع خواهد شد. مهریه، شیر بهاء، جهیزیه و هر چیزی در این ردیف، غیر قانونی خواهد بود. قوانین مربوط به ارث ملغی شده و قوانین صد رد صد مساوات طلبانه جای آن ها را خواهند گرفت. جان زن و مرد، به یک اندازه ارزشمند است و هر جانی، بدون توجه به سن و سال، دین، زبان، آموزش، تخصص، نوع اشتغال و محل زندگی، با هم برابر خواهند بود. همان طور که این امتیازها به زنان تحت ستم مردانه داده شده است، باید به ملل تحت ستم مظاعف در ایران هم داده شوند. همان طور که محرومیت زن از ارث، از دیه برابر، از حضور در میادین ورزشی به عنوان ورزشکار یا تماشاچی، تصدی مقام قضاوت در دادگاه ها، و ... ظلم به زن است و محرومیت زن از حقوق انسانی-اجتماعیش است، محرومیت ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لر، بختیاری، کرد، گیلک، مازنی و ... در زمینه های آموزشی، زبانی، توسعه اقتصادی، سیاسی، مدیریت، سرمایه گذاری ها و ... هم محرومیت های انسانی و اجتماعی هستند که برای یک قرن تداوم داشته اند و باید با تبعیض مثبت و جبرانی، بر جبران عقب ماندگی این ملل، فرهنگ هایشان، زبان هایشان، اقتصادهایشان، و ... شان هم همت مضاعف گذاشته شود. همان طور که زنان، باید خودشان در راس هرم تصمیم گیری در رابطه با خودشان و جامعه زنان باشند، نه مردان، در مورد ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لر و ... هم خود این ملل تصمیم گیرنده خواهند بود که در کدام بخش ها عقب نگه داشته شده و نیازمند سرمایه گذاری بیشتر هستند. زنان در مورد قانون اساسی چه می اندیشند؟ از نظر زنان، بایدها و نبایدهای قانون اساسی آینده چه چیزهایی هستند؟ زنان تا چه میزانی در زیر ظلم و ستم بوده اند؟ آیا جبران ظلم و ستم تاریخی در حق زنان ممکن است؟ آیا نیازهای و حقوق زنان، متفاوت از حقوق مردان است؟ آیا زنانی که در جامعه مرد سالار تربیت شده اند، می دانند که چه می خواهند؟ آیا زنان می دانند که چه میزان از خواسته هایشان، رنگ و بوی مردانه دارد؟ چگونه و در چه اشکالی می توان از زنان حمایت کرد؟ آیا باید همه فرهنگ، نگرش، دین و قوانین مربوط به زنان تغییر یابند؟ چه میزان از حقوق و رفتارهای اجتماعی، زن ستیز هستند؟ آیا فکر زنان ایرانی، آماده تلاش برای این تغییرات است؟ آیا اگر خواست ها، نیازها و حقوق زنان را مردان تعریف و مشخص بکنند، رنگ و بوی مردانه نخواهند گرفت؟ می توان قوانین دینی و عرفی را به نفع زن تغییر داد ولی چگونه می توان فرهنگ هزاران ساله ضد زن که بخصوص در اشعار، ادبیات، ضرب المثل ها، اقتصاد، خانواده و ... وجود دارند را تغییر داد؟ آیا بدون تغییر نگرش به زن در این جوامع، می توان انتظار داشت که این جوامع پیشرفت بکنند؟ آیا پیشرفت جامعه به پیشرفت زن وابسته است؟ پیشرفت و توسعه زنانه را در چه می بینید؟ آیا زنان در حال تولید متون لازم برای تغییر نگرش در جوامع ما هستند؟ آیا زنان آماده ورود به ایران آینده و نقش آفرینی در تدوین قانون اساسی و قوانین عادی هستند؟ به بخشی از این سوال ها در برنامه "دیالوگ" روز شنبه (21 جولای 2018) و با حضور چند مهمان:
برای این منظور، باید، نه تنها، هر نوع تبعیض علیه زنان متوقف شوند، بلکه باید نسبت به جبران آن همه ظلم تاریخی در حق زنان، تبعیض های مثبت برای تقویت و توسعه زنان در نظر گرفته شود.
زنان، نه تنها باید از هر نظر با مردان برابر و مساوی باشند بلکه باید اندکی هم بر مردان برتری داده شوند و بیشتر از مردان، مورد حمایت قانون و همه سیستم و نهادهای اجتماعی قرار بگیرند تا عقب نگه داشته شدگی تاریخی این بخش از جامعه، اندکی هم شده، جبران بشود.
برای این منظور، باید خود زنان در قانونگذاری، بیان خواست ها و حقوقشان پیشقدم شوند و تلاش بکنند تا خودشان را از سایه نگرش ها، حقوق و تعاریف مردانه آزاد بسازند.
برای این منظور، لازم خواهد بود که حداقل نصف مجالس قانونگذاری را زنان تشکیل بدهند. احزاب زنانه تشکیل شوند. سیستم آموزشی تغییر یافته و زن محور بشوند. باید اکثریت رئسای قوای سه گانه را زنان داشته باشند. بیش از نصف وزرای دولت، مدیران ادارات و سازمان ها در اختیار مدیران زن قرار بگیرد. اگر شرایط برای تصدی مدیریت و هر شغل دیگری، در بین زن و مرد، یکسان باشند، حق مدیریت به زنان داده خواهد شد. نمی توان زنان را از اشتغال به هر کار اداری، تولیدی و خدماتی منع کرد. باید هر زن و مردی کار بکنند ولی در صورتی که کار برای زنان تامین نشود، یا به هر دلیلی، امکان کار کردن نداشته باشند، دولت و سیستم های اجتماعی موظف خواهند بود تا زندگی زنان و فرزندان آنان را تامین بکنند. زنان هم حق عاشق شدن و خواستگاری را خواهند داشت. هر نوع خرید و فروش زنان ممنوع خواهد شد. مهریه، شیر بهاء، جهیزیه و هر چیزی در این ردیف، غیر قانونی خواهد بود. قوانین مربوط به ارث ملغی شده و قوانین صد رد صد مساوات طلبانه جای آن ها را خواهند گرفت. جان زن و مرد، به یک اندازه ارزشمند است و هر جانی، بدون توجه به سن و سال، دین، زبان، آموزش، تخصص، نوع اشتغال و محل زندگی، با هم برابر خواهند بود. همان طور که این امتیازها به زنان تحت ستم مردانه داده شده است، باید به ملل تحت ستم مظاعف در ایران هم داده شوند. همان طور که محرومیت زن از ارث، از دیه برابر، از حضور در میادین ورزشی به عنوان ورزشکار یا تماشاچی، تصدی مقام قضاوت در دادگاه ها، و ... ظلم به زن است و محرومیت زن از حقوق انسانی-اجتماعیش است، محرومیت ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لر، بختیاری، کرد، گیلک، مازنی و ... در زمینه های آموزشی، زبانی، توسعه اقتصادی، سیاسی، مدیریت، سرمایه گذاری ها و ... هم محرومیت های انسانی و اجتماعی هستند که برای یک قرن تداوم داشته اند و باید با تبعیض مثبت و جبرانی، بر جبران عقب ماندگی این ملل، فرهنگ هایشان، زبان هایشان، اقتصادهایشان، و ... شان هم همت مضاعف گذاشته شود. همان طور که زنان، باید خودشان در راس هرم تصمیم گیری در رابطه با خودشان و جامعه زنان باشند، نه مردان، در مورد ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لر و ... هم خود این ملل تصمیم گیرنده خواهند بود که در کدام بخش ها عقب نگه داشته شده و نیازمند سرمایه گذاری بیشتر هستند. زنان در مورد قانون اساسی چه می اندیشند؟ از نظر زنان، بایدها و نبایدهای قانون اساسی آینده چه چیزهایی هستند؟ زنان تا چه میزانی در زیر ظلم و ستم بوده اند؟ آیا جبران ظلم و ستم تاریخی در حق زنان ممکن است؟ آیا نیازهای و حقوق زنان، متفاوت از حقوق مردان است؟ آیا زنانی که در جامعه مرد سالار تربیت شده اند، می دانند که چه می خواهند؟ آیا زنان می دانند که چه میزان از خواسته هایشان، رنگ و بوی مردانه دارد؟ چگونه و در چه اشکالی می توان از زنان حمایت کرد؟ آیا باید همه فرهنگ، نگرش، دین و قوانین مربوط به زنان تغییر یابند؟ چه میزان از حقوق و رفتارهای اجتماعی، زن ستیز هستند؟ آیا فکر زنان ایرانی، آماده تلاش برای این تغییرات است؟ آیا اگر خواست ها، نیازها و حقوق زنان را مردان تعریف و مشخص بکنند، رنگ و بوی مردانه نخواهند گرفت؟ می توان قوانین دینی و عرفی را به نفع زن تغییر داد ولی چگونه می توان فرهنگ هزاران ساله ضد زن که بخصوص در اشعار، ادبیات، ضرب المثل ها، اقتصاد، خانواده و ... وجود دارند را تغییر داد؟ آیا بدون تغییر نگرش به زن در این جوامع، می توان انتظار داشت که این جوامع پیشرفت بکنند؟ آیا پیشرفت جامعه به پیشرفت زن وابسته است؟ پیشرفت و توسعه زنانه را در چه می بینید؟ آیا زنان در حال تولید متون لازم برای تغییر نگرش در جوامع ما هستند؟ آیا زنان آماده ورود به ایران آینده و نقش آفرینی در تدوین قانون اساسی و قوانین عادی هستند؟ به بخشی از این سوال ها در برنامه "دیالوگ" روز شنبه (21 جولای 2018) و با حضور چند مهمان:
هانی دادیار؛ مترجم و معلم زبانی فارسی- بلوچ
پاسخ خواهیم داد.
انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
بیستم (20) جولای 2018
hedayat222@yahoo.com- Get link
- X
- Other Apps
Comments
Post a Comment