سرزمین تورکها اشغال شده ولی عقلشان در اشغال نیست
سرزمین تورکها اشغال شده ولی عقلشان در اشغال نیست
نوشت، بعد از اعراب، بزرگترین جنایات و قتل عام ها را در حق آزربایجانیها، عثمانی ها کرده اند.
نوشتم:
جالب است که بدانیم، آزربایجانیها هیچ خاطره جمعی منفی از عثمانیها و حملات آن ها به آزربایجان، در ذهن و اجتماعشان ندارند.
اما پانفارسها، پانایرانیستها و غرب مسیحی خیلی تلاش کرده اند و تلاش میکنند تا در داستانها و کتاب هایشان، حکایتهای عجیب و غریبی و غیر ولقعی در رابطه با قتل عام تورکهای آزربایجان، بخصوص مردم تبریز، توسط عثمانیها نوشته و برای ملت تورک، خاطره جمعی جدیدی بسازند.
اما تاکنون و در دوره ضعف و اشغال هم ملت تورک به این خاطرات مصنوعی و جعلی، که در جهت شستشوی مغزی-آموزشی تورکها داستان سرایی شده است، هیچ التفات و توجهی نکرده اند و توجهی به آن ها نمی دهند.
البته که ممکن است، بین دو برادر تورک عثمانی و آزربایجانی، جنگهایی بر سر تصاحب قدرت رخ داده باشد. چنین جنگ هایی تقریبا زبیعی تاریخ بشریت بوده و نیازی به کتمان ندارد.
آنچه مهم است، آن است که اکنون، تورکهای عثمانی و تورکهای آزربایجانی، هیچ خاطره جمعی از چنان کشتارهایی در ذهن جمعی خود ندارند.
یعنی، ممکن است جنگهای ریز و درشتی در بین دو برادر تورک مسلمان بر سر اقتدار عالی سیاسی بوده باشد ولی قتل عام و کشتار مردم تورک، توسط یکی از این دو برادر مدعی قدرت و اقتدار سیاسی، دروغ محض بوده است.
هدف چنان داستان های خیالی،تجزیه این دو برادر، جدا سازی این دو برادر از هم و دشمن سازی این دو برادر بوده و هست.
باید دید، این جدایی، دشمنی، کینه و کدورت نسبت به هم و عدم آشتی در میان دو جناحین یک ملت، به نفع چه کسانی تمام می شود؟
داستان قتل عام ها، از همان اول، چنان طراحی و مهندسی شده است تا منافع غرب مسیحی، مچنبن منافع دشمنان ترکها، یعنی فارس ها، روسها، ارمنی ها و … را تامین بکنند.
چرا که وقتی اردوی عثمانی به آزربایجان می آمده، وارد سرزمین ملت غریبه با زبان، دین، تاریخ، و ... متفاوت نمی شده است. بلکه وارد بخش دیگری از سرزمین خود میشده است که در گذشته هم، هیچ نوعی از انواع اختلاف و جدایی در بین آن ها نبوده است.
همانطور که وقتی آزربایجانی ها به قلمرو عثمانی وارد می شده اند، خودشان را اشغالگر و غریبه نمی دیده اند.
چرا که هر دو حکومت یا اقتدار عالی سیاسی، به یک ملت، یعنی تورک تعلق داشته اند. برای همین است که داستان های دلخراش غربیها و پانایرانیست ها درباره چنان فجایع و قتل عامهایی را هیچ تورکی در آزربایجان باور نکرده است.
می دانیم که مرزهای کنونی، در دوره خلافای عرب اسلامی، غزنویان، سلجوقیان، عثمانی، صفوی، افشار و قاجار بی معنی بوده اند.
یعنی در گذشته ها، مرزهای مشخصی، با سیم های خاردار، ملل و سرزمین ها وجود نداشت و ملل را از هم جدا نمی کردند. همچنین مامورانی هم در سر مرزها برای کنترل ورود و خروج افراد گمارده نمی شدند.
بلکه مردم، بطور آزادانه، بدون توجه به مرزهای احتمالی و نامعین، در رفت و آمد بوده اند.
چرا که هم تورک و هم مسلمان بوده و دارای یک وطن بوده اند.
همان طور که با وجود دویست سال تبلیغات گسترده، هیچ تورک آزربایجانی باور نکرده است که با تجزیه آزربایجان به دو قسمت شمالی و جنوبی، یکی در اشغال روس و دیگری در اشغال فارسیسم به نمایندگی از غرب مسیحی، تورکهای آزربایجان، دو ملت و دو هویت جداگانه بوده اند و هستند.
ما مجموعه انسان های دنیای تورک، یک ملت واحد با کمترین اختلاف بودیم و هستیم ولی بخاطر اشغال وطنمان و بخشی از ذهن و تاریخمان توسط دشمنان، در چند کشور، با نامهای مختلف گرفتار اشغال شده ایم.
لذا، دشمنان تورکها تلاش کرده اند تا ما تورک ها را به آذری، تورک ایران، تورک روس، تورک عثمانی، تورک تورکیه ای، تاتار، قیرقیز، اویغور، اوزبک، و .... تجزیه و تقسیم کرده، وطن و توانایی عقلی ما را اشغال کرده، ما را اداره و کنترل بکنند.
آنها تلاش کردهاند و تلاش می کنند تا برای ما تورکها به عنوان یک ملت قدیمی، هویت های جدید و تاریخهای جدیدی بنویسند و ما را به پذیرش اوهام آن ها قانع و راضی بکنند.
آنها با براه انداختن آکادمیها و پروپاگانداهای فراوان، می خواهند تا ما، بافتهها و دروغ های آنها را به عنوان حقایق غیر قابل انکار در باره خودمان، در باره هویت مان، درباره تاریخ مان، در باره وطن مان، در باره وطن اولیه یمان، در باره اصل و ریشه مان و درباره … باور بکنیم.
آنها می خواهند تا با شاغال ذهن و قوه عقلانی ما تورکها، ما برای تامین منافع آنها، با همدیگر دشمنی کرده و با همدیگر بجنگیم تا منافع دشمن مشترک همه تورکها تامین بشود.
اما ملت تورکی که سرزمینهایش اشغال شده است، اجازه نخواهد داد تا تمامنی عقلش، تاریخش، هویتش، وطنش و … اشغال بشود.
تورک ها اجازه نخواهند داد تا فریب این صحنه سازی های دروغ دشمنانشان را بخورند.
واقعیت تلخ آن است که در سایه اشغال و قتل عام تورک ها، دشمنان توانسته اند تا حدود زیادی تورکهارا از هم تجزیه کرده، جهان را چنان صحنه سازی بکنند و نشان بدهند که چند ملت مختلف با دولت های مختلف وجود دارند که اپر چه اشتراکاتی با هم دارند ولی یک ملت و آن هم تورک نستند.
حقیقت دیگر آن است که دونیای تورکی وجود دارد که از نظر ملی-زبانی و ریشه اتنیکی از هم گسسته نشده اند و در آینده هم از هم گسسته نخواهند شد.
روزی ملت تورک، با دولتها و سرزمینهای اشغال و تجزیه شدهیشان، دوباره و بر خلاف خواست دشمنانشان، بهم خواهد پیوست و دوباره یک ملت، با یک سرزمین را بوجود خواهد آورد.
انصافعلی هدایت
07 اکتبر 2024
Comments
Post a Comment