مشروطه؛ پایانی بر حاکمیت تورک‌ها و آغاز حاکمیت پانفارس و پان ایرانیست ها

مشروطه یک انقلاب نبود. جنبشی اصلاحی در ممالک محروسه قاجار و عثمانی (دو و آخرین امپراطوری ‌های  مسلمان و تورک بود که به نفع پانفارس‌ها و پان‌ایرانیست ها مصادره شد. در پی شکست قاجارها، ارتجاع پانفارس و پان ایرانیست، اصلاحات و دست آوردهای عظیم بیش از نیم قرن قبل را به سلاخ خانه سیاست و حاکمیت خود بردند و سلاخی کردند. اگر چه اغلب پانفارس ها و پان ایرانیست ها از قوم و قبیله فارس بودند اما کم نبودند تورک های  آزربایجانی، کرد، لور، بلوچ، گیلک و عرب که کاسه داغ تر از فارس های فاشیست بودند. امثال تقی زاده‌ها، ارانی‌ها،  کسروی‌ها، آخوندوف‌ها، مراغه‌ای ها چندان هم پر تعداد نبودند اما یک صد سال پروپاگاندای پانفارسیسم، آن ها، افکار، نوشته ها و کتاب هایشان را حمایت کرده، پروراند. تبلیغات گسترده چنان کرد که همه باور کردیم که همه تورک ها پانفارس و پان ایرانیست بوده اند.

آیا هر کدام از ما می توانیم یک مثال از تورک ها بیاوریم که پانفارس پان‌ایرانیست نبوده و ملی، طرفدار تورها و قاجارها بوده اند؟ چرا نمی توانیم؟ آیا واقعا همه تورک های روشنفکر پانفارس بوده اند یا تبلیغات صد ساله پهلوی ها و ملاهای پانفارس پان‌ایرانیست اجازه نداده اند تا روشنفکران وطن پرست و ملی تورک از زیر هزاران تن لجن تبلیغاتی، اتهامی، توهینی، تحقیر مانند گل از زیر لجن ها سر برآورد.  مهمتر از همه، با هزاران تن تبلیغات و اصرار به خود مل تورک‌ها قبولانده اند که هیچ تورکی وطن پرست و ملی و ضد سلطه پانفارسیسم و پان ایرانیسم نبوده است؟

لکن، می دانیم که حاکمیت و قدرت از هر نظر در ید پر قدرت الیت و روشنفکر، سیاستمدار، مدیر و رهبران اجتماعی تورک بوده است. در چنان شرایط اجتماعی ممکن نیست که تعداد الیت و روشنفکران طرفدار قاجار و تورک کمتر از تعداد تورک های پانفارس پان‌ایرانیست باشد.

اما قدر تبلیغاتی، مالی، سیاسی، اطلاعاتی و پولی دولت های غربی و بخصوص انگلستان و آلمان در پشت سر اقلیت پناهنده و تحصیل کرده و به فراماسون پیوسته خوابیده بود.

اگر به چند کتابی که در باره فراماسونری در ایران منتشر شده است، نگاهی بیندازیم، خواهیم دید که اغلب قریب اکثریت مطلق پانفارس ها و پان ایرانیست ها عضو فراماسونری بوده اند.

جالب است بدانیم که بیش از بیست تن از مدیران و معلمان دارالفنون(اولین دانشگاهی که ناصرالدین شاه ساخت) فراماسون شده بودند. اگر نوشته محققان فراماسونری را بپذیریم که جانشان را فدای این افشاگری‌هایشان کرده اند، می توانیم بفهمیم که چرا ناصرالدین شاه که آن همه به دارالفنون امید بسته بود و پیوسته به آنجا می رفت و با غرور از آن چه انجام داده بود، سخن می گفت، چرا بعد از چند سال از دارالفنون فاصله گرفت.

باز جالب خواهد بود که بدانیم، یکی از محققان در باره فراماسون ها در ایران لیستی از چند هزار نفر را منتشر کرده است. این محقق، برای این که بتواند نتیجه تحقیقاتش را در ایران دوره محمدرضا پهلوی منتشر بکند، یک ادعای بسیار بزرگ کرده است. او گفته است: جز رضاشاه، بقیه فراماسون بودند.

می دانیم که فراماسون ها طرفدار سیاست های انگلستان هستند و سیاست های آن ها را در کشورهای خودشان اجرا کرده و به پیش می برند. می توانند با سیاست هایی بطور علنی مخالفت بکنند اما نباید آن مخالفت ها با منافع بلندمدت انگلستان در آن منطقه و کشور در تضاد باشد.

همچنین جالب است که دولت انگلستان از اواخر زندیه به بعد، با راه اندازی موقوفه ای در هندوستان، ابتدا به آیت الله ها و مراجع شیعه ور کربلا، نجف و ایران و بعدها به الیت، تحصیل کردگان ارشد، مدیران، نمایندگان و وزراء حقوق ماهانه می  داد. چرا؟

آیا همین آیت الله ها و فراماسون ها نبودند که اصلاحاتی که منجر به دستاورد عظیمی چون مشروطه شده بود را با کودتایی به باد دادند و استبداد و ارتجاع را جایگزین اراده مردم، دموکراسی، حقوق و قوانین، آزادی ها و ... کردند؟

اتفاقا، تورک‌هایی که نه ملا بودند و نه فراماسون، در تله آن دو دسته وابسته افتاده و به ملت تورک خیانت کردند. با تئوری پردازی هایشان، با نوشتار و گفتارشان و حتی تعدادی با دست زدن به ترور تورک هایی که در قدرت دستی داشتند، زمینه را برای برافتادن حاکمیت تورک ها و سر برآوردن فارس ها آماده کردند.

چرا تورک ها پانفارس و پان‌ایرانیست شدند؟

آیا همه تورک های روشنفکر و الیت پانفارس پان‌ایرانیست بوده اند؟

چرا ما با نام، نوشته، کتاب های تورک هایی که وطن پرست، ملت پرست بوده و در مقابل رشد و هجوم پانفارس های پان‌ایرانیست ایستاده بودند، آشنا نیستیم؟

آیا عدم آشنایی ما با تورک‌هایی که روحیه، تفکر و عمل تورک محور داشه اند، دیلی بر نبود این دسته از افراد بوده و است؟

چرا محمدعلی شاه قاجار متهم به ضدیت با مشروطه است؟

رابطه محمدعلی شاه قاجار با مشروطه و مشروطه طلبان چگونه بود؟

چرا پانفارس‌های پان‌ایرانیست، بارها می خواستند محمدعلی شاه قاجار تورک مشروطه طلب را ترور بکنند؟

آیا اقدامات محمدعلی شاه قاجار در رابطه با به توپ بستن مجلس مشروطه، با جنگ سیاسی اما پنهان فارس و تورک در رابطه بود؟

اگر روشنفکران و الیت مخالف حاکمیت تورک ها و مشروطیت بودند، چرا بعد لژ این که محمدعلی‌شاه قاجار را به روسیه تبعید کردند، آن‌ها با سه لشگر از سه منطقه با مرکز سیاسی ممالک محروسه قاجار حمله نظامی کردند؟

آیا همه مردمان طرفدار مشروطه بودند و در آن شرکت کرده بودند؟

آیا همه تورک ها مشروطه طلب بوده اند؟

آیا همه روشنفکران و الیت دوران قاجار و پهلوی ها پانفارس پان‌ایرانیست بوده اند؟

 جمشیدخان مجدالسلطنه،  سعید سلماسلی،‌ فیضی معلم، عمر ناجی، سیدمحمد توفیق بیگ همدانی، حاجب بیگ بلوری و ... روشنفکر ضد پانفارس پان‌ایرانیست نبوده اند؟

چرا ما با مخالفان اشلی مشروطیت آشنایی نداریم؟

دلایل مخالفت مخالفان با مشروطه چه بوده است؟

چرا دیدگاه های سیاسی مخالفان بطور کامل حذف شده است؟

برای پاسخ به چنین سوال هایی، برنامه این هفته دیالوگ به روی آنتن خواهد رفت.


با احترام

انصافعلی هدایت

تورنتو - کانادا

سیزدهم (13) آگوست 2020

hedayat222@yahoo.com 

آیا می دانیم که 






 

Comments

Popular posts from this blog

سیاست، جسورلارین میدانی دیر