چه کسانی و چگونه ذهن، عقل، قضاوت و عملکرد مردمان را مهندسی می‌کنند؟


چه کسانی و چگونه ذهن، عقل، قضاوت و عملکرد مردمان را مهندسی می‌کنند؟


دوستی اشاره کوتاهی به شستشوی مغزی کرده بود. در تشریح چگونگی شستشوی مغزی و رفتار همه مردم بر اساس الگوهایی که خود سیستم شستشوی مغزی به مردمان می دهد، مطالب زیر را نوشتم.


بیش از نود و نه درصد شناخت جهان و پیرامون خود، فهم از جهان، قضاوت از آن، نوع رفتار و عملکرد انتخابی انسان‌ها را میدیا و رسانه ها می سازند.

رسانه‌ها هم در دستان قدرتمندان هستند که برای مردم محتوا (شناخت جهات و شناخت از جهان یا نوع دید و تفسیر و حتی نوع رفتار ما را تعیین‌ می کنند) تولید می کنند‌.

 در حقیقت، رسانه ها شناخت، درک، چگونگی روابط مسائل و پدیده‌ها با هم، نوع برداشت و تفسیرهر فرد از آن‌ها، منافع، و ... را می سازند.

آنگاه، با تکرار بی‌نهایت آن‌ها از زبان بی‌نهایت افراد متخصص، همه آن‌ها را طبیعی و تنها راه های موجود نشان می دهند.

مردم هم با واقعیت، حقیقت، و تنها راه موجود را در همان راه حل های مطروحه در رسانه ها جستجو می کنند. برای همین است که ایرانی‌ها در بین مشروطه، سلطنت مطلقه، دیکتاتوری، جمهوری، حاکمیت دینی و تکرار آن‌ها سرگردانند و نمی توانند راه دیگری را تولید بکنند. به همان تجربه های قبلی باز‌ می‌گردند و راه حل‌های جدید را در همان راه‌حل‌های تجربه شده جستجو می کنند.

این همان روش شستشوی مغزی است. رسانه ها با شستشوی مغزی همه مردم، از منافع صاحبان قدرت حمایت می کنند. ارتش ها برای حمایت از منافع قدرتمندان تاسیس می شوند. جنگ ها را صاحبان قدرت براه می‌اندازند و ضعیف‌ها می جنگند و در راه و هدف قدرتمندان کشته می‌شوند.

منافع این قدرتمندان را تنها، رسانه های رنگارنگ تامین نمی کنند، بلکه مهمترین ابزار قدرتمندان، دولت و سیستم آموزش سیستماتیک است. 

دولت، بخصوص در چند صد سال اخیر، نوعی زاویه دید،  تفسیر، درک هستی و پدیده‌ها و رفتار و عکس العمل را در تمامی سطوح آموزشی، در مغز بچه ها، نوجوانان و جوانان می چپاند و جهان ذهنی، نوع تعقل و معرفت آن ها را می سازد.

یعنی، دولت همه ما (فکر و رفتار ما) را کانالیزه می کند. دولت‌ها، اذهان ما (همه شهروندان) را بر اساس نیاز قدرتمندان مهندسی کرده، می سازند. ولی به ما القا می کنند که ما انسان هایی با اراده آزاد هستیم و ما با این تصور زندگی می کنیم که فردی مختار، آزاد، انتخابگر هستیم.

سوال: وقتی، قدرتمندان و دولت‌ها ذهن، درک، نوع دید، قضاوت، رفتار و عکس العمل ما را از پیش مهندسی کرده‌اند و می کنند و این مهندسی برای یک ثانیه هم متوقف نمی شود، آیا می توان از انسان، فکر، درک، تفسیر، آگاهی، قضاوت، رفتار و عکس العمل آزاد و انسان مختار و عقل غیر محبوس سخن گفت؟ 

البته دین و نهادهای دینی هم به موازات دولت، در خدمت شستشوی مغزی انسان‌ها هستند.

 قطعا باور به انسان آزاد و دارای اختیار، با قوه تعقل آزاد از قیود، بخشی از همان‌ مهندسی فکر، تعقل، درک، آگاهی و ... کاذب است. 

من (انصافعلی هدایت) همه این پروسه را با عنوان شستشوی مغزی تعریف می کنم. فکر‌می‌کنم؛ رهایی از این سیستم که چند نسل پشت سر هم شستشوی مغزی شده و برای چند نسل، آن‌همه تکرار را زیسته‌اند، بسیار سخت و مشکل است. 

شفیره یا کرمی که در میان برگها و سبزه ها می لولد، خورد و خوراک او را قدرتی مهندسی می‌کند، چگونه می تواند باور بکند که روزی پوست خواهد انداخت و به پروانه بدل خواهد شد؟ 

در حالی‌که نمی‌ داند؛ روزی خواهد رسید که او را در آب جوش انداخته و برای تامین منافع همان مهندس، زنده پز خواهند کرد. 

چرا که قدرتمندان ذهن و قضاوت ما را از پیش ساخته اند و ما نوشته‌های آن‌ها را زیستن می‌کنیم.


علاوه بکنم که تصور می کنم ولی مطمئن نیستم که فلاسفه به این نکته توجه کرده باشند که اختیار و اراده آزاد، تعقل، تفسیر، درک و قضاوت آزاد نمی تواند در جهان خارج وجود داشته باشد. برای این که در آزادترین شیوه ممکن زیست انسانی، هر فرد تحت تاثیر محیط، امکانات، خانواده، دوستان و باورها و قضاوت‌های آنان است. رهایی از این دیوارهای زندان انسان اجتماعی ممکن نیست.


 انصافعلی هدایت

 تورنتو-کانادا

 28.03.2023














Comments

Popular posts from this blog

سیاست، جسورلارین میدانی دیر