اشکهای درشت حسنای هشت ساله انصافعلی هدایت، روزنامهنگار آزاد
«حسنا را دیدم. خیلی ترسیده بود. بچه هفت هشت ساله. مثل یک بچه گنجشک، بیپناه شده بود. دستگیری و نگرانیهای مادرش را دیده بود. شاهد یک روز تمام، کشمکش میان مادرش و نیروهای اطلاعاتی
A Journalist for South Azerbaijan's' independence! Güney Azerbaycan'ın İstiqlalı Üçün Gazeteçilik! !روزنامه نگاری برای ایستقلال آذربایجانی جنوبی
«حسنا را دیدم. خیلی ترسیده بود. بچه هفت هشت ساله. مثل یک بچه گنجشک، بیپناه شده بود. دستگیری و نگرانیهای مادرش را دیده بود. شاهد یک روز تمام، کشمکش میان مادرش و نیروهای اطلاعاتی
دوشونجه باغی و دوشونجه نین شرطلری دوشونجهنین اوزللیکلری و «دوشونجه باغی» اوتاقینین قونوسو، قوناقلاری و ایش قوراللاری بو جانلی یایئندا، ...
No comments:
Post a Comment