زن در ایران: حال و آینده


فکر می کردم که زنان در جامعه مردسالار ایران، چوب کج فهمی و محافظه کاری های خودشان را می خورند. "نصف مرد" تلقی می شوند. حقی بر فرزندی که می زایند، ندارند. زن "ملک و مال" کسی است و خودش، بر جسم و جان خودش مالک نیست و مالکیت بر او، دست بدست می چرخد. خانواده، به "عناوین مختلف" او را پیش فروش می کند و مردی دیگر او را می خرد.
زن، حق ندارد عاشق شود و کسی که یک عمر باید با او زندگی بکند را انتخاب بکند. او باید مانند کالایی، در گوشه ویترینی، آن هم در پس پرده شرع، عرف، سنت و عقایده خانواده اش، منتظر بماند تا در نهایت، مردی بیاید و او را بخرد و ...
در این روزهایی که برای اجرای این "دیالوگ" آماده می شدم، اما متوجه شدم:
1. زنان هم مانند ملل تحت سستم در ایران، "تحت ستم" اما "ستم بسیار مضاعب" قرار دارند. کافی است که زن باشی، تورک و سنی هم باشی تا ظلم و ستم قانونی، آموزشی، اجتماعی، اقتصادی و تربیتی تا استخوان هایت را بسوزاند.
2. زن تحت تاثیر تمدن، فرهنگ، تاریخ، ادبیات، سیاست، اقتصاد، دین و روابط اجتماعی مردسالارانه، دیگر، انسان و زن نیست. زن، نه تنها مستعمره مرد است بلکه تحت تعالیم مردانه دایمی (رسمی و غیر رسمی) "مانقورد" یا "از خودبیگانه" و "الینه" شده و انسان زن بودنش را فراموش کرده است. زن، به وسیله ای برای ارضای شهوت مرد سقوط کرده است.
4. زن به مقلد از سیستم بدل شده است. حق اجتهاد، نو آوری، شورش و عصیان ندارد.
5. زن از حقوق انسانی خود آگاه نیست. جامعه او را در بی خبری مطلق نگه داشته است. روشنفکر و الیت جامعه تلاش می کنند تا او بی خبر بماند تا امنیت مالی، روانی و سیاسی و حتی امنیت دینی جامعه بهم نریزد.
6. زن، از نظر اقتصادی، به بردگی مرد درآمده است. حتی برای تامین شکمش هم کار نمی کند.
7. گر چه زن 24 ساعته، بدون تعطیلی و بدون جمعه، در خانه کار می کند، اما بیکار و تنبل خوانده می شود و حقی در تولید ثروت خانواده و جامعه ندارد.
9. زن، هیچ اعتماد بنفسی ندارد. اعتماد بنفس او، وابسته به شغل، درآمد و ثروت مردی است که برای آن برده شده است.
10. همان طور که در ایران، از ملل تورک، عرب، تورکمن، بلوچ و ... به عنوان "اقلیت" یاد می شود تا به آنان اجازه داده نشود که حقی برای خویش قایل شده و برای بدست آوردن آن حقوق، حرکتی بکنند، زنی که نیمی از جمعیت را تشکیل می دهد هم "اقلیت اندر اقلیت اندر اقلیت" شناخته می شود تا برای خودش، حق و حقوقی را نشناسد و تمنای حقوق انسانی نکند.
11. زن در جوامع ایرانیان، مانند موجودی است که "نباید" او را دید و برای حقوقش تلاش کرد.
برای برنامه امشب "دیالوگ" از ده ها خانم فعال و تحصیل کرده سیاسی، فعال حقوق بشر، فعال مدنی-اجتماعی و فعالان ادبی، نویسنده و متفکر، برای حضور در این برنامه دعوت کردم. هیچ کدام جز یک تن، جوابم را "نه منفی" و "نه مثبت" ندادند.
 یالوگ امشب، به اتفاق:1- خانم فریبا داوودی مهاجر، نویسنده، روزنامه نگار و فعال زن و رئیس سابق انجمن روزنامه نگاران جوان، مشاور رئیس جمهور در مرکز مطالعات و تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری، مشاور وزیر علوم و مشاور وزیر ارشاد اسلامی - امریکا
2. دکتر ضیاء صدرالاشرافی؛ محقق، نویسنده، فعال سیاسی و  عضو کنگره ملیت های ایران فدرال - فرانسه
3. جناب عودی غفور چاریار؛ نویسنده، فعال سیاسی تورکمن و موسس چند سازمان حقوق بشری و سیاسی تورکمن - کانادا
4. جناب محسن رسولی؛ متفکر، نویسنده، فعال سیاسی و فعال در زمنیه های حقوق ملت های غیر فارس در ایران و کارشناس ارشد برنامه ریزی - مالزی
به بررسی "زن در ایران: حال و آینده" می پردازیم




Comments

Popular posts from this blog

سیاست، جسورلارین میدانی دیر