بررسی گوشه های تاریک و روشن پیروزی آزربایجان و آتشکس در قره باغ


نه تنها رهبران سياسي و نظامي كه مرىم عادی کوچه و بازار هم می دانستند و مطئمن بودند که آزربایجان نمی تواند در مقابل روسیه که در ارمنستان حضور نظامی دارد، بایستد و جنگی را بدون دخالت روسیه و با پیروزی کامل به پایان برساند.

در جنوب آزربایجان هم، تصور آزاد سازی آزربایجان از چنگال اشغالگران ارمنی عمومیت نداشت.

از طرف دیگر، همان طور که جنوب آزربایجان در یکصد سال گذشته عامدا توسط پانفارسیسم عقب مانده نگه داشته شده است، در شمال هم، رژیم های مختلف اما قدر قدرت روسیه، آزربایجان را از هر نظر عقب نگه داشته بودند و دایما از همکیشان ارمنی خودشان، در مقابل تورک ها و آزربایجانی ها حمایت می کردند.

مثلا؛ در دورانی که استالین گرجی بر اتحاد جماهیر شوروی تسلط داشت، نه تنها با کلمه "تورک" بلکه با ملل تورک در آن اتحادیه هم مخالفت می کرد. او بود که برای گسستن تورک ها از هم و جدا کردن تورکیه از دیگر ملل تورک، کلماتی مانند آزری را باب روز کرد تا از احتمال اتحاد تورک های همزبان و هم نژاد جلوگیری کرده باشد.

همچنین استالین بود که سرزمین های تاریخی تورک ها را در میان همسایه هایشان تقسیم کرد و سرزمین های تورک ها را کوچک و کوچکتر کرد تا آن ملل تورک را هم ازنظر قدرت جغرافیایی، توان جمعیتی، سرمایه های فکری و مالی، منابع طبیعی و ... فقیر و ضعیف بکند. 

از همه مهمتر این که، بین تورک ها با همسایه هایشان، بر سر سرزمین های تاریخیشان، در همیشه تاریخ، یک احتمال جنگ وجود داشته باشد تا تورک ها آرامش نداشته باشند. ترقی نکنند و دایما در جنگ با همسایه ها بوده و تضعیف بشوند.

مثلا؛ روس های تزاری "در 10 فوریه 1828" و بر اساس قرارداد تورکمنچای، آزربایجان را به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم کردند. در در 1940 هم هفت هزار (7000) کیلومتر مربع از سرزمین های آزربایجان شمالی را به "داغستان" دادند. نه هزار (9000) کیلومتر مربع هم به ارمنستان هدیه شد. سپس سرزمین های وسیع "بورچالی"، "قارایازی"، و "زنگه زور" هم به ارمنستان و گرجستان بخشیده شده است. از 1992 به بعد هم، قره باغ و هفت ایالت دیگر هم توسط ارامنه و با حمایت روسیه اشغال شده بود.

همین سناریو و تجزیه ازربایجان، در ایران هم به همان شکل و بلکه گسترده تر اتفاق افتاده است اما چون جنوب آزربایجان، رسانه ها، احزاب و جمعیت های ملی و مستقل خودش را ندارد، از تجزیه وطنشان توسط پانفارسیسم و توزیع آن سرزمین ها در میان همسایه های آزربایجان یا بی خبر هستند و یا کمتر افرادی خبردار بوده و به عمق فاجعه تحمیلی آگاهی داشته است.

همان طور که در روسیه، آسیمیلاسیون روس، منافع روس ها را در ذهن و فکر اغلب تورک ها بر منافع خودشان ارجح کرده بود، در ایران هم از خودبیگانگی تورک ها توسط سیاست های مختلف پانفارسیسم، به برتری منافع ایران، بر منافع تورک ها در اذهان تورک ها انجامیده است. لذا تورک ها به نوعی از فلج ذهنی-سیاسی مبتلا گردانده شده بوده اند تا نتوانند منافع ملی تورک ها را ادراک بکنند.

وقتی آزربایجان از اتحاد جماهیر شوروی مستقل شد، نه قدرت و توان نظامی داشت و نه قدرت اقتصادی و نه سازماندهی شده و آماده جنگ بود. برای همین، ارمنی ها با حمایت روسیه و ایران، بخش های مهمی از سرزمین های تورک های آزربایجان را اشغال کردند.

آزربایجان در آن مقطع توان جنگیدن و پیروز شدن در نبردی نابرابر را نداشت. باید منابع مالی پیدا می کرد. اقتصادش را سر و سامان می داد. باید ده ها هزار جوان را در نیروهای مسلح استخدام کرده و به آن ها در همه زمینه های مورد نیاز یک جنگ تمام عیار و مدرن آموزش می داد. باید زمینه های سیاسی و حقوقی و دیپلماتیک چنان پیروزی را می ریخت. 

چون پیروزی، تنها در جبهه و با کشتن و کشته شدن بدست نمی آید بلکه باید شرایط بین الملل و ذهنیت جوامع هم آماده پذیرش حق و حقوق شما به عنوان قربانی تجاوز می گشت.

این آمادگی همه جانبه و تهیه سلاح و نیروی انسانی صد هزار نفری، در عرض بیست و هشت سال انجام می شد اما افرادی که هیچ خبری از سختی های اقتصادی، مالی، سیاسی، حقوقی و تهیه مقدمات یک پیروزی سریع را نداشتند، دایما دولت را به نقد می کشیدند. دولت را به دیکتاتوری متهم می کردند اما نمی دانستند که برای آزادی سرزمین های تحت اشغال، باید چه فداکاری ها کرد و چه زمینه هایی را آماده است.

وقتی آزربایجان توان و قدرت نظامی، سیاسی، اقتصادی، حمل و نقل و ... دیگر زمینه ها را کسب کرد، منتظر یک اشتباه تاریخی از ارمنستان بود که با حمله ارمنستان به آزربایجان اتفاق افتاد.

نیروهای جوان و آموزش دیده و آماده کشتن و کشته شدن آزربایجان، در تمامی جبهه ها بر علیه ارمنستان به حرکت در آمدند. در کمتر از چهل و چهار (44) روز سرزمین های بسیار گسترده اشغالی را از چنگال ارمنی های متجاوز آزاد کردند.

آزادی شوشا، اعتماد بنفس ارمنی های متجاوز را شکست و آن ها پا به فرار گذاشتند. بطوری که نیروهای آزربایجان در تمامی جبهه ها در کمتر از بیست و چهار (24) ساعت، هفتاد و دو (72) روستا را آزاد کرده و تا آستانه آزاد سازی "خانکندی" که ارمنی آن جا را به عنوان پایتخت قره باغ اشغالی انتخاب کرده بودند، رسیدند. در پی این هجوم، ده ها هزار از نیروهای ناامید ارمنی در محاصره تورک ها ماندند.

انتظار نمی رفت که روس ها تا این جا هم به رزمندگان و دلاورمردان جان برکف آزربایجان اجازه حرکت بدهد. در همین زمان بود که روسیه با یک طرح صلح و برای سومین بار وارد میدان شده و طرف های جنگ را به "آتشکس" فرا خواند.

از این مطقع به بعد، افراد غیر متخصص در امور سیاسی، روابط بین الملل، نقش قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای در جنگ و صلح، بی خبران از عدم توازان قوا، به جای خوشحالی از این همه پیروزی های پی در پی آزربایجان در منطقه، به دلسرد کردن مردم از پیروزی ها پرداختند. 

همان طور که باید جنگ را به متخصصان جنگ و حقوق را به متخصصان حقوق داد، باید سیاست واقعی و عملی یا در سایه را هم به سیاستمداران در سایه داد که برای دیدن و تحلیل واقعی مسایل، به همه اطلاعات، در همه جوانب دسترسی دارند. نمی توان بدون داشتن همه اطلاعات، از همه جوانب وضعیت خودی، وضعیت دشمن و قوای فرامنطقه ای، به تحلیل درست مسایل سیاسی و نظامی پرداخت.

آن چه در آزربایجان و در منطقه قره باغ در جریان است، تئوری های سیاست و سیاست پرداری نیستند بلکه واقعیات جاری سیاسی و سلاح ها و نیروهای نا متوازن هستند که نقش تعیین کننده در سیاست های عملی دارند.

باید از تمامی رهبران سیاسی و نظامی آزربایجان، تورکیه و تک تک سربازان و رزمندگانی که در بدست آوردن این پیروزی ها نقش داشتند، از ته دل تشکر و قدردانی کرد که چنین افتخاری را برای همه تورک ها آفریده اند.

آزادی هر یک متر مربع از خاک وطنمان از اشغال، سزاوار ده ها روز جشن و شادی و غرور است.

ما تورک های آزربایجان، شاید برای اولین بار، از تاجگذاری آغامحمدخان قاجار تا کنون، به چنین پیروزی سریع و کم هزینه دست یافته ایم. در این مدت 224 ساله، دایما بخشی از نیروهای انسانی و سرزمین های خودمان را از دست داده ایم. باید بسیار خوشحال و قدر دان باشیم که بعد از این همه سال های پر از شکست، به چنین پیروزی های عظیمی دست یافته ایم. روحیه شکست خوده تاریخی ما، جای خودش را به روحیه جنگیدن و بدست آوردن پیروزی در سایه جنگیدن داده است.

برای درک اهمیت این پیروزی های شگرف و تاریخی جنگآوران تورک در قره باغ و اطراف آن، باید به سوال های زیر پاسخ داد:

آزربایجان در چه شرایطی سرزمین هایش را از دست داده بود؟

برای آزادیبخشیدن به سرزمین های اشغالی، باید کدام پیش زمینه های نظامی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، حقوقی، بین المللی و ... آماده می شد؟

این جنگ چگونه طراحی و اجرا شد؟ آیا نتیجه چند ساعت تفکر و برنامه ریزی بود یا باید سال ها برای آن تمرین کرده و آماده می شدیم؟

آیا جنگ آزادی قره باغ به تمامی اهدافش رسیده است؟

آیا نیروهای آزربایجان می توانستند، با نادیده گرفتن روسیه و با ادامه نبردشان، تمامی سرزمین های اشغالی را آزاد بکنند؟

آیا بهتر آن نبود که آزربایجان صلح را نمی پذیرفت و نه تنها وطنمان "زنگه زور" تحت اشغال ارمنی ها در بین نخجوان و آزربایجان را آزاد می کرد، بلکه ارمنستان را خلع سلاح کرده و به همسایه ای بدون سلاح و تهدید بدل می کرد؟

آیا متن آتشکس همان نه (9) ماده است یا باید کمیته های تخصصی به چگونگی اجرایی کردن آن ها اقدام بکنند؟

آیا آزربایجان از ارمنستان غرامت بیست و هسشت (28) سال اشغال، کشتار و قتل عام ها و تحمیل هزینه های این جنگ را خواهد گرفت؟

ماجرای کریدور پنج کیلومتری چیست؟

این جنگ و پیروزی های پی در پی، چه تاثیری بر روحیه، توان، اقتصاد و نقش آزربایجان در منطقه خواهد گذاشت؟

تاثیرات این جنگ و پیروزی ها بر تورک های ایران چیستند؟

نقش روسیه  در این بین چیست؟

آیا احتمال می رود که روسیه از ارمنی های پشتیبانی کرده و شرایط حمله مجدد ارمنی ها و آغاز جنگی دیگر را بر آزربایجان تحمیل بکند؟

آیا روسیه جای پایی برای اشغال دایمی یا حضور دایمی روسیه در دل آزربایجان بدست آورده و ممکن نیست که بتوان روسیه را از آزربایجان خارج کرد؟

چرا نیروهای ارمنی با سلاح هایشان از منطقه تخلیه می شوند؟

نقش تورکیه در این آتشکس چیست؟

آیا تورکیه می تواند از ادامه حضور روس ها در آزربایجان جلوگیری بکند؟

آیا فقط روس ها در مناطق جنگی و اشغالی حضور خواهند داشت یا نیروهای نظامی تورکیه هم همان نقش روسیه را خواهند داشت؟

این آتشکس، به معنی پیروزی های، روسیه است یا به معنی پیروزی های تورک های منطقه است؟

آینده این منطقه و این جنگ آزادیبخش را چگونه می بینید؟

برای پاسخ به این قبیل از سوال ها، دو مهمان در برنامه این هفته دیالوگ حضور خواهند داشت.

دکتر محمدحسین یحیایی؛ نویسنده، دارای دکترای اقتصاد

جناب احمد هاشمی؛ تحلیلگر مسایل سیاسی سابق وزارتخارجه ایران


انصافعلی هدایت

تورنتو - کانادا

سیزدهم (13) اکتبر 2020

hedayat222@yahoo.com

Comments

Popular posts from this blog

سیاست، جسورلارین میدانی دیر