مهندسی جهل 096
در این جلسه از مهندسی جهل با کتاب قدیمی، و دستنوشته "دیوان روحی بغدادی" روبرو شده، در مقابل اعجاب شعری، ادبی، صنایع شعری، عمق فکر، احساس، عرفان شاعر، همچنین در مقابل تسلط شاعر بر ریزه کاریها و چم و خم زبان تورکی، عمق سر تعظیم فرود آوردیم.
شاعر در اول دیوان، یک صفحه را به بیان حکایت دزدیدن دیوان توسط دزدان پرداخته و نشان می دهد که می خواهد از نو، بخشی از آن دیوان بالا بلند را بازنویسی بکند.
ظاهرا کتاب در سال یکهزار و دویست و چهار و به احتمالی به قلم خود شاعر نوشته شده است.
دستخط نويسنده منحصر به فرد است. چرا که می دانیم هر فردی در تصویرسازی کلمات بر روی کاغذ، کلماتی که در ذهن دارد، سبک منحصر به فرد خودش را دارد. در نوشتن نقش و تصویر سازی حروف و چسباندن انها به هم برای ترکیب حروف و تشکیل کلمات هم، میزان فشاری که به قلم می آورد، زاویه هایی که در تصویر آن ها شکل داده و مراعات میکند، حال و روح آن لحظه ای که قلم را بر روی کاغذ می چرخاند، به امضای منحصر به فرد نويسنده تبدیل می شود تا دستنوشته او را از دست نوشته دیگران متمایز بکند.
لذا خواندن دستنوشته هر فردی، آشنایی با زبان او، فکر او، زمان او، تخصص و علایق او، تمایلات ذهنی، دینی، عرفانی، فلسفی و اجتماعی او را طلب می کند.
بدون آشنایی با همه جوانب شخصیتی نویسنده، نمیتوان اثر فکری، احساسی و قلمی او را خواند و درک کرد.
این متن هم از این جهت منحصر فرد است. از طرف دیگر، حضرت "نورالدین بکزاده" هم در ترسیم ذهن خود برای روی کاغذ از علائم استاندارد و صداگذاری استفاده نکرده است تا او را به همان سبک و سیاقی که اپمی زیسته و اراده می کرده است، بخوانیم و درک بکنیم.
با این همه،وقتی این دیوان یکصد و دوازده صفحه ای را تورق می زنیم، و برای خواندن آن تلاش،می کنیم، با اقیانوسی عمیق و بیکران از انواع صناعات شعری، ادبی،ترکیب کلمات، مفاهیم فکری، عرفانی، فلسفی، دینی، اجتماعی و .... روبرو می شویم.
ما، پس از تورق و تلاش برای خواندن چند بخش،از اشعار دیوانی، به این نتیجه رسیدیم که می توان این دیوان معظم را با دیوان حافظ شیرازی مقایسه کرد.حتی از نظر عمق معنایی و احساسی و تصویرسازی با کلمات و مفاهیم بر حافظ برتری دارد.
با خواندن این کتاب های ادبی، هنری، فکری، عرفانی، فلسفی و ...متوجه می شویم که زبان تورکی اقیانوسی بسیار عمیق و بی مرز بوده است که در اثر شکست هایی که در دویست و پنجاه سال اخیر از غرب مسیحی متحمل شده ایم، از زاویه دید و توجه و تمرکز آگاهانه ما دور نگه داشته شده اند تا ما با فقر فکری، قلمی، زبانی، فلسفی، شعری، و دور بمانیم و باور کنید و ایمان بیاوریم که پدران و مادران تورک ما در گذشته به فقر و فلاکت فکری و زبانی، فلسفی و … مبتلا بوده اند و برای همین نم از غرب مسیحی شکست خورده اند.
در نتیجه،مسحور و شیدای آثار ادبی، فکری، زبانی، تاریخی، علمی، تکنولوژیکی و … غرب مسیحی بشویم. از عظمت و شاهکار بودن آن ها گفتگو بکنیم. آنها را آموزش بدهیم. از وجود آن ها آگاه بشویم. جوانب مختلف آن ها را کنکاش بکنیم.
تا درچنین شرایطی در دریایی غرق بشویم که دشمن پیروز به خاطر شکست نظامی ما از آن ها، ما را مجبور به شنا در آن دریا کرده اند.
در حالی که اگر به خودمان باز آییم و از تاثیرات روانی شکست خوردگی آشنا بشویم، و به جستجو برای دستیابی با آثار تمدن فکری و مکتوب گذشتگانمان بکنیم، با عظمت فکری، احساسی، روشنفکری، جهان بینی، درک آن ها از عرفان و جهان رودرروی و بیرونی و … آشنا خواهیم شد.
به عقیده ما، این دیوان، نه تنها دست کمی از دیوان حافظ ندارد، بلکه از نظر معانی، مفاهیم، عرفانی، فلسفی، دینی، اخلاقی، اجتماعی و … بر حافظ برتری های زیادی دارد.
برای همین هم هست که نباید ما و چند نسل قبلی و نسلهای بعدی تورک ها با این اثرهای درخشان پدرانشان آشنا بشوند.
برای همین است که ما در مدارس و دانشگاه ها، در مراکز تحقیق و علمی شکسپیر، دانته، فردوسی، حافظ، سعدی میخوانیم و آثار آن ها را تجزیه و تحلیل میکنیم اما دیوان های نورالدین بکزاده، سلطان سلیمان قانونی، نسیمی، دهده قورقود، و… را نه میخوانین، نه تجزیه و تحلیل میکنیم و نه آموزش میدهیم.
کشورها و دولت ها، بر اساس چنان کتاب ها و افکار و شخصیت هایی ملت سازی کرده اند و دیگران را مجبور به کرنش و تسلیم ساخته اند.
اگر ما تورکان هم میخواهیم دوباره از جهان تجزیه شده تورکها جهان واحد ث متحدی بسازیم که دوباره از خاکستر خود زاییده، به عنقا بدل شده، سخن و دستاوردهایی برای بشریت داشته، در اوج رفاه، امنیت، توسعه همه جانبه پیشرفت و زندگی بکنیم، باید کتاب ها، دیوان ها، افکار، اندیشهها، و … پدران خود را شناسایی کرده و با توصل به آن ها به ملت سازی اقدام کرده، جهان تورک را متحد بکنیم تا دوباره به قدرتی جهانی بدل بشویم.
رسیدن به این اهم مهمات، از بازگشت به خویشتن تورک و آشنایی و زیستن با میراث فکری و سیاسی، فلسفی پدرانمان و توسعه آن ها برای پاسخگویی به نیازهای توسعه خواهانه روز نیازمند هستیم.
باید خودمان را از زیر سحر و جادو افکار و کتاب ها و شخصیت های اشغالگران ذهن و سرزمین هایمان نجات بدهیم.
طرف های پیروز، با استفاده از داشته هایشان، ما را مرعوب و تسلیم کرده اند و ما در حال تبدیل شدن به بردگان ذهنی و داوطلب آنها هستیم.
این کتاب ها ما تورک ها را واکسینه خواهد کرد و یاری خواهند داد تا عقل و احساسات ما در مقابل دشمن و بیماریهایی که به ما تزریق کرده اند، قدرت و توان بگیریم و به تدریج بر قدرت مبارزه ما با بیماری هایی که در این دویست و پنجاه سال به ما تزریق کرده اند، افزوده خواهد شد و روزی فرا خواهد رسید که تمامی ملکوت های بیماری ناخواسته از تن اجتماعی و فکری ما زوده شده و ما سلامتی خودمان را دوباره به دست خواهیم آورد و دوباره بر روی پاهای خودمان خواهیم ایستاد.
انصافعلی هدایت
27.06.2025
No comments:
Post a Comment