Posts

Showing posts from August, 2012

یئنی حیاتیم گئتدی الدن

یئنی حیاتیم گئتدی الدن نازلئم ... من یئنی بیر صحیفه  آچمئشدیم یئنه الوان اولموشدور،  گئچمیشیم کیمی گنج اولموشدوم بیر اوشاق کیمی  دالمیشدیم شیرین خیاللارا، یار خیالئنا... طوفان گلدی  بیردن بیره  حیاتئما اسدی سرین، قارانلیق یئل قاسئرقالار کیمی آپاردی رنگلی، الوانلی دوورانئمئ یئنی دن سقوط اتدیم ان درین ... قارانلیق لارا دالدیم گوز آچدیم کندیمی قوجالمئش گوردوم. ... یئنی صحیفه می باغلادی بیر ال .اولدوردو منی انصافعلی هدایت Friday 09 March 2012

ما حقوق انسانیمان را به صلح می خواهیم

Ensafali Hedayat   دوست خوب من! در این همه سال ها که پان فارسیسم پدران ما (خیابانی، پیشه وری، ستارخان، باقرخان و ...) را متهم کرده و اجازه نداده تا آنان سرنوشت آذربایجان خودشان را خودشان بدست بگیرند، تجربه آنان به ما می آموزد  که برای گرفتن حقوق خودمان، باید شمشیر را از رو ببندیم.  اما و با این حال، ما مردمان صلح، دوستی و انسانیت هستیم. حتی با فارس ها هم دشمنی نداریم و می خواهیم با آنان همسایه های خوبی باشیم. ولی این پان فارس ها هستند که در پشت واژه "ایران" پنهان شده اند و منافع پان فارسیسم و استعمار فارس را به نام همه ایران و ایرانیان تامین می کنند و حقوق اولیه و حقوق انسانی همه ما مستعمره ها (آزادیستان (آذربایجان)، کردستان، عربستان، بلوچستان، ترکمنستان، و ...  را از ما دزدیده اند.  حالا که ما می خواهیم برای کسب دوباره حقوق اولیه و انسانی خودمان، به پا برخیزیم، شما جوانان ، در دفاع از حقوق انسانی کسانی که هموطنشان می نامید ( ما) ، در جبهه پان فارسیست ها و پان ایرانیست ها و استعمارگران قرار دارید. شما نه از استعمارگر و ضد حقوق انسان ها بلکه ...

افتخار به ترک بودن و نژاد پرستی

فردی با این Tir Azarakhsh عنوان در فیس بوک من نوشته   انصافعلی جان، شما آذری نیستی. وطنفروشی. آذربایجان در همیشه تاریخ قلب طپنده ایران بوده و از مرزهای این خاک مردانه دفاع کرده. (از اجداد زنباره قاجار تو بگذریم). شما مامور هستی و معذور. کیست که نداند؟   من در پاسخ وی نوشتم  من به قضاوت تو ارجی نمی نهم و ترک بودنم، برای من فخر و افتخار است و خوشحالم که مانند تو به عرب ها توهین نمی کنم و آنان را هم چون خودم انسان و برابر با خودم می دانم. همان طور که برای فارس ها ی غیر نژاد پرست هم بسیار احترام می گذارم. این در حالی هست که مدعی هستی ، عرب ها و سرزمینشان هم بخشی از وطن تو هستند من نمی توانم متناقض گویی تو را بفهمم این بیماری تو، نژاد پرستی است. همان بیماری که ایران شما را به باد خواهد داد و تو در بدترین وزنه و کفه ترازوی بین المللی نشسته ای. همه دنیا می بیند که چقدر نژاد پرست هستی

حقوق ملت ها در ایران و حق انتخاب

Amirhossein Bahrami در فیس بوک در کامنتی نوشته اند " ‎1-  اگر بپذیریم ملیت یک امر انسانی است پس انتخابی بودن آن را هم پذیرفته ایم و از این بابت هم که شما نمی خواهید ایرانی باشید هیچ بحث و مشکلی وجود ندارد چنانچه این مشکل را با اقامت در کانادا حل نموده اید. اما مشکل اصلی شما و همفکرانتان اینجاست که می خواهید انتخاب فردی خودتان را بدون در نظر گرفتن حق انتخاب سایرین به ایشان تحمیل نمایید. کشور ایران از مجموعه ای از انسانهایی تشکیل شده است که خواهان زندگی در آن هستند. این کشور تنوع قومی و زبانی و فرهنگی و مذهبی دارد که اجزاء تشکیل دهنده آن ضمن پذیرش این تنوع به عنوان یک واقعیت انسانی بر محور منافع و ارزشهای مشترک جمع شده اند و ظاهرا آنچه که شما و همفکرانتان در تحلیل خود مد نظر نمی گیرید همین منافع و ارزشهای مشترک است. ‎2-  در مورد مساءلی هم که به عنوان واقعیتهای تاریخی اشاره نموده اید با فرض صحت آنها) که در اکثر موارد می توان در رد آنها بحث نمود( سوال مجددی را می توان مطرح نمود: اگر یک کرور آذربایجانی توسط ارامنه در سال 1918 کشته شده باشند با جدایی آذربایج...

مقایسه قاجاریه با پهلوی

فردی با نام Tir Azarakhsh به قاجارها حمله کرده و آنان را مردانی زن باره نامیده است که باعث اشغال بخش هایی از ایران شده اند در پاسخ وی نوشتم  باز آفرین به اجداد ترک من  که ایران کنونی را نگه داشتند. آن هم در مقابل امپراطوری روس تزاری. ایرانی که در آن زمان ضعیف بود و روسی که بسیار قدرتمند و ابر قدرت بود  مگر فارس های آریایی و  سلسله پهلوی ها همه ایران را از دست ندادند؟ در زمان حکومت آن ها، حتی تهران هم اشغال نشد؟ آن هم در جنگ جهانی دوم!  در تهران پلیس ایرانی هم وجود نداشت  بسی خجالت برای فارس ها. لااقل از تاریخ اشغال ایران در جنگ جهانی دوم خبری دارید؟  چیزی در کتاب های درسیتان خوانده اید؟  تاریخ نگاران شما در این باره چند جلد کتاب نوشته اند؟ یا سکوت کرده اند ؟ چون نمی خواهند آبروی آریایی و حکومت      فا رس و دیکتاتوری رضاخان از بین برود و خدشه ای بر تاریخ جعلی ایرانی ساز وارد نشود   ؟؟

من وطن فروشم یا شما خائن هستید؟

در فیس بوک من، فردی با نام Midi Bafi مطلبی را نوشته و من را به وطن فروشی متهم کرده است در پاسخ به ویف دردمندانه نوشتم  ، من هیچ ارزشی به ایرانتان نمی دهم و ایرانتان را به یک ریال (!) می فروشم. وطن من، آذربایجان است می دانی که  پدران من ترک، اصفهان و تهران را خلق کرده اند. اگر قاجارهای ترک نبودند، چیزی به نام تهران هیچ وقت بوجود نمی آمد؟ و اصفهان ساخته و پرداخته صفویه هست و شما به یادگارهای پدران من در اصفهان افتخار می کنید؟  من وطن فروشم یا شما خائن هستید؟ آن هم به پدرانتان. نه به پدرانی مانند کوروش که از آن طرف قفقاز آمد و ایران را اشغال کرد بلکه به پدرانی که در این خاک به دنیا آمدند و در این خاک زندگی کردند و از این خاک با خونشان دفا کردند  وطن، خاک و هموطنانی که مهمترین بخش ها و ملت هایش را از حقوق اولیه اش محرم کند، با نژاد پرستی حقوق آنان را انکار و همه داشته هایشان را از آنان بگیرد و کاری برای جبران و باز پس دادن آن حقوق انسانی نکند، ارزش خون پدران من را نداشته و بهتر ان که به پشیزی بفروشند

بهانه هایی برای تجزیه ایران

دوستانی که فکر می کنند من به دنبال بهانه ای هستم تا ایران را تجزیه کنم، درست فکر می کنند. هستم.  بهانه های لازم را هم دارم.  سوال این است که: چه کس یا کسانی این بهانه را به من داده اند و می دهند؟  بهانه هایی که من با توجه به آن ها تجزیه طلب شده و ایران را فاقد شرافت لازم برای در کنار خود داشتن آذربایجان می دانم، چه چیزهایی هستند؟ واقعی هستند یا ذهنی؟ خارجی هستند یا انتزاعی؟ کوتاه مدت بوده و هستند یا  دراز مدت بوده اند و هستند؟  ایرانیان برای این که این بهانه را از من و امثال من بگیرند، چه کار مثبتی کرده اند و می کنند؟  من لیستی از این بهانه ها را در نوشتارهایی که در وبلاگم و فیس بوکم نشان داده ام.  آیا آن ها "بهانه" هستند؟ یا "واقعیت های دردناکی" هستند که دیگر نمی خواهم با شما مودب بوده و آن ها را کتمان کنم؟  دردتان از چیست؟ از این که واقعیت ها را به رختان می کشم یا آن ها را انکار نمی کنم؟ یا از این که لیاقت همکشور بودند با آذربایجان را ندارید؟

چرا از چیزی که نمی دانیم رخ داده یا نه، متعصبانه دفاع می کنیم؟

من نمی دانستم که در ایران، محققانی از  آذربایجان جنوبی در  باره قتل عام آذربایجانی توسط ارامنه تحقیقاتی را انجام داده اند و مانند اکثر مردم ایران هم نمی دانستم که چنین قتل عامی هم رخ داده است  اما سوال این است که چرا ما دانش آموزان و دانشجویان در ایران که این همه در باره تاریح منحرف شده ایران می دانیم، در باره این حادثه ، هیچ چیزی (مثبت یا منفی) نمی دانیم و یک سطر هم در دانشگاه در این باره نخوانده ایم؟  و چرا از چیزی که نمی دانیم رخ داده یا نه، متعصبانه دفاع می کنیم؟  این  تعصب ما در چه ایدئولوژیئی ریشه دارد؟  ولی در آذربایجان من، روشنفکران تاریخ شناسی بوده اند و هستند که در این باره نوشته و تحقیق کرده اند. من در یکی از همین لیست ها در وبلاگم و فیس بوکم، نام بیش از 40 سند تاریخی را آورده ام نمی دانم که جناب بایگان به آن منابع مراجعه کرده اند یا نه و اگر مراجعه کرده اند، چرا خلاصه ای در باره نوشته های آن منابع، در باره این ادعای محققان در دو آذربایجان را نمی نویسند؟ من مخالفتی ندارم که نظر عنایت رضا چه بوده است اما...

تعصب، کور کننده است

دوستان گرامی! نیازی به توهین و تحقیر هم نیست. من ادعا نکرده ام که این قتل عام ها را من و به تنهایی هم کشف کرده ام و اسناد آن را هم در دست دارم.  همان طور که نوشته ام، من هم مانند تک تک شما دوستان در ایران، آموزش دیده ام که همه چیز را به صلاح سیاست و حکومت و با توجه به ایدئولوژی مسلط نژادی آموزش می دهند.  من هم از حادثه قتل عام در آذربایجان جنوبی، خبر نداشتم. اما محققانی در آذربایجانی جنوبی (ایران) و در آذربایجان شمالی در این با ره نوشته و کتاب هایی را منتشر کرده اند. تنها کار من مصاحبه بت این محققان بوده است. همه افتخار مال آنان است. خبرنگاری، کار من بوده و هست.  من خبرنگار هستم نه محقق تاریخ. هر کجا هم اشتباه کرده ام، در کمال شهامت اشتباهم را به گردن گرفته و نه تنها در زیر همان مطلب، بلکه در پای 30 نوشته دیگرم، آن اشتباهم را گوش زد کرده ام تا همه بدانند که من چه قدر با خواننده ام صادقانه رفتار می کنم.  ممکن است آقای بایگان از این کار صادقانه من، خوشش نیاید اما حسن بایگان مختارند که زندگی و جهان را از زاویه چشمان تنگ چند نفر ببینند. چند نف...

همت تان بلند باد!

دوستان گرامی، آسمان و زمین را به هم نبافیم. من و شما باز هم می توانیم خودمان را گول بزنیم و الکی خوش باشیم که کسی از تجزیه ایران سخن نمی گوید اما باید چشم ها را باز کرد، از نو و بی طرفانه نگریست. حقایق تلخ را دید و در مقابل واقعیت و قبول آن ها مقاومت نکرد  اگر 12 میلیارد دلار را به 2000 تومان ضرب کنیم، 24000 میلیارد تومان (میزان کمکی که از خارج ایران برای زلزله بم شد) می شود. نمی خواهم کمک هایی که در ایران و از طرف ایرانیان  شده را کم ارزش نشان دهم و این کار عین ناسپاسی به مردمی هست که دست رنجشان را با هموطنان من تقسیم کرده اند و می کنند و من، باز هم خواهش می کنم این هدایا ادامه داشته باشد و قدردان این کمک ها هم هستم. ضمن سپاس از همه هنرمندان، ورزشکاران و همه فارس ها، کردها، عرب ها، ترکمن ها، بلوچ ها، ترک ها، جنوبی ها و شمالی ها که تا کنون ده ها میلیون تومان کمک مالی کرده اند که سرنوشت ساز هم بوده و هست، اما آیا می توان این کمک ها را با 24000 میلیارد تومان کمکی که ایرانیان خارج از ایران برای زلزله بم جمع آوری کرده بودند، مقایسه کرد؟

دو زلزله و ایران باید تجزیه گردد

Image
انصافعلی هدایت؛ روزنامه نگار آزد و مستقل آذربایجانی کانادا – تورنتو hedayat222@yahoo.com 001 – 647 – 740 – 8070 از همان ساعات اولیه زلزله بم، در بم بودم و برای آن همه خرابی ها و کشته ها و زخمی ها گریه کردم و هر چه از دستم بر می آمد را در بشقاب اخلاص گذاشتم تا مرهمی بر درد بازماندگان زلزله بم باشم اما وقتی زلزله، برادران وخواهرانم را در قره داغ آذربایجان شرقی به خاک و خون کشید، وقتی زندگی، خوشی، خانه، کاشانه، زن، فرزندان، مادران، پدران، و حتی حیوان های آنان را برد و ناجوان مردانه برد، در کنارشان نبودم تا برایشان نوحه بخوانم و گریه کنم و دست نیمه جانی را بگیرم و از زیر خروارها سنگ، چوب و تنه درخت و گل بیرون بکشم. نبودم تا بغضم را در کنارشان و برایشان بترکانم. نبودم تا دنیا را  برای یاریشان، از گلوی رادیو ها و تلویزیون ها صدا کنم. در غربت، در این دور دورها، در تنهایی، از خانه گریختم. در خلوت، در تنهایی، در پارکی دور افتاده و بدون این که بغضم بترکد، ساعت ها گریستم. تا کسی نبیند و دیوانه ام نپندارد. هنوز هم می گریم اما آرام نشده ام. چقدر دلم می خواست، ج...