ما حقوق انسانیمان را به صلح می خواهیم


 دوست خوب من!

در این همه سال ها که پان فارسیسم پدران ما (خیابانی، پیشه وری، ستارخان، باقرخان و ...) را متهم کرده و اجازه نداده تا آنان سرنوشت آذربایجان خودشان را خودشان بدست بگیرند، تجربه آنان به ما می آموزد  که برای گرفتن حقوق خودمان، باید شمشیر را از رو ببندیم.

 اما و با این حال، ما مردمان صلح، دوستی و انسانیت هستیم. حتی با فارس ها هم دشمنی نداریم و می خواهیم با آنان همسایه های خوبی باشیم. ولی این پان فارس ها هستند که در پشت واژه "ایران" پنهان شده اند و منافع پان فارسیسم و استعمار فارس را به نام همه ایران و ایرانیان تامین می کنند و حقوق اولیه و حقوق انسانی همه ما مستعمره ها (آزادیستان (آذربایجان)، کردستان، عربستان، بلوچستان، ترکمنستان، و ...  را از ما دزدیده اند.

 حالا که ما می خواهیم برای کسب دوباره حقوق اولیه و انسانی خودمان، به پا برخیزیم، شما جوانان ، در دفاع از حقوق انسانی کسانی که هموطنشان می نامید ( ما) ، در جبهه پان فارسیست ها و پان ایرانیست ها و استعمارگران قرار دارید.

شما نه از استعمارگر و ضد حقوق انسان ها بلکه از ما مظلومان و مستعمره شدگان روی زمین می خواهید، به ظلمی که بر ما می رود و رفته است، باز هم سر خم کنیم.

 چرا باید ما متحمل ظلمی باشیم که این همه سال در اعتراض به آن، یا سکوت کرده ایم و یا به طور مسالمت آمیزی حرف زده ایم؟
 در این مدت طولانی که صدای مردمان مستعمره ((آزادیستان (آذربایجان) ،عربستان، کردستان، بلوچستان، ترکمنستان و .... ) به آرامی در می آمد، شما کجا بودید؟
 کجا هستید؟
 چرا سکوت کرده اید؟
و چرا در جبهه ما و در کنار ما مظلومان که حقوق انسانی مان به غارت رفته است، قرار ندارید؟
 چرا در دفاع از حقوق انسانی ما مردمان مستعمره، روشنفکرانتان را محکوم نمی کنید؟
 و چرا از روشنفکرانتان نمی خواهید تا از حقوق انسانی و اولیه ما مردمانی که خودمان را مستعمره می دانیم، دفاع کنند؟
چرا روشنفکرانتان و اندیشمندانتان در باره تضییع حقوق جوامع غیر فارس در ایران و وضعیت سیاسی، فرهنگی واجتماعی و اقتصادی ما نمی نویسند؟
چرا رهبرانتان به حقوق دزدیده شده  ما اعتراف نمی کنند؟
 چرا از ما می خواهید تا از حقوق انسانی خودمان که همه کشورها و سازمان های بین المللی آن ها را پذیرفته اند ، باز هم برای مدت زمان بیشتری دست بکشیم؟ و باز هم سکوت کنیم؟
 آیا می توان پذیرفت که شما برای حقوق انسانی انسان هایی که در ایران زندگی می کنند، فعالیت می کنید؟
 از خودتان و ادعایتان شرمنده نیستید؟
چرا تا کنون، در دفاع از حقوق ما انسان های مستعمره ها (آزادیستان (آذربایجان)، کردستان، عربستان، بلوچستان، ترکمنستان، و ...، لال شده بودید؟
 آیا این زبونی و لالی شما نشان نمی دهد که شما در جبهه ظالم و ضد انسانی و ضد حقوق بشر و در جبهه استعمارگر قرار دارید؟
آیا شما هم سنگر آن ها و بر ضد حقوق انسانی خواهان، آزادی خواهان، دمکراسی خواهان، برابری خواهان و ... نیستید؟
 آیا شما خودتان را انسان های آزاده می دانید که از حقوق انسان ها و انسانیت و آزادی انسان ها در ایران یا در هر کجای جهان، حمایت می کنید؟
 احساس شرم چیزی است که باید به سراغتان بیاید تا مرحله اول بیدار شدن را طی بکنید.
چرا از ما می خواهید باز هم سکوت کنیم؟
چرا از خودتان، از روشنفکرانتان و از رهبرانتان نمی خواهید که حقوق انسانی  دزدیده شده ما را بدون نیاز به جنگ و خون ریزی تامین کنند تا ما نیازمند دست زدن به خشونت برای گرفتن حقوق خودمان نباشیم؟

 ما آذربایجانی ها مردمانی صلح دوست و صلح پرست هستیم. گر چه محققان آذربایجانی معتقدند که ارامنه در آذربایجان جنوبی به قتل عام دست زده اند اما ما تبریزی ها و آزادیستانی ها (آذربایجانیان) نه تنها ارامنه را بخشیده ایم بلکه در دل تبریز برای آن ها امان داده ایم که در بهترین منطقه از این شهر ساکن باشند.
ما با کردها، با عرب ها، با فارس ها ، با بلوچ ها، با ترکمن ها، با لرها، با بختیاری ها و ... با هیچ کس و هیچ ملتی دشمنی نداریم.
برای تحقق آزادی ها، برای گرفتن حقوق مان، برای کسب دمکراسی، و برای رفاه انسان ها ، دست دوستی برای دوستیشان دراز می کنیم.
سخن ما این است: هر کس به حقوق ما مردم ترک ایران دست درازی کرده و آن ها را از ما گرفته، باید تاوان آن جنایاتش را پس بدهد.
ما بهتر آن می دانیم که روشنفکران فارس و پان ایرانیست و فارس ها پیش قدم شوند و با اعتراف به حقوق دزدیده شده ما آذربایجانی ها و دیگر مللی که در ایران زندگی می کنند، راه را بر خصومت و دشمنی بین ما ملت ها ببندند.
بهتر آن است که روشنفکران فارس و مرکزگرا، با اذعان به حقوق انسانی و غارت شده ما و ارائه راه حلی برای جبران آن همه ظلمی که بر ما مردم آذربایجان در طول یک صد سال اخیر شده، از دشمنی در میان ملت ها جلوگیری کنند.
مسئولیت و پیامد هر نوع دشمنی با ما که مورد ظلم و ستم قرار گرفته ایم و طبق قوانین بین المللی حقوق اولیه و انسانیمان ضایع شده است، به عهده روشنفکران و احزاب و رهبران جامعه فارس زبان و کسانی است که در خدمت ایدولوژی برتری نژادی آریایی قرار دارند، نه ما.
ما مردمان صلح پرست، با دیگر ملت ها در سر میز مذاکره به توافق خواهیم رسید. چون ما با آنان، درد و سرنوشت استعمار زده و مشترکی داریم.
در این میان،  متاسفانه، بسیارند از فرزندان تبریز و دیگر شهرهای آذربایجان عزیز من، فرزندان کردستان، عربستان، بلوچستان، ترکمنستان، فارسیستان و ... که در خدمت استعمار گر و پان فارسیزم قرار دارند و هنوز هم بیدار نشده اند و به نام فرزند آذربایجان، فارسیستان، کردستان، عربستان و ... به ما حمله می کنند.
 این فرزندان مام میهن من، در خدمت منافع ملت و سرزمین آذربایجان نیستند. در خدمت استعمارگر فارس و پان ایرانیسم هستند و امید دارم که بیدار شوند.
می دانیم و می دانید که عوامل استعمار در ستیز با ضد استعمارگران، از عوامل مستقیم خود استعمارگر، خشن تر عمل می کنند و می خواهند وفاداری و جدایی خود از وطنپرستان و ملت پرستان مبارز را به استعمارگر ثابت کنند.
گاهی ممکن است که فرزندانی از مستعمره، به ریاست کشوری مثل ایران برسند اما آنان تحت تسلط اندیشه استعمارگر و نژاد پرستانه فارسیسم مسلط قرار دارند و منافع استعمارگر را بر منافع ملت و همزبانان خود ترجیح می دهند.
خامنه ای و هزاران دیگر آذربایجانی  وجود دارند که در خدمت استعمارگر قرار دارند و مردمان آذربایجان مستعمره و دیگر مستعمره ها را لگد مال می کنند.
 این فرزندان سرزمین های مستعمره، برای ملت های مستعمره، خطرناکتر از ماموران مستقیم استعمارگر هستند.
خامنه ای یکی از این فرزندان ناخلف آذربایجان می تواند باشد. می توان او را خائن به آذربایجان و مردمش نامید وگر نه، باید با همراهی و هم دلی او، آذربایجان در راس هرم رفاه در ایران بود و حقوقش زایل نمی شد. فرهنگ و زبان و هنر و ادبش در راس هرم آموزشی قرار داشت.
 ولی هر آذربایجانی که از حقوق انسانی، فرهنگی، زبانی، آموزشی، اجتماعی، هنری، زیست محیطی، اقتصادی، سیاسی، اداری، فنی و  توسعه آذربایجان و آن هم بر اساس قانون اساسی ایران دم می زند، دستگیر، بازجویی، شکنجه و زندانی می شود.
آیا می توان پذیرفت که او تحت سیطره افکار استعمارگرانه قرار ندارد و به عنوان یک عامل اجرایی در سرکوب خواست های قانونی هموطنانش عمل نمی کند؟

 وقتی فرزندی، حقوق مردمش را نادیده می گیرد، آیا می توان او را فرزند همان مردم خواند؟





* * **     **                 *

Comments

Popular posts from this blog

سیاست، جسورلارین میدانی دیر