وقتی کشور از استعمار رها می شود، هویت استقلالی می یابد


خانم حمیرا صبری در اثبات این که شیخ محمد خیابانی و سید جعفر پیشه وری با ایدوئولوژی تورگ گرایی عمل نکرده بودند، مواد درسی آن دوره را منتشر کرده است. بخشی از آن نوشته به شرخ زیر است:


جایگاه زبان تورکی در دوره آزادیستان..

دروسی که در دوره آزادیستان در مدارس ابتدایی شهرهای آزربایجان توسط آموزش و پروش تعلیم داده می‌شد عبارتند از:
دروس کتبی شامل: فارسی (املا و حسن خط)، حساب، هندسه، انشا سیاق (نقدی و جنسی)، رسم و نقاشی.
دروس شفاهی شامل: قرائت فارسی، تعلیمات مدنی، علم‌الاشیا، تاریخ و جغرافیا، شرعیات، اخلاق و حساب.
در دبیرستان، زبان‌های روسی و فرانسوی نیز تدریس می‌شد. به دختران خیاطی و خانه‌داری هم آموزش داده می‌شد. 
علاوه بر این دو مدرسه خارجی نیز در دوره آزادیستان در تبریز فعالیت داشتند:
۱. مدرسه دخترانه فرانسویان: در این مدرسه زبان‌های فارسی، فرانسوی، روسی تدریس می‌شد. 
۲. دبیرستان پسرانه آمریکایی: زبان تحصیل در این مدرسه انگلیسی بود. 
در برخی از مدارس تبریز نیز دسته‌های هنری تئاتر به وجود آمدند و نمایشنامه‌های کوچکی در مدرسه یا در مکان مناسبی روی صحنه می‌آوردند. این نمایشنامه‌ها اغلب به زبان تورکی اجرا می‌شدند. همچنین هنرمندان آزربایجان کنسرت می‌دادند و شعرا و نویسندگان گردهمایی مخصوص به خود را داشتند. (زبان این گردهمایی‌ها مشخص نیست)
پاسخ من به قرار زیر است:

بخاطر داشته باشید که خیابانی نتوانست 9 ماه تمام حاکمیت داشته باشد و اصلاحات مورد نظرش را عملی سازد. 
باید درک کنیم که خیابانی، ایران را به دو کشور مجزای ایران و کشور آزادیستان تقسیم کرد.  
در حقیقت خیابانی، کشور مستقلی به نام دولت-ملت آزادیستان را در سرزمین های آزربایجان جنوبی دایر کرد که مستقل از ایران و با همه خصوصیات استقلال از ایران بود.
 اگر استقلال آزادیستان از ایران، می خواست تداوم ایران باشد، راهی به غیر از استقلال در پیش می گرفت. 
همان طور که سردار استقلال بعدی آزربایجان جنوبی: پیشه وری هم با ارسال نامه ای به سازمان "ملل متحد"، خواستار برسمیت شناخته شدن استقلال "آزربایجان" جنوبی از طرف سازمان ملل متحد شد تا به عنوان کشوری استقلال یافته از ایران برسمیت شناخته شود. 
اگر ما نتوانیم دولت-ملت خیابانی و پیشه وری را بسان این دو رهبر استقلال بفهمیم، در دام تاریخنگاری پانفارسیسم و پان ایرانیسم گرفتار شده ایم و قهرمانان ملی خود را به سلاخ خانه تاریخ ایران فرستاده ایم. 
البته و شاید در آن مقطع، تورکچولوک به اندازه ای که امروز در میان برخی از دوستان فعال، به ایدئولوژی سیاسی بدل شده است، رایج نبوده است اما ایدئولوژی آن دو رهبر استقلالخواه که می توان روند آن را "رشد فکری-سیاسی تدریجی" هم نامید، "آزربایجان جنوبی محوری" بود و تلاش می کردند تا منافع ملت تورک آزربایجان جنوبی را از ایران مستقل کرده و به آن "هویت مستقل" از ایران بدهند و به واحد سیاسی بدل کنند.

Comments

Popular posts from this blog

سیاست، جسورلارین میدانی دیر