حرکت پاندولی فکری-سیاسی ایرانیان
به عقیده من حرکت سیاسی-فکری و فلسفی ایرانیان حرکتی پاندول است. وقتی و بعد از مدتی که در جامعه از حکومتی ناراضی می شوند، به یکی از دوران های گذشته برمی گردند. وقتی دوباره از آن سیر و دلخور شدند، دوباره به همان قبلی برمی گردند. برای مثال، بعد از این که از سلطنت مطلقه دوران قاجار ناراضی شدند، در خط مستقیمی که قاجار با جنبش اصلاحی مشروطه راه انداخته بودند، حرکت نکردند. راه اصلاحات و حرکت مستقیم را ادامه ندادند بلکه با پهلوی ها، به درون حرکت پاندول افتاده و به ایران باستان تخیلی رفتند. وقتی از استبداد و ستم او ناراضی شدند، برای استقلال ملل قیام ها کردند اما ایرانیان (فارس) و استعمار خارجی حرکت اصلاحی را سرکوب کرده و استعمار و استبداد پهلوی دوم را دوباره مستقر ساختند. وقتی دوباره از پهلوی دوم سیر شدند، دوباره هوس حکومتی دینی شبیه دین باستان و با مشخصات آن را کرده و شیعه شعوبیه را به روی کار آوردند. حالا و بعد از چهل سال، بجای اصلاح حکومت مذهبی خودشان و حرکت مستقیم، به هخامنشیان و ساسانیان یا همان تاریخ تخیلی رجوع می کنند. یعنی در حدود 125 سال، حرکت پاندولی سیاسی- فکری و فلسفی ...