معنی خیانت ، قاجارها و پانفارسیسم

 


آیا حسینی و کسانی چون او که قاجاریه (بالنتیجه تورک‌ها) را یه خیانت متهم می کنند، آیا معنا و مفهوم خیانت را می فهمند؟ 

دهخدا در معنی خیانت می نویسد: مکر، حیله، ناراستی، دغلی، ضد امانت، نقض عهد، پیمان شکنی، بی‌وفایی، نمک بحرامی، بی دیانتی، بی عصمتی، دزدی و زناکاری. 

حال، کدام یک از این همه معنای خیانت، به قرارداد ترکمنچای و گلستان می خواند؟

در حالی که قاجاریه و تورک ها بیست و پنج سال تمام در مقابل روس ها مقاومت کردند. کشتند و کشته شدند. پیشروی کردند و پس نشستند. 

همان طور که بنیانگذار سلسله قاجار جنگیده و همان سرزمین ها را با کشتن و کشته شدن تسخیر کرده بود. این بار روس ها که ابر قدرت زمانه بودند، بعد از بیست و پنج سال تلاش و پیروزی و شکست، تورک ها را شکست دادند. قتل عام ها کردند و بخش بسیار بزرگی از آزربایجان جنوبی را هم اشغال کردند.

 این همان قاجارها و تورک ها بودند که در حین شکست، در میز مذاکره و با توجه به سیاست و تجربه سیاسی خودشان، بخش اشغال شده آزربایجان جنوبی را از چنگال اشغالگران روسی بازپس گرفتند.

 این خود موفقیتی در تاریخ جنگ‌ها و پیروزی های سیاسی در پشت میز مذاکره است. شاید عم چنین پیروزی در میز مذاکره بسیار نادر باشد که طرف شکست خورده بتواند بخشی از سرزمین های شغال شده اش توسط دشمن را از دهان او بیرون بکشد.

باید پذیرفت که قاجارها و تورک ها چنین توانایی سیاسی را داشتند. 

از طرف دیگر، فارس ها و دیگر مللی که در محدوده مرزهای سیاسی ممالک محروسه می زیستند، در نبرد بیست و پنج ساله بین تورک ها و روس ها یا هیچ نقشی نداشتند و یا در حد هیچ نقش داشتند.

 این قاجارهای تورک بودند که بخشی از سرزمین هایی را که با جنگ بدست آورده و ضمیمه خاک امپراطوری قاجاریه کرده بودند را از دست دادند. 

کجای این خیانت است؟

 آیا کس یا ملتی، خاک سرزمینی با مرزهای معینی را به امانت به تورک‌های قاجار داده بود که قاجارها بدون جنگ و مقاومت، آن را به دشمن تحویل داده و منافع خودشان را حفظ کردند؟

 آیا تورک های قاجار با روسیه؛ ابر قدرت زمان که ناپلئون فرانسه را شکست داده بود، نجنگیدند؟

 آیا اگر تورک‌ها نبودند و اگر بجای تورک ها، فارس ها در مقابل روس‌ها بودند، از ایرانی که قاجارها با مهارت های سیاسی از اشغال روس پس گرفتند، چیزی می توانستند پس بگیرند؟ 

آیا فارس ها می توانستند بیست و پنج سال با یک ابر قدرت بجنگند؟

 آیا فارس ها می توانستند، در اطراف شهر میانه، از پیشروی روس ها جلوگیری بکنند؟ 

آیا اگر فارس ها در آن زمان، در راس حکومت می بودند، روس ها همه ممالک محروسه قاجاریه را تسخیر و اشغال نمی کردند؟ 

با این همه، اگر من در آن زمان می بودم و همین افکار امروز خودم را داشتم، و اگر می دانستم که تورک های ممالک محروسه، روزی و روزگاری به اشغال و سلطه فارس ها در می آمدند، آرزو می کردم، قاجارها در مقابل روس ها شکست می خوردند و همه ممالک محروسه به اشغال روس‌ها در بیاید.

چرا که ملل و ممالکی که از اشغال تورک های قاجار آزاد شده و به اشغال روس ها در آمدند، حداقل، توانستند، هویت تاریخی، زبانی، ملی، جغرافیایی، فکری، دینی، احساساتی، و ... خود را بطور رسمی، علنی، آموزشی، اداری، سیاسی و حقوقی و ... حفظ بکنند. 

گر چه آن ملل در اشغال روس ها، مجبور به یادگیری زبان روسی هم شدند و روسیه با آن ها هم به مانند مستعمره رفتار کرد و آن ها را در بسیاری از جنبه های زندگی، عقب مانده نگه داشت.

 اما مللی که بعد از کودتا بر علیه قاجاریه و تورک‌ها، توسط فارس ها و انگلستان، تحت سلطه و استعمار پانفارسیسم قرار گرفتند و اشغال شدند، در طول کمتر از تاریخ یک صد سال اشغال شدگی، هر چه داشتند را از دست دادند.

 آنچه روس ها از ملل و سرزمین های اشغال کرده، برای آن ملل برسمیت شناختند، پانفارسیسم با آن ها در این منطقه و برای مللی که تحت استعمار پانفارسیسم‌ بودند، مخالفت و دشمنی کرد. 

با مشخصه ها و خصوصیات هویتی این ملل به دشمنی و مخالفت برخواسته است و هستی انسانی، تا یخی، سرزمینی، ملی، زبانی، جغرافیایی، سیاسی، حقوقی، اقتصادی، آموزشی و ...  آن ملل تحت اشغال پانفارسیسم را نه تنها انکار کرده، بلکه برای نابودی آن ها سرمایه گذاریهای میلیاردی سالانهمی کند و کرده است. 

Comments

Popular posts from this blog

سیاست، جسورلارین میدانی دیر