من فریب نخوردم و فریب نمی خورم. من تورکم!


 

من فریب نمی خورم.

 

فریب نخوردم، آن زمانی که در قانون اساسی زبان تورکی من حذف شد و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که در اصل پانزده قانون اساسی وعده تدریس زبان های غیر فارسی داده شد و هیچ وقت عملی نشد و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که هویت ملی و تاریخی تورکی من تکذیب و انکار شد و من از رو نرفتم و رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که من تورک را آذری و فارس اصیل خواندند و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که من را ایرانی نامیدند و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که تورکان را از امور سیاسی، نظامی و از سیستم آموزشی حذف کردند و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که برایم جوک ساختند. خودم، بخودم و فرهنگم و تاریخم خندیدم و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که تورک ها را در رادیو و تلویزیون و سینما و تاتر و نشریات و سمینارها و ... تحقیر کردند و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که حسن روحانی در مجلس تدوین قانون اساسی گفت که "اگر تورک ها در مطبوعاتشان به تورکی بنویسند، ما متوجه نمی شویم، چه نوشته اند" و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن‌زمانی که هاشمی رفسنجانی از فدرالیسم سخن گفت و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که فارس‌ها در زمان انتخابات، یک جمله تورکی به زبان آوردند و به ریش من خندیدند و خرم کردند و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمان که محمد خاتمی با تاسیس معاونت اقوام، وعده تحقق حقوق ملی تورک ها را داد و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که روحانی وعده آموزش زبان تورکی، نجات دریاچه ارومیه را داد و من رای دادم.

فریب نخوردم آن زمانی که من را بخاطر لهجه تورکی در سخن گفتن بفارسی، شایسته معلمی ندانستند و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که مالیات آزربایجان چند برابر فارسیستان بود و من رای دادم.

  فریب نخوردم، آن زمانی که معادن وطن من توسط پانفارس های ایرانی غارت می شد و پولی بابت استخراج معادن به ما نمی دادند و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که جنگل های ما را بریدند و بردند و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که محصولات کشاورزان تورک به دور ریخته شد یا درختانشان را بریدند و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که بخاطر سیاست های پانفارس ها، سرمایه تورک ها از وطنشان به فارسیستان مهاجرت کرد و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که بیکاری در آزربایجان بیداد می کرد و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که بیکاری گسترده در آزربایجان باعث خودکشی های گسترده زنان و مردان جوان شد و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که جمعیت آزربایجان و تبریز در چهل سال گذشته زیاد نشدند و آمارهای جمعیتی همان آمارهای شاهنشاهی 

ماندند و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که فهمیدم رابطه فارس‌های و ایران با آزربایجان و تورک ها، رابطه استعمارگر و مستعمره است و من رای دادم

فریب نخوردم، آن زمانی که ارمنی های صد و بیست هزار نفری در ایران، در مدارس خودشان به زبان ارمنی تحصیل می کردند و روزنامه های و نشریات تماما ارمنی داشتند اما تورک های چندین ده میلیونی، از همان  همان حقوق محروم بودند و بخاطر تلاش برای دستیابی به همان حقوق مجازات می شدند و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که ارمنی ها، هر سال بر علیه بیش از چهل میلیون تورک، راهپیمایی می کردند و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که ارمنی ها قره باغ را اشغال کردند و پانفارس ها و ایران از ارمنی ها حمایت کردند و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که برادرانم، قره باغ را از اشغال آزاد می کردند و ایران به ارمنی ها سلاح می داد و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که حسن روحانی زبان‌تورکی را زبان "محلی" و زبان فارسی را زبان "ملی" نامید و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که نمایندگان انتخابی شورای نگهبان پانفارس ها را به عنوان نماینده تورک ها به مجلس فرستادم و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که حدود صد نماینده تورک در مجلس پانفارس‌های ایرانی فراکسیون مناطق تورک را تاسیس کردند اما جرات نکردند آن را ثبت کرده و تحت آن نام فعالیت بکنند و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که نمایندگان چهل سال گذشته یک لایحه در جهت منافع ملی و زبانی و هویتی تورک ها به مجلس نبردند و من رای دادم.

فریب نخوردم آن زمانی که نمایندگان تندتر از من، طرفدار زبان و هویت تورکی من شدند اما هیچ عملی در مجلس و دولت نکردند. تنها من را به آرامش دعوت کردند و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که نمایندگان تورک به هنگام‌توهین به تورک ها در روزنامه ها و رسانه های ایران ساکت ماندند و حتی یک‌ لایحه ممنوعیت توهین و تحقیر به مجلس نبردند و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که دولت و نمایندگان مجلس در مقابل دستگیری، شکنجه و محکومیت طولانی مدت تورک ها و طرفداران آموزش زبان تورکی سکوت کردند و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که فعالان مدنی تورکی که می خواستند حزبی قانونی در ایران تاسیس بکنند را به زندان های طولانی مدت محکوم کردند و نمایندگان شوراها و مجلس خفه خون گرفتند و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که نمایندگان در مجلس راهپیمایی می کردند، از حقوق فلسطینی ها و لبنانی ها و دولت سوریه حمایت می کردند و من رای دادم‌.

فریب نخوردم، آن زمانی که پانفارس ها با سرمایه گذاری خود تورک ها در آزربایجان مخالفت کردند و نمایندگان‌ مجلس کر و کور شده بودند و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که سلیمانی گفت که در هفتصد سال گذشته، مدیریت و حاکمیت در ایران، در دستان غیر ایرانی بود و پدرانم و من تورک را به عنوان دشمن ایران‌نامید که باید حذف شویم و من رای دادم.

 من اصلا در صد سال گذشته فریب نخورده‌ام‌ و رای داده‌ام و رای خواهم‌ داد.

فریب نخوردم و فکر کردم که من ایرانی هستم و ایران مال من است و رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که به مبارزه منفی و دموکراتیک و... به معنی تسلیم‌ محض شدن به پانفارس ها روی آوردم‌ و رای دادم و رای دادن بخشی از مبارزه من برای فریب نخوردن است.

فریب نخوردم، آن ‌زمانی که در آزربایجان غربی برای پر کردن شوراها و مجلس با تورک‌ها، در همه انتخابات شرکت کردم ولی سیاست های پانفارس ها و ایرانی های ضد تورک در آزربایجان غربی اجرا شد و نمایندگان کاری نکردند و من رای دادم.

فریب نخوردم، آن زمانی که ایرانی‌های پان فارس، من را متهم به پان تورکیسم ‌کردند و من به پانفارس ها نشان دادم که از تورکان خوب ایرانی هستم و از تورک هایی که به ملت تورک و وطن تورک ها عشق می ورزند، نیستم‌ و من رای دادم.

فریب نخوردم آن زمانی که ...

من فریب نمی خورم. کسی هم‌ نمی تواند مرا فریب بدهد. من تورکم!

 

انصافعلی هدایت

تورنتو-کانادا

دوم می 2021

Hedayat222@yahoo.com

 

 

 

 

 


Comments

Popular posts from this blog

سیاست، جسورلارین میدانی دیر