Friday, June 22, 2018

اجلاس دهم جون 2018 واشنگتن و شروط مذاکراه برای تغییر رژیم در ایران

مقدمه ای برای ورود به بحث امشب "دیالوگ" در گوناز تی وی
موضوع: اجلاس دهم جون 2018 واشنگتن و شروط مذاکراه برای تغییر رژیم در ایران
این روزها، شهر "واشنگتن"، مرکز و قلب سیاست های جهانی، بسیار شلوغ و پر تردد شده است. بخصوص ایرانی ها در شور و شوق تغییر رژیم، اجلاس، پشت سر اجلاس برگزار می کنند.
یکی از این اجلاس ها، به رهبری "پهلویچی ها" در دهم جون 2018، در همین شهر برگزار شد که کمتر از یکصد شرکت کننده داشت. 
در این اجلاس، پهلویچی های مرکزگرا و پانفارسیست، فدرالیست هایی که سلطنت طلبان با آن ها مخالف هستند، گروه ها و احزاب مسلح، ووو شرکت داشته اند
هدف همه این احزاب، جمعیت ها و افراد، بسیار مهم و حیاتی است: "سرنگونی رژیم ایران و سر برآوردن حکومتی دموکراتیک، سکولار و مردمی در آن سرزمین ها".
منظور و مقصود از اپوزیسیون رژیم حاکم بر ایران چیست؟ اپوریسیون واقعی کیست؟
کدام طیف های فکری-سیاسی، احزاب و جمعیت ها در این اجلاس حضور داشتند؟
آیا نزدیکی و هماهنگی های احتمالی، فقط صوری بوده و برای گذار از رژیم فعلی ایران است؟
آیا این طیف های سیاسی-فکری و احزاب و جمعیت ها از قبل، از برپایی چنین نشستی خبر داشتند و حداقل خواست های آنان، قبل از اجلاس، مورد مذاکره قرار گرفته بود؟ 
یا اجلاس با این فرض تشکیل شده بود که همه شرکت کنندگان، برای تغییر رژیم، آماده فدا کردن بخش های اساسی خواست ها و حقوق غصب شده یکصد ساله یشان  در راه و آرمان های پهلویچی ها هستند؟ 
آیا از همه بخش های فکری-سیاسی ایرانیان، فقط برای تسلیم شدن به پهلویچی ها دعوت شده بود تا نقش سیاهی لشکر را بازی بکنند؟
روند جلسه چه چیزهایی را نشان می داد؟ "همه با من و برای اهداف من!" یا همه ملل با حقوق صدردصد مساوی و برابر و به موازات هم و در جهت جبران یک قرن ظلم بر ملل تحت ستم؟
هدف، مشخص است اما آیا همراهان سرنگونی رژیم هم به اندازه هدف، روشن و شفاف رفتار می کنند و خواست های سیاسی شان مشخص است یا با کلمات بازی می کنند؟
رهبران و تشکیل دهندگان این نوع نشست ها، با حضور این همه تضاد در میان شرکت کنندگان، چه اهدافی را دنبال می کنند؟
اساس و ستون های پایه ای برای همگرایی و اتحاد احتمالی میان افراد و گروه ها چیستند؟
آیا این اهداف قابل دسترسی هستند؟
این جمعیت ها و گروه ها و افراد، چقدر حاضرند، اهداف خود و ملتشان را فدای یک گروه مسلط و پرنفوذ بکنند؟
آیا پهلویچی ها، پانفارس ها و پان ایرانیست ها حاضر هستند تا بخشی از منافع یک قرنی شان را قربانی این وحدت یا هماهنگی بکنند؟
هر دسته از این شرکت کنندگان، حاضر بودند، کدام بخش از خواست های خودشان را قربانی بدست آوردن چه چیز یا چیزهایی بکنند؟
آیا مرکزگرایان و پانفارسیست ها می توانند با فدرالیست ها برای تغییر رژیم در ایران متحد بشوند؟
آیا دینداران، می توانند با ضد دین و سکولارها پیوند داشته باشند؟
آیا استقلال  طلبان می توانند با پان ایرانیست ها بر سر یک هدف قابل دسترسی، به توافق برسند؟
آیا پهلویچی ها می توانند با جمهوریچی ها به یک نوعی از وحدت برسند؟
آیا طرفداران رسمیت زبان های مادری در ایران، به موازات آموزش زبان فارسی در بخش هایی از ایران، می توانند با پانفارسیست هایی که جز تسلط زبان فارسی و محو زبان ها و هویت های غیر فارسی نمی خواهند، متحد بشوند؟
اینگونه جلسه ها در زیر کدام پرچم مشترک برگزار می شوند؟
نزاع هایی سیاسی-فکری که در این اجلاس دیده شدند، در چه زمینه هایی بودند؟
برای رسیدن به هدف که "سرنگونی رژیم" است، باید کدام طرف قربانی شده و عقب نشینی بکند تا اتحاد پیدا شود؟
موضوع های مورد بحث، چه بودند؟
مباحثی که و حتما باید در چنین اجلاسی مورد بحث قرار می گرفتند، چه موضوعاتی هستند؟
منافع ملل تورک، تورکمن، عرب، بلوچ، کرد، لر، و ... در مقابل منافع فارس حاکم در یک قرن اخیر، با چه میکانیزمی، باید تامین  شود؟
چه میکانیزم هایی باید اندیشیده شود تا هژمونی فارسیسم، دوباره و پس از تغییر رژیم در ایران، ملل تورک، عرب، تورکمن، بلوچ، کرد، لر، و ... را قربانی و حتی قتل عام نکند؟
آیا "حق تعیین سرنوشت"، دموکراسی به معنای واقعی و اراده ملل، حقوق بشر به معنایی که جامعه جهانی می فهمد، آیا برابری صد در صدی حقوقی، اداری، آموزشی، رسمیت زبانی-فرهنگی، برابری اقتصادی و .. بین ملل تورک، تورکمن، عرب، بلوچ، کرد، لر، فارس و ... پذیرفته شده است؟
در این مذاکرات، چه پیش شرط های اعلام شده و اعلام نشده ای موج می زد؟
آیا دهه ها تلاش رژیم و بخشی از اپوزیسیون در خارج، برای این که همه مردم و اپوزیسیون ها باور بکنند که یا باید ایران را بشکل کنونی پذیرفت یا باید منتظر جنگ داخلی و سوریه و عراق، لیبی و یمن شدن ایران شد، این تصور، تا چه حدی بر این اجلاس سایه افکنده بود و به بحث ها دامن می زد؟
فکر می کنید، از این نوع اجلاس چه چیزی عاید ملل تحت ستمی که حداقل در پی فدرالیسم هستند، بشود؟
 آیا اجلاسی در زیر سایه پهلویچی ها، به معنی آن نیست که باید به پهلوی، در ایران آینده، نقش اساسی داده بشود و او، رهبری و هژمون جریان های سیاسی را در دست خواهد داشت؟
برای این که در ایران، تغییر رژیم رخ بدهد، چه باید کرد؟
برای این تغییر، حداقل شروط، خواست ها و حقوق ملل تحت ستم چیست و چه چیزهایی خط قرمز است؟
تغییر رژیم یک کار بسیار مهم سیاسی است و در کار سیاست، مذاکره، بده و بستان سیاسی هم شرط است. برای تغییر رژیم در ایران، شما چه چیزی می خواهید بدهید؟
آیا مذاکراتی برای نزدیکی شاخه های متضاد اپوزیسیون به هم و رو در رویی با پانفارسیسم دارای هژمونیدر جریان است؟
با چه گروه هایی می توان برای تغییر رژیم در ایران به توافق رسید و با چه گروهایی نمی توان به توافق رسید؟
احتمال پیدایش چند کشور مستقل از ایران کنونی در آینده، چقدر است و مسبب این گریز از مرکز پرامونی ها، کدام طرف است؟
برای پاسخ به بخشی از این سوال ها، چهار متفکر از ملل مختلف مهمان برنامه امشب "دیالوگ" هستند
آقایان: 
دکتر کریم عبدیان از عرب ها
دکتر ضیاء صدرالاشرافی از تورکان 
دکتر محمدحسن حسین بر از بلوچ ها
جناب جلیل آزادیخواه از کردها
جزو کسانی بودند که هم در این اجلاس حضور داشتند و هم مایل به گفتگو در دیالوگ بودند.
 در حالی که از چند فارس هم که در این اجلاس حضور و مسئولیت هم داشتند، برای شرکت در این پانل دعوت کردم ولی آنان از شرکت در این گفتگو خودداری کردند. چرا؟ چه چیزهایی را از مردم پنهان می کنند؟ معلومم نشد. مهمانان حاضر در این برنامه ما را با بخشی از پشت پرده ها آشنا خواهند کرد.

انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
بیست و دوم جون 2018
hedayat222@yahoo.com

No comments:

Post a Comment

گونئی آزربایجان سیاسی پارتیلری "دوشونجه باغی"یندا سیاستلرین آچیلقیرلار

  گونیی آزربایجان سیاسی تشکیلاتلارین لیدر/سوزچولری "دوشونجه باغی" آدلی اوتاقدا، سیاستلرین، مرامنامه‌لرین و ایستیراتئژی‌لرین آچیقلا...