Monday, June 25, 2018

چهار سرزمینی که پانفارسیسم و رضا پالانی در اوج شجاعت(!) تسلیم کشورهای دیگر کردند

چرا پانفارسیسم، پان ایرانیسم، پان آریائیسم، مسئولیت بی عرضگی ها، بی لیاقتی ها، بی سوادی ها، نادانی ها، نا آشنایی با دنیا، نا آشنایی با کشورداری و سیاستمداری، از مسئولیت دفاع از سرزمین ها و ... خودش را بر عهده نمی گیرد؟ چرا پانفارسیسم، پان ایرانیسم، پان آریائیسم، خودش و مسئولیت هایش را نقد نمی کند؟
چرا پانفارسیسم، پان ایرانیسم، پان آریائیسم، تاریخ معاصر را معکوس جلوه می دهد؟
پانفارس های بی عرضه، بی لیاقت، نادان سیاسی، ناتوان در مملکتداری، شکمباره، هرزه، پول پرست، اختلاسگر، ارتشائگر، زنباره و ... زلیل و زبون، ترسو از جنگیدن، و ... در باره تاریخ از دست دادن بخش های بسیار بزرگی از ایران (آن هم بدون شلیک یک گلوله) در دوران پهلوی ها و تسلط پانفارسیسم، پان ایرانیسم، پان آریائیسم، سخن نمی گویند؟
راستی، کدام قسمت از سرزمین های امپراتوری تورک قاجار، توسط پانفارس ها و رضاخان قلدر، مستبد و کودتاچی، به کشورهای دیگر داده شده اند؟
در دوران حاکمیت پانفارسیسم بر مناطق باقی مانده از امپراتوری تورک قاجار، کدام مناطق از ایران جدا شدند؟
1. "آغری داغ"؛ در شمال غربی ایران کنونی:
چه کسانی و چرا و به چه بهایی، مناطق و کوه های پر آب و استراتژیک "آغری داغ" یا آرارات (به بزرگی 800 کیلومتر مربع) را به تورکیه تسلیم کردند؟
چرا تاریخ نویسان و پان ایرانیست ها در باره تسلیم قهرمانانه(!) آغری داغ، سکوت کرده اند؟
2. "دشت نامید" در شمال بلوچستان:
چرا پانفارس های احمق سیاسی و بی سواد در مملکتداری، "دشت ناامید" در شمال بلوچستان را به افغانستان دادند؟ چرا؟
این تسلیم قهرمانانه(!) پانفارس ها، آیا بلوچستان غربی را با بی آبی مواجه نکرده است؟
آیا گسترش کویر، بخاطر از دست دادن این دشت نیست؟
چرا پانفارس ها در باره تسلیم قهرمانانه "دشت نا امید" به افغانستان خفه خون گرفته اند و توضیح نمی دهند؟
آیا پانفارس ها از استراتژیک بودن این مناطق بی خبر نبوده اند و با ژئواستراتژی این منطقه نا آشنا نبوده اند؟ آیا آن ها با کلمات مرتبط با "مناطق سوق الجیشی" و "استراتژیک"، جغرافیایی سیاسی و جغرافیایی اقتصادی و آب و صحرا و تاثیر آب در شکوفایی تمدن بشری آشنا بوده اند و آیا آشنا هستند؟
آیا پانفارس های احمق، نمی دانستند که با تسلیم قهرمانانه(!) "دشت ناامید" در شمال بلوچستان به افغانستان، بخش های مهم باقی مانده از امپراتوری قاجار و ملل ساکن آن ها، در آینده، بی آب مانده و به کویر بدل خواهند شد؟
آیا نمی دانستند و این قدر نفهم بودند که ندانند که منطقه به خون خواهد غلطید؟ "جنگ آب" روی نخواهد داد؟ انسان ها بدون آب، چگونه می توانند زندگی در صلح را تجربه بکنند؟
یعنی، پانفارس ها این قدر احمق بودند و هستند؟ یا ممالک محروسه قاجار برای آن ها مهم نبوده و نیست؟ برای آن ها کافی است که یک مملکت، یک شاه، یک ملت و یک زبان داشته باشند.
چرا اسماعیل نوری اعلاءها، از "تسلیم شجاعانه" و از "تسلیم آریامنشانه" (!) سرزمین های حوزه امپراتوری تورک قاجار در دوره حکومت پانفارسیسم و پان آریائیسم سخن نمی گویند؟
آیا این دسته از پانفارس ها، جز فحش دادن به تورک، عرب، بلوچ، تورکمن، کرد، لر، بختیاری، قشقایی، گیلکی، مازنی، سنی، و ...، جوک گفتن، و عقده گشایی تاریخی خود، هنری ندارند؟
چرا نوری اعلاءها، پهلوی ها و پانفارس و آریائی هایی مثل خودشان را به بی عرضگی، بی لیاقتی، شکمبارگی، پولدوستی، زنبارگی و ... متهم نمی کنند؟
چرا پانفارس ها و پان ایرانیست ها، برای نگهداشتن و حفاظت از این سرزمین ها خون نداده اند؟
چرا پانفارسیسم، پان ایرانیسم، پان آریائیسم برای سرزمین هایی که بدست آورده بودند، مانند تورکان، قهرمانی و جانفشانی نکرده اند؟
3. "اروند رود"؛ رو مرزی بین ایران و عراق
چرا پهلوی ها و سیاستمداران پانفارس و پان ایرانیست ضد تورک و ضد عرب، "اروند رود" را در دوران رضا پالانی ها و شکوفایی "افتخار به تاریخ کوروش و آریائیسم"، به عراق تسلیم کردند؟
4. "بحرین"؛ کشوری مستقل و رها از پانفارسیسم بیمار و ضد انسان:
چرا پانفارس ها و پهلوی ها در دوران اوج "روح میهن پرستی ایرانی" و اوج پانفارسیسم در ایران، بحرین را که بخشی از امپراتوری تورکان قاجار بود را از ایران جدا کردند؟
چرا پانفارس ها، از جدایی بحرین، بخاطر نادانی پانفارسیسم، پان ایرانیسم، پان آریائیسم، در دولتمداری و سیاستمداری، نشناختن دنیای سیاست و ناتوانی در کشورداری، بی عرضگی و بی لیاقتی خودشان هیچ سخن نمی گویند؟
چرا پانفارسیسم، پان ایرانیسم و پان آریائیسم به بی عرضگی، بی لیاقتی، بی دانشی، عدم شناخت دنیا، بی سیاست بودن، بی هنری در جنگیدن برای وطن، و ... ادبیات سیاسی، رمان و تاریخ و شعر و حماسه نسروده اند؟
اگر فردوسی زنده بود و شاهنامه را در زمان پهلوی ها و اوج پانفارسیسم می نوشت، در باره جدایی این سرزمین ها از ایران و سکوت پهلوانانه و رستم منشانه، و شاهنشانانه(!) آریامهرگرایانه پانفارسیسم، چه می سرود؟
چرا کسی (نه استاد دانشگاهی، نه محققی، نه دانشجویی، نه روزنامه نگاری، نه روشنفکری و نه ...) نمی پرسد که چرا ارتش مدرن رضا پالانی، بدون شلیک یک گلوله، این خاک ها را در اوج قهرمانی(!) و سربازی، تسلیم دیگر کشورها کرده است؟
چرا تاریخ نویسان و محققان تاریخی پانفارسیست، از این سرزمین ها، از این شکست ها، از این بی عرضگی های سیاسی و نظامی نمی نویسند؟
اما همین پانفارس ها، همین تاریخ نویسانی که از نحوه سفره چینی و شرابخواری و زنبارگی، شهوترانی، انسانکشی و ... کوروش در فلان روز و فلان شب در تاریخ تاریک 2500 سال قبل، چنان می نویسند که گویا، خودشان در آن تاریکی بوده اند و همه را شاهد شده اند؟
پانفارسیسم، پان ایرانیسم، پان آریائیسم در حالی این سرزمین ها و ملل ساکن آن ها را قهرمانانه(!) با همسایه ها( شاید هم به صاحبان اصلیشان) تسلیم کرده است که دولتمردان، سیاستمردان، فرماندهان، رهبران، سربازان، جنگآوران تورک قاجار و مردم تورک آزربایجان، 26 سال با روسیه نبرد کردند تا آن بخش ها، پس از قراردادهای گلستان و تورکمن چای از آن امپراتوری جدا شدند، از امپراتوری قاجار، جدا نشوند.
برای همین هم سرزمین های امپراتوری قاجار و تورکان، ممالکی بسیار بزرگتر از آن منطقه ای که بعدا "ایران" نامیده شد، را نگهبانی و محافضت کردند. قارجارها و تورکان، ایرانی بسیار بزرگتر از آن چه بعدها ایران نامیده شد را از چنگال ابر قدرت آن زمان؛ روسیه تزاری، بیرون کشیدند.
چرا پانفارس های عقده ای و پهلوی ها که فارس ها مدعی هستند، رضا پالانی ارتش مدرن و مجهز ایران را ترتیب داده است، بدون شلیک یک گلوله، آن همه از سرزمین های باقی مانده از قاجار را به کشورهای دیگر تسلیم کرده اند؟
راستی، چه کسانی به مردمان و ملل ساکن در ایران کنونی و مردمان ممالک محروسه دوره قاجار، خیانت کرده اند؟
آن هایی که برای نگه داشتن آن سرزمین ها جنگیده اند و زخمی و شهید شده اند و در نهایت، مغلوب ابر قدرت زمانشان شده اند، خیانتکارند؟
یا فارس ها و رضاخان ها و پهلوی هایی خیانتکارند که با ابر قدرتی مانند روسیه (انگلیس آن روزگار و آمریکای امروزی) نجنگیده اند ولی در نهایت افتخار(!) و "تسلیم قهرمانانه"(!)، سرزمین ها و ملل ساکن امپراتوری قاجاریه را به دیگر کشورها تسلسم کرده اند؟
یا آن پانفارس ها و پان ایرانیست هایی خیانتکارند که این همه ذلت و تسلیم دوران پالانی ها (پهلوی ها) را مانند پیروزی جلوه داده اند؟
یا آن پانفارس ها و پان ایرانیست هایی خیانتکارند که با سکوت خود در باره تسلیم آن سرزمین ها به کشورهای همسایه، تلاش کرده اند تا مردمان و روشنفکران ایرانی را فریب بدهند تا آن ها تصور خام بکنند که ایران در دوره پهلوی های پالانی، تجزیه و تسلیم بیگانگان نشده است؟
انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
25 جون 2018
hedayat222@yahoo.com

No comments:

Post a Comment

گونئی آزربایجان سیاسی پارتیلری "دوشونجه باغی"یندا سیاستلرین آچیلقیرلار

  گونیی آزربایجان سیاسی تشکیلاتلارین لیدر/سوزچولری "دوشونجه باغی" آدلی اوتاقدا، سیاستلرین، مرامنامه‌لرین و ایستیراتئژی‌لرین آچیقلا...