آیا شخصیت من و تو، بر اساس دروغهای شبهه علمی شکل نگرفته است؟
آیا شخصیت من و تو، بر اساس دروغهای شبهه علمی شکل نگرفته است؟
اگر این واقعیت را بپذیریم که دولتهای پانفارس پانایرانیست، در صد سال گذشته، به همه افراد دروغ گفته و شخصیت همه افراد چند نسل را بر اساس دروغ شکل دادهاند، به نوعی از خودآگاهی واقعی رسیده ایم.
یعنی، اگر ما در چند مورد، دروغهای پانفارسهای پانایرانیست مشهور را کشف کردیم، باید در همه گفتهها و نوشتههای آنها شک بکنیم و باید بپذیریم که دروغ بافی یکی از جنبههای اصلی شخصیت آن ها بوده است.
از این مرحله به بعد است که نه تنها باید، گفتهها و نوشتههای پانفارسهای پان ایرانیست را قبول نکنیم، بلکه باید آنها را رد بکنیم.
چرا که باید بپذیریم که آن نویسندگان، نظریه پردازان و ... عمدا دروغ می گویند و می گفتهاند.
حال باید بپرسیم، چرا به همه ملت و حتی به خود فارسها هم دروغ می گویند و گفتهاند؟
پاسخ آن است که آن ها می خواستهاند بر روی خیالهای دروغین، ملتی دروغین و ساختگی بسازند و مجموعه آن دروغها را «ایران» و «ایرانیان» بنامند.
چون شخصیت آنها بر اساس دروغ شکل گرفته بوده، آن ها هم می خواستهاند، شخصیت همه ما را هم بر اساس همان دروغها شکل بدهند و شکل داده اند.
متاسفانه، ما انسانها، نمی توانیم از شخصیت خود براحتی جدا بشویم و آن را تغییر بدهیم. چرا که ما انسان ها از تغییر خود می هراسیم.
اگر جسارت تغییر خودمان را داشته باشیم، ابتدا باید بر علیه خودمان، افکارمان، دانش خودمان، مدرکهای علمی-دانشگاهی خودمان انقلاب بکنیم و همه آن ها را به زباله دان تاریخ دروغهای سیستماتیک بریزیم و از نو، شخصیت خود را بسازیم.
آیا من و تو، آمادگی داریم تا نتیجه دهها سال عمر خود را دروغ بدانیم و بر علیه خود دروغینمان انقلاب بکنیم؟
آیا آمادگی داریم تا هر روز انقلابی بیدار شویم و در تغییر فکر و نگاهمان به جهان و پیرامون خودمان انقلابی عمل بکنیم؟
آیا آمادگی داریم تا شب، انقلابی بمانیم و روز بعد هم انقلابی بیدار شده و در جهت تغییر ذهنمان عمل بکنیم؟
رهایی از شخصیت های کاذب خودمان، ابدا ساده نیست.
پذیرفتن این که شخصیت من، بر اساس دروغ شکل گرفته است، بسیار مشکل و سختترین مرحله خودآگاهی و زیست انقلابی است.
Comments
Post a Comment