پان‌تورکیسم من، عین انسانیت، آزادگی و هنر انسانی زیستن است

پان‌تورکیسم من،  عین انسانیت، آزادگی و هنر انسانی زیستن است



نوشت:

 میشه آدرس دقیق پانفارس را بدهید ولی پانتورک یک نهاد و تشکل سازمان یافته است. اگر شما هم‌ پانفارس را یک تشکل می‌دانید بگویید از کجا شکل گرفته، و الآن متولیانش چه کسانی هستند؟


نوشتم:


 اولا در سراسر تاریخ همه ملت تورک در کشورهای مختلف، سازمان سیاسی، تروریستی،  اداری و ... تحت عنوان پان تورکیسم وجود نداشته و ندارد.

هر تورک روشنفکری که در پی تامین حداکثر منافع ملی تورک‌های یک بخش از جهان تورک است، نگران و دیدگاه هایی را برای تامین منافع ملی تورک‌های آن‌ منطقه تدوین کرده است.


 بعضی از متفکران تورک، تنها به فکر منافع جمع کوچکی از تورک‌ها نیستند، بلکه منافع ملی همه تورک‌های روی کره زمین، در مد نظر آنان است.


در راس هرم منافع ملی همه تورک‌های جهان؛ اتحاد و یگانگی تورک‌ها، تامین و تاسیس استقلال سرزمینی و جغرافیایی تورک‌ها، آزادی ذهنی و سرزمینی تورک‌ها از اشغال، تامین و تاسیس دولت جهان شمول تورک‌ها، تاسیس سیستم های سیاسی، اقتصادی، امنیتی، آموزشی و رفاهی برای همه تورک‌ها، تامین حداکثر قدرت نظامی و تدافعی تا هیچ قدرتی نتواند به منافع تورک‌ها آسیب بزند یا آنان را تهدید کرده، منافع آن ها را نادیده بگیرد، و … 


یعنی پانتورکیسم دارای تفکر جنایت پیشه بر علیه دیگران نبوده، یه سلب توان بالفعل و بالقوه آنان از تنفس سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، زبانی و … سرزمینی دیگران اهتمام‌ نمی کند.


در پانتورکیسم، قدرت ملی بر علیه دیگران، در راستای نابودی فیزیکی، فرهنگی و تمدنی دیگران بکار گرفته نمی شده است و نمی شود.


در پانتورکیسم، برای همه انسان‌ها حقوق برابر در همه زمینه ها تامین شده است و تاریخ حاکمیت های تورک‌ها شاهدی بر این مدعاست. 


از زمانی که تورک‌ها از جهان مسیحی شکست خورده اند،در آسیا، آفریقا و بخش هایی از اروپا که زمانی تحت حاکمیت تورک‌ها بوده اند، سایه شوم‌ جنگ، خونریزی و کشتار، ترور و … برچیده نمی شود. 


جنگ‌های چهل سال اخیر در آسیا و آفریقا و حتی روسیه بر علیه ملل را در این بسته سیاسی استراتژيک می توان مشاهده کرد. در دورانی که تورک‌ها حاکم بوده و دولت را اداره می کردند، از چنین جنگ‌هایی با چنین ابعاد جنایتکارانه و کشتار جمعی و تخریب سرزمین‌ها و پناهندگی ده‌ها میلیون انسان خبری نبود.

 

 در ثانی، در تاریخ یک قرن اخیر ایران جعلی و جدید، سازمان های تروریستی، نژادپرستانه، ضد حقوق ملل تورک، عرب، بلوچ و ... با نام پانفارس و پان ایرانیست فعالیت می کرده‌اند و فعالیت می کنند. 


در سال هزار و سیصد بیست و شش، محسن پزشکپور، "سازمان پان‌ایرانیسم" را تاسیس کرد.

 بسیاری از کادر آن، اعضای دولت، مجلس، قوه قضائیه، پلیس، ژاندارمری، ساواک و واواک، اداره سانسور، اداره رشد افکار، آموزش عمومی … بودند و سیاست ها و بودجه‌های هنگفت را به نفع تفکرات و نقشه های دور و نزدیک پانفارسیسم و پانفارس‌ها و به ضرر منافع ملی و منطقه‌ای تورک‌های آزربایجان جنوبی، تورکمن‌ها، قشقایی‌ها، عرب‌ها، بلوچ‌ها و … متمرکز کردند. 


همچنین اعضا و رهبران آن سازمان، در فعالیت‌های تروریستی بر ضد روشنفکران ملل یاد شده در بالا، دست به سلاح برده و تعداد زیادی را ترور کردند. لطفا به تاریخچه پان‌ایرانیسم در وبسایت رسمی "حزب پان‌ایرانیست" مراجعه بفرمایید.


گر چه به مدت چهار سال در داخل ایران فعالیت نمی کرده است، اما حزب پان‌ایرانیست از سال هزار و سیصد هفتاد، دوباره در داخل ایران‌ جعلی به فعالیت قبلی خود متمرکز شد. 

همچنین ان حزب، دارای یک نشریه داخلی با نام "ضد استعمار" بود که بعدا به "حاکمیت ملت" تغییر کرد.


 بیشتر فعالیت های این حزب، در شهرها و مناطقی متمرکز شده است که جمعیت فارس در آن ‌مناطق در حدود صفر درصد است. 


تمرکز آن ها در این مناطق نشان می‌دهد که آن‌ها در پی شناسایی فعالان و متفکران دیگر ملل و حذف آن‌ها و اعمال و تحمیل نظرات خود به مدیران  سیاسی امنیتی منطقه بوده و است. در حقیقت، پان ایرانیست ها یکی از بازوهای اطلاعاتی رژیم ها در زکصد سال گذشته بر علیه ملل غیر فارس زبان بوده و در تمامی جرابم رژیم‌ها شریک روده و نقش مستقیم داشته اند.


علاوه بر این که اعضای آن حزب، به قتل سیاستمداران، نویسندگان، و … دست زده و ملل تورک، عرب، بلوچ و … را از بازتولید نسل‌های حال و آینده روشنفکر تخلیه و تهی کرده‌اند. 


از دیگر احزاب پان‌ایرانییت ضد حقوق ملی ملل و توسعه طلب و منکر حق حاکمیت سرزمینی برای دیگر ملل، می توان به  تشکل های "سومکا"، "آوارگان پان‌ایرانیزم"، "حزب ملت ایران"، "حزب ایرانیان" و … و همچنین به احزابی با نام‌های بسیار رنگین و فریبنده و در زیر عنوان‌های "ایران"، "اسلام"، "ایران اسلامی" و … ولی با عقاید و سیاست‌های ضد تورک و عرب و بلوچ و … را نام برد.


ثالثا؛ پان ایرانیسم، دشمن دیگر ملل و تمدن ها بوده و هست.


برای ادراک این مسئله، کافی استبه ادعاهای توسعه طلبانه آن‌ها، انکار حق حاکمیت ملی کشورهای مستقل و … دقت بکنید


همچنین توجه به وضعیت ملل تورک، عرب، بلوچ، کرد، لور، گیلک، مازن، تالش، و … و مقایسه میزان عقب ماندگی آن‌ها در همه زمینه ها از فارس‌ها و مناطق فارس نشین مشاهده کرد.


لطفا به تاریخ شهرها و بناهای تاریخی در همین ایران‌ جعلی و جدید نظر بیندازید و از خودتان بپرسید که چه بر سر آن همه عمارت‌ها،  کاخ‌ها، حمام‌ها، قلعه‌ها، برج و باروها و … آمده است؟


از خودتان بپرسید که چرا مجموعه ملل در ایران هیچ ابنیه و آثار دفاعی در مقابل تهاجم دشمنان ندارند؟


در حالی که ادعا می‌کردند و ادعا می کنند که ایران جعلی آن ها، در سر چهار راه تهاجمات شرقی و غربی قرار گرفته است.


آیا نباید چنین مللی، در چنین چهار راهی، برای دفاع از داشته‌های مالی، تمدنی و شهرسازی خود اقداماتی مهندسی-عمرانی انجام می دادند؟


 احتمالا در این‌ منطقه هم مانند دیگر نقاط جهان، باید آثار تاریخی و تمدنی بسیار زیادی می‌بوده باشد. اما چرا وجود ندارند؟


از خودتان بپرسید که چه کسانی با کدام اهداف و در چه زمانی، با کدام‌ سیاست‌ها و امکانات، در جهت منافع چه کسانی یا گروه‌هایی و … آن‌ها را تخریب کرده اند؟


اگر تعصب نداشته باشید، خواهید دید که همه آن بناها و آثار تاریخی ملل مختلف تحت اشغال ایران-فارس، یا اغلب آن‌ها (یعنی بیش از نود و پنج درصد آثار تمدنی ملل مختلف) ملل تورک و عرب و بلوچ و … توسط پانفارس‌ها و پان‌ایرانیست‌ها و در جهت انکار وجود مللی غیر از فارس و  زبان فارسی، آن‌ها را عمدا تخریب کرده‌اند.


 اگر هم یکی دو درصدی از آن بناها باقی مانده است، آن ها را هم به زندان و ... تبدیل کرده ‌اند تا از ارزش اجتماعی، تاریخی آن‌ها کاسته، به طور سمبلک، آن دولت‌ها و ملل را زندان و شکنجه گاه و عقب مانده معرفی بکنند.


اما مهمترین جنبه منفی سیاست‌ها و اعمال پانفارس‌های  پان ایرانیست، تخریب کتاب‌ها و شستشوی مغزی-آموزشی تمامی افراد تحصیل کرده بوده و است. هر چه سالدها و درجه تحصیلات بیشتر.  بالاتر بوده، به همتن‌میزان شستشوی مغزی-آموزشی در آن افرا عمیق تر بوده است.

در عین حالی که استخدام افراد بیشماری در کارهای مرتبط با دولت ام بخش مهم و بدون تعطیل شستشوی مغزی-آموزشی اجباری تا لحظه مرگ را برای پانفارس‌های پان‌ایرانیست فراهم‌ می کند.


پانفارس ها در حدود دویست سال اخیر، در زیر عنوان بسیار جالب "تصحیح و تنقیح کتاب های تاریخی و نسخ خطی" و باز نشر آن کتاب‌ها، انحصار تصحیح و نشر کتاب‌ها را در دستان خود متمرکز کرده اند تا از یکی دو مرکز تولید تاریخ برای فارسی، فارس‌ها، ایران و پان‌ایرانیسم را مدیریت کرده و تاریخی قدیمی برای ایران جدید دست و پا بکنند.


 ان‌ها محتوای همه آن‌ کتاب‌های تاریخی و دشتنوشته‌ها، سکه‌ها، تمبرها، اسناد، مهرها، وقفنامه‌ها، ازدواج نانه ها، قباله ها، و … را در راستای اهداف سیاسی و ایدئولوژیکی  پان فارسیستی و پان‌ایرانیستی خود تغییر داده و تغییر می‌دهند.


می‌توان ادعا کرد که هیچ کتاب و سند تاریخی معتبری را نمی توان یافت که پانفارسیسم در متن آن‌ها دست نبرده باشد. حتی آن ها به نابودی کتاب های تاریخی در کشورهای دیگر هم اقدام‌کرده اند که بهترین نمونه آن در انگلستان به اخبار راه یافت. یعنی اگر پانفارس ها نتوانند متن کتاب ها را تغییر داده و افکار خودشان را به متون آن ها تزریق بکنند، از محو کردن و از بین بردن هیچ کتابی ابایی نداشته و ندارند.


پانفارسیسم برای تغییر کتاب های قدیمی و جدیدی که چه چاپ بشوند و که چاپ نشوند (ولی برای تهیه سند برای آیندگان)، سازمان عریض و طویلی را در سراسر سرزمین های ملل تحت اشغال در ایران جعلی تاسیس کرده است.


 نام این سازمان را بارها و بنا به مقتضای شرایط و نیاز  زمانی، مکانی، اجتماعی و قدرت رهبران پر نفوذ در جوامع تغییر داده‌اند و به روز کرده اند.


  مسئولیت تمامی شاخه‌های آن سازمان‌ها در صد سال اخیر، سانسور رسمی و علنی کتاب‌های خطی قدیمی، کتاب هایی که با سفارس سازمان های مختلف تهیه می شوند و دستکاری کتاب هایی است که افراد مستقل می نویسند، بوده و است.


 در حقیقت سازمان سانسور افکار و تراوشات ذهنی انسان‌ها، مسئولیت قتل هر نوع تفکری را بر عهده دارد که در خلاف جهت اراده پانفارس‌های پان ایرانیست مطالبی را نوشته باشند.


فرقی هم نمی‌کند که ان کتاب شعر باشد یا تاریخ یا ادبیات، یا هنر، یا داستان، یا آثار تحقیقی، علمی، سیاسی، حقوقی، فیزیکی، پزشکی، فضایی، صنعتی، کودکان، تفریحی، جوک، دینی و …


 باید سر و پای همه آن ها را به قدری زد که قامت تصور و تفکر نویسندگان و خوانندگان آن اثرها، همسطح فکر و تصور کوتوله های پانفارس پان ایرانیست بشود.


 این سازمان دولتی در دوره رضا، محمدرضا ، خمینی و خامنه ای (شاهان مطلق العنان) پانفارس وجود داشته و دارند و به تحریف حقایق روز و تاریخی و ... اقدام و حتی افتخار می کنند.


 سازمان های فرهنگی، اسلامی، تبلیغاتی، تولید هنر، آموزشی، رادیوها، تلویزیون‌ها، مطبوعات و نشریات، هنر و سینما، فیلم و سریال، کانون‌ها و انجمن‌ها فرهنگی، هنری، آنوزشی، تحقیقی، سیاسی، حقوقی و … و نهادها و سارگزمان‌ها و ... در این راستا عمل کرده اند و عمل می‌کنند. 


اما درباره پانتورکیسم، باید بدانید که لازم نیست پانتورکیسم را از زبان و قلم دشمنان تورک‌ها بخوانید. تورک‌ها، صدها کتاب و هزاران مقاله در این باره نوشته اند و آثار هنری و تحقیقی بیشماری را ارائه کرده اند.


من، یکی از این قشون بیشمار پانتورک هستم، در این باره عقاید و تصورات خودم را در ده‌ها مقاله منتشر کرده ام. بیش از پنجاه ساعت برنامه زنده ضبط کرده آن که در یوتیوب موجود است.

پان‌تورکیسم من،  خود انسانیت، آزادگی و هنر انسانی زیستن است.


انصافعلی هدایت 

3. دسامبر 2024


Comments

Popular posts from this blog

سیاست، جسورلارین میدانی دیر